یکی از مواردی که پای ثابت گلایه و نقدهای مردم از دولتمردان و نمایندگان مجلس و اغلب مسؤولان است، عدم تطابق عملکرد آن ها با شعارها و وعده های قبل از انتخاب یا انتصابشان می باشد.الحق برخی نمایندگان مجلس همواره در یک تازی و راه اندازی کارناول های وعده های خیالی هرگز تحقق نیافته پیشرو و میدان دار بوده اند.
دکتر رسول خضری نماینده دو دوره شهرستان های پیرانشهر و سردشت در مجلس شورای اسلامی اگرچه انصافاً هیچ برنامه جدی، قابل ارزیابی و حتی وعده های انتخاباتی در دوران تبلیغاتی چه در قالب سخنرانی و چه در قالب نوشتار برای حوزه انتخابی خود به ویژه برای مردم سردشت ارائه ندادند.ایشان امّا پس از انتخاب شدن هیچ فرصت و روزنه رسانه ای را برای حضور و چسپاندن نام خود بر روی هر اقدام و حرکت اجرایی و تصمیم گیری در این حوزه انتخابیه از دست نداند.
هرچند نگارنده در یادداشت های مختلف از جمله ای در یادداشتی که پس از انتخاب شدن دوباره ایشان در ماهنامه بوکان ضمن طرح نقدها و چالش ها، راهکارهای را هم ارائه نمودم امّا ظاهراً ایشان شنوای این سخنان نیست. تلاش ما براین بوده است که رعایت شأن حقوقی و جایگاه نمایندگی ایشان را محفوظ بداریم و حتی نقدها را هم تاکنون با مسامحه ،در لفافه و روتوش دار انجام داده ایم. اکنون تلاش های ظهور نمایش و دور خیزهای تبلیغاتی اش نه تنها برای ما شهروندان سردشتی بلکه برای برخی از فعالان دوران انتخاباتی ایشان هم ظاهراً دل گزا شده است.
رسمی شدن مرزکیله،اصلاح راه های موصلاتی سردشت،سد سردشت (پای ثابت تبلیغات و وعده های چند دهه مسؤولان و به ویژه نمایندگان مجلس بوده اند البته خوشبختانه با راه اندازی اش فعلاً از ویترین تبلیغاتی ها حذف شده است.)،جاده محور بوکان سردشت و... این موارد جزو لیست ثابت وعده انتخابات ها بوده اند.
نکته قابل تأمل دیگر این است، قضیه رویکرد این نماینده های منطقه ما همانند مسأله شتر مرغ شده است.(هرگاه درخواست کنند که بپرد می گوید من شتر هستم و هرگاه بگویند بار ببر می گویند که من مرغ هستم). نماینده های ما هرگاه درخواستی از آن ها می شود می فرمایند، نماینده وظیفه اش قانون گذاری و نظارت در سطح ملی است و هرگاه عزل و نصبی هم در سطح شهرستان و لو جزئی هم باشد صورت بگیرد ، جناب نماینده باید نظرصائبش حتماً پرسیده و اعمال گردد.
اکنون به مواردی که مشت نمونه خروار وعده های دکتر رسول خضری هستند اشاره می گردد؛
جاده محور بوکان- سردشت
جاده وعده داده شده پای ثابت اکثر سفرها و سخنرانی های دکتر خضری بوده است.نکته قابل تأمل این جاست ایشان چند بار از جاده مذکور بازدید نموده وعکس های تبلیغاتی اش در همه رسانه و کانال هامنتشر شده است امّا اخیراً فرماندار سردشت اعلام نمودند که پروژه مذکور فاقد ردیف بودجه ملی است. واقعاً جای سؤال و تأمل است چطور نماینده مجلس از تلاش های خود برای اجرای پروژه ای صحبت می نماید که تا کنون هیچ بودجه برای آن تعریف نشده است. طبق گفته جهانی فرماندار سردشت این مسیر تنها در قالب یک مسیر روستایی و در چارچوب بودجه های شهرستانی کارهای احداث جاده خاکی آن انجام شده است.
ایشان اضافه می نماید درصورت آسفالت نمودن جاده مذکور باید ردیف بودجه ملی و استانی برای آن تعریف شود و تأمین منابع مالی همچون پروژه ای از توان شهرستان خارج است. حالا تلاش ها و اقدامات دکتر خضری در کجای این معما قرار می گیرند باید خودشان پاسخگو باشند.
طرح بیمه کولبران و ساماندهی شغلی آنان
پدیده کولبری شغلی کاذب امّا واقعیت تلخی موجود در شهرهای مرزی کوردستان بود. علی رغم هشدار صاحب نظران و دلسوزان که وجود چنین شغل کاذبی را مغایر با شئون و کرامت انسانی می پنداشتند و به جای تلاش برای رسمیت بخشیدن به آن، مطالبه بنا نهادن و اصلاح زیر ساخت های اقتصادی را ضروری می دانستند. دکترخضری یکی از اقدامات افتخار آمیز خود را پیشنهاد طرح بیمه کولبری و تشکیل تعاونی کولبران می دانستند.
حاصل نطق های سرشار از احساسات ایشان و همراهی هیأت اعزامی مجلس برای تحقیق و تفحص چیزی جز بسته شدن معابری مرزی نیمه رسمی برای مردمان رنج کشیده شهرهای حوزه انتخابیه اش نتیجه ای در بر نداشت.اکنون هم با وجود اینکه دولت و مقامات ارشد استانی قضیه کولبری را تمام شده اعلام نمودند و آن را مغایر با شئونات انسانی می دانند امّا جناب نماینده هنوز از دادن وعده ها سرخرمن در این رابطه، قول پیگیری خواسته های مرزنشیان محروم و البته بی شغل خسته نشده است.
داستان رسمی شدن مرز »کیله» هم قصه پر غصه ای است که نقل محافل، نشست ها و سر زدن های دکتر خضری شده است. در حالی که عملاً کم ترین زیر ساخت اساسی برای اجرای شدن این پروژه دیده می شود.
حق نوار مرزی و حق مناطق عملیات جنگی
با وجود این که حق نوار مرزی در اجرای ماده 36 آئین نامه اجرای قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری در چندین استان برای کارمندان دولت سال هاست پرداخت می شود. این مزیت حقوقی از شهریور ماه 97 برای فرهنگیان در پیرانشهر و سردشت اعمال گردید. تبلیغات جناب نماینده همانند برخی از تبلیغات صدا و سیما به گونه ای بودکه گویی این طرح از پیشنهاد تا اجرا حاصل پیگیری و تلاش های ایشان بوده و لاغیر و تنها مخصوص حوزه انتخابیه ایشان هم است، ناخوشایندتر از همه برخورداری از این حق که برای تمام کارمندان دولت در این مناطق اعمال می شود وانمودن کردن به شیوه ای که تنها ویژه فرهنگیان است.
متأسفانه بنر های سفارشی تقدیر فرهنگیان و نشست سفارشی با تعدادی از مدیران و مسؤولان چنین فضا و تصویری را تثبیت می نمود که الحق این امتیاز مرهون پیگیری و تلاش دکتر خضری بوده است. آن هم نماینده ای که تا کنون در طول نمایندگی اش حتی یکبار هم با عموم فرهنگیان نه دعوت شده های سفارشی نشستی نداشته است.
مناطق عملیاتی موضوع فوقالعاده مناطق کمتر توسعهیافته و بدی آب و هوا ماده ۱۱۲ قانون برنامه ششم: هدف اصلی از اجرای این ماده؛ بهمنظور جبران عقبماندگیهای استانهای مناطق عملیاتی دفاع مقدس در نظر گرفته شده است.بنابراین علاوه بر اضافه شدن چند درصد به حقوق و مزایای کارکنان دولت در بند ب و پ این ماده این مزایای عمومی زیر هم در نظر گرفته شده است:
ب- سازمان برنامه و بودجه موظف است ارزیابی جامعی از وضعیت توسعهیافتگی زیرساختهای این مناطق را تا سطح شهرستان تهیه کند.
پ- دولت موظف است ردیف متمرکزی را در قوانین بودجه سنواتی به جبران عقب ماندگی ها و ارتقای شاخص های برخورداری مناطق موضوع این ماده اختصاص دهد بهگونهای که این شاخصها سالانه ده درصد(۱۰%) افزایش یافته و به سطح متوسط شهرستانهای برخوردار کشور برسد …
آنچه در ذهن ها جا گیر شده فقط اضافه شدن چند درصد حقوق برای کارمندان دولت است. نماینده محترم مجلس در شهریور ماه سال جاری اعلام کرد که شهرستان ها پیرانشهر و سردشت هم جزو مناطق جنگی اعلام شده اند. این وعده نماینده هم اتفاقاً طبق خبرها مزیت آن تنها برای حوزه انتخابیه ایشان و اشنویه بود ظاهراً در شهرهای دیگر استان اعمال شده است ولی هنوز در پیرانشهر و سردشت خبری از تحقق آن نیست.
جا دارد عموم کارمندان نه فقط فرهنگیان، فرمانداران محترم این شهرها، مدیریت آموزش و پرورش شهرستان های مذکور، امامان جمعه پیگیری جدی قضیه از استانداری و نماینده مجلس باشند. نفع اجرای این ماده برای عموم شهروندان است و تنها مخصوص کارمندان دولت نیست.
نکته پایانی
هر چندبر شمردن وعده های رسانه ای جناب دکتر خضری خارج از توان این یاداشت است و آنچه اشاره گردید تنها نمونه ای از این وعده ها و تناقضات بودند.
یکی دیگر از نقدهای که بر دکتر خضری مکرر وارد می شود دخالت در امور اجرایی شهرستان ها به ویژه در عزل و نصب های مدیران می باشد. برای نمونه دکتر خضری مدتی است در دیدارها و محافل خود بحث از تغییر فرماندار شهرستان سردشت را مطرح می نماید.
سؤال این است آیا دکتر خضری به عنوان نماینده مردم و وکیل دفاع از حقوق مردم، ارزیابی دقیقی از پیامدهای تغییر مکرر مدیریت کلان شهرستان سردشت در گذشته و بی ثباتی اداری در این حوزه تاکنون داشته است؟
آیا دکتر خضری تا کنون از خود پرسیده است که انتصاب های گذشته که شخص ایشان هم در این انتصاب دخیل بوده و متأسفانه بیشترشان هم با حاشیه های مالی و... به پایان رسیده اند اگر این انتصاب ها دقیق و شایسته بوده اند پس این نتایج و حواشی به چه دلیل بوده است و سهم آقای نماینده در پیدایش این فضا به چه میزان است؟
قصد دفاع از فرماندار کنونی نیست طبعاً ایشان هم همانند سایر مسؤولان دارای ضعف و قوت می باشد ؛ نگارنده هم چه به صورت حضوری و چه در نوشتار، نقدها و در جای خود تقدیرها هم اعلام داشته ام امّا به جاست که مطرح شود مدیریت کلان یک شهرستان مرزی با این هم عقب ماندگی در حوزه توسعه یافتگی و سایر چالش های دیگر تا کی باید قربانی اغراض و سلایق شخصی دولتمران و نماینده محترم مجلس گردد؟
مگر تغییر فرماندار تغییر یک مسؤول اداره جزء است که این گونه بی محابا باید بازیچه سلایق شود؟ جالب است بدانیم که فرمانداری سردشت چند ماهی است که بدون معاون می باشد. جالب تر اینکه دکتر خضری در آغاز انتصاب فرماندار سردشت ایشان را جزوگزینه های پیشنهادی خود معرفی می نمود.
آیا جناب نماینده با توجه به فرصت باقی مانده از عمر دولت دوازدهم و عمر مجلس به پیامده های این تغییرات اندیشیده اند؟
اگر ایشان دلایل واضح و مستند برای این تغییرات دارند و لزوم آن را بسیار ضروری می دانند پس با موکلان خود در میان بگذارند البته اگر معتقد به وکیل بودن آن ها و پاسخگویی هستند. ضعف های مدیریتی را همانند سایر موارد قبل از تغییر و جابه جایی رسانه ای کنند و گرنه باید درآینده پاسخگویی مشکلات و چالش های ناشی از آن باشند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
یک مسیح ثانی لازم است که بیاید و ...
داستان مدیر کلی آقای صمدی و تشریف فرمایی آفای ابراهیمی هنوز از یادها نرفته است.
نماینده دیگر کردها هم که معاون دبیرستان کاردانش بود یهو شد نماینه و کارمند نفت البت بجای فامیلشان که در خارج فوت کرد و معاون اقای زنگنه بود
چرا اموزشو پرورش در میان قوم کرد سیاسی و ضعف ا.پ و بی فرهنگی و بیسوادی بیداد میکنه
اون به معلمان سردشت و پیرانشهر وعده دروغ اعمال مناطق عملیاتی داد و اجرا نشد.
او دیگر نمی تواند رای فرهنگیان را برای دور بعدی بخرد.