" این جهان یک فکرتست از عقل کل
عقل ، چون شاهست و صورت ها رُسُل "
مولوی
مثنوی معنوی - بیت 978 - دفتر دوم
قرار است دانشگاه فرهنگیان نخستین و در حد امکان یگانه منبع تامین نیروی انسانی ( معلم ) برای آموزش و پرورش باشد .
البته دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی هم بخشی از این ماموریت را بر عهده دارد .
قرار است خروجی های این دانشگاه ها فردا در سر کلاس حاضر شده و تربیت تمام ساحتی دانش آموزان را بر عهده گیرند .
قرار است برون دادهای این دو دانشگاه مروج تفکر انتقادی در آموزش بوده ، " حقوق شهروندی " ، " مطالبه گری و پرسش گری " را به دانش آموزان با گفتار و کردار خویش یاد دهند .
اما برخی حرکات و رفتارهایی که در این محیط های به ظاهر دانشگاهی صورت می گیرد آدمی را به تردیدهای جدی و اساسی وا می دارد .
سعید ساعدی دِزَکی ، دبیر مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران در نشستی که چهارشنبه 8 خرداد 1398 نمایندگان تشکلهای دانشجویی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با سید محمد بطحایی وزیر پیشین آموزش و پرورش برگزار کردند در حاشیه این نشست در صدای معلم می نویسد : ( این جا )
" فضای سیاسی و صنفی دانشگاه های فرهنگیان و شهید رجایی به لطف مکرر دوستان گزینشی و حراستی با سرعت تمام به سمت و سوی منفعلانه و یک طرفه ای پیش می رود و و در چنین فضایی که از داشتن تعهد به عنوان اهرمی برای فشار در جهت جلوگیری از فعالیت های سیاسی و صنفی و مطالبه گری دانشجویان استفاده می شود ؛ بی شک معلمین توانمند و باورمند که قادر به تربیت نسل آینده جوانان این مملکت باشند تربیت نخواهند شد.
در این فضا فقط عده ای از تشکل های خاص قدرت گرفته و در نبود رقیب هر روز بر دایره قدرت خویش می افزایند. مسلما مبحث گزینش و تعهد دانشجومعلمان و فعالیت تشکل های دانشجویی در این دانشگاه ها نیاز به اصلاح اساسی و تغییر رویه دارد و انتظار داریم شخص شما به عنوان وزیر دولتی که داعیه و عقبه اصلاحاتی دارد قدم در این راه گذاشته و با بهره گیری و مشورت جستن از جوانان و دانشجویان روشنفکر جلوی اعمال نظرها و اعمال خودسرانه عده قلیل ناآگاه و افراطی را بگیرید."
« صدای معلم » در گزارشی به تاریخ 26 دی 1397 نوشت : ( این جا )
" دوشنبه 26 آذرماه به دعوت مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی نشستی با حضور دانشجو معلمان در محل سالن علامه جعفری این دانشگاه و عبدالرسول عمادی رئیس مرکز سنجش و سرپرست آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
" در پایان این نشست مدیر صدای معلم درخواست وقت برای 5 دقیقه صحبت از مجری مراسم کرد .
پورسلیمان از وضعیت فرهنگی و جو شدید امنیتی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی انتقاد کرده و گفت :" من در پردیس شهدای مکه حضور پیدا کردم . سخنران آقای ابراهیم سحرخیز بود . با این که مجری بسیج دانشجویی بود اما به راحتی انتقادات خود را بیان کردم .انتقادات من به مراتب صریح تر بود اما کسی به من تذکری نداد .
این جا به من می گویند اگر می خواهی به عنوان خبرنگار حضور پیدا کنید باید مجوز بگیرید .
آقای یزدانی مسئول کمیته انضباطی دانشگاه و نیز معاون فرهنگی موکدا به من دائما تذکر می دهند که آیا شما مجوز ورود به این دانشگاه را دارید ؟
آیا اصلا مجوز برای ضبط حرف ها را دارید ....
حتی موقع ورود به این دانشگاه برخوردهای شدید و موهنی با من صورت گرفت .
مدیر صدای معلم در ادامه وضعیت دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی را به " پادگان " تشبیه کرده و از انفعال وزیر آموزش و پرورش و مسئولان این دانشگاه انتقاد کرد .مسئول کمیته انضباطی و معاونت فرهنگی دانشگاه خطاب به مدیر صدای معلم گفتند که شما دانشجو نیستید و نمی توانید به صحبت کردن ادامه دهید . پرسش من از بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آن است که آیا در سایر موارد مانند مطالبات قانونی دانشجو معلمان و اخیرا کسر حقوق آنان و نیز گزارش هایی که صدای معلم تهیه کرده است به همین سرعت و شدت واکنش نشان می دهد ؟
پس از آن که سخنان مدیر صدای معلم نیمه تمام ماند در مراجعت به جایگاه خویش متوجه شد که ضبط خبرنگاری که روی سن قرار داده بود نیست .
پس از حدود 5 ساعت توقف در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی سرانجام ضبط خبرنگاری مدیر صدای معلم عودت داده شد در حالی که فایل مراسم پاک شده بود .علی رغم دعوت کتبی مجمع اسلامی دانشگاه ، « عظمتی » در این نشست حضور نیافت ."
علی رغم گذشت یک ماه هنوز نه مسئولان دانشگاه شهید رجایی و نه وزارت آموزش و پرورش واکنشی به این موضوع نشان نداده اند ."
در بسیاری از موارد به نظر می رسد حتی روند مصاحبه و گزینش هم خیلی شفاف نیست .
مشخص نیست آیا افرادی که به عنوان مصاحبه گر و یا گزینش کننده برای ورود افراد به دانشگاه فرهنگیان به کار گرفته می شوند خود در این زمینه آموزش های کافی تئوریک و عملی را گذرانده اند ؟
تعلیم و تربیت کار بسیاری حساس ، پیچیده و توام با ظرافت های گوناگون است .
پداگوژی کاری نیست که با آزمون و خطا آموخته شود و خزانه تجربیات غنی شود .
افرادی که در این زمینه تصمیم گیر و برنامه ریز هستند باید به این درک راهبردی و بینش و تشخیص رسیده باشند و گرنه رویکرد تعلیم و تربیت به ضد خودش تبدیل خواهد شد .
گزارشی که پیش تر « صدای معلم » در زمینه زبان بدن ( BODY LANGUAGE ) در یکی از استان های کشور منتشر کرد ( این جا ) خود گویای تایید فرضیه فوق است و می باید که گزینش و مصاحبه با دانشجو معلمان آینده روند علمی پیدا کند .
پس از ورود دانشجو معلم و تنفس در هوای 4 ساله دانشگاه فرهنگیان به تدریج معلم آینده می آموزد که باید محافظه کار شده و با محیط همرنگ شود .
« محمود مهرمحمدی » در پاسخ به پرسش های صدای معلم در مورد فقدان فرهنگ مطالبه گری در دانشگاه فرهنگیان چنین می گوید : ( این جا )
" حراست ما بد یا خوب با عملکرد مثبت یا منفی یا چیزی بین این دو با دانشگا های دیگر فرقی ندارد. حراست، حراست است. کارشان و تکالیف شان معلوم و مشخص است. بالاخره تفاوت هایی با هم دارند ولی خیلی فاحش نیست. آن چه که بچه های ما باعث می شود که احساس بکنند که این فضا، فضای بسته ای است به نظرم این مسئله تعهد و استخدامی است. این حکم استخدامی است که دستشان است و از زمانی که وارد دانشگاه می شوند و قانون متعهدین خدمت در ماده پنجمش می گوید بعد از پایان تحصیل شما، گزینش می تواند این حکم شما را به جای این که تمدید کند لغو کند این خیلی مسئله است. این جا باید چه کار کرد؟
ما بگوییم از این امتیاز بزرگ دانشگاه فرهنگیان که در تحت لوای قانون متعهدین خدمت استفاده می کند و استعدادهای خوب کشور را توانسته جلب و جذب کند به خاطر این که یک امنیت اقتصادی و یک امنیت شغلی و یک تضمین شغلی به بچه ها می دهد از یک طرف داریم و از طرف دیگر به طور طبیعی و وضعی این روی بچه ها و فعالیت شان اثر می گذارد و آنها را به شدت محافظه کار می کند. "
بارها در نشست های رسانه ای و نیز در یادداشت ها نوشته ام که چرا مسئولان وزارت آموزش و پرورش و به ویژه روسای دو دانشگاه مذکور توجهی به کیفیت آموزش ندارند .
بحران کمبود معلم و بیم خالی بودن کلاس ها در چند سال آینده موجب شده است تا عنصر مهم " کیفیت " به حاشیه رفته و گویا قرار است در دانشگاه فرهنگیان مبصرانی تربیت شوند تا کلاس ها دچار بی نظمی و هرج و مرج نشوند .
دانشجو معلمان پس از خروج از دانشگاه فرهنگیان و با عنوان " معلم " 30 سال به حال خود رها می شوند .
بارها از تشکیل سازمان نظام معلمی نوشته و گفته ایم و این که سازمان نظام معلمی باید متولی " کیفیت بخشی " آموزش باشد اما به نظر می رسد که مسئولان از تاسیس این سازمان اهداف دیگری را مد نظر دارند و به مهم ترین وجه آن که " استقلال حرفه ای " توجهی نمی شود و یا به حاشیه می رود .
در روزهای گذشته صدای معلم گزارشی را در مورد عدم رعایت استقلال حرفه ای دانشگاه فرهنگیان به عنوان یک محیط آکادمیک و علمی دخالت عوامل غیرمتخصص ، متظاهر و غوغاسالار در امور آن منتشر کرد . ( این جا )
آن چه از این وقایع بر می آید آن است که فضای داخلی دانشگاه فرهنگیان حتی از محیط آموزش و پرورش و کلاس درسی که ما هر روز منتقد آن هستیم ایدئولوژیک تر و بسته تر است .
« علی محمدی » سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه فرهنگیان که بیش از یک سال و به صورت " غیرقانونی " این سمت را بر عهده دارد ؛ در جلسه معاونین فرهنگی و اجتماعی دانشگاه های ستادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که با حضور غفاری معاون فرهنگی وزارت علوم برگزار شد از ضرورت توجه به مسئله عفاف و حجاب در دانشگاه ها سخن گفته و تصریح می کند :
" در دانشگاه فرهنگیان چادر حجاب برتر است .
این پوشش در دانشگاه مورد تایید اکثر دانشجویان بوده و به قداست فضای این دانشگاه افزوده است . " ( این جا )
اصلا نیازی به کار پژوهشی هم نیست !
بنده آقای دکتر علی محمدی را دعوت می کنم تا یک روز و پس از آغاز سال تحصیلی وقت گذاشته و پوشش دختران دبیرستانی را در یک مدرسه عادی دولتی هنگام ورود و خروج از مدرسه در نظر بگیرد و بعد در این موارد اظهار نظر کند .
متاسفانه همین فضا در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی هم با رنگی دیگر قابل مشاهده است .
در نشست رسانه ای به آقای ذوعلم رئیس این سازمان انتقاد می کنم که چرا در نشست های بزم اندیشه فقط از یک طیف فکری خاص دعوت می کنید .
وقتی شما یک نفر مخالف آموزش سکولار را دعوت می کنید چه اشکالی دارد که یک نفر هم به عنوان " مدافع " حضور داشته و از ایده های خویش به صورت مستدل دفاع کند ؟
مگر شکوفایی اندیشه در جریان همین تضارب آرا ء و گفت و گو شکل نمی گیرد ؟
آقای ذوعلم به مشاور رسانه ای خودش این مهم را می گوید اما در عمل چیزی مشاهده نمی شود .
مگر در آغاز انقلاب اسلامی گفته نمی شد که مارکسیست ها هم در بیان عقیده آزاد هستند ؟
چه شده است که اکنون حتی انتقاد ساده یک مدیر زن در دانشگاه فرهنگیان - که قاعدتا نخستین محل برای ترویج فرهنگ گفت و گو و تفکر انتقادی باشد - آن هم در صفحه شخصی از سوی برخی تحمل نشده و شانتاژ رسانه ای می شود ؟
کجا بودیم و الان کجا هستیم ؟
اطلاعیه ای که حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان در این مورد و با عنوان : " به هتاکان فضای وحشی وبی وطن مجازی در خصوص عاشورای حسینی و آیین سوگواری و اتمام حجت با این هتاکان مستاصل " صادر کرد نشان داد که تا نقطه مطلوب فاصله بسیار زیادی داریم . ( این جا )
صدور این بیانیه از سوی رئیس دانشگاهی که قرار است معلمان فردا را برای جامعه فعلی ما تربیت کند فقط در حد یک " فاجعه " می توان نامید .
آقای خنیفر باید بداند که رسانه ، رسانه است .
نمی شود در نشست رسانه ای و در برابر خبرنگاران خود را " آخر کار رسانه " فرض کنید و بگویید من دکترای مدیریت رسانه درس می دهم و آقای فردوسی پور دانشجوی خودم بود و... اما در اطلاعیه سخیف و موهن اهل قلم و رسانه را آن گونه و با آن الفاظ و کنایات مورد خطاب و امر و نهی قرار دهید !
نمی شود از رسانه تا زمانی که انتقاد نمی کند و صرفا به بیان عملکرد و وظایف انجام شده مدیر در حد روابط عمومی می پردازد ، تمجید کرد اما وقتی که در نقش منتقد تمام عیار و مستقل ظاهر می شود آن را کم اهمیت شمرده و یا به توصیه های اخلاقی و نصیحت و... بسنده کرد .
رئیس دانشگاه فرهنگیان در کنار پرسش های اخیر صدای معلم فقط به این پرسش پاسخ دهد که کارکرد نهادهای نظارتی و اطلاع رسانی مانند روابط عمومی ، حراست و نظارت و ارزیابی چیست و بودن و یا نبودن آن ها چه تفاوتی در روند و جریان کار دارد ؟
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان تهران در نامهای به رئیس این دانشگاه به مطالب معاون مدیرکل امور پژوهشی دانشگاه فرهنگیان در فضای مجازی واکنش نشان داده و می نویسد :
" اگر به انقلاب اسلامی با دقت و نگاهی ژرف نگریسته شود، به پیوند ناگسستنی آن با قیام عاشورا و عوامل زمینه ساز آن،پی خواهیم برد؛تا جایی که حضرت آقا در دیدار قشرهاى مختلف مردم می فرمایند:
آنچه که شما پیش از پیروزى انقلاب انجام دادید و رفتید، راه حسین (ع)؛ یعنى نترسیدن از خصم و تن دادن به مبارزه با دشمن مسلّط بود. چه شده است که اکنون حتی انتقاد ساده یک مدیر زن در دانشگاه فرهنگیان - که قاعدتا نخستین محل برای ترویج فرهنگ گفت و گو و تفکر انتقادی باشد - آن هم در صفحه شخصی از سوی برخی تحمل نشده و شانتاژ رسانه ای می شود ؟
حال مجالس عزاداری برای این است که دستهای ما را با حسین بن علی(ع) و اهداف آن بزرگوار نزدیکتر و آشناتر کند.
با این وجود، معاون مدیرکل امور پژوهشی دانشگاه فرهنگیان متنی را در شبکه اجتماعی منتشر میکند که مایه تعجب و تاسف می باشد.
این فرد با اشاره به مراسم باشکوه شیرخوارگان حسینی (ع)، این مراسم را ظاهرسازی حکومت، برای به خواب بردن جامعه میداند. همچنین با غیرخردورز خواندن حکومت، آن را به بازی با احساسات و عواطف، برای پیشبرد اهداف سیاسی متهم میکنند!
ابتدا باید به ایشان گفت، در موضوعی که سواد ندارید؛ اظهار نظر نکنید و با اعتقادات اسلامی و شیعی، بازی نکنید؛ همچنین امام حسین(ع) را دستمایه اغراض سیاسی تان قرار ندهید.
سپس از جنابعالی که مدیری انقلابی و متعهد هستید، خواهشمندیم که با وجود چنین افرادی در دانشگاه فرهنگیان که مرکز ثقل اصلی آموزش و پرورش است، برخورد کنید و مانع وجود چنین تفکراتی در دانشگاه فرهنگیان و واحد معاونت پژوهشی شوید.»
پرسش من از بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آن است که آیا در سایر موارد مانند مطالبات قانونی دانشجو معلمان و اخیرا کسر حقوق آنان و نیز گزارش هایی که صدای معلم تهیه کرده است به همین سرعت و شدت واکنش نشان می دهد ؟
فلسفه ی سایر تشکل های موجود در این دانشگاه که با اسامی و نام های مختلف تاسیس شده اند چیست ؟
اساسا تشکلی که نتواند یک انتقاد و حتی مطالبه و پرسش ساده در مورد یک مقام مسئول مطرح کند و نتواند که صدای دانشجو معلمان و خواسته های قانونی آنان باشد به چه دردی می خورد ؟
با این حال به نظر می رسد که افراد دلسوز نظام ، نهادها و کسانی که جریانات را به درستی تشخیص می دهند به این مهم رسیده اند که جامعه با بگیر و ببند و فرهنگ امنیتی جلو نمی رود .
رسیدن جامعه به " نقطه جوش " به نفع هیچ کس نخواهد بود .
هدف باید اصلاح سیستم و ارتقای آن برای آینده ای روشن باشد .
مهم ترین بحران در حال حاضر مساله " ناکارآمدی " است .
چه کسانی نظام آموزشی و در مقیاس کلان تر نظام را به این ورطه می کشانند ؟
افراد و مدیران کوتوله که فقط منافع آنی را در نظر داشته و نگاه به آینده ندارند .
با پی ریزی نظام جامع و علمی ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی و شفاف سازی فرآیند ها هر فردی باید که در جای اصلی خویش قرار بگیرد .
نظرات بینندگان
کجا رفت شعار تحصیل تکمیلی معلمان و دبیران در مقطع کارشناسی و ارشد در قالب ضمن خدمت و...در این دانشگاه ؟!!بخصوص در رشته های علوم پایه؟؟!!
نه تنها امکان تحصیل در مقطع ارشد در هیچ دانشگاه و ..فرهنگیان نیست بلکه راه ادامه تحصیل را برا معلمان و دبیران با ممنوع شدن لحاظ مدرک در حکم گارگزینی بسته اند!!!!
اما
تربیت معلمیهای قدیمی تر فوق دیپلم بودند و فقط تا لیسانس مجاز به ادامه تحصیل هستند!!!
و این انصاف و عدالت نیست
انشاا... با مجلس و دولتی دیگر که مدافع معلمان باشد این قانون ناعادلانه حذف شود
البته اینکه همه دانشجویان در ابتدای ورود به دانشگاه استخدام شوند نیاز به بررسی دارد.
درود بر شما
پایدار باشید .
کجا دکتری گرفتید ؟ دانشگاه رجایی؟
همانجا که رتبه 300 می تواند وارد شود ولی 70 نمی تواند؟
به نظر می آید حنیفر در اول صف بله قربان گویان ... ایستاده است. معلم هایی که اینها تربیت می کنند غیر از نان به نرخ روزخوردن چیزی در چنته ندارند.
جلسات سازمان مرکزی تنها به تمجید و تملق از ایشان میگذرد. مدیران دانشگاه جرات مخالفت با ایشان راندارند کوگکترین مقابله و مخالفت با از دست دادن جایگاه اداری همراه است.
منش فردوسی پور در برنامه ۹۰ بسیار از رفتارهای این استاد دانشگاهش دور است یا اینکه خنیفر به آنچه در کلاس می گوید اعتقادی ندارد یا اینکه فردوسی پور اصلا به درسهای این استاد مدیریت رسانه توجهی نکرده است.
متاسفانه همین رفتارهای اطرافیان متملق و فرصت طلب آقای دکتر خنیفر را به چنین اشتباه مهلکی دچار کرد.
اگر ایشان اندکی مشورت پذیر بودند و اطرافیان و مدیران دانشگاه جرات اندک مخالفتی داشتند این همه حواشی بی مورد برای دانشگاه و مدیر آن ایجاد نمیشد.
به درک....
فرهنگی بودن به چه معناست؟
دو بحران هستند
دوست عزیز
احتمالا منظورتان از " مطلب " همان نظر و یا کامنت است .
باید یاد بگیریم که در " موضوع " و مرتبط با آن نظر دهیم و سخن بگوییم .
این نخستین درس از حقوق شهروندی و رعایت حقوق دیگران است .
پایدار باشید .
انشای نا نوشته که عیبی ندارد.
آقای حسین خنیفر در مدت 20 ماه ریاسش کارهای بسیار خوبی انجام داده است.
افزایش تعداد اعضای هیات علمی
افزایش چشمگیر دانشجو معلمها
تلاش و کوشش فراوان برای جذب بودجه و افزایش آن
فقط برخی از اقدامات ایشان است.
4 سال محمود مهر محمدی دانشگاه را به قهقرا کشاند. اجازه دهید آقای خنیفر برنامه اش را پیاده کند و بگذارید مردم خودشان قضاوت کنند.
ایشان معصوم نیست که اشتباه نکند.
باید اقدامات و عملکرد آقای خنیفر در فضایی منصفانه و بدور از احسساسات و حب و بغضهای جناحی بررسی گردد.
در مجموع آقای خنیفر به دانشگاه فرهنگیان و نظام تعلیم و تربیت خدمات زیادی کرده است.
ولی به نظام تعلیم و تربیت خیر
خواهشمند است عملکرد مدیران این دانشگاه از سال 1390 تا روز انتصاب آقای حسین خنیفر را با دوران 20 ماه ی ریاست ایشان را با همدیگر مقایسه فرمایید.
تمامی شاخصهای قابل اندازه گیری را احصا فرمایید و با همدیگر مقایسه نمایید.
مقایسه علمی این دو نشان می دهد که چه قدر حسین خنیفر کیست و جه خدمتی را به آموزش و پرورش کرده است.
دانشگاه فرهنگیان راهش را با مدیریت دکتر حسین خنیفر پیدا کرده است.
هدف دانشگاه فرهنگیان تربیت 180000 معلم تا سال 1401 است.
افزایش تعداد هیات علمی تا 5 برابر سال 1394
افزایش فضای اموزشی و اداری تا 2 برابر سال 1394
و غیره...
بالا بردن کیفیت دانشجویات و دانشگاه و هیات علمی تا سال 1401.
نتیجه می گیریم دانشگاه فرهنگیان بسوی خیر و صلاح و رستگاری پیش می رود.
شما نگران نباشید.
*چرا توسعه دانشگاه فرهنگیان مهم و حیاتی است*
*وچرا طرح ۱۰۰۳۱ رییس فعلی این دانشگاه آقای دکتر حسین خنیفر(طرح تاسیس ۳۱ دانشگاه جامع فرهنگیان در ۳۱ مرکز استان کشور)*
یک ضرورت بی بدیل است.
که نیازمند حمایت قاطبه ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی برای تربیت معلم طراز کشورمان می باشد
قراین نشان می دهد که
*نگاه این طرح به افق ۱۰۰ سال آینده نظام تعلیم وتربیت این کشور عظیم و تاریخی و اسلامی است.*
و *تجربه تلخ رکود این دانشگاه از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۶ در دوران مدیریت قبلی وعدم جذب وتربیت دانشجو معلمان مورد نیاز کشور منجر به بحران در سالهای جاری شد*
گرچه *مدیریت هوشمندانه دکتر خنیفر طی ۲۲ ماه اخیر این دانشگاه با جذب ۸۵،۰۰۰دانشجو معلم وبا احیای* دوباره این دانشگاه امیدها را زنده کرد و در افق سالهای اتی ان شا الله بسلامت از این بحران وسونامی بازشستگی دو سوم معلمان فعلی عبور خواهیم کرد
*ساخت دانشگاهی جامع با ۳۱ شعبه در ۳۱ مرکز استان برای حل مشکل تربیت معلم طراز نظام مقدس جمهوری اسلامی در افق ۱۰۰ ساله تصمیمی است دوراندیشانه وبا مطالعه وماندگار است*
و این درحقیقت افق مندترین برنامه فعلی سال۱۳۹۸ دانشگاه فرهنگیان است ونیازمند حمایت اقطاب تاثیر گذار جامعه است.
*دانشگاه فرهنگیان در حال حاضر که بیش از ۷۰ درصد فضاهای فیزیکی وفعلی آن با میانگین عمر ۷۵ ساله* وکاملا فرسوده و تخریبی اند باید از چنین طرحی خبر می داد وچه به جا و به موقع این طراحی ومطالعه انجام شد که جای تقدیر وتبریک دارد
*دانشگاه فرهنگیان تنها دانشگاه بدون تاریخ انقضاست*
*وباید*
*معلم ایرانی در بهترین فضاهای علمی وامکانات واساتید وبرنامه ها و با بهترین محتواها و دروس خاص پداگوژی وکارورزی که مختص این دانشگاه است تربیت شود* تا تربیت نسلهای آینده بدو سپرده شود.
قراین وشواهد نشانگر این مساله است که طرح ۱۰۰۳۱ توسعه وتعریف دانشگاه در ۳۱ مرکز استان توسط هیات امنای استانی این دانشگاه وبالاخص ریاست هیات امنای هر استان یعنی استانداران محترمی که با طرح آشنا شدند با استقبال روبرو شده است.
۱. با وجود زمین های مناسب در هر استان وبنیاد خیرین ، این مهم در کمتر از ۱۸ ماه قابلیت تحقق را دارد
۲. این دانشگاه پایانی است بر دغدغه همیشگی کمبود معلم در سطح آمایش سررزمینی است.
۳. این دانشگاه با ۳۱ واحد جامع استانی در مرکز استان هم عامل تربیت معلمان آینده و هم جامعترین مرجع آموزش های ضمن خدمت هر استان برای معلمین وکارکنان شاغل وبا سابقه است.
۴. این دانشگاه عامل ایجاد اشتغال رسمی براساش نیاز واقعی است.
۵. تاسیس آن در مراکز استان(۳۱ واحد جامع در ۳۱ مرکز استان) به دلیل دسترسی به امکانات واساتید سایر دانشگاههای مرکز استان
ودسترسی به پایانه ها وفرودگاهها وخط آهن وسایر رفاهیات هر استان برای دانشجویان خویش
۶. عامل تحقق مدیریت بوم-بوم وکاهش تردد و هزینه ها وخود کفایی هر استان در تربیت وبارآوری منابع انسانی خویش در ۲۰ رشته مورد نیاز آموزش وپرورش و ضمن خدمت در درون خود استان
۷. طرح (۱۰۰۳۱) تحقق نگاه خردمندانه افق نگری ۱۰۰ ساله به نظام تعلیم وتربیت است.
دکتر حسین خنیفر و همکارانش در حال اجرای برنامه های پیشرفت دانشگاه فرهنگیان است و نباید تلاشهای ایشان نادیده گرفته شود.
هزاران خانواده سپاسگزار خنیفر هستند زیرا در این دوران نبود کار و فشار اقتصادی دکتر خنیفر 85000 نفر را در دانشگاه پذیرفت و برایشان ایجاد شغل کرد.
همین یک کار برای او کافی است که او را لایق تشکر کند.
شما خودتان را معرفی کردید، من هم خودم را معرفی کردم!
پایدار باشید .