نوجوان شطرنج باز ایرانی تابعیت خود را تغییر داد. ( 1 )
نسل جدید دیگر مانند نسل های قبلی نیست که هر فشار و سختی و مشقتی را تحمل کند و در آخر بگوید که تمام این شرایط به "ایرانی بودنش می ارزد". به خاطر داشته باشیم اگر کشوری مانند ژاپن توسعه یافت برای این بود که مردم و حاکمان آن کشور در دو قرن اخیر به دور از شعارزدگی، وطن خود را به مانند خانواده خویش می دیدند و برای اعتلاء آن از هیچ کوششی دریغ نمی کردند.
این نسل دست پرورده همین گفتمان است. این نسل دست پروده همین نظام آموزشی شکست خورده و بی مصرفی است که نه به کسی سخن ارزشمند و درستی از تاریخ و جغرافیای وطن می گوید و نه برای خاطر وطن و زیستن در آن پشیزی ارزش قائل است.
این نسل دست پرورده همین رسانه و صدا و سیمایی است که با هزاران میلیارد بودجه عمومی، صبح تا شب یا در حال تبلیغ قابلمه و پوشک بچه است یا سریال های مبتذل پخش می کند و یا در نشست ها و سخنرانی های معرفت آفرینش، از چگونه شستن پای شوهر و تقوای بادمجان سخن می گوید. رسانه ای که یک بار نامی از بزرگان فرهنگ و هنر تاریخ و ادبیات این سرزمین نمی آورد و نمی خواهد کسی با بزرگان و جاودانان خرد و اندیشه تاریخ این سرزمین آشنا شود.
حال با جامعه ای مواجهیم که از تاریخ و هویت تاریخی خود منقطع شده است و طبیعی است که چیزی به نام ایران هم برایش اهمیتی نداشته باشد و با کوچکترین مانعی کوله بار خود را بسته و راهی دیار دیگری می شود.
تغییر تابعیت ورزشکاران
مهاجرت ورزشکاران از چند جهت قابل بررسی است. اول از جهت تصمیم فردی و شخصی برای فرار از محدودیت هایی مانند نوع پوشش ورزشی خاص و یا عدم مبارزه با اسرائیل که تصمیمی فردی و قابل احترام و پذیرش است، هر چند اگر مخالف آن تصمیم باشیم.
از جهت دیگر علت مهاجرت ورزشکاران عدم رسیدگی به مشکلات اقتصادی آنها عنوان می شود. ادعایی که به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. اتفاقا در ایران به علت اینکه نظام سیاسی ایدئولوژیکی حاکم است که می خواهد در مجامع بین المللی درخشیده و جوانان خود را سر زنده و بانشاط نشان دهد هزینه زیادی صرف قهرمانان ورزشی خود می نماید. (همین خانم علیزاده که قرار است در المپیک توکیو با رقیب ایرانی رقابت کند، پس از کسب مدال برنز المپیک برزیل جوایزی از قبیل صد سکه طلا، آپارتمان، چندین خودرو و جوایز متعدد دیگری دریافت نمود. جوایزی که در مجموع چندین برابر کل درآمد تمام عمر یک کارگر کشور بود)
نکته دیگر ، عدم درک جماعتی است که از تغییر تابعیت ورزشکارانی که بعد از این قرار است زیر پرچم کشورهای دیگر در رقابت های مختلف بین المللی حاضر شوند، حمایت می کنند.
این مملکت حتی زمانی که توسط مغولها اشغال شده بود، اکثر بزرگان و کسانی که سرشان به تن شان می ارزید، از خواجه نصیرالدین توسی گرفته تا برادران جوینی و خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی و.. هیچ کدام ترک وطن نکرده و رخت خود را از این ورطه بیرون نکشیدند و ماندند و حتی به همکاری با هلاکوخان و نوادگان او پرداخته و آنها را به قومی فرهنگ پذیر تبدیل کردند و تا می توانستند امید آفریدند و از قدرت تخریبی قوم مهاجم کاستند.
حال از یک ورزشکار حرفه ای و دانشمند و... مطلقا انتظار نداریم که درک و شناخت و نگاهی در حد یک هزارم بزرگانی چون خواجه نصیرالدین و فردوسی داشته باشد، انتظار هم نداریم ترک وطن نکند و دنبال زندگی و رفاه بیشتر و بهتر نباشد، اما این هم انتظار زیادی نیست که دوست نداشته باشیم زیر پرچم چنگیزخان مغول و آوارگان در رقابت های بین الملی حاضر شود.
به قول آن دیوار نوشته سوری:
«ﻭﻃﻦ ﻫﺘﻞ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﻣﺎﺗﺶ ﺧﻮﺏ ﻧﺒﻮﺩ، ﺗﺮﮐﺶ ﮐﻨﯿﻢ»
به خاطر داشته باشیم اگر کشوری مانند ژاپن توسعه یافت برای این بود که مردم و حاکمان آن کشور در دو قرن اخیر به دور از شعارزدگی، وطن خود را به مانند خانواده خویش می دیدند و برای اعتلای آن از هیچ کوششی دریغ نمی کردند. ( کانال خرمگس )
( 1 )
علیرضا فیروزجا، شطرنج باز نوجوان ایرانی که موفق به کسب مدال نقره مسابقات سریع شطرنج قهرمانی جهان شد، اعلام کرد که تابعیت خود را از ایران به فرانسه تغییر داده است.
علیرضا فیروزجا تنها شطرنجباز تاریخ ایران است که توانست عنوان «سوپر استاد بزرگ» را کسب کند که به شطرنجبازانی داده میشود که بتوانند از امتیاز 2700 عبور کنند. ( ایسنا )
نظرات بینندگان
ملی گرایی بله ضعیف شده است اما این کوچ نخبه ها یک چیز طبیعی هست حتی در گذشته چنین بوده است. وطن پرستی یک قسمت کوچک این مسئله هست عوامل زیاد دیگر نیز دخالت دارد
همان شعر معروف را باید زمزمه کرد
به یزدان اگرماخردداشتیم کجااین سرانجام بد داشتیم
کشور همسایه خودمان را ببینید دائم در حال جنگ و کشتار هستند از ازل تا ابد اینگونه هستند
از کشور همسایه گفتید، از خطبۀ شقشقیه میگویم!
بخوانید و قسمت واضحی از آنرا در مورد کشور همسایه تدبّر کنید!
علی جان ! جانمان به فدای مرامت !