مقدمه
هر انسانی در برابر ماهیت و میزان سلامتی روحی، روانی، جسمی و عقلی خود باید احساس مسئولیت داشته باشد.
نوع رفتار یک فرد با خود، نیز بخشی از معنای مسئولیت پذیری است. باید به این خود، احترام و ارزش قائل شویم تا با قبولِ مسئولیتِ انجام امور مختلف به تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس خود قادر گردیم. استقلال رأی و اهمیت دادن به افکار خود از همین جا تجلّی می یابد. شما با شهامت و با تمام قوا حاضر شده اید که از انزوا و بی مسئولیتی خلاص و انجام کار یا قرار گرفتن در موقعیتی را با تعهد به تمامی جوانب آن بپذیرید. مثلا خانواده تشکیل دهید، از خانواده پدری جدا و برای خود خانه ای بخرید، به دنبال شغلی بر اساس استعداد و علایق خود باشید تا مسئولیت انجام همه جانبه آن را بر دوش بگیرید. پس برای تحقق مسئولیت پذیری، باید حرکت کنید.
باید به سوی پذیرش موقعیت های جدید قدم بردارید تا بتوانید توانایی های خود را با قبول مسئولیت در انجام وظایف شغلی نمایش دهید. به این حرکت، ابتدا خودتان نیاز دارید تا ارزشمند شوید و سپس دیگران، تا توانمندی و عزم شما را باور کنند.
همیشه انجام کاری را بپذیرید که توانایی انجام مطمئن و بهینه آن را داشته باشید. خرید کردن به ظاهر کاری بسیار ساده است، اما اگر چنین مسئولیتی را پذیرفته اید باید به کیفیت، تاریخ مصرف، تناسب با نوع نیاز، کارآیی و دیگر شرایط کالا توجه نمائید. پس دقت در قبال پذیرش کاری که برعهده گرفته اید، اعتماد طرف مقابل را برای انتظار مجدد تضمین می کند.
توقع از شما می باید در حد مسئولیتی باشد که برعهده گرفته اید. برخی تصور می کنند قادرند تا کار ناقص دیگران را به دلیل تنبلی و ناتوانی، تکمیل و جبران نمایند. در یک اداره یا سازمان چنین افرادی همه کاره شناخته می شوند. اگر برای سیستم رایانه مشکلی ایجاد شود، اگر سیستم برق خرابی داشته باشد، اگر آبدارخانه بوی بد بدهد و خیلی موارد دیگر، سراغ او می آیند. باید چنین درک کرد و به دیگران نیز فهماند که در این سازمان هر فرد با پست سازمانی مشخصی، استخدام شده است و انجام کارهای دیگران، او را از به ثمر رساندن مسئولیت اصلی خود باز می دارد. باید وظایف شغلی خود را در حد مسئولیت پذیرفته شده ، انجام دهیم.
برخی از افراد هنگام مواجه شدن با شکست در روابط شخصی و یا کاری، سعی بر پیدا کردن یک مقصر به جز خودشان هستند. این تصور نادرست با مفهوم مسئولیت پذیری در تناقض است. قبول تمام دلایل شکست به تنهایی نیز اشتباه است. در یک کار گروهی یا تیمی، طبق ضوابط، سهم مسئولیت هر فرد در انجام یک طرح یا پروژه مشخص شده است و هر کس بر اساس آن، مسئول است نه کمتر و نه بیشتر. هر دو حال یعنی دنبال مقصر گشتن یا مقصر مطلق دانستن خود، اشتباهی محض است و بر رفتار درون سازمانی، تأثیری سوء می گذارد و شخصیت اجتماعی فرد آسیب می بیند. نتیجه آن که قضاوت دیگران در مورد او مثبت نخواهد بود و اعتماد نسبت به او دشوار خواهد بود.
افرادی که مسئولیت پذیرند اصولا رأس ساعت معینی سر قرار حاضر میشوند و کارهایی را که بر عهده دارند در زمان مقرّر انجام میدهند، این افراد خوش قول هستند. ارزش قائل شدن به وقت خود و دیگران، مهم ترین ویژگی یک فرد مسئولیت پذیر است. چنین فردی قابل اعتماد و احترام و در روابط خصوصی و خانوادگی نیز فردی مرتب و منظم است.
اگر میبینید فردی زندگی آشفته ای دارد و بسیاری از کارها را در دقایق آخر زمان مقرّر انجام می دهد و یا برنامه مشخصی برای اهداف خود ندارد، در واقع او فردی مسئولیت پذیر نیست. مطالعه در شب امتحان و یا نوشتن پایان نامه در روزهای آخر از مدت تعیین شده، یا عدم حضور مرتب در کلاس و محروم ماندن از درس استاد، همگی از نشانه های مسئولیت ناپذیری یک دانشجو به دلیل بی نظم بودن اوست. در تفاوت دانش آموز و دانشجو در این خصوص می توان گفت: سن کم دانش آموز و وجود قوانین انضباطی در مدارس، دانش آموز را مکلّف به انجام تکالیف درسی و حضور در کلاس درس می نماید و بزرگتر بودن و عدم وجود قوانین انضباطی مشابه، دانشجو را به آزادی در عمل ترغیب می نماید. پس عده ای از آنان روح سرکش رها گشته از قیودات مدرسه را با بی نظمی، جبران می کنند که مسئولیت پذیری یک دانشجو را در جامعه به خطر می اندازد. شاید به همین علت، مدارس کشورهای برتر آموزشی مانند فنلاند، محلی برای زندگی خوشایند و دلخواسته هست تا پادگانی برای رعایت انضباط! تا مبادا حس مسئولیت پذیری در وجود دانش آموزان محکوم به نابودی باشد.
افراد مسئولیت پذیر برای اشتباهات و کم کاریهای خود بهانه نمیآورند و اصولا زیرِ بارِ مسئولیتهایی میروند که مطمئن هستند از عهده انجام آنها بر میآیند و اگر دچار اشتباه شوند با شجاعت آن را میپذیرند. بهانه آوردن، راهکار چند ثانیه ای برای فرار از مسئولیت کاری است که در انجام آن اشتباهاتی مرتکب شده ایم و یا با تنبلی، کم کاری کرده ایم. پس دور ماندن از بهانه جویی برای اثبات اموری که در انجام آنها کوتاهی کرده ایم، یعنی مسئولیت پذیری. امروز دیگر هیچ معلم، استاد یا رئیسی، خوابیدن ساعت یا خیس بودن یونیفورم و ترافیک سنگین را به عنوان بهانه دیر آمدن، باور نمی کند.
مهم ترین جنبه از معنا و مفهوم مسئولیت پذیری در زندگی این است که قبول کنید هیچ کس نمیتواند به جای شما زندگی کند. به جای سرزنش دیگران، قبول کنید که همه چیز نتیجه تصمیم و انتخاب خود شماست. البته در برخی از مسایل اساسی زندگی، جامعه، قوانین و سیاست های موجود در آن بر نوع انتخاب و تصمیم ما اثر می گذارند و تحقق آنها را تحدید یا غیرممکن می سازند، اما نباید نقش خود را در این خصوص نیز نادیده بگیریم. این که امروز من بیسوادم، فقیرم، درآمد کافی ندارم، با همسرم تفاهم ندارم، خانه ندارم و موارد بسیار دیگر، " خودم " در این زمینه ها تصمیم و انتخاب درست و قاطعی نداشته ام و در کنار آن جامعه نیز برخی از شرایط نامناسب را به من تحمیل کرده است. اما باید یک اصل را بپذیریم، گویی برخی از افراد علیرغم داشتن بالاترین حد سواد، درآمد و سعادتمندی، کفایت و شایستگی لازم برای مسئولیت پذیری را ندارند. پس سهم فرد برای تعیین سرنوشت خود بسیار بیشتر از جامعه است. اما با بهانه جویی های بسیار، جامعه را بیشتر مقصر دانسته و نقش قربانی به خود می گیریم، در واقع بدین طریق وجدان خود را آسوده می سازیم. به تعبیری دیگر ما شرایط لازم و مناسب انجام کاری را داریم اما تربیت و تمرین لازم برای کسب قابلیت های مسئولیت پذیری را دریافت نکرده ایم. پس وظیفه شناسی یعنی مسئولیت پذیری، خود ما مسئول شکست هایمان هستیم. یک فرد شاید بتواند از بار مسئولیت های زندگی خود و مسئولیت نسبت به دیگران، شانه خالی کند اما نمی تواند از عواقب آن مصون بماند.
همه انسان ها در برابر طبیعت و محیط زیست نیز مسئول هستند. در این حیطه مسئولیت پذیری چیزی است که میتواند از شما یک قهرمان در زندگی بسازد. همانند گرتا تونبرگ، نوجوان سوئدی که در اوت 2019 فاصله میان پلیموت انگلستان تا نیویورک را با قایقی بادبانی پیمود تا در اجلاس اقلیمی سازمان ملل شرکت کند، این پرسش ذهن بسیاری از صاحب نظران را به خود مشغول کرد که چه فرایندهایی در سیستم آموزش و پروش سوئد در حال وقوع هستند که یک نوجوان 15 ساله را قادر می سازد تا به نمادی جریان ساز در دیپلماسی سیاسی بدل شود، که علاوه بر نامزدی جایزه صلح نوبل، یکی از مهمانان دائم سازمان ملل متحد باشد، در بسیاری از مجامع بین المللی سخنرانی کند و به عنوان مذاکره کننده ای قابل احترام با رهبران کشورهای بزرگ به گفت و گو بنشیند؟ (1)
( « سیما رئیسی » دختر نابینای بلوچ است که این روزها به او چشم و چراغ چابهار گفته می شود . ایشان با عصایسفیدی در دست، سواحل دریا را قدم می زند و زباله جمعآوری می کند . این جا )
این همه توانایی، به دلیل نوع تربیت تونبرگ و احساس مسئولت پذیری او نسبت به محیط زیست و نسل آینده است. او زنگ خطر بی ملاحظات اقتصادی - سیاسی رهبران را به صدا درآورد تا آن سوی رقابت برتری جویانه رهبران را که به نابودی محیط زیست منجر می شود، فریاد زند. او صدای وجدانِ جهان در قبال مسئولیت احترام انسانها نسبت به محیط زیست بود. او تربیت و تمرین لازم برای داشتن چنین جسارتی را در کانون خانواده خود کسب کرده و با آموزش مناسب در مدرسه، توانایی انجام مسئولیتی بسیار سنگین را به دست آورده است. ما در قبال تک تک کلماتی که برای دیگران بیان می کنیم مسئول هستیم. ما در قبال مسایل ریز و درشت محله و آپارتمان خود مسئول هستیم.
مسئولیت پذیری یعنی تک تک تصمیماتی که میگیرید و کارهایی که انجام میدهید مهم است. در واقع هر یک از تصمیمات و انتخابها، زندگی ما را میسازند. در محیط کار نیز چنین است. هر عملی که از ما سر می زند روی پیشرفت کل سازمان مؤثر است و باعث ایجاد تغییر میشود، این ما هستیم که قادریم تغییرات لازم را ایجاد کنیم.
منظور از مسئولیت پذیری این نیست که باید هیچ اشتباهی نداشته باشیم، بلکه بهتر است به جای سرزنش خود یا دیگران، نقاط ضعف و قوّت مسئولیت خود را شناخته و به تقویت یا حذف آنها بپردازیم. باید با دانش و مهارت و اعتماد به نفس خود سعی در جبران نقیصه ها داشته باشیم.
پس دانستیم که مسئولیت پذیری دارای دو بُعد فردی و اجتماعی است. اگر فردی مسئولیت پذیر نباشیم نسبت به ضوابط و شرایط کار و محیط زندگی نیز، موفق عمل نخواهیم کرد. ما در برابر جامعه و مردم مسئولیت داریم چون نیازهای خود را در آن و با یاری آنها برطرف می کنیم و بدین طریق خدمتی به جامعه انجام داده و نیازهای دیگران را نیز تأمین می کنیم. حال خود قضاوت کنید فردی مسئولیت پذیر و قابل احترام هستید یا خیر؟
مسئولیت پذیری چیست؟
" مسئولیت پذیری؛ یکی از مهم ترین ویژگیهای فردی است و تأثیر بسیار زیادی در نوع نگرش دیگران نسبت به شخصیت و عملکرد فرد دارد. اگر در هر محیطی به عنوان فردی مسئولیت پذیر شناخته شوید، دیگران بیش تر به شما اعتماد خواهند نمود که به کسب موفقیتهای بسیاری در زمینههای کاری و فردی منجر خواهد شد و بدین طریق انرژی درونی فرد نیز دو چندان خواهد شد. انرژی درونی از افکار و احساسات یک فرد نشأت می گیرد و با اثرگذاری بر عملکرد فرد، رفتار او را شکل می دهد. مسئولیت، فرآیندی است که گاه به طور مستقیم به ما مربوط است و با پذیرش آن ما به کسب درآمد و تأمین نیازهای زندگی خود قادر می گردیم و گاه هر چند توبیخی با عدم انجام آن متوجه ما نیست اما حکم جمع ما را مکلّف به احساس مسئولیت می کند."
تعریف مسئولیت پذیری
" مسئولیت پذیری برای انجام مطلوب تمامی فعالیتهایی که به یک فرد سپرده شده است، به عنوان تعهد درونی شناخته می شود. باید مسئولیت افکار، احساسات، کلمات، اعمال و زندگی خود را بر عهده بگیریم. شما مسئولیت انجام کارهایی را قبول میکنید که انجام آن را منطقی بدانید که این منطق نیز از افکارتان نشأت میگیرد. این بدان معنی است که هیچ کسی نمیتواند شما را به فکر کردن، احساس کردن، گفتن یا انجام هر کاری مجبور کند. هیچ کس نمی تواند دکمههای وجودی شما را فشار دهد، زیرا شما سازنده و کنترل کننده آن دکمهها هستید! به همین روش، شما نمیتوانید طرز تفکر دیگران و رفتار آنها را کنترل کنید."
انواع مسئولیت ها
در فرهنگ لغت دهخدا، انواع مسئولیت ها چنین ذکر شده است:
مسئولیت اداری یا انضباطی، مسئولیت تضامنی، مسئولیت جزائی، مسئولیت غیرمالی، مسئولیت سیاسی، مسئولیت قراردادی، مسئولیت مالی، مسئولیت مدنی و مسئولیت مشترک. هر یک از این مسئولیت ها، حیطه و تعریفی خاص برای خود دارند. ما یک یا دو مورد از انواع این مسئولیت ها را در پی انتخاب اهداف زندگی خود برمی گزینیم. اما برخی از افراد با جایگزین کردن خود به جای دیگران، علیرغم نداشتن شایستگی و توانایی لازم برای چنین اهدافی، تعداد بیشتری از انواع مسئولیت ها را به طور هم زمان می پذیرند و معمولا قادر نیستند تا تعهدات هر یک را به جا آورند. یعنی با تداخل مسئولیت ها، توانایی انجام مسئولیت اصلی را نیز از دست می دهند.
تمرینات لازم برای مسئولیت پذیری
«صرفا با تکرار این واژه، کسی مسئولیت پذیر نمی گردد. باید این ویژگی اکتسابی جزئی از شخصیت ثابت ما گردد تا دیگران، ما را با این خصوصیت بشناسند. پس برای مسئولیت پذیری، باید فعالیت های زیر را بیشتر تمرین کنیم تا بتوانیم:
** دست از قضاوت کردن و سرزنش کردن شریک زندگی، همکاران، والدین و حتی اوضاع اقتصادی بردارید. سرزنش، شما را در حالت قربانی نگه میدارد و شما نمیتوانید برای رفع مسائل به خوبی فکر کنید. وقتی جلوی سرزنش را بگیرید و مسئولیت کارها را بپذیرید، از وضعیت قربانی به پیروزی تغییر میکنید. در این صورت میتوانید وضعیت را بررسی کرده و تصمیم بگیرید که چه کاری را می خواهید انجام دهید. بهتر است تا از خود بپرسید: نقش من در این مسئله چیست؟
** برای مسئولیت پذیری بیشتر، شکایت را متوقف کنید. شکایت کردن شکل دیگری از سرزنش کردن و تبدیل شدن به وضعیت قربانی است که گویی انتخاب دیگری ندارید. با کم تر شکایت کردن و قبول مسئولیت، میتوانید روی کمبودها، اشتباهات یا اتفاقاتی که برای شما رخ می دهد، تمرکز کنید.
** به فرض این که دیگران در مورد شما حرفی زده باشند، باز هم بهتر است این را در نظر بگیرید که طرز تفکر افراد با یکدیگر متفاوت است و نمیتوانید انتظار داشته باشد که همه افراد دقیقا همانند شما فکر کنند. پس بهتر است تا هر نوع حرفی را به خودتان نگیرید و نسبت به آنها بیتفاوت باشید، چون شاید فرد منظور خاصی نداشته باشد. اهمیت دادن بیش از حد به هر صحبتی، موجب جذب احساسات منفی در شما خواهد شد و این احساسات منفی، انرژی درونی تان را کاهش خواهد داد.
** با قبول مسئولیتِ انجام کارها و جلب اعتماد سایرین، خودتان را خوشحال کنید. برای این کار بهتر است که در ابتدا به این باور برسید که خوشبختی، واقعیتی خارج از وجود شما نیست و آن را باید در درون خود جست و جو کنید. خوشبختی یک تصمیم است و دروازه شادی، قدردانی است. درون دفترچه ای تمامی مواردی که بابت شان از دیگران سپاسگزارید را یادداشت نمایید. مطمئنا موارد بسیاری برای سپاسگزاری و خوشحال کردن خود خواهید یافت. همچنین کارهایی را انجام دهید که باعث خوشبختی شما شود. موسیقی مورد علاقه خود را گوش دهید، به سر و وضع خودتان برسید، خلاقیت خود را ابراز کنید، به دیگران مهربانی کنید و موارد دیگر.
** از خود بپرسید: چه چیزی می تواند مرا خوشحال کند؟ در لحظه زندگی کنید. زندگی همین حالا است. اکنون فقط یک لحظه است. گذشته به تاریخ پیوسته است و آینده نیز در هاله ای از رمز و رازها قرار دارد. در هر لحظه افکار خود را با دقت انتخاب کنید و افکارتان را حس کنید. در این صورت میتوانید تفکرات بی ربط را از بین ببرید و به معنای واقعی کلمه در لحظه زندگی کنید. مسئولیت این لحظه را بر عهده بگیرید و از آن نهایت استفاده را ببرید.
پائولو کوئلیو ( Paulo Coelho) نویسنده معاصر برزیلی در زندگی نامه خود چنین نوشته است:
" دروازهبان اندیشههای خود باشید و از بازگشت مجدد افکاری از میان ۶۰۰۰۰ فکر دیروز که در زندگی تان بی تأثیرند، خودداری کنید."
** بهتر است تا از خود بپرسید: آیا من در لحظه فکر میکنم و اگر چنین است چه میخواهم؟ برای خود حق انتخاب قائل شوید. شما قدرت انتخاب دارید. در واقع، شما همیشه در حال انتخاب کردن هستید. چای یا قهوه، لباس قرمز یا سیاه، موهای بلند یا کوتاه، یوگا یا والیبال، حتی با انتخاب نکردن نیز شما در حال انتخاب کردن هستید. با داشتن چنین ذهنیتی، انتخابهای هدفمندتری خواهید داشت. پس تصویری برای زندگی، تجارت، روابط کاری، سلامتی، ثروت و موارد دیگر در زندگی خود داشته باشید.
** وقتی مسئولیت زندگی و تجربه خود را بر عهده می گیرید، با آرامش و اطمینان خاطر بیشتری زندگی خواهید کرد، زیرا می دانید که به طور آگاهانه مسئولیت موارد را پذیرفته اید و میتوانید بهترین پاسخ را برای هر مورد انتخاب نمایید.
** به دنبال خوبیها در افراد باشید. ما خود را با اهداف مان قضاوت می کنیم و دیگران را با رفتارشان.
** عادت جدیدی را در پیش بگیرید. سعی کنید تا هدف از رفتار دیگران را دریابید. بدین طریق علت رفتار افراد را درک کرده و کمتر قضاوت میکنید. برای این کار بهتر است که برچسبهایی را که به دیگران زدهایم، برداریم تا بتوانیم بهتر در موردشان فکر کنیم.
** به دیگران گوش دهیم تا به درک متقابلی برسیم، به جای این که صرفا به دیگران گوش دهیم تا پاسخی را بدهیم. این امر سبب میشود تا گفت وگوهای مسئولانه تری داشته باشیم. شخصی که با او صحبت میکنیم از توجه ما نسبت به خودش قدردانی کرده، اعتماد میان شما و او افزایش یافته و او از شما حمایت خواهد کرد. (2)
شرایط احراز مسئولیت توسط یک فرد به عنوان زیربنای مسئولیت پذیری
" بدون شروط زیر مسئولیت دادن به کسی و بازخواست کردن از او معنایی ندارد و این مقدمات، از شرایط اساسی مسئولیت پذیری شمرده می شود:
1 - مسئولیت پذیری زمانی تحقق می پذیرد که رسالت و تکلیفی در کار باشد، یعنی انسان، قبلا کارهایی را با اراده و اختیار خویش پذیرفته باشد و سپس مسئولیت انجام آن را به عهده گیرد، نه کارهایی که تحت تأثیر جاذبه میل ها و دافعه خوف ها انجام می دهد.
2 - مسئولیت در جایی تبدیل به اعتبار می شود که فرد دارای قدرت تمیز و ادراک باشد، لذا انسان ناآگاهی که دارای قدرت درک و فهم نمی باشد را نمی توان ملزم به انجام کاری کرد و به او مسئولیتی سپرد.
3 - زمانی می توان فرد را در مقابل وظیفه ای که داشته است مورد بازخواست قرار داد که آن فرد قبلا مسئولیت خود را شناخته باشد و این مستلزمِ رسایی پیام و دریافت آن توسط فرد مکلّف می باشد.
4 - تکلیف کردن متوقف بر قدرت انجام وظیفه از سوی فرد مکلّف است، لذا فرد ناتوان هر چند که آگاه باشد به دلیل این که کار از حوزه عمل و قدرت او خارج است مسئول نخواهد بود.
5 - زمانی می توان فرد را مسئول دانست که او با اختیار و اراده خود، انجام یا ترک کاری را به عهده گرفته باشد نه این که مجبور به این کار شده باشد. (3)
تفاوت دو اصطلاح "مسئولیت" و "وظیفه" در محیط کار
" گاهی اوقات به صورت دقیق به شما گفته می شود که چه کاری را از چه مسیری و به چه شیوه ای و با چه جزئیاتی انجام دهید. این یعنی یک وظیفه (Task) که به شما واگذار شده است. اما گاهی به شما به صورت مشخص و دقیق گفته می شود که چه نتیجه ای از شما انتظار می رود، یعنی این که در نهایت باید چه کاری تحویل دهید. این یعنی به شما یک مسئولیت (Responsibility) واگذار شده است.
بنابر این وظیقه یعنی کاری که روش انجام آن به شکل دقیق تعریف و مشخص شده باشد (اصالت با روش فعالیت است) اما مسئولیت یعنی نتیجه ای که به شکل دقیق، تعریف و مشخص شده و فرد باید خود، روش انجام کار را تعیین و انتخاب کند (اصالت با نتیجه انجام فعالیت است) .
با این تعریف، ما نمی توانیم هم زمان به یک فرد وظیفه و مسئولیت واگذار کنیم." (4)
مسئولیت پذیری چه فوایدی دارد؟
مسئولیت پذیری به ما کمک میکند تا به اهداف خود در هر لحظه و تحت هر شرایطی از زندگی دست یابیم.
مسئولیت پذیری یعنی ما خود را موظف می دانیم که باید وظایف مان را تمام و کمال انجام دهیم. اگر می خواهید فرد مسئول و در واقع مسئولیت پذیری باشید، ابتدا باید وظایف خود را بشناسید، سپس آنها را اولویت بندی کرده و دست به اقدام بزنید:
* وقتی که مسئول هستیم، حتی اگر به وظیفه مان علاقه نداریم، کارمان را به تعویق نمی اندازیم. چرا که دچار پریشانی و نگرانی میشویم. وقتی قولی میدهیم، سر قول مان می مانیم.
* نه تنها متعهد کمک به دیگران هستیم، بلکه در انجام کارهای خودمان نیز متعهد و مسئول هستیم.
* مسئولیت پذیری کمک میکند زمان خود را مدیریت کنیم تا به اهداف خود برسیم. با این حال نباید زمان زیادی صرف وظایف خود کنیم، زیرا از مسئولیت مان خسته و پریشان میشویم و ممکن است از بار مسئولیت شانه خالی کنیم.
* مسئولیت پذیری به ما احساس قدرت میدهد، چرا که انجام کارها به روش صحیح و اثر بخش بر ذهنمان تأثیر مثبت میگذارد، بنابراین اعتماد به نفس و احساس قدرت مان افزایش مییابد.
مسئولیت پذیری برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد، ولی به طور کلی به آن معناست که ما خود را موظف به انجام کاری میدانیم. با شناخت ویژگیهای فرد مسئول میتوانیم مسئولیت پذیری را در خود افزایش دهیم. تداوم الگوبرداری، از ویژگیهای فرد مسئول و پذیرش مسئولیت است. (5)
رابطه عزت نفس با مسئولیت پذیری
مسئولیت پذیری با عزت نفس رابطه مستقیمی دارد. زمانی که به یک فرد تکلیف و یا مسئولیتی محول میشود، فرد مسئول یک تعهد درونی برای خود جهت به اتمام رساندن آن تکلیف ایجاد میکند و همین تعهد درونی باعث به وجود آمدن احساس ارزشمندی و مفید بودن در فرد می شود و وقتی تکلیف محوله را به خوبی توانست انجام دهد، اعتماد به نفس او افزایش می یابد و در پی آن عزت نفس و پایههای شکل گیری شخصیت افراد بنا نهاده میشود. در حقیقت مسئولیت پذیری همان تعهد درونی است که فرد در قبال مسئولیتی که خود و دیگران برای فرد تعیین کردهاند، دارد. چون انسان موجودی دارای اختیار است و هر کاری را با خواست خودش انتخاب و انجام میدهد پس مسئول نتایج و عواقب کارهایش است. (6)
سخن پایانی
هر کس در حد خود مسئول است. ما در قبال تک تک کلماتی که برای دیگران بیان می کنیم مسئول هستیم. ما در قبال مسایل ریز و درشت محله و آپارتمان خود مسئول هستیم. قطعی برق سر کوچه، خشکی درختان داخل کوچه و جلوی درِ منزل مان، زباله های ریخته شده بر زمین و جوی، ترکیدگی لوله آبی که ساعت ها در حال هدر رفتن است، رفت و آمد افراد ناباب در محله ما، که می تواند سرمنشأ جرم و بزه باشد و بسیاری موارد دیگر.
سیطره مسئولیت عبارت است از تکلیف، کار، وظیفه، مأموریت، تعهد، رسالت، نقش. یعنی در همه جا و همه چیز ما مکلّف به پذیرش مسئولیت اجتماعی هستیم. نمی توان در جمع و با جمع بود اما در انجام امور، بی تفاوت بود یا با زرنگی ناپسند، سنگینی همه امور را بر دوش دیگران نهاد.
هر که بامش بیش برفش بیشتر، کسانی که بدون هر نوع اِبا و واهمه ای، مسئولیت امور بیشتر و مختلفی را به عهده می گیرند، تقدم حق و حقوق دیگران را برای انجام آن مسئولیت، پایمال می سازند و عواقب سوء بار سنگین این چندگانگی مسئولیت که باعث ناتوانی در به جا آوردن تعهدات آن می شود را بر دوش جامعه تحمیل می کنند. سهم، توان، دانش و مهارت هیچ فردی در یک جامعه ضربدر بی نهایت پُست و عنوان شغلی نیست. پس به حدودِ حقوقِ خود قانع باشید تا دیگران نیز بتوانند جاپایی برای قبول مسئولیت، درخور لیاقت خود به دست آورند. یک کشور با تمامی امکانات طبیعی و غیرطبیعی خود متعلق به همه جمعیت ساکن در آن است، اجازه دهیم هر کس سهم شایسته و بایسته ای از همه نعمات آن داشته باشد و گر نه بار سنگین بی عدالتی، تبعیض و تضاد طبقاتی بر دوش چند مسئولیتی ها، خواهد بود.
در مقابل این افراد، کسانی نیز وجود دارند که مسئولیتی را می پذیرند و از مزایا مادی و معنوی آن بهره مند می شوند اما با تنبلی یا از نظر خودشان با زرنگی، سنگینی انجام وظایف مسئولیت پذیرفته را بر دوش زیردستان یا افراد مستضعف می نهند. این افراد نیز در جامعه بسیارند و رفتارشان بسی سزاوار مذمت و نکوهش است. آنان به بهره کشی از توان و انرژی، سواد و دانش، مهارت و اندیشه دیگران، همّت می گمارند. هر چند درآمد چنین افرادی مباح و قانونی نیست، اما ما نیز در مقابل چنین افرادی مسئول هستیم چون چشمان خود را بر روی واقعیت می بندیم. قانون نیز با عدم ممانعت از ادامه چنین جریانی ، مقصر است. خود افرادی که به این استثمار ولو به دلیل نیاز حیاتی، ناچارا تن می دهند نیز مسئول خفت و بی عدالتی پیش آمده هستند. پس در یک واقعیت یا پدیده تلخ اجتماعی ، خودِ فرد، دیگران، جامعه و قانون، همگی می توانند مقصر و مسئول ناکامی باشند.
همه ما در برابر خدا، جهان هستی، دیگران و خود مسئول هستیم، اگر هر کس در جای واقعی خود بایستد، تعهدات، وظایف و مسئولیت امور نیز به نحو احسنت به جا آورده می شود، پس جای کسی را تنگ نکنیم و اجازه دهیم تا دیگران نیز در این جامعه جاپایی برای قبول مسئولیت و انجام وظایف، داشته باشند. دنیا بزرگ است، این ما هستیم که آن را با خودخواهی و تنگ نظری، کوچک می سازیم.
1) سایت صدای معلم، گرتا تونبرگ؛ صدای نظام آموزشی سوئد، سیامک مهاجری کارشناس ارشد جامعه شناسی، 5 آبان 1398.
2) سایت بانا، 22 مرداد 1398، ways to take responsibility for your life 9
3) سایت علمی - پژوهشی آسمان، نويسنده: مدیریت سایت ، 20 بهمن 1393.
4) سایت کاریابی و آگهی استخدام کاران، مجله کاران، تفاوت دو اصطلاح "مسئولیت" و "وظیفه" در محیط کار ،
انسیه یعقوبی، 1398/12/06.
5) تیم تحریه آکادمی بازار، مسئولیت پذیری چیست؟ ۱۰ راهکار برای پرورش مسئولیت پذیری.
6) مسئولیت پذیری چیست؟ 7 راهکار برای مسئولیت پذیری، نویسنده الهه سلیمانی، 1399/03/26.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چنان تصمیماتی بگیرند که نمایانگر
هوش و ذکاوت و خلاقیت او باشد.
و گرنه او لایق چنین مسئولیتی نیست.
اینجا کجاست ؟که در آن مسئولیتها را الله بختکی تقسیم می کنند .پس سوال و جوابی در قبال آن وجود ندارد.بیچاره جامعه ای است که مسئولین آن اینگونه انتخاب و پاسخگوی خرابیهای خود نباشند.آنکس که از حضور خدا یا نزد وجدان خویش ،شرم نورزد از خلقش چه باک!
و اما معنای عزت نفس:یعنی وجود پاکی که نفوذ ناپذیر است.شخصی که از این صفت برخوردار باشد،متعهد به انجام کارش است و الینهء زیر دست و فرودست و فرادست و هوای نفس نمی شود و همواره مترصّد کار خویش است که مبادا از هدف اصلی مسئولیتش باز ماند.چنین فردی تن به هر قانونی نمی دهد.
همکار محترم، واژه " الینه " را به چه معنایی اطلاق دانسته اید؟
الینه شدن به معنای مسخ شدن و اینکه شخص خودش نباشد.در این جا مراد شخصی است که خودش ،خودش نیست و رفتار فرودستان و فرادستان و حتی هوای نفسش ،وی را چنان از خود بیگانه می سازد که همچون عروسکی در دست هوای نفس یا دیگران گردانده می شود و چنین شخصی را گوییم که الینه شده و عزت نفس ندارد.و مراد از خود درونی، آن خودیتی است که مبنایش همان فطرت و ساختار پاکی است که شاکلهء روان و فکرو نیت و رفتار را می سازد و چنین خودی عزیز است یعنی نفوذ ناپذیر است.و عزیز همان صفت پاک باریتعالی است که چه خوب است انسان هم چنین صفتی داشته باشد.
معنا را صحیح ذکر کردید، اما الینه
زیردست و فرودست و فرادست و هوای نفس را متوجه نشدم!
مثلا اگر بنده یک مدیر باشم چگونه
مسخ یا جن زده زیردست یا فرادست
می شوم؟
یا چگونه مسخ هوای نفس می شوم؟
ما در الیناسیون مثلا می گوییم فردی
با افراط در علاقه و میل به پول،
خویشتن خویش را فراموش کرده و
جن زده پول می شود. یعنی پول کل هویت او می شود.
اما در مورد مثال های شما همچنان در
تفکرم. تشکر
الینهء فرادست و فرودست والینهء هوای نفس شدن یک مدیر یعنی اینکه بر اساس خواستهء این سه نوع تصمیم بگیرد و رفتار کند نه بر اساس قانون سراسر پاک خدا که فطرت خود را در انسان رقم زده است.اگر مثلا یک مدیر بر اساس خود حقیقی و نه خود واقعی که چسبیده به حواس است در برخورد با دیگران عمل نماید اگر عملش فرادست یا فرودست و حتی خودش را به واسطهء خودخواهی (تابعیت هوای نفس) ،ظاهرا بر آشفته سازد، اما محکمه وجدان (در نزد دیگران و خودش) به درستی حکم خواهد داد که تصمیم چنین مدیری دارای اکمال است.
دور از ذهن نیست؟ حتی مدعیان نیز از آن فاصله بسیاری دارند.
متاسفانه کمتر کسی حوصله بحث و گفت و گو را دارد. قناعت به متن بدون ارزیابی، تحلیل یا نقد آن، چنگی به دل نمی زند و انگیزه ما را تحت الشعاع قرار می دهد.
برای مشارکت در بحث از حضرتعالی سپاسگزارم.
"بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت
که در مقام رضا باش و از قضا مگریز
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز"
اینکه ایشان گفته است :"تو خود حجاب خودی"اشاره به همان الینه شدن و مسخ شدن و از خود اصلی بیگانه شدن دارد.سپاس فراوان
«از خودبیگانگی» انسان «دیگری» را «خود» احساس می کند و آگاهی به خویش را از دست می دهد و دچار نوعی «خود آگاهی کاذب» می شود.از خود بیگانگی همان از دست رفتن «وجود حقیقی و فطری» و «خویشتن اجتماعی» است. او، هر آنچه انسان را از ویژگی های انسانی اش ـ که تعریف خاصی از آن دارد ـ دور کند عامل «الینه» کنندگی می داند. از نظر شریعتی عقلانیت ابزاری، بوروکراسی و ماشینیسم انسان را در قرن بیستم از خود بیگانه کرده اند و از این منظر آنها را نقد می کند.
حال چگونه رفتار فرودستان و فرادستان و حتی هوای نفسش ،وی را چنان از خود بیگانه می سازد.........
در این صورت او فقط دچار گم گشتگی
است اما انسان دیگر را خود فرض
نمی کند. در فیلم گاو نوشته ساعدی، مرحوم عزت ا..... انتظامی با هنرمندی بی نظیر این مفهوم را نشان می دهد.
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
سوره ياسين بخوان كه آن مال پيدا شود. مالباخته بگفت: كل قرآن يكجا درون خورجينم بود!
اینجا دیاریست ﮐﻪ ﺑﺮﺧﻰ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﺪﻩﻫﺎﻯ ﺑﻬﺸﺘﻰ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﻨﺪ (تبلیغ شهادت)
ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎﻯ ﺿﺪ ﮔﻠﻮﻟﻪ می شوﻧﺪ.
به بهترین بیمارستانهای دنیا میروند ﺗﺎ ﻭﺭﻭﺩﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺣﺪ ﻣﻤﻜﻦ ﺑﻪ ﺗﻌﻮﯾﻖ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﻧﺪ...
ولی مردم ساده دل را برای مداوا به امامزاده ها میفرستند!!
در میان لیست دزدان و اختلاسگران ۴۲ سال گذشته نام هیچ مرد کراواتی یا زن بیحجاب وجود ندارد
نکته خیلی مهمی است همه دزدان و اختلاسگران مومن ، نمازخوان و به اصطلاح آدمهای مسلمان ، متشرع و خدا ترس بودند!!!
همگی مدعی بودند که به معاد اعتقادی راسخ دارند و بیشترشان دارای داغ مهر بر پیشانی بودند. همگی در اداره یا وزارتخانه ای که مشغول کارند !!
ظهرها در صف اول نماز جماعت میایستادند و در این راه پیشگام بودند
بعضی وقت ها پیش نماز می شدند....
در ماههای محرم و صفر ، مشکی میپوشیدند و بسیار اهل هیئت و دستههای عزاداری ، نذریبده یا نذریخور بودند. همگی اهل رفتن به نمازجمعه و جماعات و عاشق نشستن پای منبرهای روضه و مداحی بودند
و حداقل پنج بار برای زیارت خانه خدا به مکه رفته اند. همگی وفادار به نظام مقدس جمهوری اسلامی!! و رهبر بودند
نه بهایی بودند !نه مسیحی! نه یهودی !
نه از دراویش گنابادی ! و نه کلیمی ! یا زرتشتی ! و اهل تسنن ! همگی اهل تقلید و از نماز شب خوان ها بودند.
هشت سال رییسجمهور اصلاحات که حامی فتنه است (خاتمی)
چیزی که خودشان گفته اند.
هشت سال رییس جمهوری دوره ی پیشین هم که جریان انحرافی از کار در اومد (احمدی نژاد)
چیزی که هم خودشان گفتند هم نیاز به گفتن
هشت سال رییس جمهوری روحانی هم که لیبرال ، ضد مردم و ضد رهبر
هم خودشان گفتند هم ملت فهمیدند.
نوجوانی که صحنه مرگ جورج فلوید
را ثبت کرده بود جایزه گرفت.
بعضی از افراد امروزی ادعا می کنند که آسمان خیلی آبی است ، چمن خیلی سبز است ، هوا خیلی تازه یا آب خیلی تمیز است. اما ، بیایید با آن روبرو شویم و مسئولیت خود را در قبال محیط زیست مناسب بپذیریم، احترام به محیط زیست بر عهده همه است.
عمل نه از اندیشه بلکه از آمادگی برای مسئولیت ناشی می شود.
تا زمانی که توده عظیمی از مردم پر از احساس مسئولیت برای رفاه یکدیگر آماده نشوند، هرگز نمی توان به عدالت اجتماعی دست یافت.