۲۱ فوریه یا دوم اسفند ماه، مصادف با روز جهانی زبان مادری است. در حالی که در چنین روزی اغلب کشورها بر توسعه و بالندگی آموزش به زبانهای مادری موجود در درون مرزهای سرزمینی خود تأکید میکنند، ما ترکزبانان به عنوان بخشی از غیرفارسی زبانان ایران، هنوز در اصل ماجرا گیر کردهایم و به رغم وجود موادی مترقی در قانون اساسی کشورمان، از حقوق اصلی خود در آموزش به زبان مادری محروم هستیم.
در پیام چند سال قبل دبیر کل یونسکو خانم ایرینا بوکووا، بر کیفیت آموزش، زبان آموزش و نتایج یادگیری تأکید شده و این مقولهها به عنوان شعار سال ۲۰۱۶ در زمینۀ آموزش زبان مادری تعیین شده بود. همچنین وی، در پیام دیگری رسیدن به آیندهای پایدار را تنها از طریق آموزش چندزبانه ممکن دانسته بود. سال قبل هم یونسکو پیام خود را اینگونه انتخاب کرد:
"اجازه دهید رازهایمان را به زبان مادری خود بگوییم. "
در این زمینه باید بگوییم که ترک زبانانایران، هنوز در زمینۀ کمیت آموزش و به رسمیت شمرده شدن زبانشان در چارچوب کشورشان با چالش روبه رو هستند و در چنین موقعیتی، سخن راندن از کیفی ساختن آموزش به زبانهای مادری و توسعه و بالندگی آن، و حرکت به سوی آیندهای پایدار، نوعی خیالپردازی است.
چند سال پیش در اجلاس جهانی آموزش برای توسعۀ پایدار، برنامۀ عمل ۲۰۳۰ به تصویب رسید. در این اجلاس، مسئولان آموزش و پرورش ایران هم حضور داشتند.
طبق بند چهار برنامۀ عمل، همۀ کشورهای جهان متعهد شدهاند تا سال مذکور، ارتقای کیفیت آموزشهای موجود در زمینۀ یادگیری عدالتمحور زبانهای محلی در کشورهای خود را به یونسکو گزارش دهند.
ما نمیدانیم آموزش و پرورش ایران تا آن سال چه خواهد کرد و وقتی هیچ کاری نکرده یا هنوز هیچ کاری را در دستور کار خود قرار نداده است، چه چیزی را گزارش خواهد داد؟
برای رسیدن به کیفیت، ابتدا باید اصل مسئله پذیرفته و اجازه داده شود آموزش به همۀ زبانهای مادری، بدون تبعیض در کشور برقرار و آن گاه در سالهای باقی مانده تا سال ۲۰۳۰ با کمک نهادهای آموزشی، نویسندگان و شاعران و انجمنهای مردمنهاد بر کیفی ساختن آن فکر شود.
ترس ما غیرفارس زبانان، از این است که همانند آموزش برای همه (شعاری که یونسکو تا پایان سال ۲۰۱۵ تحقق آن را برای همۀ کشورهای عضو اجباری کرده بود)، باز همان طور که به انتهای دوره رسیدیم و در کنار وجود هزاران دانشآموز محروم از تحصیل، آموزش و پرورش ما جشن تحقق آموزش برای همه گرفت، این بار نیز جشن تدریس همۀ زبانهای مادری موجود در ایران به یونسکو گزارش شود.
ترس ما غیرفارسزبانان، از این است که تلاش برای قرار دادن یک درس آزاد در کتابهای فارسی و درخواست از معلمان که در این سهچهار صفحه، بدون آن که قبلاً آموزشی دیده باشند، هر طور که دلشان خواست به زبان مادری دانشآموزان خود درسی بگذارند، به معنای تحقق شعار مذکور تلقی شود. ما نمیدانیم آموزش و پرورش ایران تا آن سال چه خواهد کرد و وقتی هیچ کاری نکرده یا هنوز هیچ کاری را در دستور کار خود قرار نداده است، چه چیزی را گزارش خواهد داد؟
و ترس اصلی ما این است که باز ۴۰ سال دیگر از تصویب قانون اساسی بگذرد و باز خبری از آموزش به زبانهای مادری نباشد و با این مقولۀ انسانی آموزشی، باز به مثابه پدیدهای سیاسی امنیتی برخورد شود.
ما ترکزبانان ایران به دلیل دارا بودن دهها نهاد ادبی، نشریات، سایتها و وبگاههای ترکی، و با اتکا به توانمندی درونزای خود، و به دلیل وجود صدها شاعر، نویسنده، مترجم، هنرمندان رشتههای گوناگون، پژوهشگر و زبانشناس در کشور عزیزمان، آمادگی خود را برای تدوین کتابهای درسی به زبان ترکی و نیز آموزش معلمان در سرتاسر ایران اعلام میداریم. البته کتابهایی که بر اساس برنامه درسی ملی و مبتنی بر تعهد به اهداف و آرمانهای اساسی آموزش وپرورش و با بهرهگیری از فعالیت مشترک متخصصان برنامه ریزی درسی و فعالان زبان و فرهنگ قومی تدوین شود و از واگذاری آن به افراد بیمسئولیت که هیچ شناختی از هر دو مقوله یاد شده ندارند، خودداری شود.
ما دوست داریم در نه سال آینده گزارش آبرومندی از کشورمان در سطح جهانی انتشار یابد و ما نیز در مقام محققان، دستبه قلمان، شاعران و نویسندگانی که دلشان برای سربلندی کشورشان میتپد، در تحقق مفاد این گزارش نقش داشته باشیم.
بیشک، در دنیای امروز، یونسکو و سایر نهادهای جهانی، به راحتی خواهند توانست گزارش درست را از نادرست تشخیص دهند؛ از این گذشته این حق قانونی، عرفی، شرعی، ملی و تاریخی ماست که فرزندان ما به زبان مادری خود آموزش ببینند و همانند پدران و مادران خود، تحت ستم ملی و آموزش اجباری به زبانی که از کودکی به آن تکلم نکردهاند، قرار نگیرند.
کانال شوق تغییر
نظرات بینندگان
متاسفانه یه عده اینقدر فقط از دیدگاه خودشون و تنگ نظرانه به مسائل نگاه می کنن که راحت و مثل آب خوردن، حق بقیه رو ضایع می کنن و بدتر از خود ظلمی که می کنن، حق پنداشتن خودشون هست.
من نمی دونم کِی قراره یه عده متوجه بشن که انسان باید به زبان خودش آموزش داده بشه و این یه حق بدیهی هست، برای همه
«یاشار پیری که اهل تبریز و دانش آموخته حقوق است، در زمینه فعالیت برای آموزش به زبان ترکی فعال بوده و علاوه بر فعالیت در فضای مجازی، در مناسبتهای مرتبط به اقداماتی همچون توزیع کتاب به زبان ترکی میان دانش آموزان می پرداخته یا در تجمعاتی شرکت می کرده است. او در سوم اسفند گذشته برای نخستین بار با شکایت سازمان اطلاعات سپاه بازداشت و پس از سه روز با قرار وثیقه آزاد شد اما بلافاصله به بیمارستان امام رضای تبریز انتقال یافت.»
روزبه پیری، برادر یاشار در صفحه اینستاگرام خود نوشته است که افرادی از بسیج با لباس شخصی "بدون ارائه حکم قضائی و کارت ضابط دادگستری" او را دستگیر کردند و هنگام دستگیری، ابتدا با "شوکر برقی" به سر او ضربه زدند و سپس گاز فلفل به دهان او پاشیده، با کمربند پاهایش را بستند و پس از زدن دستبند با ضرب و شتم روی زمین کشیدند در شرایط نیمه هوشیار به مکان نامعلومی منتقل کردند.
به نوشته روزبه پیری، برادرش را در مکان بازداشت از ناحیه پهلو و پاها "بشدت کتک زده" و مضروب کردند تا جایی که به سبب وخامت حالش، با قرار وثیقه آزاد می شود. وی افزوده که برادرش هیچ پیش زمینه بیماری نداشته اما وضعیتش اکنون به گونه ای است که به تشخیص پزشک معالج، تنگی نفس ناشی از استنشاق گاز فلفل، درصد زیادی از ریه هایش را تخریب کرده و ضربات وارده به کلیه هایش آسیب زده و هم اکنون تحت درمان با دیالیز است.