چکیده ای از گفته های وزیر آموزش و پرورش در همایش تکریم خیّرین مدرسه ساز در مشهد مقدس :
" امروز فضای آموزشی در آموزش و پرورش نوین صرفا مشتی خاک و آجر نیست. تأثیری که فضای آموزشی ایجاد می کند بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می شود، لذا امروز فضای آموزشی بخشی از تکنولوژی آموزشی است....فضای آموزشی معلمی است که دانش آموزان را در یادگیری کمک می کند... پژوهش های پیشرفته نشان می دهد که حتی چه نوع گیاهانی در فضای سبز مدرسه باید استفاده شود تا یادگیری را ساده تر کند، امروز محوطه های مدرسه اهمیت بسیار زیادی دارند .
در فناوری های معماری مدارس پیشرفته به سمتی می رود که کلاس درس بدون دیوار باشد و از این طریق بچه ها را وادار می کنند در فضای پر سروصدا مهارت تمرکز کردن را فرا بگیرند .کلاس های نیم دایره ای در معماری آموزش و پروش در حال شکل گیری است ، این مدارس فاقد نیمکت است و دانش آموزان باید روی زمین بنشنند و مهارت زندگی را تمرین کنند. چیدمان کلاس و رنگ و تصاویر مورد استفاده در فضاهای آموزشی نیز مورد توجه متخصصان آموزش و پرورش است .
مدرسه امروز مرور یک سری دانش و حفظ فرمول های ریاضی نیست . امروز مدرسه به عنوان کانون فرهنگی تغییر رویکرد می دهد و باید تصمیمات خود را در این بخش تغییر دهیم......نظام تعلیم و تربیت امروز ، فریاد زدن ، صحبت کردن ، مذاکره کردن ، تمرین اخلاق و مداراکردن و حرف زدن را برای دانش آموزان باید آماده کند..... مدرسه یک کارگاه برای زندگی کردن است و دانش آموزان باید در مدرسه این موضوع را تمرین کنند.(1)
موضوعات آموزش و پرورش با عنصر انسانی در ارتباط است و چون انسان بر محیط و عوامل طبیعی و غیرطبیعی موجود در آن مسلط است و سازنده و تولید کنندۀ هر کالا و خدمتی است لذا از چنان درهم تنیدگی برخوردار است که پرداختن به یک موضوع ، لزوم توجه به سایر جوانب را پدید می آورد. سالیان متمادی است که مدارس ایران ساختار سنتی خود را حفظ نموده است.
هر مدرسه به تناسب جمعیت دانش آموزی ، دارای کلاس هایی با مساحت مشابه و صندلی هایی همشکل و کریدورهایی به موازات تعداد کلاس ها و طبقات دارد. تخته سبزی که تخته سیاه نامیده می شود و میز و صندلی کارکرده و فلزی معلم در گوشۀ نزدیک پنجره با یک صندلی لَنگ گاه در سطحی صاف همتراز با صندلی دانش آموزان و گاه در سکویی بالاتر برای راحت دیده شدن و مشاهده کردن. مسایل و مشکلات عمدی و غیرعمدی و یا خواسته و ناخواسته آن قدر در طول سالهای متمادی توسط مسئولان ریز و درشت زائیده و رشد یافته اند که نکات و ظرایف آموزش و مسایل یادگیری از دیدگان آموزش و پرورشی ها به دور مانده است. دغدغۀ اوضاع معیشتی معلمان از یکسو و گرانی و تورم خزنده از سوی دیگر ، باعث گردیده است معلمان و دانش آموزان و اولیا و مسئولان و حتی کارشناسان علوم تربیتی ، مسایل فراتر از آن را نبینند و یا بدان نیندیشند، در واقع افق دید و یا بصیرت همگان محدود و مسدود باقی مانده است. در این میان همۀ ظلم و قصورات یک سو ، ظلم بی نهایت به دانش آموزان که ضایع کنندۀ حق و حقوق کودکی آنان بوده است. حتی من و شمای بازنشستۀ امروز نیز در گذشتۀ دور حاصل این ظلم و غفلت هستیم . واقعیت مطلب آن که اگر توانایی های فردی افراد در رشد و تعالی او مؤثر نمی افتاد آخر و عاقبت همه ما تهی و پوچ می بود. به دلیل عدم وجود روحیۀ خلاقیت و بدعت در بین وزرای کشور و مدیران کل و مدیران آموزش و پرورش و شبیه سازی و مقلّد بودن آنان ، ما در تمامی ابعاد در جا می زنیم و تغییرات جزئی را امری کافی و لازم برای تحولات اساسی نمی دانیم
وزیر آموزش و پرورش
حال تحت تأثیر کدام سفر خارجی خود یا همکارانش ، به حقایق تلخی اشاره کرده اند که گواه ظلم به آموزش و پرورش است. فضای سبز مدارس حداقل اثر هنری – بهداشتی توسط سازمان محیط زیست و شهرداری ها ، که از دانش آموزان این سرزمین ربوده شده است. همان شعار زیبایی و نیاز که همه بلدند و اما کمتر کسی بدان عامل هست یعنی جملۀ : بیایید فرزندان خود را با مفهوم مراقبت و نگه داری محیط زیست و فضای سبز آشنا سازیم! و مسئولان هر یک در این بین ، دیگری را متهم می سازند که فلان سازمان در نابودی محیط زیست و یا فضای سبز نقش داشته است و چون احساس مسئولیت پذیری نیست چه ساده است اتهام زنی و خیال خود آسوده ساختن.
جناب وزیر
اگر روابط بین سازمانی شما با دیگر نهادها بی نظیر بود نیازی به گواهی عملکرد خارجیان نبود ، ما سنت نیکوی درختکاری را داریم . شما و معاونان و مدیران کل تان می توانید به جای استقبال باشکوه مستتر به ترس مدیران در جای جای ایران ، آنان را تشویق کنید تا هزینۀ پذیرایی و گل و سنبل و بَنر مراسم را برای فضای سبز مدارس خود هزینه کنند.
اگر این مهم را بخشنامه کنید کلی در هزینه های مدیران و مدارس صرفه جویی می شود. فقط یک بخشنامۀ وزارتی می تواند این خواب را به واقعیت تبدیل کند نه بودجه لازم است و نه سوخت و ساز انرژی و خلاقیت. خرید دو گلدان برای گوشۀ کریدور مدرسه ای ، فوقش می شود صد هزار تومان ، اما یک بَنر بیش از یک میلیون تومان هزینه می شود، مخارج گل و دیگر موارد بماند. حال فضای مدارس مان سرسبز شد، بماند نوع خاص گیاهان که بر مغز و انرژی مثبت دانش آموزان و میزان یادگیری آنان مؤثر باشد ! البته برخی از گیاهان اکسیژن بیشتری به فضا تقدیم می کنند چون گیاه سانسوریا ، شاید از این لحاظ در یادگیری مؤثرند و یا نشاطی که به فضای آموزشی می دهد و گر نه طور دیگر نمی دانم چگونه بر یادگیری دانش آموزان مؤثر است ؟
سال 75 – 71 در شهرستان بستان آباد استان آذربایجان شرقی مدیر آموزش و پرورش منطقه که بعدها نماینده مردم شهرستان مرند در مجلس شورای اسلامی شدند در روزهای معلم حتما گلدانی به بلندای قد خویش با دستان خود تقدیم مدارس می کردند، سنت نیکویی که کاش همه گیر شود.
اما مدارس ما خشت و آجر که سهل است ، گِل و خاک هم هست .فوت مهر ماه همین سال دنیا ویسی دانش آموز کلاس اول روستای گرماش ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سنندج را به خاطر دارید که زیرآوار ماند و قربانی بی اعتنایی مسئولینی گردید که به اخطارهای بازسازی ساختمان پاسخی به جا و به موقع نداده بودند. و یا دانش آموزان شین آبادی را . نمی توان با حال و هوای فقر و بدبختی ، اروپایی اندیشید و یا عمل کرد حتی به صورت آرمانی نی ز، تصور آن ناممکن است. امروز مدارس غیردولتی ما نیز در شرایط نامطلوب استانداردهای لازم برای آموزش به سر می برند ، مدارس دولتی و روستایی و.... جای خود دارد. ترکیب تنوع مدارس ما از هر حیث آن قدر ناهمگن است که تصورات آرمانی شما ، آدمی را با حسرت به خنده وا می دارد.
" طراحان مدرسه " بدون کلاس درس" سوئد با ایجاد یک محیط باز که باعث رشد انگیزه ، خلاقیت و کنجکاوی فکری میشود، خواستهاند تا با رها ساختن دانش آموزان در یک محیط زیبا، راحت، امن، آزمایشگاهی، تفریحی و ... آنها را تشویق به یادگیری و آموزش کنند. برای این کار نه تنها از هنر طراحی مدرن و دیجیتالی استفاده کردهاند، بلکه از رسانههای دیجیتالی چون لپ تاپ، تلویزیونهای لمسی، بازیهای ویدیویی و... نیز در سالنهای زیبا با طراحی مدرن و فضای کافی برای مطالعه بهره کامل بردهاند.
در این مدرسه بدون کلاس که نام آن " ویتارا " و به عنوان "مکتب ویتارا " نیز معروف شده است، اساس کار تحریک کنجکاوی و ایجاد اعتماد به نفس در کودکان با گذاردن آنها در یک فضا و محیطی که دارای طراحیهای انتزاعی ، توپوگرافیها و نوعی کلاسیک خاص دارد، است." (2)
مرا متهم به نقد غیرمنطقی و یا فردی نومید و بدبین نکنید اما ما کجا و ایده های آزاد و رهای سوئدی ها کجا ؟! فقط در تهران بزرگ 40 درصد مدارس فرسوده است ، پس تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمَل . فاصله نجومی خرد، اندیشه ، باور، برداشت و انگاره هایی که تضاد بسیار دارند. آنان از دانش آموزان برای آینده چه چیز می سازند و ما ...... !
نشستن بر روی زمین ! ظاهرا قصد صرفه جویی در هزینه ها را دارید اما نشستن بر روی زمین ، کف مناسب با پوششی مناسب تر برای جلوگیری از رطوبت و سرمای زمین را دارد. پس هزینه ها کم که نشده بیشتر هم خواهد شد .دانش آموزان کدام کشور بر روی زمین می نشینند که ما مقلّد آنان باشیم و چرا سیر قهقرایی ! بین مسجد و مدرسه فرق نیست ؟ هر چند دیگر در مساجد نیز بر روی زمین نمی نشینند.
اگر خبر زیر را مطالعه نمائید شاهد غیرمتعارف بودن نشستن بر روی زمین در کلاس درس خواهید شد، چون در جست و جوی خود به جز مثالی از کشور خودم ، هیچ نمونه ای دیگر نیافتم:
"به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ، منطقه کهگیلویه و بویراحمد این شهر به علت داشتن آب و هوای مطبوع، پایتخت طبیعت ایران ، مهاجرت پذیری و افزایش جمعیت دانش آموزی با کمبود و مشکلات آموزشی زیادی مواجه است به طوری که در مدرسه پسرانه شهید افتخاری یاسوج که به صورت دو شیفت با مدرسه دخترانه یاسوج فعالیت دارد، دانش آموزان آن به علت کمبود امکانات و تجهیزات بر روی زمین مشغول تحصیل هستند.جالب اینجاست معلم این دانش آموزان که به آنها تعلیم و تربیت می آموزد و باید با آرامش خاطر رسالت خود را انجام دهد اما از میز و صندلی مطلوبی نیز بهره مند نیست." (3)
از رنگ آمیزی مدارس سخن نگوئید که اکثرا بوی کهنگی و رطوبت آن تا آستانۀ محوطۀ مدرسه، مَشام آدمی را می آزارد و دیوارها رنگ دلمردگی دارند. مگر سرانۀ مدارس مرتب و مکفی به مدارس داده می شود که انتظار رنگ آمیزی ، آن هم بر اساس استانداردهای تأثیر رنگ در یادگیری را دارید! یا قرار است خیّرین مدرسه ساز آستین بالا زنند!
کلاس ها چرا نیم دایره ای معماری خواهند شد ؟ باز در جست و جوی خود مصداقی نیافتم . ظاهرا آموزش و پرورش منبع درآمد جدیدی به دست آورده است که قرار است چنین تحولات شگفت انگیزی در آن ایجاد کند. اجازه دهید ثروت خیّرین مدرسه ساز در مناطق و محلات مستضعف و محروم کشور اعم از شهر و روستا هزینه شود نه برای مدارس خاص که ثروت اولیا از آنها حمایت تنگاتنگ دارد. ترویج کلاس های نیم دایره ای بدون نیمکت برای اولین بار در ایران !
جناب وزیر
ساختار نظام آموزشی کشور ترسیدن ، زبان در دهان غلاف کردن ، خودرأیی و خودخواهی ، اخلاق ستیزی و بی تفاوتی نسبت به محیط پیرامون و مسایل آن را آموزش می دهد و از مهارت زندگی کردن خبری نیست. نمونۀ آن افراد، دور و بر همۀ ما هست ، با نام همکار و یا مدیر و مافوق و...
این که بسیاری از مشکلات رفتاری و یا عملکردی دانش آموزان دیروز و بالغان و مسئولان امروز در سایۀ همین ردیفی نشستن در کلاس درس ها به وجود آمده است ، اصلی انکار ناپذیر است. لذا در ادامه بحث به طور واقع بینانه ، تلاش می کنم تا بدون صرف هزینه و با امکانات موجود به تحلیل معایب ردیفی نشستن دانش آموزان در کلاس درس بپردازم. به هنگام ساخت مدارس جدید می توان ، تغییرات نویی به وجود آورد که موجب هدر رفت سرمایه ها نگردد اما این که مدارس را درهم بکوبیم که ساختار نظام آموزشی متحول گردد برای اقتصاد کشور ما افزایندۀ ضربان سرمایه هاست که بر سلامتی نظام اقتصادی اثرات زیانباری خواهد داشت.
معایب و تأثیرات سوء ردیفی نشستن در کلاس درس بر افراد و زندگی اجتماعی آنان
1- به شکل ردیفی نشستن ، امکان ایجاد پیوند و یادگیری از یکدیگر را برای دانش آموزان سلب میکند.
2- وقتی ردیف وجود داشته باشد، سلسله مراتب توجه هم ایجاد میشود، چرا که دانشآموزان با توجه بیشتر صندلیهای جلوتر را انتخاب میکنند و مابقی عقب می نشینند. حال به دلیل بلندی قد یا دور ماندن از چشم معلم برای شیطنت و صحبت کردن.
3- ما به جای آن که در کنار هم و با هم باشیم ، پشت به هم ، سرد و خاموش و بی اعتنا نسبت به یکدیگر در کلاس درس زندگی می کنیم.
4- بیشتر خود را می بینیم و روح جمعی برای انجام کارها را نداریم .
5 - کمتر اهل مشورت و همفکری با افراد زُبده و متخصص هستیم.
6 - دانسته های خود را بهتر و بیشتر از هر کس دیگر می دانیم و به دانایی و توانایی خود ایمان داریم .
7 - توانایی حل مشکلات و معضلات فردی و اجتماعی را به نسبت مسئولیت خود نداریم .
8 - برای کسب موفقیت های تحصیلی و شغلی به جای استفاده کردن از توانایی های جمع ، با قابلیت های فردی خود زور اضافه می زنیم و آنها را ناقص و یا غیرخلاقانه انجام می دهیم.
9 - فردگرا و خودخواهیم .
10 - انتقاد پذیر نیستیم.
11 - در حالت ردیفی نشستن ، یک عده همیشه پنهان شدن پشت واقعیت ها را یاد خواهند گرفت و جسارت ابراز وجود را از دست خواهند داد و یا از پنهان شدن در پشت دیگران جهت دیده نشدن ، احساس رضایت خواهند کرد و به موجودی بی تفاوت تبدیل خواهند شد. من معلم می توانم آرمانگرا باشم و ایده آل ها را مطرح سازم تا شاید کسی به فکر الگوسازی بیفتد اما شمای وزیر خیر
اما به جای ساخت کلاس های نیم دایره ای و هزینه کرد بیهوده ، می توان از میز گرد استفاده کرد که در زیر به مزایای استفاده از میز گرد یا میزهای مخصوص جلسات اداری در کلاس درس اشاره می کنم :
1 - تعامل اجتماعی چهره به چهره یا مستقیم است. دانش آموزان در کنار هم و معلم خود قرار می گیرند. بدین طریق دیگر نیازی به برچسب های بی رحمانه غیرواقعی برای لُژنشین های کلاس هم نخواهد بود. هیچ دانش آموزی نسبت به صندلی که بر روی آن نشسته است، احساس کِهتری و یا مِهتری نخواهد کرد. اما در شکل ردیفی این احساس بیشتر اوقات ایجاد و تقویت می شود.
2 - بر سر میز گرد و یا..... امکان دیدن همۀ افراد وجود دارد. نظارت و تسلط معلم بر کلاس و دانش آموز هم بیشتر است و هم دانش آموزان معلم را در گوشۀ راست تخته سبز کلاس عنصری منفک از خود و دست نیازیدنی نمی بینند.
3 - از بین رفتن فاصله های کذایی بین معلم و دانش آموزان در کلاس درس ، موجب تقویت ارتباط و تعامل هر دو می گردد.
4 - آموزش دور میزگرد یا میزهای مخصوص جلسات اداری ، به صورت گروهی انجام می شود تا با کارِ گروهی آشنا شوند و برای اجتماع بزرگتر یعنی فردای اشتغال خود ، جهت انجام وظایف شغلی ، همفکری و مشورت کردن را فرا بگیرند.
5 - انرژی و زمان کمتری برای ساکت نگه داشتن کلاس صَرف می شود. در واقع کنش و واکنش های غیرضروری حذف خواهد شد و یا کنتاکت های غیر مفید از بین می رود و شخصیت افراد آسیب نمی بیند.
6 - چون میزهای مخصوص جلسات اداری مورد استفاده قرار می گیرد نوعی اعتماد به نفس و یا بزرگسالی و احساس مسئولیت در دانش آموزان بوجود می آید.
7 - صندلی های دور میز گرد و یا.... به نسبت صندلی های چوبی و یا نیمکت های فعلی ، برای دانش آموزان راحت تر و قابل تحمل تر خواهد بود.
8 - میز گرد سرو ته ندارد و همۀ افراد اطراف دور آن مساوی هستند. میز گرد به افراد قدرت موجودیت داده و بیشتر حس می کنند که شنیده میشوند.
البته برای جلوگیری از تحمیل بار هزینه ای این روش و عدم پیگیری موقعیت فعلی ، می توان صندلیهای موجود را به شکل نعل اسبی در کلاس در آورد و حداقل معایب ردیفی نشستن را از بین برد. در ضمن هر مدرسۀ جدیدی که احداث می شود به جای سفارش برای ساخت شکل سنتی صندلی و نیمکت جدید برای آن ، به فکر تجهیز مدارس با همین میزهای های گرد با صندلی های استاندارد که راحت هست ، باشند تا به تدریج عمومیت یابد. این شکل آموزش فقط برای مدارس خاص و یا شهرهای بزرگ نیست. در یک کلاس کوچک روستایی نیز می توان با چینش نعلی شکل صندلی ها ، فرهنگ سازی و عادت به موقعیت جدید را بوجود آورد. ایجاد بهترین موقعیت و استفاده از حداقل امکانات برای یادگیری مطلوب تر و به نحو احسن در کلاس درس یعنی توانمندی و خلاقیت معلمان.
قدرمسلم برای رسیدن به این شرایط که مطلوبیت هایی در پی خواهد داشت و بر کمیت و کیفیت آموزش اثر مثبت خواهد گذاشت ابتدا باید احساس ضرورتی از سوی مدیران و مسئولان احساس شود و سپس به تدریج اقدامات لازم بعمل آید.
وقتی سخن از تحول می کنیم انتظار شق القمر نداریم. تحولات اساسی به تدریج و با تغییرات جزئی نیز می تواند آغاز شود. به دلیل عدم وجود روحیۀ خلاقیت و بدعت در بین وزرای کشور و مدیران کل و مدیران آموزش و پرورش و شبیه سازی و مقلّد بودن آنان ، ما در تمامی ابعاد در جا می زنیم و تغییرات جزئی را امری کافی و لازم برای تحولات اساسی نمی دانیم. آنان از معلمان و دانش آموزان خُرده می گیرند که خلّاق و منتقد نیستند و خودشان را تافته ای جدا از همین نظام آموزشی تصور می کنند. ما برای متحول شدن نیازمند ایجاد تغییراتی ساده و کوچک اما بسیار اثر گذاریم. قدری از امر تقلید به دور مانیم و خلاقیت های ذهنی خود و دیگران را به فعلیت درآوریم . چرا باید همیشه ما از دیگر کشورها برای آموزش و پرورش خود الگوی مناسب انتخاب کنیم که با ساختارهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ما در تناقضند. چرا خودمان نمی اندیشیم ؟!
جناب وزیر،
اگر بتوانیم ملموس تر ببینیم و واقعی تر تصمیم بگیریم بسیاری از مشکلات در هم تنیده شده همچون یک دومینوی جادویی ، حل و فصل می گردد. اما تصور مدینۀ فاضله و ترویج آرمان گرایی، ما را از ریشۀ واقعیت ها برکَنده و در ناتوانی و بلاتکلیفی گرفتار خواهد کرد. معلوم است که در حال مطالعۀ آموزش و پرورش کشورهای جهان هستید، اما یک دفعه نمی توان همانند سوئد و یا فنلاند عمل کرد ، ابتدا بسترهای فرهنگی را مناسب سازی نمائید و طی دوره های آموزشی برای معلمان و دانش آموزان از افق های جدید خلاقیت بشری در مدارس سخن بگوئید تا گوش و چشم همگان با آنها سازگار و آشنا شود و سپس با توجه به شرایط موجود، بهینه سازی آموزش و فضای آموزشی را تحقق بخشید.
من معلم می توانم آرمانگرا باشم و ایده آل ها را مطرح سازم تا شاید کسی به فکر الگوسازی بیفتد اما شمای وزیر خیر.
شما می بایست تصمیماتی اتخاذ نمائید که قابلیت اجرایی داشته باشد. حتی اگر دو مدرسه در کل کشور نیم دایره ساخته شود بار سنگین دردسرهای موجود بر زمین باقی خواهد ماند. سند تحول بنیادین قادر نیست کشتی طوفان زدۀ آموزش و پرورش کشور را از تلاطم تخریب های بی امان رهایی بخشد، باور اندیشیدن و توانستن از وزیر تا دانش آموز ، عامل خلاقیت و نوآوری و تحولات اساسی است. بیایید همگی با هم این اصل را باور کنیم که ایرانی شهامت و توانایی لازم برای ایجاد اصلاحات را دارد، به شرط آن که جسارت این رفرم در بالادستی ها باشد.
1) کد مطلب : 738344 - اول آذر ماه 1397.
2) کد خبر : 213263 - همشهریآنلاین - 21 اردیبهشت1392.
3) کد خبر: 948-286-5 - 6 آبان 1394.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
نیک می دانید که انسانهای معنا گرا برای رفتن و رسیدن از کوچک ترین روزنه ها نیز بهره کافی می برند تا به دریا رسند. شما استاد بزرگوار تصور نکنید تدریس برای دانش آموزان سطوح پایین تر ، بی اثر و خنثی است و یا از دست رفتن توانمندی های تان است ، وظیفه و رسالت اصلی یک معلم اثرگذاری هدفمند است و قدرمسلم ، هر چند کم اما دانش آموزانی هستند که از شما روش های درست تر را فرا گیرند. پس امیدواری نیز از دیگر ویژگی های انسانهای معناگراست. ارزش در لابلای سختی ها و مشقت ها زائیده می شود و رشد می کند مثل بیشتر گوهرهای گران قیمت. موفق و سربلند باشید.
سرکار امامی
شما لطف دارید . ممنونم.
خواهش می کنم استاد بزرگوار. عزت زیاد.
خانم امامی همکار گرانقدر به قول چرچیل:"چرچیل :وقتی اسب های توانا راهی برای ورود به میدان مسابقه نداشته باشند هر الاغی میتواند به خط پایان برسد"وقتی در چرخه معیوب مدیریتی سیستم آموزش و پرورش افراد دارای تفکر نقاد وشهامت و توانمندی لازم جهت ایجاد اصلاحات راهی ندارند...طبیعتاَ از کوزه همان برون تراود که دروست...!!
هر چند به اصلاح هم زمان فرد و جامعه معتقد هستم و علیرغم رشته تحصیلی ، اولویت را اصلاح جامعه نمی دانم، اما هویت و ماهیت جامعه ما با ساختار سیاسی مشخص ، به نحوی است که ایمان دارم تا من نوعی خود را دگرگون نسازم ،جامعه اصلاح نخواهد شد. همین گفتگوهای شفاهی - کتبی ما نشان از آغاز تغییرات دارد.
منتهی امیدوارم همکاران بجای لعن و نفرین و اهانت ، به راستی به نقد یادداشت ها بپردازند تا معانی خلق شود و ارزش ها حاکم. ما نیازمند تحلیل گفته ها و کرده ها هستیم تا از آن فرهنگ عملکردی مناسب متصاعد شود.شما یکی از آن افراد هستید که به طور دقیق مطالب را مطالعه و با دانش خود آنها را نقد و بررسی می کنید که به سهم خودم سپاسگزارم.
حس کردم شاید موجب سوبرداشت شود. به گفته شما در مورد
چرچیل اشاره نداشتم ، در مورد کل فضای سایت و سطحی نگری
عده ای اشاره کرده ام. خواهش می کنم ، واقعیت را عرض کردم.
عزت زیاد و موفق باشید.
آقای وزیر از دریافتی معلم در دیگر کشورها چیزی نمی گویید
درآ.پ باید نگاه همه جانبه ای داشت وبخشی نگری کارساز نیست من موافق چنین سیستم آموزشی نیستم واثرات مخرب آن را بیش از فوایدش می دانم
تعطیلی این مدارس بهتر از دایربودن آن است
خلاصه جناب وزیر باحلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی شود این آ.پ نیازبه تحولات بزرگی دارد اگرمردمیدان هستید اقدام کنید وگرنه درصورت ناتوانی درایجاد تحول به دلایل آن اشاره نموده واستعفا دهید تا نام نیکی ازشما به یادگار بماند
آ.پ ایران درسطح آ.پ های جهان سومی هم نیست وسطحی بسیارپایین تر داردواین عقب نگه داشتن به صورت عمدی بوده است تا ملت ایران بیشتر استثمار شوند
اندیشۀ ایده آل برای دسترسی به نتایج مطلوب ارزشمند است اما به شرط آن که واقعیت ها فراموش نشود و ایده آل ها در موازات و تناسب با واقعیت ها طرح و تعقیب گردد.تشکر
ایده ال وواقعیت ساخته ی ذهن ماست ایده ال ها می توانند به واقعیت وواقعیت ها به ایده ال تبدیل شوند متاسفانه فکر های خودرابا سده های مغزی مسدود می کنیم
برای بشر زمانی پرواز کردن ایده ال بود ولی اکنون واقعیت است اگربه دنبال تحقق ایده ال ها باشیم درمدت زمان نه چندان دوری واقعیت خواهند شد تاکید می کنم به دنبال تحقق ایده ال ها باشیم
ولی در آ.پ مسئولان وغیرمسئولان دنبال تحقق چیزی نیستند فقط منتظرمعجزه ویک قهرمان هستنددرحالیکه بزرگترین معجزه گر وقهرمان خودمان هستیم
جناب آقای شهاب لطفا دقیق بخوانید نوشته ام به شرط آن که
واقعیت ها فراموش نشود و ایده آل ها در موازات وتناسب با
واقعیت ها ، طرح و تعقیب شوند.
در ثانی وزیر وظیفه اجرایی دارد نه ایده آلیست اندیشی.وزیر
باید عمل کند نه این که سخن بگوید و این تفاوت بین من نوعی
با ایشان است. باید از چیزی سخن گفت که قابلیت اجرایی در حال
را داشته باشد و با خواب و رویا متفاوت باشد.
تفکر ایده آلیست برای من و شما معلم پسندیده است تا الگوهای
بهینه و پسندیده خلق شود. در متن نیز اشاره کرده ام. سپاس.
افزایش حقوق در سال 98 باشید که فعلا وعده ی آن برای
ساکت نگه داشتن معلمان تا آخر اسفند توسط ... یعنی
آقای نوبخت داده شده است. بعد عید و در سال 98 خواهید گفت
خوشبختانه نرخ تورم تک رقمی شده و میزان افزایش حقوق کارمندان
8 درصد است !!!! واقعا ما را چی فرض کرده اید !!!
وزیر تصور می کند اگراز تغییر شکل ظاهرو فضای آموزشی ، فقط
سخن بگوید استیضاح اش حذف و امیدواری کاذب او را تا پایان مدت
باقیمانده وزارتش خواهد رساند. عمل .... عمل.... عمل . ما دیگر
سخنرانی و یا انشانویسی نمی خواهیم. عمل مفید و موثر و جدی.
حتی اگر 40 درصد افزایش حقوق هم بدهند ، معلمان از قافله
عقب خواهند بود. شدت گرانی قدرت خرید را نزدیک صفر ساخته
است. تا شرایط معیشت معلمان بازنگری اساسی نشود و تعادل
پرداخت حقوق همسطح مابین تمامی مشاغل رعایت شود ، هیچ
کدام از مشکلات آموزش و پرورش منتفع نخواهد شد، چه رسد
به تغییرات صوری و ظاهری مدارس.
ورژن جديد صحبت احمدي نژاد. احمدي نژاد هم گفت بايد شيوه اوسا شاگردي احيا شود! مباركه!
اصل اساسی زمین نشستن یا ننشستن نیست.
موضوع این است که دردسرهای حل نشده
آنقدر زیاد است که تغییرات صوری پیشکش.
فعلا دردسر طرح معلم تمام وقت پا در هواست.
گفته بودند از آبان ماه اجرا می شود ظاهرا
قبول کرده اند که حداقل امسال شدنی نیست.
منتظر بمانیم ببینیم پس این سکوت چه تصمیم
اعجاب انگیزی طلوع خواهد کرد.
در ضمن گاه بجای در جا زدن ، سیرقهقرایی به
سوی رفتارهای مناسب و مقبول بد نیست.
خلاقیت درکلاس درس به تناسب کشش ظرفیت یادگیری دانش آموزان
وظیفه معلمان است اما فراهم سازی امکانات و وسایل و شرایط مناسب،
وظیفه وزیر آموزش و پرورش . تشکر
نشستن اروپایی ها بر زمین کلاس و افه دارد اما
زمین نشستن معلمان و دانش اموزان یک قرنی ایرانی
از فقر و بدبختی است . نکبت و سیاهی است. تفاوت
از زمین تا آسمان.
انتظار دارید چه چیزی از آن عاید شود؟
انتظار که چه عرض کنم، امید داریم
که مسیر سنگلاخ و ناهموار با هوشیاری و همراهی همکاران، هموار
گردد.
با سلام و احترام
در برنامه زنده و پر بیننده حالا خورشید مورخ 11 آذر ماه 97 خانم فاطمه مهاجرانی رییس سازمان استعدادهای درخشان به دروغ و جسارت فراوان اعلام کرد که دارای 2 مدرک دکترا از دانشگاه های خارج و داخل کشور است. در صورتیکه خانم مهاجرانی دارای مدرک فوق لیسانس مهندسی هستند. البته شاید در یک رشته غیر مرتبط دانشجوی دکتری دانشگاه ازاد باشند.
با توجه به اینکه در سفر به موسکو ایشان با آقای اللهیار هم سفر بودند بعنوان یک همکاراز شما خواهش دارم برای اینکه مسولین محترم وزارتخانه به دروغ و بخصوص جلوی دوربین تلویزیون آن هم در برنامه های پر مخاطب دروغ نگویند در مورد مدرک تحصیلی ایشان جستجو کنید و با بررسی فیلم مورد نظر و ادعای دروغ ایشان حقیقت را برای همه آشکار نمایید. در صورت اثبات دروغ گویی خانم مهاجرانی باید ضمن عذر خواهی از کلیه معلمان استعفا دهد.
با تشکر
اگر خواننده ی یادداشت های بنده هستید با موضوعات و نحوه ی
نگارش ام ، لابد آشنایید. برایم مدرک تحصیلی ایشان یا دیگری
اصلا اهمیت ندارد . هر کس مسول سخنان خودش است ،
حال راست یا دروغ . آنچه برای بنده اهمیت دارد مسولیت
دو چیز است: گقته های حیطه مسولیتش و کرده هایش.
تا حال در کشور ما کسی برای بیسوادی سفید خود و یا پدیده
کرداتیسم پوزش نطلبیده است. آنان حال هر که چنین می کند ،
(به قول شما بدون اثبات و اطمینان نمی توان قضاوت کرد ) به
شعور ملت اهانت می کنند.
زیاد این مسولین را جدی نگیرید . از این که بنده را لایق انجام
کاری می بینید از شما سپاسگزارم اما باور کنید ارزش وقت هدر
دادن را ندارد. بنده در انجام پیشنهاد شما ناتوانم . باز تشکر
سلام
پس عنایت بفرمایید پیم من را به آقایان پور سلیمان یا عبد اللهی برسانید.
ممنوم
یقین هر دو مشاهده نموده اند. واقعا اگر گفته های شما
صد درصد صحیح باشد ، اقدام می نمایند. عزت زیاد.