" واسلاو هاول : هیچ چیز مثل گفتن حقیقت در فضای عمومی به حاکم شدن حقیقت کمک نمی کند. ما که از همه طلبکاریم خودمان چه قدمی در این راه برداشته ایم؟ "
چیزی به برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نمانده است .
سه مناظره میان هفت نامزد برگزار شد و در مناظره دوم هم بخشی کوتاهی از سخنان و گفت و گوها به موضوع " آموزش و پرورش " اختصاص یافت .
بی توجهی و یا کم توجهی به مقوله آموزش از سوی کاندیداها موجب شد تا برخی تشکل های موسوم به " اصولگرا " خواهان توجه و ارائه برنامه از سوی نامزدهای ریاست جمهوری گردند .
در این زمینه ، « مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان » نامه بیش از 100 دفتر بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان خطاب به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را منتشر کرد . ( این جا )
در این نامه آمده است :
« فضای انتخابات فرصت و بهانهای است تا مسائل اصلی و اولویتهای مهم کشور مطرح و تبیین شود؛ یکی از مسائل اساسی و حیاتی کشور که متأسفانه همواره مورد بی مهری قرار گرفته و به تعبیر مقام معظم رهبری اولویت اول نظام است، مسئله تعلیم و تربیت میباشد.
در این هیاهوی تبلیغاتی نامزدهای ریاست جمهوری 1400، مسئله آموزش و پرورش به عنوان حلقهی مفقوده برنامهها می باشد که تاکنون هیچ برنامه جدی نسبت به چالشهای آن، توسط نامزدهای محترم مطرح نشده و تعلیم و تربیت همچنان در صدر اولویتها جایگاهی ندارد و این ناشی از غفلت و عدم توجه به جایگاه این دستگاه حیاتی میباشد و طبیعتاً نشان از عدم شناخت، مسائل اساسی کشور میباشد.
انتظار میرفت کسانی که مدعی داشتن برنامه برای پیشرفت و ترقی کشور هستند، بخشی از برنامه هایشان سهم آموزش و پرورش باشد یا حداقل در گفت و گوهایشان به آن، اشارهای میکردند؛ اما دریغ از کوچک ترین نگاه و توجهی به این مقوله تمدن ساز.
این تشکل ها پنج محور را در این خصوص مطرح کرده بودند :
تحول بنیادین آموزش و پرورش
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
بحران کمبود معلم
الگوی اقتصاد آموزش و پرورش
فضای مجازی
پرسشی که این جا مطرح می شود آن است که چرا اساسا چنین تشکل هایی در سایر مواقع به نقد و تحلیل مسائل و جریانات آموزش و پرورش و حتی در همان حوزه دانشگاه فرهنگیان نمی پردازند ؟
آیا این تشکل ها و سایرین توانسته اند محیط مطالبه گرانه ، آزاد و اندیشه محوری را در درون دانشگاه فرهنگیان بر اساس یک برنامه مشخص ، علمی و غیرایدئولوژیک طراحی و تثبیت نمایند که اکنون خواهان ارائه توضیح و برنامه از سوی نامزدهای ریاست جمهوری می گردند ؟
برخی رسانه ها و عمدتا خبرگزاری ها در گزارش هایی به تحلیل این موضوع پرداخته و از این کم توجهی گلایه و انتقاد کردند اما نکته مهم در این میان آن است که متهم ردیف اول در عدم پرداختن درست و جامع حاکمیت به موضوع آموزش و نیز اولویت نداشتن آن همین ها هستند .
رکنی که باید " حوزه عمومی " آموزش و پرورش را تشکیل بدهد اما متاسفانه حرفی برای گفتن ندارد و پیله قطوری از محافظه کاری را به دور خویش تنیده است .
رسانه هایی که بیشتر هدفشان پر کردن صفحه و تشدید فضای روزمرگی بوده است .
در این میان برخی تشکل های مرتبط با طیف اصلاح طلبان نیز به موضوع آموزش و پرورش پرداختند .
« فرج کمیجانی » دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی فهرستی را در این زمینه منتشر کرد .
* رئوس برنامه های دكترعبدالناصر همتي در حوزه آموزش و پرورش و بازنشستگان
* استمرار اجراي طرح همسان سازي حقوق بازنشستگان بر مبناي حداقل ٩٠٪ حقوق ناخالص شاغلين همتراز ( هر ساله يكبار بر اساس دستورالعمل مصوب فاصله حقوق شاغلين و بازنشستگان محاسبه و احكام صادر شود )
* عملیاتی کردن طرح رتبه بندی معلمان و اجرای همزمان مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر ارتقاء فوق العاده ویژه کارمندان دولت به 50 درصد بر اساس ماده 68 قانون خدمات کشوری
* تاسیس و راه اندازي نهایی سازمان نظام معلمی
* برنامه ریزی برای بازگشایی و آغاز مطلوب سال تحصیلی 1401-1400 و مدیریت و ساماندهی نیروی انسانی مدارس با اولویت تامین فوری موارد کمبود معلم
* توسعه علمی و عملی فن آوری های نوین در آموزش و پرورش به ویژه آموزش های الکترونیکی و مجازی به عنوان مکمل فعالیت های معلمان، مربیان و شاگردان مدارس با محوریت توسعه مغزافزارها و نرم افزارها
* ایجاد یکپارچگی در انواع بیمه های معلمان و فرهنگیان و بازنشستگان کشور به منظور قدرت بخشی و بهبود کیفیت خدمات بیمه های فردی واجتماعی
* ارتقاء جایگاه زنان در مدیریت های عالی، میانی و پایه وزارت آموزش و پرورش
* در اولویت قرار دادن مدارس دولتی به منظور نهادینه شدن عدالت آموزشی در بین مدارس کشور و به حداقل رساندن تعارض منافع
* مقابله با معضلات آموزشی از جمله مافیای کنکور و کتب کمک درسی و نظایر آن برای توسعه آموزشی موزون در راستای نیازهای جامعه و علایق شاگردان و توانمندی معلمان
* توسعه مشارکت در آموزش و پرورش و برقراری تعاملات بیرونی و تعامل و گفت و گوی مستقیم با مجامع، تشکل ها و نهادهای فعال صنفی، سیاسی و غیردولتی در مجموعه بزرگ آموزش و پرورش برای کاهش تنش ها و نارضایتی ها
* توسعه فعالیت های پرورشی، تربیت بدنی و غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان در ساعات فوق برنامه داخل مدارس و برنامه های تابستانی از طریق جذب مشارکت اولیاء و فعالان در اجتماع مدرسه و آموزش گسترده مهارتها و آداب زندگی
* استفاده از ظرفیت دانشگاه های دولتی مادر کشور برای جذب دانشجوی بیشتر در دانشگاه های فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی به نحوی که با مصوبه هیات دولت جهت اختصاص ظرفیت 10 الی 15 درصدی از دانشگاه های مادر کشور به صورت اجرای ترم های مشترک با دانشگاه های وزارت آموزش و پرورش
* بسترسازی جهت توسعه آموزش های فنی، حرفه ای و کارآفرینی در نظام آموزشی
* بسترسازی جهت توسعه آموزش های اوان کودکی و پیش دبستانی و در اولویت قرار دادن دوره ابتدایی
* تغییر گفتمان موجود در دولت و جامعه برای در اولویت قرار گرفتن موضوع آموزش و پرورش و توجه ویژه به معلمان به عنوان قشر مرجع جامعه
* بسترسازی لازم برای اخذ سند مالکیت قطعی برای تمامی املاک آموزش و پرورش و تعیین و تکلیف املاک فاقد سند
* اجرایی کردن سیستم پایش و ارزشیابی نظام آموزشی با تاکید بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان به منظور ارتقا جایگاه آموزش و پرورش در ارزشیابی های بین المللی
* اجراي اصل ١٥ قانون اساسي ( آموزش زبان مادري در مناطق مختلف )
* ايجاد بسترهاي لازم براي واگذاري سهام دارايی هاي صندوق ذخيره فرهنگيان از طريق بورس به صورت سهام ترجيهي به كليه معلمان عضو شاغل و بازنشسته با نظارت نمايندگان منتخب فرهنگيان »
طبق معمول و مثل همیشه بیان یک سری حرف ها و شعارهای کلی ، بلندپروازانه و حتی غیر قابل سنجش .
تشکل های فرهنگیان و فعالان صنفی مشتمل بر : سازمان معلمان ایران ، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی ، انجمن اسلامی معلمان ایران ، شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان ، شاخه فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه ،شاخه فرهنگیان حزب اتحاد ملت ، منتخبان فرهنگیان بازنشسته و شاخه فرهنگیان حزب کارگزاران ایران اسلامی ، تعدادی از اعضای معتدل و اصلاح طلب کانون صنفی تهران هم با عنوان فعالان صنفی معلمان در روزهای منتهی به انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی گرد هم آمدند تا " میثاق نامه معلمی " را با چند تن از نامزدهای ورود به دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی امضا کنند . ( این جا )
این نمایندگان عبارت بودند از :
خانم ها فریده اولاد قباد و فاطمه سعیدی و آقای داود محمدی.
موارد مصرح در " میثاق نامه ی معلمی" عبارت بودند از : ( این جا )
« 1- تعمیق و توسعه مشارکت معلمان به جهت تامین منزلت آن ها از طریق حمایت از تشکل های معلمی و تشکیل نظام صنفی به منظور نقش آفرینی عینی در اداره امور مدارس ، مناطق ، ادارات کل و حوزه ستادی آموزش و پرورش
2- تلاش برای اصلاح قانون مدیریت خدمات کشوری و افزودن فصل جداگانه ای به منظور همسان سازی نظام حقوق و دستمزد معلمان از جمله با هیات علمی ، دانشگاه ها و ارتقاء معیشت و منزلت اجتماعی – حرفه ای معلمی
3- تلاش به منظور اصلاح نظام پرداخت حقوق و مزایای بازنشستگان آموزش و پرورش به گونه ای که هر گونه افزایش حقوق و مزایای شاغلین در مورد بازنشستگان هم سطح نیز اعمال گردد ."
هر چند تلاش هایی برای تحقق بند 3 این میثاق نامه به عمل آمد اما این تشکل ها به همراه آن نمایندگان مجلس حتی در عرض چهار سال نتوانستند " سازمان نظام معلمی " را نهایی و اجرایی کنند .
با آن که « صدای معلم » در گزارش های متعدد و بر اساس اصل مطالبه گری و پرسشگری خواهان توضیح شد اما هیچ فرد و نهادی در این زمینه پاسخ گو نبودند .
( به نظر می رسد مهم ترین و برجسته ترین نقطه ضعف دولت های دوره اول و دوم روحانی فقدان پاسخ گویی و اقناع افکار عمومی بود . در واقع ، بسیاری از موارد " منشور حقوق شهروندی " تدوین شده در این دولت توسط مدیران همین دولت روی زمین ماند . )
از آن که که سیستم اداره کشور ما بر اساس " تحزب " تعریف نشده و اساسا چیزی به نام مدیریت انجمن ها ( Management of community ) در جامعه ما دیده نشده، برخی افراد و نهادهایی که کارتونی از دموکراسی هستند حرف هایی می زنند و شعارهایی می دهند اما همین که انتخابات تمام شد به قول آن مثل معروف :
" انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته " .
همه چیز به یک باره به فراموشی سپرده می شوند .
این افراد و نهادها فراموش می کنند که با این بی تعهدی ها و خلاف قول عمل کردن ها ، ته مانده " سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی " را می سوزانند و منطقی است که کم تر فرد و یا شهروندی در دفعات بعد سخنان آن ها را جدی بگیرد و یا وقعی نهد .
و مهم تر از همه این ها به دلیل فقدان فرهنگ مطالبه گری و پرسشگری در جامعه ما و نیز عدم تشکیل حوزه عمومی که مطالبات قانونی را رهگیری و پیگیری کنند ؛ چیزی که در انتها می ماند قطورتر شدن مطالبات پاسخ داده نشده و جامعه ای عصبی ، ناشاد و ناهماهنگ خواهد بود .
از آن جا که آموزش و پرورش گستره ای عظیم دارد اما در عمل پیکری بزرگ اما مغزی کوچک دارد از چالش ها و بحران های کوچک و بزرگی رنج می برد .
زمانی که « علی اصغر فانی » به عنوان نخستین وزیر آموزش و پرورش در دولت نخست روحانی رای اعتماد گرفت یکی از برنامه های خود را تبدیل " فرهنگ امنیتی " به " امنیت فرهنگی " بیان کرد .
علت این مساله به این برمی گشت که دولت های اول و دوم احمدی نژاد برخوردی امنیتی و خشن با منتقدان و مطالبه گران در حوزه آموزش داشتند .
در آن زمان پروندهای مختلف و متعدد برای فعالان صنفی و مدنی در هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش تشکیل گردید و به صورت هم عرض نیز پرونده هایی در قوه قضاییه برای کنش گران آموزش در جریان بود .
در واقع ، " پرونده سازی " برای کنشگران حوزه آموزش ، نسخه نانوشته در دولت های اقتدارگرا بوده است .
اگر معلمی حتی در اتاق معلمان و در یک جمع محدود انتقادی می کرد سریع حراست خبردار می شد و دیگر کسی جرات انتقاد نداشت .
به عنوان یک معلم و کنش گر حوزه عمومی بسیار محتمل و نزدیک به واقعیت می دانم که در دولت سیزدهم بازهم و بر اساس همان دلایلی که در بالا اشاره گردید در بر همان پاشنه سابق خواهد چرخید و فردی ضعیف ، غیرعلمی ، سیاسی و ایدئولوژیک بر مسند وزارت آموزش و پرورش تکیه خواهد زد .
تنها مطالبه ای که می توان مطرح کرد این است که همین آزادی نیم بند از رسانه های منتقد و مستقل ستانده نشود و معلم بر اساس همان حقوق شهروندی و انسانی بتواند نظرش را بدون ترس و مجازات های احتمالی بیان کند .
بقیه موارد پیش کش .
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید
نظرات بینندگان
مردم ما با ۱۴۰۰ سال پیش هیچ فرقی که ندارند هیچ ، در زمان خود بسیار بدترند.
در یادداشت من هم متهم ردیف اول ، " رسانه ها " هستند .
البته نفس دیدار و گفت و گو و شفاف سازی با هر کسی حتی دشمن پسندیده و عقلانی است اما مهم این است که دلایل حمایت از یک فرد باید شفاف بیان شوند .
در مورد بند دوم نظر شما ؛
روزی در کوهنوردی بودم .
عده ای را دیدم که در حال صحبت و البته دشنام گویی به مسئولان بودند .
در این حال یکی از آن ها زباله ای از خود به محیط ساطع فرمود .
به آن ها گفتم ؛
هر چه می گردم اثر و یا آثاری از تمدن چند هزار ساله نمی بینم !
پایدار باشید .
پایدار باشید .
کسی که متولد فلان سال است؟ یا کسی که فکر خلاق و صحیح دارد؟ آیا جوانه هر فکر جوانی صحیح است؟
چه پیرانی که در صحّت و جوانی فکر، دچار میراندن دانششان میشوند!
آقای حسینی
1- چرا این قدر با یک یادداشت به هم ریخته اید ؟!
2- صدای معلم بر اساس اصل مطالبه گری و پرسشگری هنگام انتخابات فعال بود و گزارش هایی را که در آن پرسش از نامزدها و برنامه های آنان بود مطرح می کرد .
انتخابات هم یک فرصت است و باید مطالبات و انتظارات را بیان کرد .
آیا شما با این موضوع مشکلی دارید ؟
آیا قرار بوده است سکوت کنیم ؟
آیا پرسش کردن از کاندیداها از نظر شما " تبلیغ " است ؟
3- وقتی سخنی بیان می شود باید مستند و مستدل باشد .
صدای معلم کی گفت که کسی « بت من » آموزش و پرورش است ؟
اتفاقا بر این باورم که در این چهار دهه پس از انقلاب اسلامی اکثریت قریب به اتفاق وزرای آموزش و پرورش حامل همان خصوصیات بوده اند .
آموزش و پرورش هم در اولویت هیچ دولتی و حاکمیت نبوده است .
اگر هم از فانی نام بردیم ، ادای حق مطلب بود .
آیا قرار است همه چیز را سیاه و سفید ببینیم ؟
4- دقیقا بفرمایید که این رسانه کجا و در چه موردی دروغ گفته است تا پاسخ بدهم .
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
رسانه مستقل تعریف دارد .
سعی می کنیم در این بردار حرکت کنیم اما به افراد ناشناس کم تر می شود اعتماد کرد !
پایدار باشید .