دولت و وزارت آموزش و پرورش ایران شاید به صورت ظاهری و ضعیف هزینه های تحصیل برای دانش آموز و همین طور کار معلم در این دوران را تامین کرده باشد اما در واقعیت ما شاهد بیشتر شدن هزینه های زندگی برای معلم ها و خانواده ها بوده ایم و این موضوع خلاف قانون اساسی و همین طور خلاف قوانین کار می باشد. و با وجود چنین قانون شکنی و قانون گریزی توسط دولت، کسی نه اعتراضی دارد و نه دولت مسئولیت این بی عدالتی آموزشی و کاری را بر عهده می گیرد تا جبران کند.
حداقل امکانات را دولت برای مدارس فراهم نکرده است و می توان گفت هیچ هزینه ای تقبل ننموده است. مدارس نیاز به پکیج یا بسته های بهداشتی مرتبط با کرونا دارند و همین طور معلم ها، آن هم نه برای یک بار بلکه حداقل هفته ای یک بار باید این امکانات فراهم شود، ولی نه تنها یک ماسک در مدارس به خوبی توزیع نمی شود بلکه امکانات دیگر مانند تست کننده کرونا، تب سنج و ... در بسیاری از مدارس یافت نمی شود.
این موضوع در رابطه با کلاس های حضوری و امکانات آنها است که باعث شده بسیاری از افراد نتوانند به درستی از امکانات پیشگیری از همه گیری استفاده کنند و یا بسیاری از مخارج این ماسک ها بر دوش خود افراد باشد و در این وضع متورم اقتصادی بار مالی دو چندان بر دوش دانش آموزان و معلم ها ایجاد گردد.
و غیر از این موضوع چه به صورت کامل یا محدود از فضای مجازی استفاده هایی می شود، معلم ها و دانش آموزان نمی توانند منتظر حرکت های دولت در جهت کمک یا اختصاص بودجه یا امکانات بمانند ؛ در نتیجه معلم ها و دانش آموزان مجبور به خرید بسته های اینترنتی یا خرید گوشی برای پیگیری درس ها می شوند. قرار دادن بار مالی آن بر دوش معلم به روش های مختلف، باعث سوء استفاده های بعدی خواهد بود.
با تبلیغات بسیار، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که برنامه ناشاد رایگان می باشد و در اختیار همه، اما باز حقیقت و واقعیت خارج از نمایش های تبلیغی آنهاست. بسیاری از دانش آموزان به دلایل مختلف نمی توانند از برنامه ناشاد به صورت رایگان استفاده کنند و مجبور به خرید بسته های اینترنتی می شوند و همچنین بسته 20 گیگ اینترنت هم برای بسیاری از معلم ها فعال نگردیده است و مجبور به خرید بسته های اینترنت هستند که در این اقتصاد بیمار گران تر شده است. و همچنین در بسیاری از مواقع برنامه مذکور، یا کارآیی ندارد و یا کارآیی لازم را ندارد و معلم و دانش آموز عطای آن را به لقای آن می بخشد و حاضر می شود از خود هزینه کند اما از این برنامه استفاده نکند که باعث مشکلات روانی می شود و عمر را تلف میکند.
و این مشکلات در کنار موضوع گوشی های شخصی معلم هاست که وسیله کار در آموزش و پرورش شده است و کافی است کوچکترین مشکلی برای گوشی دانش آموزان و یا معلم ها ایجاد شود و دیگر تمام.
چه کسی مسئول این وضعیت است یا پاسخ گو ؟
بسیاری از مشکلات بالا با راه حل های کم هزینه یا مختلف قابل حل هستند اما آن طور که مشخص است وزارت و دولت اصلا خود را مسئول این وضعیت نمی داند و به راحتی تمام بار مالی مشکلات پیش آمده را بر دوش معلم و دانش آموز رها کرده است.
می توان یارانه ها یا کمک های مالی برای خانواده ها و معلم ها قرار دهند اما انگار نه انگار که دولت در قبال تحصیل رایگان و امکانات آموزش مسئولیت دارد.
طبق قانون، تحصیل باید برای جامعه رایگان باشد. همچنین در جایی از قانون کار نیامده است که معلم یا کارگر موظف است از وسایل شخصی خود در کار استفاده کند.
حال اگر معلم از وسایل شخصی خود در کار استفاده می کند چرا تا کنون هیچ گونه یارانه یا کمک مالی برای او در نظر نگرفته اند. آیا این وضعیت با منطق و قانون همخوانی دارد ؟
ضروری است تا دولت مسئولیت این وضعیت و هزینه های آن را بپذیرد .
قرار دادن بار مالی آن بر دوش معلم به روش های مختلف، باعث سوء استفاده های بعدی خواهد بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به نظرم معلم ها باید تاکید بر استفاده از شاد کنند چرا که هم به اجبار وارد آن شده اند و هم بخشنامه و دستور استفاده اجباری دارد و دلیل سوم استفاده نکردن معلم ها از آن باعث راضی بودن والدین و ساکت ماندن آنها می شود. پس استفاده کامل معلم ها از آن نتایج بهتری دارد