با توجه به اعتراضات سالهای اخیر معلمان بهتر است نگاهی به خواسته اصلی آنان در طرح رتبهبندی داشته باشیم.
معلمان با استناد به این واقعیت که جنس کار با کار اعضای هیئت علمی دانشگاهها مشابه است و البته هرکدام از این مشاغل کماوبیش اهمیت و سختیهای خاص خود را دارند و با تاکید بر این نکته که تفاوت حقوق بین معلمان و اعضای هیئت علمی در اکثر کشورهای جهان بسیار ناچیز است؛ خواستار ایجاد تعادل در نسبت حقوق معلمان با اعضای هیئت علمی هستند.
براساس طرح رتبهبندی قرار بود معلم استادیار، معلم دانشیار و معلم استاد به ترتیب معادل هشتاد درصد حقوق استادیار، دانشیار و استاد تمام دانشگاه را دریافت کند.
باوجود مشکلات عدیده مالی معلمان و پیگیری این قشر زحمتکش، این طرح همچنان اجرایی نشده است. مهمترین استدلال مخالفان طرح این است که به دلیل تعداد زیاد معلمان آموزش و پرورش اجرای طرح بار مالی سنگینی (حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان در سال) به دنبال خواهد داشت که تأمین آن غیرممکن است.
اما متاسفانه همزمان با بیاعتنایی به خواسته صنفی معلمان شاهد افزایش بیرویه حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی هستیم. با افرایش فاصله دریافتی معلمان با اعضای هیئت علمی، تحمل فشار این بیعدالتی و تبعیض برای معلمان سختتر شدهاست.
در حال حاضر یک عضو هیئت علمی بدو استخدام حدود ۱۲ میلیون و استاد تمام دانشگاه دولتی نزدیک ۳۰ میلیون تومان دریافت میکند. درحالی که معلم بدو استخدام ۶ و معلم با سابقه بالای ۲۵ سال حداکثر ۱۰ میلیون تومان دریافتی دارد. البته باید به این نکته هم توجه کرد که معلمان بهجز فیش حقوقی هیچ دریافتی دیگری ندارند؛ درحالی که اعضای هیئت از محلهایی مانند راهنمایی پایاننامه، حق تالیف و داوری، حق مشاوره و نظارت و مهمتر از همه انجام پروژههای تحقیقاتی دریافتیهای قابل توجهای دارند.
کارشناسان معتقدند مهمترین دلیل افزایش تصاعدی حقوق اعضای هیئت علمی؛ همزمان با افزایش بخور و نمیر حقوق معلمان این است که؛ افراد تصمیمگیر و سیاست گذار در مراجع اصلی قدرت به ویژه در مجلس، هیئت دولت، سازمان برنامه، شورای نگهبان و حتی رسانهها عمدتا از اعضای هیئت علمی دانشگاهها هستند و معلمان حضور چندانی در این مراکز قدرت ندارند.
البته تبعیض بین معلمان و اعضای هیئت علمی درد مشترک است که در سایر حوزهها هم مشاهده میشود. برای مثال بین حقوق پرستاران با پزشکان و بین کارکنان قراردادی با کارکنان رسمیِ حوزه نفت هم فاصله زیادی ایجاد شده است.
از آنجا که وجود «تعارض منافع» در ساختار تصمیمگیری کشور مانع از اصلاح این وضعیت توسط دولت و مجلس شده است؛ پیشنهاد میشود قوه قضاییه در راستای گسترش عدالت، سازوکاری عمومی و کلی را بیاندیشید که طبق آن حقوق و دریافتی معلمان با اعضای هیئت علمی؛ پرستاران با پزشکان، کارمندان وزارت نفت با سایر وزارتخانهها و کارکنان رسمی با غیررسمی گره داده شود تا برخی گروههای ذینفع نتوانند یکطرفه حقوق و مزایای خود را بالا ببرند و سوارهها کمی از حال پیادهها باخبر شوند.
کانال نویسنده
نظرات بینندگان
آیا فریادرسی در دولت مجلس و...برای توجه به معلمان و همه اقشار ایران در بین صاحبات ثروت و قدرت وجود داره؟؟؟!!!
قابل توجه دیوان محترم اداری!
دندانهایتان سالم است؟
بدیهیست که در طول تاریخ بشر طبقه فرادست هیچگاه با سلام و صلوات منابع محدود موجود را با طبقه فرودست تقسیم نکرده است.فلذا با توسل به شبه ایدیولوژی هایی مانند کارآفرینی و بااستعداد بودن خود و زدن انگ هایی چون کم اهمیت بودن کار فرودستان و بی استعدادی اینان و ... از طریق طبیعی جلوه دادن این گزاره های مجعول به مثابه روبنا ، حقوق ها و دستمزدهای نجومی برای خود مهیا ساخته و در صورت مطالبه گری نیز نیروی قهریه را با همان منابع محدود استخدام کرده ، به کار انداخته و پدر صاحب بچه را در می آورد! و با سو استفاده از غریزه حفظ حیات همان آب باریکه را هم منقطع می کند!
من دو ساله استخدام شدم لیسانس حکمم 3 و 800 هستش
6 میلیون رو بعد از 7 سال هم نمیدن
اگر می خواستند کاری کنند ابتدا از خود یعنی قوه قضاییه شروع می کردند
۶ رو الان ۲۰ سال سابقه با لیسانس شاید بتونه بگیره.
با این حقوق ها واقعا زندگی سخته. سه و نیم میشه کرایه یک ماه خونه...! بیچاره معلم بقیه خرج و مخارج رو از کجا بپردازه؟ واقعا اُف بر غیرت این دولتمردان، باید از شرم بمیرن که ماشالله انقد پوست کلفتن، عین خیالشون نیست، جای مردن هرروز پهن تر می شن. خدا ازشون نگذره...