پی مصلحت مجلس آراستند
نشستند وگفتند و برخاستند
در خبر ها آمده بود:"هیات های اندیشه ورز در وزارت آموزش و پرورش تشکیل می شوند " ( این جا )
آنچه از هیأت اندیشهورز یا اتاق فکر استنباط می شود،هم اندیشی نخبگان و صاحب نظران و منتقدانی است که در عرصه علم و عمل، قدرت برنامهریزی و تجزیه و تحلیل مسائل برخوردار باشند، و با تدبیر و برنامهریزی کنند و پیشرفت و پس رفت امور را رصد و ارزیابی کنند و بر تقویت و تشویق عوامل پیشرفت و ایجاد زمینه ی کارایی، استحکام و برطرف شدن موانع و به حداقل رساندن اشتباهات تأثیرگذار باشند و علاوه بر تولید فکر و اندیشه، راهکار ارائه دهند.
اقدام به ظرفیت سازی و تشکیل هیأت های اندیشه ورز گام خوبی از سوی وزیر محترم آموزش و پرورش است و شرط لازم است و کافی نیست،و اگر قرار است که به گفته ی وزیر محترم :
"آموزش و پرورش ما با یک جهش از مسائل مزمن و قدیمی خود رهایی یابد و اگر قرار است این هیات ها زمینه را برای استفاده از نظرات بیش از یک میلیون نفر از همکاران ما فراهم کند"
محدود نمودن این ظرفیت به حضور نام های تکراری در عرصه ی تشکل های موجود نمی تواند چندان راهگشا باشد و به نظر می رسد که اگر این هیأت های اندیشه ورز به صورت مدنی و از پایین به بالا شکل بگیرد فارغ از محدود نمودن به قشرخاصی و بدون اعمال سلایق و بدون دخالت و مهندسی مسوولین سیستم آموزش و پرورش و صرفا با تسهیل گری ایشان شکل بگیرد، می تواند زمینه ایجاد و شکل گیری فراگیر ترین و شفاف ترین تشکل در حوزه ی تعلیم و تربیت را در سراسر کشور را فراهم نماید .
با توجه به فضای غالب تشکل های موجود که یک حلقه ی بسته و انحصاری در رأس هرم آنها همانند پدرخوانده ها ایفای نقش می کنند و ارتباط و وابستگی و چسبندگی اعضای ارشد تعدادی از این تشکل ها به مناصب دولتی و هرم قدرت، قاعدتا از کوزه ی این هیأت های اندیشه ورز با این مظروف نباید انتظار تراوش فکر و ایده ی تحول گرایی را داشت و هر میزان که اعضای این هیأت های اندیشه ورز منافع شخصی کمتری در حوزه ی آموزش و پرورش داشته باشند قاعدتا می توانند به دور از یار و یار کشی های رایج و سهمیه طلبی ها و غنیمت خواهی ها،دلسوزانه موثر واقع شوند و در غیر این صورت همان داستان تکراری و بده بستان های رایج تداوم خواهد داشت.
قبل از هر اقدامی بهتر بود با دعوت از صاحب نظران و منتقدان، اساسنامه و شیوه نامه ای جهت شکل گیری این هیأت های اندیشه ورز به رشته ی تحریر در آید و در همان اساسنامه با پیش بینی انحراف هایی که به واسطه ی دخالت مسوولین و یا اعضای تشکل ها می توانند در مسیر تحقق اهداف هیأت های اندیشه ورز ایجاد کنند، بندهایی بازدارنده گنجانده می شد و علاوه بر آن زمینه برای مشارکت دغدغه مندان غیرفرهنگی،از جمله اولیاء دانش آموزان ،صاحب نظران سازمان های مردم نهاد در حوزه تعلیم و تربیت و سایر اقشار مرتبط لحاظ می شد و البته شکل گیری این هیأت های اندیشه ورز زمانی می تواند استحکام و دوام و قوام داشته باشد که از پایین ترین بخش ها شکل بگیرد و نه اینکه در بخش ستادی مرکز با حضور تعدادی از افراد همیشه حاضر در همه ی مناسبت های مشابه!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست
وان کس که مرا گفت نکو خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست...
دقیق و مطقن فرمودید
اندیشه و فکر خلاق مثل یه طلای نایاب می مونه و هر کس برای بدست اوردنش تلاشی نمیکنه ،افرادی ک زمان و انرژی صرف میکنند برای رسیدن به بهترینها معمولا از خود وجودی خود میگذرن و تلاش بی وقفه برای هدفشون میکنندو تعدادشون بسیار اندک هست ،انچه بیش از حد مهم هستش ایده های ناب میباشد ک مورد بی لطفی قرار میگیرد،متفکر خلاص سرنخ ها را بهم متصل میکند جناب دکتر هم مثل همیشه اندیشه ها ی ناب دارن باتشکر از مطلب مفیدتون،امیداست روزی به تمام اهداف ارزشمندتون برسید.