با شنیدن خبر استعفای سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش، قصد بر نوشتن در باب نقد عملکرد ایشان نمودم؛ اما داستان آموزش و پرورش از گذشته های دور بر من تلنگری زد که درد و مشکلات آموزش و پرورش فراتر از هر وزیری بوده؛ چرا که سرنوشت تمام وزرای آموزش و پرورش با اندکی تفاوت در یک سرانجامی به هم می رسد که مهمترین ویژگی های آن، ابهام در فلسفه آموزش و پرورش، تنزل جایگاه و منزلت معلم، ساختاری پیچیده و ناکارآمد، انباشتگی مطالبات، اسیر در امیال سیاسیون، افت مستمر انگیزش تحصیلی دانش آموزان و رضایت شغلی فرهنگیان و مواردی از این قبیل می باشد و حتی وقتی که سید محمد بطحایی در آغاز کار وزارتی، سه اولویت کاری خود را به صورت تحول در نظام آموزشی بر اساس سند تحول بنیادین؛ پرورش نسل متدین، خلاق، کارآفرین و با نشاط و نیز ارتقای معیشت و منزلت معلمان تعریف کردند؛ برای هر ناظری مشخص بود که این سخنان توهمی بیش نیستند و تحول اساسی در آموزش و پرورش ایران با توجه به واقعیت های تلخ و رو به فزون آن سرابی بیش نیست؛ چرا که:
* در زمانی که نظام آموزشی کشور به صورت صریح و راهبردی فاقد یک فلسفه تعلیم و تربیت مشخص و جامع باشد؛ امیدی بر سیستمی بودن آن نیست؛ چون بي شك فلسفه آموزش و پرورش هدايت گر اصلي فرايند نظام آموزشي، تعيين كننده اهداف و جهت گيري هاي نهاد رسمي تعليم و تربيت، تبيين گر نوع انسان مورد تربيت، تشريح كننده محتواي معرفت شناسي نوع دانش و روش هاي ياددهي – يادگيري و به طور كلي مشخص كننده هويت نظام آموزشي هر كشورمي باشد.
* در شرایطی که معادلات مدیریتی و تصمیم گیری های آموزش و پرورش توسط عوامل غیر آموزشی و پرورشی به خصوص نمایندگان مجلس بدون توجه به عنصر مسئولیت پذیری و پاسخگویی در راستای نگاه ابزاری و مصلحتی شکل می گیرد؛ صحبت از اتخاذ راهبردهای علمی و منطقی انتظاری بیهوده می باشد و در این میان متاسفانه دخالت هاي گسترده بخش قابل توجهي از نمايندگان مجلس در عزل و نصب هاي مسئولين آموزش و پرورش در سطوح مختلف بر پيچيدگي هاي مشكلات این نهاد بزرگ تعلیم و تربیت افزوده و سبب خنثی شدن شیوه های احراز مدیریت ها بر اساس شایستگی سالاری گردیده است.
* هنگامی که بودجه آموزش و پرورش با توجه به حجم نیروی انسانی متخصص و ماموریت های گسترده و مهم آن در پایین ترین سطح خود در مقایسه با مقیاس جهانی باشد؛ هیچ وقت محل و محملی امیدوار کننده در چشم انداز توسعه کشور در نظر گرفته نمی شود و بیشتر مکانی جهت درگیری در فعالیت های روزمره و تکراری تلقی می گردد.
* وقتی که معلم به عنوان اصلی ترین رکن و عنصر آموزش و پرورش در ردیف قشر آسیب پذیر جامعه در مسیر بحران هویت حرفه ای قرار می گیرد و کوچکترین جایگاهی در تصمیم گیری های آموزشی و پرورشی بر آن قایل نمی شوند و خصیصه انفعال هم مهمترین ویژگی آن به شمار می رود؛ دیگر چه انتظاری بر تحول در نظام تعلیم و تربیت وجود دارد؟
* آن زمان که فرهنگیان حاضر در سیستم آموزش و پرورش شایسته بر اداره آن در نظر گرفته نمی شوند و کارگزارانی دوره گرد غیر آموزشی و پرورشی بدون تعلق خاطر بر منصب های مدیریتی و استراتژیکی آن حاکم می شوند؛ سرانجام داستان این نهاد سر در گریبان مشخص است.
* هنگامی که غایت های اصلی نظام آموزشی به صورت سهل مورد تاراج سوداگران و سود جویان با شعارهای مختلف مانند کنکور، آزمون های تیزهوشان و .... قرار می گیرد؛ بستن درب چنین سیستمی امری غیر منطقی به نظر نمی رسد.
* در شرایطی که آمارسازی ها و توسل به شاخص های غیر واقعی به عنوان اصلی ترین رویکرد نظام آموشی کشور در راستای موجه جلوه دادن عملکرد مدیران در نظر گرفته می شود؛ بحث از تحقق اهداف اصلی تعلیم و تربیت فراتر از یک شوخی بی مزه تلقی نمی شود.
آری !
در چنین شرایطی و با چنین ساختاری و با ادامه این دردها و بیماری های مهلکی، امیدی بر سامان بخشیدن بر این نهاد وجود ندارد و چند روز دیگر وزیری جدید با لابی گری نمایندگان و دلالان سیاسی از مجلس رای اعتماد خواهد گرفت و دوباره .....
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
علت کنارهگیری وزیر آموزش و پرورش حضور در انتخابات مجلس عنوان شده، اما طیفهای سیاسی به دلایل دیگری اشاره میکنند. نماینده شیراز در توئیتی کنایهآمیز نوشته بهتر بود بطحایی در عذرخواهی از فرهنگیان استعفا میکرد.
سیلی استاد به ز مهر پدر!!!
و این آمد و شدها به ساختمان قرنی جز زحمت آفرینی باری از دوش آموزش و پرورش ضعیف برنخواهد داشت .
مشکل این است که ما جهان سومیم،ما از درخت آموزش وپرورش میوه ای نچیدیم ونخواهیم چید!
پای این درخت(ا،پ) درایران با وجود درختانی با میوه شیرین مثل حوزه،و.... کسی ابی نخواهد ریخت.
خیالتان راحت ده وزیر بعد هم کاری نخواهند کرد.
آقای ربیعی درقامت سخن گو فرمودند دوهزار میلیارد برای رتبه بندی بودجه گذاشته دولت ورقم قابل توجه ای است!!!!
واقعا رقم قابل توجه ای است.
مرد مومن معلم فوق لیسانس سه تومنم حقوق نداره با صد یا دویست تومنه رتبه بندی میخواد معجزه بشه!!!!!
مختصر و مفید بیان کردید
مختصر و مفید بیان کردید
تحلیل بسیار خوبی ارائه دادند چند نکته
چرا نخبگان دانشگاهی موضوع اموزش و پرورش را رها کرده اند ؟ صدها نفر امثال ایشان در بین اساتید علوم تربیتی وجود دارد چرا این عزیزان بی تفاوت هستند چرا شاهد حضور فعال نخبگان دانشگاهی در فرایند نقد تحولات دستگاه تعلیم و تربیت نیستیم ؟
نقش مرکز پژوهش های مجلس ، شورای عالی ا.پ و سایر نهادهای تحقیقی در تحولات اموزش و پرورش چیست ؟
در دوران صدارت اقای بطحائی ، اموزش و پرورش درجا زد و اندک کورسوی امید که در دوران اقای فانی و اشتیانی ایجاد شده بود به خاموشی گرائید وقت آن نرسیده مجلس به خاطر این اعتماد اشتباه پاسخگو باشد ؟
اقای بطحائی نه وجهه علمی داشت ، نه سابقه مبارزاتی سیاسی ،نه توانمندی اجرائی سوال اساسی این است که چه شرائطی باعث شد ایشان به اقای دکتر روحانی معرفی و تحمیل شود ؟ ازکجا معلوم فردی ضعیف تر از ایشان معرفی نشود مجلسی ها هم که فکر منافع شخصی و دلالی و زد وبند خودشان هستند