کلیپی که در زیر مشاهده می کنید ؛ امروز تهران شهرک غرب ساعت ۱۰ صبح را نشان میدهد.
خورشید را نگاه کنید که در پشت دود و آلودگی پنهان شده است. برج میلاد به عنوان یکی از نمادهای پایتخت به یکی از شاخص های نشان آلودگی شهر تهران تبدیل شده است. برج میلاد حدود ۷ کیلومتر (زمینی) با من فاصله دارد اما به سختی دیده میشود.
خدا میداند این روزها چند نفر در تهران جان خود را از دست میدهند یا بیماری سخت و لاعلاج ریوی و خونی می گیرند که مدتی بعد خودش را نشان میدهد.
این روزها تهران رادیو اکتیویته است. روزانه حدود سه و نیم میلیون خودرو در تهران رفت و آمد میکنند.
کارشناسان هم سهم آلودگی هر فروند هواپیما را با سه هزار خودرو برابر میدانند. آلودگی مهرآباد زیاد است و آلودگی فرودگاه امام هم به سمت تهران میآید. روزانه حدود هزار و دویست تن آلاینده وارد هوای تهران میشود که حدود هفت تن آن آزبست ناشی از لنت ترمز و صفحه کلاچ است.
بارها و بارها هوای تهران از حالت هشدار خارج شده است. وقتی هوا از حالت هشدار خارج میشود مفهومش آن است که این هوا کشنده است. اما هر بار کاری جز زوج و فرد کردن یا تعطیلی مدارس و دانشگاهها انجام نشده است. اکنون این شهر پر است از دی اکیسد کربن (گاز گلخانهای)، منو اکسید کربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد، متان، بنزن با اثر سرطانزایی* قوی، ذرات معلق دو میکرون و کمتر (مخرب ریه*) و ...
طی سه دهه گذشته شهرداران و شورای شهر تهران با مبناهای سیاسی یا معروفیت انتخاب شدند نه بر اساس اصل تخصص.
آیا جای یک ورزشکار که فقط معروفیت دارد، یا یک شخص سیاسی که تخصصی در خصوص شهر و جغرافیای شهر و شهرسازی و محیط زیست ندارد جایش در شورای شهر تهران است؟ قطعا خیر. شهرداران تهران طی چند دهه به ویژه دو دهه گذشته با شهر تهران چه کردند؟ آیا بر روی ساخت و بازساخت پایتخت تمرکز کافی داشتند؟ آیا جز تراکم فروشی برای گذران امور شهرداری (پرداخت حقوق و ...) کار دیگری کردند که بتواند مشکل تهران را حل کند؟
چرا تاکنون خودروهای هیبریدی، موتور و دوچرخه برقی در برنامه شهرداری تهران قرار نگرفته است؟
در این شهر ۱۰ الی ۱۵ میلیونی چقدر به حمل و نقل عمومی بدون دودزایی اهمیت داده شده است؟
به نظر میرسد که شهرداری تهران قربانی سیاسیبازی شده است. اگر این گونه نبود قطعا تهران بدینگونه قفل نمیکرد.
کانال دکتر خدیجه گلبن مقدم
نظرات بینندگان
کوتاه ترین راه تعطیلی مدارس و ادارات است اما
مسیر برنامه ریزی شده هدفمند نیازمند درایت
و بصیرت و دوراندیشی همه نهادها و سازمانهاست
اما انسان برای تنفس نیازمند هوای پاک است و جایدو در منازل نیز امن نیست. احساس خفگی
در هر دو حال واقعیتی اجتناب ناپذیر است.
مگه کل کشور تهران است خانم دکتر؟