برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند ای چنگ ناله برکش و ای دف خروش کن
در چهار مقاله نظامی عروضی واقعه ای توصیف شده است که خلاصه اش چنین است :
پادشاه سامانی ، امیرنصر ، با ملازمان و خدمه برای تفریح از بخارا به هرات رفته بود ، به دلیل آب و هوای خوش و تفرجگاه زیبا ، این سفر به درازا می کشد . خدمتکاران و همراهان از دوری خانواده دلتنگ می شوند و تمایل به بازگشت به بخارا دارند ولی جرات ندارند به امیر خواسته خود را بگویند . از این رو دست به دامان رودکی – شاعر معروف قرن چهارم - می شوند که از ملازمان شاه در این سفر است . رودکی چنگ برمی گیرد و می نوازد و شعر دل انگیز « بوی جوی مولیان را » با صدایی خوش می خواند تا شاه را به سوی بخارا ترغیب کند . شعر و آواز و نوای چنگ آن چنان شاه را منقلب می کنند که فوری از جا برمی خیزد و پای در رکاب می گذارد و قصد رفتن به بخارا می کند و.....
اگر حتی این روایت به گونه ای اغراق آمیز توصیف شده باشد و خطای تاریخی هم در آن باشد اما یک پیام را منتقل می کند :
تاثیر موسیقی و صوت خوش بر انسان .
در ادبیات ما از تاثیر موسیقی بسیار گفته اند . سعدی و حافظ هم از تاثیر موسیقی غافل نبوده اند .
اُشتر به شعر عرب در حالت است و طَرب // گر ذوق نیست ترا گژ طبع جانوری ( سعدی )
رَباب و چنگ به بانگ بلند می گویند // که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید ( حافظ )
موسیقی یکی از قدیمی ترین هنرها در جوامع بشری بوده است . استفاده از موسیقی در کلیسا و نیز در ایران پیش از اسلام ، سرودهای مذهبی گاثها ، مؤید این نکته است که موسیقی کارکردهای مذهبی داشته است . در خواندن اشعار حماسی نیز موسیقی برای تاثیرگذاری بیشتر به کار گرفته می شد . بعدها در هنر تعزیه نیز تاثیرپذیری از موسیقی را می بینیم .در خواندن ادعیه ، اذان ، مدیحه و نوحه سرایی همه به نوعی از موسیقی الهام می گیرند .
حضور خوانندگان و نوازندگان در دربارها و همراهی شعر با موسیقی مؤید این واقعیت است که هنر موسیقی در فرهنگ ما پیشینه دارد. تاثیر موسیقی در فیلم و نمایش نیز غیرقابل انکارست .
امروزه بسیاری از روانشناسان بر این باورند که موسیقی در افزایش مهارت های یادگیری ، اجتماعی و رشد عاطفی کودک مؤثر است . در مهدکودک ها و در برنامه های آموزشی کودکان ، بسیاری از آموزه های تربیتی را در قالب شعر به کودکان آموزش می دهند. زیرا داشتن ریتم و وزن ، کودک را به وجد می آورد .
همان طور که از دیدن یک منظره زیبا ، یک اثر هنری مانند تابلو ، مجسمه و حتی خط زیبا ، لذت بصری برای انسان حاصل می شود ، از شنیدن یک صوت دل انگیز و نوای موسیقی نیز ، احساس خوشایندی به انسان دست می دهد . همین امر موجب شده است که موسیقی را غذای روح بنامیم . امروزه استفاده از موسیقی درمانی ، یکی از شیوه های کاربردی در حوزه روانشناسی است .
جایگاه موسیقی در نظام آموزشی
در بسیاری از کشورها در برنامه آموزشی مدارس ، درسی با عنوان هنر گنجانده می شود که موسیقی هم در آن مجموعه جا می گیرد . دانش آموزان می توانند بنا به سلیقه خود یک رشته از مجموعه هنر را انتخاب کنند و آموزش ببینند. .
در نظام آموزشی ما نه واحد درسی به عنوان موسیقی تعیین شده و نه استفاده از موسیقی را در مدارس مجاز کرده ایم . اصولا صحبت از موسیقی در مدارس به گونه ای تابو محسوب می شود .
در مدارس ما برای اجرای هرگونه مراسم سوگواری ، روضه خوانی ، برگزاری احیا ، راهیان نور ، دعوت از کارشناس دینی و برنامه هایی از این قبیل هیچ محدودیتی نیست اما اجرای یک سرود ملی میهنی امکان پذیر نیست .حتی به مناسبت جشن نوروز هم صدای ساز و آوازی به گوش نمی رسد .
مراسم صبحگاهی می تواند با یک موزیک شاد و یا نرمش همراه با موزیک ، در آغاز روز ، انرژی مثبتی برای دانش آموزان ایجاد کند اما این مراسم به صورت خشک و رسمی برگزار می شود. دانش آموزان خواب آلود به اجبار باید در این صف حضور یابند . دعای روز هفته را بخوانند و نصایح معاون پرورشی یا معاون آموزشی را بشنوند . در مناسبت های خاص شعار« مرگ بر .... » هم سر می دهند .
اگر هم برنامه ای به مناسبت های اعیاد مذهبی در مدارس برگزار شود ، تنها هنر مجاز در این برنامه ها ، مداحی است ؛ این برنامه ها معمولا با ذائقه مدیران و معاونان پرورشی اجرا می شود اما واقعیت این است که سلیقه اغلب نوجوانان با سلیقه معاونت های پرورشی ، تفاوت های زیادی دارد .
نتایج کارهای فرهنگی در حدود چهل سال بعد از انقلاب ، نشان می دهند معاونت های پرورشی نتوانسته اند بر ذوق و سلیقه نوجوانان تاثیرگذار باشند. این را از پوشش ظاهری دانش آموزان در خارج از مدارس و سلیقه آنان در انتخاب موسیقی ، مدل مو و لباس به خوبی می توان مشاهده نمود .
حدود چهل سال است که نظام آموزشی مدعی است شیوه های تعلیم و تربیت دینی را اجرا می کند و با این هدف ، صدای هر سازی را خفه کرده اند . حتی در جشن ها و مناسبت های خاص ، یک سرود میهنی در مدارس طنین انداز نمی شود .
واقعیت انکار ناپذیر اینست که نظام آموزشی با دیدگاه های صرفا ایدئولوژیک نتوانسته است الگوهایی مناسب در حوزه هنر ارائه دهد . تربیت دینی نه تنها در مدارس که از تمام رسانه های کشور به ویژه صدا و سیما به وفور تبلیغ می شود اما این حجم از تبلیغات در راستای یک سلیقه است و تاکنون نتوانسته است با ذائقه اغلب جوانان همسو شود . سلیقه ای که موسیقی و برنامه های مورد پسند اغلب جوانان را ممنوع می داند . مجموع این محدودیت ها ، اشتیاق نوجوانان را به موسیقی بیشتر کرده است . استقبال نوجوانان از آموزشگاه های خصوصی موسیقی گویای این واقعیت است.
در حالی که برای برگزاری اردوهای راهیان نور برنامه ریزی های ویژه صورت می گیرد و معمولا کلاس های درس یک روز کامل تعطیل می شود و برای برنامه های سوگواری نیز برنامه ریزی صورت می گیرد ولی هیچ گاه برای یک اجرای موسیقی و سرود در مدارس برنامه ریزی نمی شود .
نشاط را به مدارس بیاوریم
بدیهی است وضعیت موسیقی در مدارس ، تحت تاثیر وضعیت موسیقی در کل جامعه است . سیاست گذاران فرهنگی تا کنون نتوانسته اند با موسیقی برخورد درستی داشته باشند .
حدود چهل سال است صدا و سیما تکلیف خود را با موسیقی روشن نکرده است . هنوز در سیمای جمهوری اسلامی ، آلات موسیقی در لابه لای گل ها پنهان می گردند که دیده نشوند اما صدایشان شنیده می شود !
هنوز در شهرستان ها مجوز برگزاری کنسرت - بعد از طی مراحل قانونی - لغو می شود و هیچ مرجع قانونی در این زمینه پاسخگو نیست. ظاهرا کسانی قدرت لغو موسیقی را دارند که قدرت اجرایی شان بالاتر از نهادهای فرهنگی مجوز دهنده است !!
هنوز نهادهای سیاست گذار در حوزه فرهنگ ، امکان ورود استادان و کارشناسان برجسته موسیقی را ، به رسانه فراهم نمی کنند . علاوه بر اینها بعضی از هنرمندان را تحریم هم می کنند .
در حالی که در اغلب شبکه های صدا و سیما میزگردها و پرسش و پاسخ های فقهی به تکرار برگزار می شود ، برنامه های تخصصی در حوزه موسیقی به ندرت برگزار می گردد .
اعمال سیاست های سختگیرانه در برخورد با هنر و به ویژه موسیقی ، زمینه رواج هنرهای کم مایه و ضعیف را فراهم می کند . همان چیزی که آن را موسیقی زیرزمینی می نامیم . هر چه محدودیت ها در یک جامعه بیشتر شوند ، زیرزمینی ها هم بیشتر رشد خواهند کرد .
بدیهی است با این نوع سیاست گذاری های فرهنگی در جامعه ، مدارس که تابع قوانین سختگیرانه تری هستند ، نسبت به موسیقی ، محافطه کارتر از دیگران عمل می کنند.
نظام آموزشی ما به تحولی بنیادین نیازمند است . هم در شیوه های آموزش ، هم در محتوای کتابهای درسی و هم در سلیقه های فرهنگی حاکم بر این نهاد .
مؤلفان کتاب های درسی ، انبوهی از معلومات را به صورت محفوظات برای دانش آموزان تدارک دیده اند که بخش زیادی از آنها کاربردی نیستند و موجب خستگی دانش آموزان می شوند .
با این راهکارها می توان تا حدودی فضای مدارس را شاد کرد :
* استفاده از موسیقی و یا خواندن سرود محلی در برنامه های صبحگاهی یا مناسبت های ملی
* پژوهش گروهی در زمینه موسیقی اقوام ( در درسهایی مثل علوم اجتماعی ، درس آزاد کتاب فارسی و کتاب نگارش )
* نواختن یک ساز در برنامه های مناسبتی توسط نوجوانانی که در نواختن ساز مهارت دارند
* طرح موضوعاتی در ارتباط با موسیقی در کتاب های درسی مانند ارتباط شعر و موسیقی ، تاثیر موسیقی بر انسان ، آشنایی با پیشینه موسیقی و.....
* تشکیل گروه های هنری در رشته های مختلف
* پخش موسیقی مناسب با فضای مدرسه در زنگ تفریح
* برگزاری مسابقات هنری ، ورزشی ، کتابخوانی و.....
* استفاده از رنگ های شاد در فضای مدرسه
* حذف شعار ( مرگ بر .... ) از مدارس
البته برگزاری بسیاری از این برنامه ها نیازمند بودجه اضافی است که معمولا در مدارس دولتی تامین نمی شود .
اگر متولیان فرهنگی جامعه بتوانند با اجرای سیاست های مناسب ، نشاط اجتماعی را افزایش دهند ، طبعا این نشاط به مدارس و دانشگاه ها هم خواهد رسید .
البته نشاط اجتماعی ، محصول عوامل متعددی است که مهمترین آنها وضعیت اقتصادی ، آزادی های فردی و اجتماعی و چشم اندازی روشن برای جوانان در حوزه اشتغال ، مسکن و ازدواج می باشد .
در هر صورت سیاست های فرهنگی حاکم بر جامعه ، به بازنگری اساسی نیاز دارد .
در حوزه شعر ، موسیقی ، طنز ، نقد ، نویسندگی و ... باید به نگرش های متفاوت هم فرصتی برای اظهار نظر داد . تریبون های رسانه ها ، تا ابد نمی توانند در اختیار یک گروه خاص باشند .
اجازه دهیم صداهای دیگر اندیشمندان و صاحبنظران هم شنیده شود . جامعه امروز به دلیل شرایط بد اقتصادی و بحران هایی که از سر گذرانده است ، بیش از پیش به شادی نیاز دارد . سیاست گذاران فرهنگی اگر نمی توانند برای مردم شادی بیافرینند ، حداقل اجازه خلق شادی های کوچک را از مردم نگیرند .
بگذاریم که احساس هوایی بخورد ....
صدای معلم :
کلیپ کوتاهی که در پایین مشاهده می کنید متعلق به "منوچهر پرخیده" است که در ماه های اخیر شروع به خواندن "ربنا" و آهنگ های سنتی و معروف کرده است .
حالا همین شخص در ساری مجوز برگزاری کنسرت گرفته و بلیط های خود را با قیمت پنجاه تا صد هزار تومان به فروش رسانده است...
کلیپ را مشاهده فرمایید .
نظرات بینندگان
میسرایندش به طنبور و به حلق
مؤمنان گویند که آثار بهشت
نغز گردانید هر آواز زشت
ما همه اجزای آدم بودهایم
در بهشت آن لحنها بشنودهایم
حضرت مولانا موسیقی راهدیه خداوند به انسان می داند که در فطرت او به ودیعت نهاده شده است. وبا آن هر صدای زشتی رااز زیبایش تمییز می دهد.
مخالفان موسیقی برخلاف فطرت انسان می اندیشند.وتوجه ندارند که اسلام دین فطرت است.
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا
پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده
با سپاس بیکران از خانم اشرفی زاده
واقعا تشکر بابت این متنی که نوشتین.موسیقی خیلی به رشد عواطف و معرفت دانش آموز کمک میکنه و واقعا جاش توی برنامه های مدارس خالیه.متاسفانه اینا دین رو بد نام کردن و ازش سواری کشیدن و به اسم دین هر کاری میکنن.موسیقی مناسب و به اندازه باعث تعالی روح و شکوفایی احساسات زیبا در فرد میشه.بازم تشکر خانم
مطمئن باشید ما مردم ایران اگر کوک شویم
سلزها هم کوک می شوند متقابلا.