در بخش هاى اول و دوم به رابطه تنگاتنگ و نزديك مردم با فرهنگيان ، آموزش و پرورش و هماهنگى آنها و لزوم مشاركت داوطلبانه و برنامه ريزى شده اولياء محترم دانش آموزان و همكارى نهادهاى فرهنگى و غير فرهنگى در پيشبرد اهداف آموزشى ، مالى و ادارى آموزش و پرورش و نجات آموزش و پرورش از اين تنگناى موجود و برنامه ريزى براى داشتن آموزش و پرورش پويا و شكوفا و معلمينى شاداب و سرآمد و پدران و مادرانى راضى و فعال پرداخته شد .
در اين بخش به بحث چگونگى اين مشاركت كه به آن " مشاركت سودمند و مفيد " و به عبارتى يك رابطه (برد - برد ) كه رضايت و سودمندى طرفين مشاركت را از نظر فرهنگى و اقتصادى تضمين نمايد ، مى پردازيم .
اگر پروسه مشاركت و شكل آن را به يك ، مثلث متساوى الاضلاع و يا يك حرم تشبيه نماييم ، مى توانيم سه ضلع اين مثلث را به ترتيب ذيل داشته باشيم :
١- معلمين محترم كه نقشى اساسى و اصلى داشته و در حقيقت قاعده مثلث محسوب مى شوند .
٢-دولت و مسولين آموزش و پرورش اعم از وزير و معاونين و مديران كل و تمامى برنامه ريزان و عوامل ادارى و مالى
٣- مردم ، يا به عبارتى اولياء دانش آموزان ، نهادهاى كمكى مانند نمايندگان مجلس ، شوراهاى شهر ، شهرداري ها ، بانك هاى دولتى و خصوصى ، صندوق هاى خيريه ، خيرين مدرسه ساز و ...
با يك برنامه ريزى اصولى كه در آن نظر صاحب نظران ، فرهنگى ، اقتصادى ، تعليم و تربيت ، علماى حوزه و اسلامى و خصوصا معلمين كه صاحب نظران اصلى و در خط مقدم هستند ، به يك " انقلاب فرهنگى " و بازنگرى اصولى درساختارهاى قديمى و پوسيده فعلى دست يازيده و سه ضلع اين مثلث را از اين موقعيت پيچيده و لاينحل نجات داد.
اين پروسه و برنامه ريزى و يا به عبارتى " انقلاب فرهنگى " زمانى به نتيجه مطلوب خواهد رسيد كه اصول ذيل را منشاء برنامه ريزي ها و تصميم گيري هاى خويش نماييم :
١- جدى گرفتن موضوع و غفلت نكردن از اهميت آن به عنوان يكى از ضروري ترين تصميمات و عملكردهاى جامعه در حال حاضر
٢- عدم اعمال نظرات و اخذ تصميمات يك جانبه و ابن الوقت ، بدون در نظر گفتن منافع و نقش اضلاع ديگر مثلث ، از طرف يكى از اضلاع
٣- تامين بودجه و اعتبارات لازمه جهت بخشى از وظايف كه مربوط به دولت بوده با همكارى مجلس محترم و نمايندگان مردم
٤- برنامه ريزى جهت ايجاد پروسه مشاركت سودمند و داوطلبانه مردم و اولياء دانش آموزان و نهادهاى سرمايه گذار و جلوگيرى از هر گونه دريافت اجبارى و بى حساب و كتاب از طرف مدارس و يا هر نهاد غير مسئول
٥- ايجاد زمينه مشاركت بانك ها ، نهادهاى مالى ، شوراهاى شهرو روستا ، خيرين مدرسه ساز واقعى ، شهرداري ها و كليه نهادهاى داوطلب و در نظر گرفتن سود مادى و معنوى براى فعاليت هاى داوطلبانه
٦ - استفاده از نظرات سودمند معلمين تحصيل كرده و دلسوز و تامين دغدغه هاى معيشتى و فرهنگى آنان به دور از هرگونه سفسطه بازى و سياست هاى غير صادقانه و مقطعى
٧- جلب اعتماد سرمايه گذاران از جهت سرمايه گذارى و ايجاد زمينه " سهامى شدن مدارس " و سود آور شدن سرمايه گذارى در آموزش و پرورش و توليد علم ، از جهات مادى و معنوى با استفاده ازنهادهاى مالى معتبر و صاحب نظر و استفاده تام و تمام از تخصص و وقت معلمان در جهت در آمد زايى
٨- عدم تعلق يارانه هاى بى دليل تحصيلى به اقشار بى نياز و جلب مشاركت داوطلبانه و سود آور آنان ، بدون زير سوال بردن اصول قانون اساسى ( آموزش و پرورش رايگان در كليه مقاطع )
٩-ايجاد صندوق ها و نهادهاى حمايتى اقشارضعيف و آسيب پذير كه فرزندان آنان از استعداد و توانايي هاى تحصيلى خوبى برخوردار بوده و مى توانندبا اين حمايت آينده روشن تحصيلى داشته باشند با اعمال بورسيه هاى تحصيلى جهت دانش آموزان نخبه و سر آمد.
١٠- خروج مديران ، معلمين و كليه نهادهاى آموزشى و ادارى آموزش و پرورش از پروسه دريافت و پرداخت هاى مالى و نظم دادن به كليه دريافت ها و پرداخت ها ، قرادادهاى پيمانكارى و مالى با استفاده از بانك ها و نهادهاى مالى خوشنام و معتبر، اخذ تضمين هاى كارى و قسط بندى پرداخت شهريه ها و كمك هاى مالى و سود آور نمودن اين پرداخت ها در پايان سال تحصيلى به گونه اى عملا آموزش و پرورش وهزينه هاى آن اقساط و نوعى سرمايه گذارى سودمند و برنامه ريزى شده خواهد بود.
١١- تامين كليه حقوق مادى ومعنوى معلمين و دست اندر كاران آموزش و پرورش به دو ر از هر گونه تنگ نظري ها به گونه اى فقط دغدغه معلمين خدمت صادقانه و معنوى و خداپسندانه باشد كه اين بخش را مى توان به راحتى به " شغل انبياء " بدون هيچ شكى تشبيه نمود كه قابل قيمت گذارى و جبران با هيچ مبلغى نيست و فقط ميان وجدان اين عزيزان و خداى خويش بوده و خواهد بود.
١٢ - باتوجه به رسيدگى مادى و معنوى و ايجاد رضايت شغلى معلمين ، در نظر گرفتن يك نهاد نظارت و وارسى از جهات عملكرد كارى معلمين و دست اندركاران و كليه مشاركت كنندگان و جلوگيرى از هر گونه سوء استفاده احتمالى ضرورى بوده كه مى تواند زيرنظر مجلس شوراى اسلامى ، شوراى تشخيص مصلحت ، اعضاى شوراهاى شهر و روستا و يا در صورت ضرورت دفتر مقام معظم رهبرى قرار گيرد.
در بخش چهارم به چگونگى برنامه ريزى آموزشى و عملكردى درجهت سود آور نمودن توليد علم و امور آموزشى و چگونگى هدايت و برنامه ريزى اين سودها در رشد و اعتلاى جامعه و شكوفايى آموزش و پرورش خواهم پرداخت .
ان شاا....
ادامه دارد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.