پیشگفتار
زادووَلد یکی از مهم ترین کارکردهای خانواده است و از مسئولیت هایی است که اصولا باید بعد از ازدواج کردن نهایی شود. ادامه نسل بشر ممکن نمی گردد مگر با تولیدمثل. اصولا در هر برهه از زمان با توجه به نوع سیاست های جمعیتی که توسط دولت ها تعیین می گردد، تصمیم خانواده ها به طور غیرمستقیم، برای داشتن تعداد فرزندان مشخص می شود. در صورت افزایش بیش از حد جمعیت کشور و عدم تناسب آن با وسعت و منابع طبیعی و غیرطبیعی، جهت تأمین آسایش و رفع نیازهای مادی و معنوی جمعیت، سیاست های تشویقی کاهش جمعیت و برعکس در صورت کاهش نرخ باروری و افزایش جمعیت سالخورده، سیاست های تشویقی افزایش جمعیت اِعمال می گردد.
برای کاهش جمعیت، پرداخت کمک هزینه ماهانه، دادن وام ازدواج، وام مسکن و موارد مشابه دیگر فقط به شرط داشتن دو فرزند و برای افزایش جمعیت می توانید در منبع ذکر شده به 15 مورد که در اینفوگرافی حمایت از فرزند آوری توسط دولت در کشور ما وعده داده شده است، مراجعه نمائید. این سیاست ها، به نوعی قرارداد نانوشته شده مابین دولت و مردم است که فقط در صورت اجرا، اعتماد اجتماعی را هموار می سازد. مردم نیز برحسب سطح سواد و طبقه اجتماعی خود، از این سیاست ها تبعیت می کنند و نرخ رشد جمعیت تحت تأثیر آن کم یا زیاد می شود.
طی دهه 35 تا 45 نرخ رشد جمعیت ایران 3.13 درصد بوده است و متعاقب سیاست های کاهش جمعیتی با شعارهایی همچون فرزند کمتر زندگی بهتر یا قطع کمک دولت به خانواده هایی که بیش از دو فرزند دارند، این نرخ طی دهه 45 تا 55 به 2.71 درصد رسید.
این شعار بعد از انقلاب و به دلیل اسلامی شدن جامعه و تشویق به فرزندآوری که در آیه 151 سوره انعام و آیه 31 سوره إسراء، بدان تأکید شده است و سفارش می کند که فرزندان خود را از بیم فقر نکُشید، مائیم که شما و آنها را روزی می دهیم، شاهد افزایش نرخ باروری هستیم. نباید تأثیر و نقش کوپنی شدن کالاهای اساسی را در شرایط جنگ بین اقشار کم درآمد جامعه حداقل طی دهه 60 در افزایش زادوولد، نادیده بگیریم. به طوری که در دهه 55 تا 65 دوباره این نرخ افزایش یافت و به 3.91 درصد رسید.
از دهه 65 تا 75 به بعد بنا به دلایلی که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد، این نرخ شدیدا کاهش یافت تا این که نرخ رشد جمعیت سال 90 معادل 1.29 درصد و در سال 95 به 1.24 درصد رسید و ادامه آن در سال 98 برخلاف تمامی پیش بینیهای پژوهشی به کمتر از یک درصد رسید و عجیبترین نرخ رشد جمعیت در تاریخ ایران رقم خورد و جدّی بودن بحران کاهش جمعیت را بار دیگر به همه گوشزد کرد.
این رفتار فردی و ظاهرا برخاسته از میل و تصمیم زوجین، نرخ باروری جمعیت کشور به 1.6 فرزند رسید، تبدیل به نگرانی اجتماعی گردید که دولت به عنوان مشخص کننده سیاست های جمعیتی تصمیم گرفت تا با افزایش نرخ باروری به بالای سطح جانشینی یعنی بیش از 2.1 فرزند، از کاهش موالید و افزایش مرگ و میر در ایران به عنوان یک "هشدار جدّی جمعیتی" جلوگیری نماید. پیش بینی می شود در سال ۱۴۲۹، درصد سالخوردگی جمعیت ایران به 33 درصد افزایش یابد. (1) و چون جمعیت سالخورده، به طور طبیعی قادر به زادوولد نیست، پس کاهش جمعیت ایران بنا به پیش بینی جمعیت شناسان، تبدیل به بحران واقعی خواهد شد.
دلایل کاهش جمعیت طی چند دهه، در چند دلیل اساسی نهفته است:
از یک سو با کاهش میزان مرگ و میر و افزایش امید به زندگی به دلیل رشد بهداشت و آگاهی های اجتماعی، نرخ زادولد و متوسط رشد سالانه جمعیت کشور کاهش یافت و از سوی دیگر، افزایش انتظارات و توقعات سواد زنان وسطح اشتغال آنان، شرایط بحرانی و تورم زای اقتصادی، گرایش به داشتن فرزند کمتر رفتار غالب زوجین گردید و تک فرزندی عمومیت یافت. به عنوان یک واکنش طبیعی نسبت به شرایط، این تصمیم گیری خانواده ها، به وقت خود منطقی به نظر می رسید.
علت دیگر کاهش نرخ باروری، با بالا رفتن سطح انتظارات در مورد میزان مهریه و تحمیل تهیه جهیزیه در بیداد گرانی و تورم بر خانواده ها، جوانان را از گرایش به ازدواج دور ساخت. قانون نادرست زندانی شدن داماد در صورت عدم پرداخت مهریه عندالمطالبه و عدم توجه به مهریه عندالاستطاعه و افزایش قیمت سکه و طلا، از دیگر فاکتورهای افزایش کلاهبرداری برخی از خانواده ها به درخواست مهریه نجومی در ثانیه هایی بعد از قرائت عقد بود که جوانان را از امر ازدواج بیمناک ساخت. تعیین سقف 110 سکه نیز مانع مهریه های رؤیایی و نجومی نشد و قانون در برابر آن، قدرت اجرایی نداشت.
" قانون حمایت از خانواده که در سال 91 به تصویب نمایندگان مجلس رسید، حد حمایت قانونی از مطالبه مهریه را تا میزان 110 سکه اعلام کرد و مطالبه میزان بیشتر از آن را منوط به ملائت زوج (قدرت پرداخت دِین) دانست. در این قانون، معیار ملائت در مطالبه مهریه 110 سکه است و دادگاه، فرض و اماره را بر این گذاشته است که زوج قابلیت پرداخت را دارد و اگر این تعداد چه به صورت نقد و چه قسط بندی پرداخت نشود حکم حبس صادر میشود. در میان مردم به اشتباه ذکر میشود که مهریههای بیشتر از 110 سکه را نمیتوان دریافت کرد، در حالی که فقط کافی است در مهریههای بیش از 110سکه، زوجه به دادگاه اثبات کند که زوج توانایی پرداخت این تعداد سکه را دارد." (2)
از دیگر سو، پدیده ای به نام " ازدواج سفید یا همباشی " وجود دارد که مروّج سقط جنین است. وقتی سخن از تجدّد یا مدرنیزه می شود فقط آثار مادی آن در کشورهای در حال توسعه، اثر نمی گذارد. وقتی درِ کشوری به اقتصاد اروپا یا آمریکا باز می شود، فرهنگ و عادات آنان نیز همسو و به طور موازی، وارد این کشورها می شود. دیوار چین در زمان حکومت مائو جهت ممانعت از هر نوع ارتباط با کشورهای بیگانه، از نمونه های بارز مقاومت یک کشور از عواقب پذیرش فرهنگ غربی است. امروزه نیز کشور کره شمالی، تمهیداتی در این خصوص دارد که استبداد مطلق را ترسیم ساخته است.
تعریف ازدواج سفید
" ازدواج سفید؛ نوعی از ازدواج با در نظر گرفتن وظایف و تعهدات رایج بین زن و مرد است که در چهارچوب قانونی و شرعی صورت نمی گیرد. به عبارتی دیگر این نوع ازدواج بدون در نظر گرفتن قوانین کشور، شرع و حتی در مواقعی عرف صورت می گیرد، اما زن و مرد نسبت به یکدیگر متعهد خواهند بود و وظایف شان را در قبال یکدیگر انجام می دهند. در ازدواج سفید، مهم ترین مقوله ای که پیگیری می شود بحث رضایت طرفین از شرایط رابطه و روابط جنسی است! "
مشکلات و تهدیدهای ازدواج های سفید
" از جمله مشکلات ازدواج سفید می توان به موارد زیر اشاره کرد:
* کم رنگ شدن اهمیت خانواده اصیل
* از بین رفتن ساختار اجتماعی کنونی
* توسعه فساد در جامعه به دلیل عدم فرهنگ سازی برای عروسی سفید در جامعه ایرانی
* عدم پذیرش از سوی خانواده ها
* ایجاد مشکل در برقراری ارتباط با خانواده و حتی امکان قطع رابطه
* عدم تعهد کامل به یکدیگر (در بعضی موارد)
* سهولت در خیانت جنسی طرفین به یکدیگر
* عدم آمادگی افراد برای پای بندی به اصول خلاقی
* احتمال آسیب پذیری زیاد افراد
ازدواج سفید و یا هر گونه ازدواجی با چنین ساختاری در جوامعی که فرهنگ و شرایط آن موجود نمی باشد، مانند جامعه ایرانی اسلامی نه تنها مناسب نیست بلکه سراسر مشکل و معضل خواهد بود و افراد را از امتیازات اجتماعی محروم می سازد." (3)
آمار ازدواج سفید در ایران
کامیل احمدی مردمشناس، پژوهشگر و نویسنده؛ درباره " زندگی خارج از چارچوب ازدواج در ایران" در سه کلان شهر تهران، مشهد و اصفهان با حجم نمونه 213 زوج و به شکل میدانی پژوهشی انجام داده است. با استناد به آمارهای پژوهش، چنین مشخص شده است: بیشتر افرادی که به این شیوه زندگی روی آورده بودند یا مهاجرین شاغل و یا دانشجویان دارای زیست دانشجویی بودند. عمر ازدواج سفید در ایران بین یک تا سه سال است. ۴۵ درصد از افرادی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته بودند بین ۲۵ تا ۳۰ سال سن داشتند. همچنین ۶۲ درصد آنها دارای تحصیلات کاردانی و کارشناسی بودند و ۲۳ درصد در مقطع ارشد و دکتری تحصیل میکردند. مهمترین شیوه آشنایی که از سوی این افراد ذکر شده بود، گروه دوستان و دانشجویی، همکاری در محل اشتغال و فضای مجازی بوده است. بیشتر افراد درگیر این نوع ازدواج، فرزندان خود را سقط میکنند. وی معتقد است که ازدواج سفید در غرب و اروپا ریشه دارد و این پدیده در ایران با معنای غربی آن متفاوت است. (مابقی اطلاعات آماری را در نمودارهای منبع ذکر شده پیگیر باشید) *
پیامدهای ازدواج سفید
کامیل احمدی؛ پژوهشگر در ادامه با اشاره به این که پیامدهای ازدواج سفید چیست اظهار کرد: رنگ باختن کلیشههای جنسیتی، آزادی انتخاب بر بدن و روابط جنسی، سرد شدن نسبت به ازدواج رسمی، طرد اجتماعی و ترس از پیگرد قانونی پیامدهایی بودند که از سوی افراد مورد بررسی عنوان شده است. مهمترین دلیلی که این افراد در مورد روی آوردن به این نوع ازدواج ذکر میکردند نیز عدم اعتقاد به ازدواج رسمی، آزادی انتخاب و حق بر بدن، عدم امنیت شغلی و درآمد کافی، آشنایی بیشتر و عدم اعتماد بوده است. تولد کودکان بیهویت، سقط جنین و استرس پنهان ماندن رابطه، از دیگر پیامدهای ازدواج سفید شمرده می شود.
وی در نشست انجمن حمایت از حقوق کودکان چنین گفته است:
" همباشی بعد از انقلاب جنسی در غرب به وجود آمد و با محوریت اروپا، تقدس رابطه جنسی را بر هم زد، در سال 2010 نروژ، فرانسه، سوئد و اسپانیا سرآمد کشورهایی هستند که به این شیوه زندگی روی آورده اند. این روش آنقدر در این کشورها رواج پیدا کرده که قوانین حقوقی مشابه با ازدواجهای رسمی برای آنها وضع شده است.
کشور همجوار ایران یعنی ترکیه، از نمونههای بارز این شیوه زندگی است. بعد از تغییرات ایجاد شده از سوی رجب طیب اردوغان و علیرغم تفکیک جنسیتی 75 درصد خوابگاههای این کشور، با این حال مجازاتی درباره شیوه زندگی همخانگی و ازدواج سفید وجود ندارد و شاهد آمار بالای آن به ویژه در استانبول و آنکارا هستیم. شهرهای اسکندریه و قاهره مصر نیز با وجود مجازات دو سال حبس، با روند رو به رشد این شیوه زندگی روبه رو هستند. آمار زندگی همباشی در بیروت و غرب لبنان و حتی کشور تونس نیز با رشد فزایندهای روبه روست."
پیشنهاداتی برای کاهش مشکلات ازدواج سفید
" کامیل احمدی؛ با اشاره به برخی از پیشنهادهای ذکر شده در این پژوهش برای حل موضوع و کاهش مشکلات ازدواج سفید، تصریح کرد: شناسایی جامعه، ابعاد مختلف ازدواج سفید بر مبنای تحقیقات مستقل دانشگاهی و تخصصی، پذیرش موجودیت ازدواج سفید و انکار نکردن روند افزایشی آن، تمهیدات قانونی و پوشش حمایتی، بسترسازی فرهنگی، آگاهی رسانی و آموزش عمومی و تخصصی، کارآفرینی، اشتغال و تحقق شرایط اقتصادی مناسب از سوی دولت و بخش خصوصی، حمایت نهادهای دولتی و انجمنها در چهارچوب سازمانهای بهداشتی و آموزشی جلوگیری از پیامد آسیبهای فردی و اجتماعی بخشی از پیشنهادهای مطرح شده است." . مهمترین دلیلی که این افراد در مورد روی آوردن به این نوع ازدواج ذکر میکردند نیز عدم اعتقاد به ازدواج رسمی، آزادی انتخاب و حق بر بدن، عدم امنیت شغلی و درآمد کافی، آشنایی بیشتر و عدم اعتماد بوده است.
پروانه سلحشوری، نماینده پیشین مجلس با بیان این که تا سالهای گذشته شیوه زندگی هم خانگی بیش از زمان حال تابو بوده و تنها در چند سال اخیر است که درباره آن صحبتهایی میشنویم، گفت: " این هم خانگیها ابعاد فرهنگ سنتی را مذموم میشمارد و موجب ایجاد هویت دو گانه برای افراد درگیر در آنها میشود، به طوری که این افراد دچار بحران و بیگانگی هویتی میشوند. به عبارت دیگر آنها دچار جدال روانی با خودشان میشوند. از نگاه این افراد انتخاب شیوه زندگی " همباشی " عواید بیشتری نسبت به مضرّات آن برایشان دارد. بیشتر نوزادان متولد شده در شیوه زندگی هم خانگی، سقط میشوند و اسم پدر در شناسنامه این کودکان ذکر نمیشود."
شهناز سجادی، دستیار حقوق شهروندی معاونت رئیس جمهور در امور زنان و خانواده نیز با بیان این که ازدواج سفید نه تنها تهدیدی برای خانواده بلکه تهدیدی علیه زنان و کودکان است، می گوید: " شیوه ازدواج سفید تشکیل دادن یک خانواده حبابی است. زنان اولین قربانیان و کودکان قربانیان بعدی این شیوه زندگی هستند. زنان به امید ازدواج پا به عرصه ازدواج سفید میگذارند. ازدواج سفید در ایران رسمیت ندارد و از نظر قانون جرم محسوب می شود و از نظر حقوقی بی تعهدی و از نظر شرعی گناه است."
سارا باقری وکیل دادگستری و عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز در این رابطه می گوید:
" در صورتی که زنی ازدواجش در شناسنامه ثبت نشده باشد، در بیمارستان گواهی ولادت برای فرزندش صادر نمیشود و بیمارستانها از صدور این گواهی امتناع می ورزند. نبود گواهی تولد باعث میشود تا ثبت احوال، شناسنامه این کودکان را صادر نکند. مشکل بعدی این است که نام طفل از نام خانوادگی مادر برداشته میشود و همین مسئله برای کودکان، تبعاتی مثل " انگ اجتماعی" به همراه دارد. اگر چه بیشتر افرادی که تمایل به ازدواج سفید دارند تحصیلکرده هستند، اما در طبقات پایین نیز این مسأله تا حد زیادی دیده میشود.
تجربه نشان داده که قضات زیادی در مورد مشکلات شناسنامه و هویت کودکان، با آنها همکاری میکنند. اما در نهایت اگر معتقد هستیم که فقه امامیه فقهی پویاست و میتواند با مقتضیات زمان خودش جلو برود باید تلاش کنیم تا با احکام ثانویه از سوی رهبری حکم مناسبی صادر و در این موضوعات نیز وارد شویم. " (4)
*
ادامه دارد
منابع:
1 ) 2 ) اطلاعات آماری برگرفته از : خبرگزاری تسنیم، اینفوگرافیک/ 15 مشوّق جدید برای فرزندآوری خانوادههای ایرانی، 2 خرداد 1400.
2 ) خبرگزاری تسنیم؛ شرایط مطالبه مهریه بیش از 110 سکه طلا، 18 بهمن 1395.
3 ) ویکی روان؛ تعریف ازدواج سفید چیست؟ (بررسی مزایا و معایب)، 24 اردیبهشت 1400.
4 ) سایت تحلیلی - خبری عصر ایران؛ آماری از ازدواج سفید در ایران، کد خبر 626683، 23 مرداد 1397.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
فرمایش شما متین، منتهی یقین قبول
دارید که چنین تصمیماتی از حقوق فردی شمرده می شود و تصمیم نهایی
برای تحقق ازدواج، فرزندآوری و تعداد آن برعهده فرزند شما و در صورت ازدواج ، از مسئولیت های همسر ایشان است؟
فرمایش شما متین، منتهی یقین قبول
دارید که چنین تصمیماتی از حقوق فردی شمرده می شود و تصمیم نهایی
برای تحقق ازدواج، فرزندآوری و تعداد آن برعهده فرزند شما و در صورت ازدواج ، از مسئولیت های همسر ایشان است؟
حرف شما هم متین و هم درست
این مرد که زیونا چانا نام داشت و در ایالت میزورام هند فوت کرد، رئیس فرقهای مذهبی بود که چند همسری را مجاز میداند. گفته میشود که چانا دچار دیابت و فشار خون بالا بود.
شگفتی ها، داریم. اما انسان انگشت به دهان حیران خودباوری چنین اشخاص است!
وقتی حق و حقوق یک همسر بر دوش مردان در جامعه کنونی سنگینی
می کند یا تعهدی برای تحقق آن نیست،
۳۸ زن که سهل است دو تا نیز زیادی
است.
و بارها تعداد قلیلی از اینان، هووی خود را نیز پیشنهاد دادهاند. قناعت برخی از نشدنی ها را شدنی و زیادی ها را اندازه میکند.
آنچه که گفتید و قبلا نیز در همین سایت اشاره داشتید و آشناست، بجز فضاحت آشکار، چیزی دیگر نیست که بر آن فخر کنید.
قسم که از روی فخر نگفتم، اگر بخواهم فخری را آشکار کنم، موضوعات بزرگتری را برای افتخار دارم که مفتخرین آرزویش را میکنند و اصلا پاسخ منفی دادن به درخواست دختر یا زن بیوه را افتخار نمیدانم، بلکه این مطلب را از روی غم و ناراحتی گفتم.
خضر نبی هم به دختر و زن بیوه پاسخ منفی نداد؟!
موانعی سر راه است؟!
برای خدمت در دولت مهدی(عج)، سن و سال مطرح است؟ قلیل بودن سرمه چشم و نمک طعام دلیل است؟ این نه یک دلیل بلکه یک تفسیر ناقص یا بیراهه است؟ یا آنهایی که خود را در گذشت زمان نمی بازند، قلیل می شوند؟!
آیا امام صادق(ع) نفرمودهاند: کسانی که لایق رجوع اختیاری به دنیا میشوند، می توانند همسر گرفته و فرزنددار شوند؟!
فلانی که بارها از جمله سال 99 در آزمون علمی استخدامی نمره آورده، فقط به دلیل سن و سالش حق ورود به مصاحبه را ندارد؛ کسی که برای اشتغال شایسته نیست برای ازدواج شایسته است؟
و...
در نظر و باور من، خانواده نهادی مقدس و قابل احترام است و هر
آنچه که به حریم خانواده با تعهد انسانی یک زن و مرد در تناقض باشد،
فضاحتی آشکار و مذموم است.
حال عقد موقت یا صیغه کردن باشد یا ازدواج سفید یا سیاه!
کارکرد و وظایف خانواده از سوی
پروردگار مشخص شده است و عرف
نیز بدان صحّه می گذارد.
هیچ دختری، ۲۰۰ خواستگار نداشته است که شما بخواهید به ۲۰۰ زن، خیر گفته باشید. منظورم از فضاحت این است که اگر این تعداد درست است وای به حال جامعه و وضعیت زنان!!!!!!
تجرد چه ربطی با خودباوری دارد؟
هیچ انسانی بی نیاز به دیگری نیست.
دیگری همسایه، هم محله، همکار، شریک زندگی و غیره.
تشکیل خانواده هم نیازی طبیعی و لازم
برای ادامه حیاتی توام با سلامتی روحی- روانی است.
هیچ رابطه ای در تعریف روابط زناشویی، نمی گنجد، چون کارکرد
خانواده را بجا نمی آورد.
با آرزوی سعادتمندی برای همه جوانان
جهان.
از سید جمال الدین اسدآبادی دلیل تجرّد را پرسیدند، فرمود: اگر میدانستید در برابر زنان چه مسئولیتی دارید ...
من نیز معتقد و غیرتمندم که خانواده نهادی مقدس است
البته بعضی ها با کلاهبرداری و ظالمانه تشکیل خانواده می دهند و از دینداری دور می شوند و این به این منظور نیست که بگویم عقد موقت همواره برتر است ولیکن گاه این تجرّد یا عقد موقت از عقد دائم خداپسندانه تر است و نه برابر با ازدواج رنگین و ننگین که کنار هم نوشته شوند!
آری این تعداد صحیح و بیش از 200 است! و از سوی زنان صرفاً ولنگار و ضعیف نبوده است. اصلاً زن ضعیف و ولنگار نزدیک من نمیشود.
یکلّفونه ما لا یطیق، ازدواج کنم و بچه دار شوم و فرزندانم را به مدارس بفرستم در حالی که نسبت به من، غاصبان شغل معلمی هستند؟ بازار غاصبان را گرم کنم؟
یعنی به دلیل مسئولیت در برابر زنان
نباید ازدواج کرد؟ صوفی هستید یا
ریاضت کش؟
کدام مسئولیت؟ زندگی را این جوری
زیر ذره بین وسواس فکری بگذارید
از همه چیز باز می مانید، همچنان که
مانده اید.
بحث خانواده خود چند بعدی است. بنده بر اساس جملات شما پاسخ
می دهم، پس معلوم می شود که شما چند بُعدی به موضوع نگاه کرده اید.
چرا به خودانتقامی روی آورده اید؟
در مقطعی از زمان نتوانسته اید طبق
شرایط قانون، استخدام شوید، تارک دنیا شدن و غاصب دانستن دیگرانی که معلم شده اند مثلا بنده، چه گِرهی از کار شما باز می کند؟
آیا شما با غرق در افکار منفی شدن، زندگی را فراموش نکرده اید؟
اتفاقا به دلیل وجود زنان شایسته ازدواج نکردن عذاب و ازدواج کردن کلاً مستحب است.
نه صوفی هستم و نه ریاضت کش! هرچند که تجربه ریاضت کشی را دارم ولی دیگر به دلایلی از جمله رؤیایی صادق این ریاضت برایم ریاضت نیست.
برای اینکه اطرافیانم اتّهام رهبانیت به بنده نزنند، و خود را به ازدواج صحیح و ممکن مشتاق نشان دهم، علناً و واضحاً در ماه شعبان 20 روز روزه گرفتم تا در آن دنیا 70000 همسر داشته باشم! ازدواج در دولت خدا بهتر از ازدواج در این دولتها و حکومتهایی است که نسبت به اشتغال بخیلانه اند و فقط انتظار دارند نسبت به ازدواج رحیمانه باشیم!
وسواس فکری یک اتّهام است، آیا از مردی که وسواس دارد، زنان به یقین خواستگاری میکنند؟
احسنت بر شما که واژه خود انتقامی را گفتید، البته حقیقت امر خود انتقامی نیست.
در هدایت طلبی و توسلی در رؤیایی صادق توسط فردی دیده شد که برای یاری رساندن به معصوم مجرّدهایی منتخب و متأهلینی ردّ می شوند؛ حتی نهاد رهبری در انتخاب استاد معارف دانشگاه در توهّم است چه رسد به آموزش و پرورش در انتخاب معلّم ! در پیشگاه خدا چه بسا مجرّدی که حق کسی را نخورده، شرف دارد به متأهلی که حق کسی را خورده!
همگان غاصب نیستند ولی اکثریت نسبت به من غاصبند؛ و هزینۀ برائت از غاصبین گوارا ! و این خود انتقامی نیست!
طبق این طرح در کلان شهرها و شهرهایی که جمعیت بیش از ۵۰۰ هزار نفر دارند، اگر خانوادهای صاحب فرزند سوم به بعد شود، زمین ۱۵۰ تا ۲۰۰ متری به دو روش فروش اقساطی با قیمت تمامشده و یا به صورت ۹۹ساله که مالکیت آن بر عهده دولت است، در یکی از شهرهایی که جمعیت آن زیر ۵۰۰ هزار نفر است، واگذار میشود.
آخر عمر را بر دوش دریافت کننده یا وارثان آن می گذارد. ارزش استرس و نگرانی پرداخت های ماهانه به خودی خود، زندگی را تلخ می سازد.
فرزندآوری، انجام یک کار برای نیل
به اهدافی قابل رویت نیست که با چنین فاکتورهای امتیازی، قصد اجرایی شدن آن را داریم. این حقی است که فقط بر دوش زوجین است. آنان بر اساس میل، شرایط اقتصادی و درآمد، توانایی تامین نیازها و تربیت و..... تصمیم می گیرند که چه تعداد فرزند داشته باشند. تمام نیازهای یک کودک فقط زمین جهت سکونت نیست.
چنین امتیازی فقط یکی از شروط لازم است اما نه همه آنها و یا دیگر شروط کافی.
علل روانشناختی مجرد ماندن
بسیاری از افراد در جامعه ما هیچ امیدی به ازدواج کردن ندارند و احتمال تجربه ازدواج برایشان خیلی خیلی کم است از عناصر مهمی که ازدواج را میسر می کند پول، زمینه های فرهنگی و اجتماعی و ... می باشد اما آیا بودن این سه عنصر برای قطعی شدن تصمیم ازدواج کافی است؟ البته که خیر. چراکه خیلی از جوانان با وجود این که نه دچار معضل فرهنگی و معضل اجتماعی شده اند و نه حتی مشکل اقتصادی دارند اما همچنان باز هم مجرد هستند و هیچ برنامه ای برای ازدواج ندارند. بنابراین به سادگی می توان نتیجه گرفت که در این مسئله عوامل دیگری نیز دخیل هستند و در پس ظاهر استدلال های افرادی که در شروف ازدواج هستند دلایل دیگری پنهان است که دانستن آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اگر تا به حال ازدواج نکرده اید و دل تان می خواهد همسر مناسب تان را پیدا کنید، بهتر است اول از همه بدانید که کجای طرز فکر یا رفتارتان مشکل داشته تا بتوانید این مشکلات را برطرف کنید.
چون ازدواج رسمی و مزایا یا
آسیب های آن خارج از بحث
مورد انتظار است.
قصد تجزیه و تحلیل امر ازدواج را
نداشته ام، بلکه از واقعیت موجود جامعه که اطلاعاتی جامع از آن نداشتم و یقین بسیاری از خوانندگان نیز ندارند، سخن گفته ام.
بنده فقط به تحلیل ازدواج سفید پرداخته ام و پیش هیچ قاضی
نرفته ام!
لطفا بخش پایانی را تعقیب نمایید.
در ضمن گفته اید:
هیچ وقت منابع قدرت اجازه پرداختن به آسیب های ازدواج رسمی را
نمی دهند یا کمتر می دهند.
چنین محدودیتی وجود ندارد، بیشترین موضوعی که بدان در ازدواج رسمی پرداخته شده طلاق می باشد.
تشکر
هستید، این عادی انگاری موضوع، به نظرم به اندازه کافی، گویای مقبولیت
آن در جامعه است. چنین برداشتم از باور شما در جملات زیر بدست می آید. :
گفته اید:
" ازدواج برای هر فردی انواع بحران ها را به دنبال دارد و امروزه اکثر نیازهایی که درگذشته با ازدواج برطرف می شد به راحتی قابل برطرف شدن است بنابراین هیچ انسان عاقلی خودش را به دل بحران های بی حاصل نخواهد زد."
عدم ازدواج رسمی ذکر کرده اند،
مانده ام پس چگونه بدون هر نوع پشتوانه خانوادگی یا قانونی یا هر نوع محدودیت بازدارنده، به افراد ناشناس
اعتماد می کنند و با هم.......
انسانها در شرایطی خاص که اختیاری
برای انتخاب خود ندارند و در مسیر
باد همسوی جریانی ناخواسته قرار
می گیرند، تصور می کنند از اعتماد به
کسی فرار می کنند و یا به ترجیح خود به دیگری اعتماد می ورزند.
نوعی سرگشتگی که لابد در ازدواج سفید معنا می یابد.
این خود ما هستیم که همه چیز را با سیاست ربط می دهیم. و بعد خودمان در شرایط ایجاد کرده لنگ می مانیم.
ازدواج چه ربطی با انتخابات دارد؟
برخی فکر می کنند که این کار توهمی بیش نبوده و امکان پذیر نیست اما افرادی که با خود ازدواج می کنند، طی مراسمی رسمی و در حضور عاقد و جمعی از شاهدان مقابل آیینه می ایستند و پس از خواندن خطبه عقد به خود بله می گویند. این افراد پس از ازدواج با خود به تنهایی ادامه داده و با خود وارد رابطه عاطفی می شوند.
ازدواج با خود سولوگامی در آمریکا، ژاپن، تایوان، انگلستان و ... رواج پیدا کرده هست.
کشور هایی در دنیا وجود دارد که در ازای ازدواج با دخترانشان حقوق دریافت می کنید !
ایسلند : ازدواج مرد مهاجر با یک دختر ایسلندی مساوی است با ماهی 5000 هزار دلار حقوق ماهیانه
استونی : این کشور به جزیره زنان معروف است ، چرا که بیشتر دخترانشان مجرد است و زنان متاهل که تعدادشان کم است از این که شوهرانشان مدام در ماهیگیری هستند ناراضی و مدعی هستند که جزو مجرد ها حساب می شوند .
روسیه : ازدواج با هر دختر روس 15000 دلار حقوق و تابعیت در روسیه را در پی دارد .
نماینده خلخال در مجلس با اشاره به صحبت های اخیر بانکی پور، نماینده اصفهان درباره پیشنهادش برای «ازدواج بینالمللی» گفت: از این نماینده مجلس می خواهم از ساحت مقدس خواهران و مادران ایرانی عذرخواهی کند.
سیدغنی نظری در جلسه علنی امروز یکشنبه مجلس در تذکری گفت: اینکه برخی از دوستان درباره ازدواج دختران ایرانی با اتباع بیگانه به بهانه توسعه روابط فرهنگی صحبت کردند، کاملا غلط است. انتظار داریم رئیس مجلس فرصت دهد تا این نماینده از ساحت مقدس خواهران و مادران ایرانی عذرخواهی کند.
نفقه فرزند نامشروع
نفقه از آن گروه وظایفی است که بر عهده پدر هر فرزندی است. بنابراین نفقه فرزند نامشروع نیز از این قانون مستثنی نیست. لذا، مادر در چنین شرایطی هیچ وظیفهای در قبال فرزندش در خصوص پرداخت نفقه ندارد. همچنین درصورتیکه پدر کودک نیز توانایی تامین نیازهای اولیه زندگی کودک را نداشته باشد انجام این وظیفه بر عهده جد پدری فرزند نامشروع خواهد بود.
از جمله تفاوتهای میان حقوق فرزند نامشروع و مشروع، رابطه توارث است. به این دلیل که رابطه نسبی شرعی میان والدین کودک نامشروع با خود او وجود ندارد، هیچگونه رابطه توارثی نیز میان آنها برقرار نخواهد بود. لذا، نه فرزند نامشروع از والدین خود ارث میبرد و نه آنها از فرزندان ارث میبرند.
به طور معمول و قواعد کلی حضانت و نگهداری از فرزندان، از زمره وظایفی است که هم بر عهده مادر و هم بر عهده پدر است. این وظیفه جزو تکالیف قانونی هم بهشمار میرود که نباید این وظیفه را نادیده گرفت و از آن سرپیچی نمود.
در چنین حالتی که فرزند حاصل از ارتباط نامشروع باشد، وظیفه حضانت و نگهداری او به مادر یا پدر طفل سپرده میشود.
در رابطه با موضوع حضانت فرزند نامشروع قانون مدنی کشور ما چنین بیان کرده است که نگهداری از فرزند متولد شده به طریق رابطه نامشروع، حال آنکه پسر باشد یا دختر، تا سن هفت سالگی بر عهده مادر است و پس از آن حضانت طفل با توجه به تشخیص و صلاحدید دادگاه و با توجه به مصلحت فرزند، تعیین میگردد.
مسعود پزشکیان با بیان این مطلب گفت: می گویند زنان و مردان از نظر جمعیت برابر هستند چطور می گویند زنان با مردان خارجی ازدواج کنند پس برای مردان چه راه حلی دارند اگر قرار است راه حل دهیم راه حلی باشد که عزت، سربلندی و جایگاه مملکت و زنان مان حفظ شود نه اینکه به گونه ای صحبت کنیم که جایگاه آنها تخریب شود.
وی ادامه داد: چرا به فکر درست کردن فرهنگ جامعه خودمان نیستیم که باعث شده است طلاق اینگونه افزایش یابد و مسائل و مشکلات اخلاقی بوجود آید؟ این مسائل را درست کنیم بعد راهکار ازدواج بین المللی بدهیم. قطعا این سخنان قابل دفاع نیست و معلوم نیست از کجا این حرفها را
می زند.
فرافکنی و فرار از مسئولیت این روزها سکه رایج میان مدعیان اصلاح طلبی شده است. این جماعت مدعی که در طول چهار دهه گذشته همواره در دستگاههای مختلف اجرایی و تقنینی حضور پر رنگی داشته، هر بار که معضلی در جامعه نمود پیدا کرده، کوشیده پشت اظهارنظرهای عوامانه، نقش اپوزیسیون جریان حاکم را بازی کند، بی آنکه سهم خود را در پیدایش معضلات و مشکلات جامعه بپذیرد؛ گویی اینان از کرات دیگر به این جامعه آمدهاند و در ایجاد شرایط کنونی کشور هیچ نقشی نداشتهاند.
دکتر مسعود پزشکیان از جمله این افراد است که طی چهار دهه گذشته، همواره در مناصب مهم مدیریتی از جمله وزارت بهداشت دولت اصلاحات و همچنین ادوار مختلف مجلس حضور داشته است، اما امروز وقتی که در واکنش به اظهار نظر شاذ و سخیف یک نماینده درباره ازدواج دختران ایرانی با مسلمانان شیعی علاقهمند به ایران، مورد پرسش قرار گرفته، گفته است: «مشکل جوانان ما ازدواج کردن نیست، بلکه بیکاری، فقر، نبودن مسکن مناسب و عدم اطمینان به آینده است. وقتی نمیتوانی خانه کرایه کنی و چهارتا پوشک برای بچهات بخری چطور میخواهی بچهدار شوی؟
اظهارات روزهای اخیر یکی از نمایندگان اصفهان درخصوص ازدواج دختران بالای ۳۰ سال ایران با مردان شیعه کشورهای لبنان، سوریه، یمن و... ابعاد تازهای از برخوردهای سطحی با مقولات مهم و کلیدی در کشور را نمایان کرد.
* معلوم نیست چرا برخی از افراد و جریانات سیاسی تندرو و متعصب، تصور میکنند، دختران ایرانی برای پیدا کردن شریک زندگی خود به قیم نیاز دارند، دختران این سرزمین از آگاهی و درک کافی برای بهترین انتخابها برخوردارند و هر زمان که صلاح بدانند با مردان ایرانی یا خارجی ازدواج خواهند کرد. بنابراین دخالت در این زمینه در حیطه وظایف نمایندگان قرار ندارد و در زمره امور شخصی افراد قرار میگیرد.
*ازدواج یک امر کاملا شخصی است و در دایره حقوق فردی هر شهروندی قرار دارد. ممکن است یک دختر ایرانی دوست داشته باشد در سنین جوانی و زیر ۳۰ سال ازدواج کند یا در سنین بالاتر ازدواج کنند (یا حتی ازدواج نکند) اینکه یک نماینده وارد خصوصیترین امور شخصی جامعه زنان شود، جز بیاحترامی معنای دیگری ندارد.
*دامنه وسیعی از زنان ایرانی با مردانی با تابعیت سایر کشورها ازدواج کردهاند و تا مدتها فرزندان برآمده از این ازدواجها، فاقد شناسنامه بودند. این روند بعد از پیگیریهای مستمری که از مجلس ششم آغاز شده بود در دولت قبلی عملیاتی شد.
نکته تاسفآور آن است که این نماینده، بعد از افزایش انتقادات حتی حاضر به عذرخواهی از افکار عمومی و جامعه زنان کشور نشدند و با فرافکنی بر دیدگاههای خود پافشاری کرده است. این وظیفه رییس مجلس است که جلوی طرح این رویکردهای تند و افراطی توسط نمایندگان ایستادگی کند و اجازه ندهد، این نوع اظهارات در فضای تقنینی کشور طنینانداز شود.
نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «جاده موج میزند» ضمن اشاره به زاویه نگاه خود به معضل اجتماعی تنفروشی در این فیلم، از نگاه حذفی به برخی مسئولان نسبت به آسیبهای اجتماعی انتقاد کرد.
براساس اعلام وزارت بهداشت تا پایان خرداد ماه سال ۱۴۰۲ از بین افراد مبتلا به اچآیوی ثبتشده ۲۳هزار و ۹۰۲ نفر زنده هستند و ۵۴.۹درصد علت ابتلا به ویروس عامل ایدز، "روابط جنسی" پرخطر بوده است و ۸۱درصد مبتلایان مرد هستند.
ایدز عبارت است از مجموعهای از نشانهها که بهعلت عفونت مزمن HIV ایجاد میشود، در این مرحله پس از یک دوره طولانی که حتی میتواند بیش از 10 سال طول بکشد، ویروس زیاد میشود و با کاهش تعداد لنفوسیتها، سطح ایمنی فرد پایین میاید و مستعد ابتلا به عفونتها میشود.