جعفر زاده ایمن آبادی نماینده رشت در مجلس چند روز پیش بعد از برکناری وزیر اقتصاد گفت : "با توجه به عملکرد نادرست رئیس دولت و تیم همراهش در یکسال گذشته و حال و هوای فعلی مجلس هر وزیری گذرش به مجلس بیافتد قطعا استیضاحش رای می آورد ؛ توصیه می کنم وزرای محترم ترتیبی اتخاذ کنند تا گذرشان به مجلس نیافتد چون اگر چنین شود آن شود که برای دو تن دیگر شد!"
نمی دانم این سخن تهدید است یا هشدار! حالا از بدشانسی قرعه فال به نام سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش افتاده که در دعوای دولت و مجلس نه سر سیر است و نه ته پیاز . روز چهارشنبه 7 شهریور نامه استیضاح بطحایی اعلام وصول شد و جلسه استیضاح هم قرار است 13 شهریور برگزار شود. آیا پیش بینی نماینده رشت درست از آب در می آید. به تصور من احتمالش کم است مگر اینکه اتفاق جدیدی بیفتد.
برخی از 16 محور مطرح شده در نامه استیضاح ،همان حرفهای تکراری و کلیشه ای است که در استیضاح وزرای قبلی هم دیده می شود. مانند : "عدم اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ،عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان و بیتوجهی به مشکلات رفاهی آنان، کاهش اعتبارات آموزش و پرورش و موضوع عزل و نصب مدیران " چند عنوان جدید هم دیده می شود مانند : "جعل در تاریخ ، ورود دانشگاه فرهنگیان به تبلیغات انتخاباتی مجلس یازدهم ، فساد اخلاقی در مدارس و عدم پذیرش مسئولیت اتفاق شوم منطقه 2 تهران " یکی از عناوین هم عدم اجرای مرحله دوم "نظام رتبه بندی معلمان" است که وزیر می گوید آماده است و همین روزها به مجلس تقدیم می شود. ظاهرا وزیر نرمخو و مهربان آموزش و پرورش نتوانسته همه نمایندگان استیضاح کننده را راضی کند.
مهم ترین مساله نمایندگان، عزل و نصب مدیران آموزش و پرورش در حوزه انتخابیه آنها است. بطحایی طبعی آرام و سازگار دارد . خیلی زود کوتاه می آید و اهل نه گفتن نیست. اما مشکل این است که خواسته های نمایندگان یک استان و نهادهای ذیربط با هم تقاطع دارد و وزیر در تعیین مدیرکل فلان استان گاهی نمی تواند خواسته های متفاوت و گاه متضاد نمایندگان استان ، استانداری ، امام جمعه و برخی نهادهای دیگر را یک کاسه کند.
هر مدیرکلی را انتخاب کند چندتایی ناراضی می شوند. این درد مشترک وزرای آموزش و پرورش در این 20 سال اخیر بوده است . اجرای سند تحول هم چماقی شده برای کوبیدن توی سر هر وزیری . سند بر خلاف متون قانونی، متنی آشفته و آرمانگرایانه است. آشفتگی در سند به حدی است که اگر بطحایی بگوید سند را اجرا کرده و مخالفان او هم بگویند سند را اجرا نکرده است هر دو طرف درست گفته اند.
معلمان از نظر معیشتی بابت سقوط ارزش پول ملی ضربه ای شدید خورده اند که آثار آن به تدریج تا پایان سال نمایان می شود. افزایش حقوق به روش متعارف و مرسوم مثل اجرای طرح رتبه بندی اصلا نمی تواند این ضایعه را جبران کند. ارزش واقعی حقوق معلمان به یک سوم دیماه 96 سقوط کرده است. اما این تازه اول ماجرا است.
مجموعه حاکمیت دنبال اقتصاد مقاومتی و جنگی است. مجلسی ها بهتر از همه از وضع درآمدها و هزینه های دولت خبر دارند. همین مجلس 7-8 ماه پیش بودجه سال 97 آموزش و پرورش را با 12 درصد افزایش حقوق ها تصویب کرده است. نمایندگانی که شعار رفاهی می دهند صداقت ندارند. خلق منابع جدیدمالی افسانه است. برای افزایش بودجه آموزش و پرورش و رفاه معلمان باید از بودجه جاهای دیگر کم و به آموزش و پرورش اضافه کرد. نمایندگان چرا در تصویب بودجه 97 این کار را نکردند؟
فساد اخلاقی در مدارس و جعل تاریخ هم نمک ماجرا برای افزایش تعداد مخالفان است. من وزیر آموزش و پرورش را به دلیل سیاست شاه سلطان حسینی بی کفایت می دانم. اما با دلایل استیضاح و استیضاح کنندگان همراه نیستم و به نظرم هدف این استیضاح خدمت به آموزش و پرورش و احترام به حقوق معلمان نیست. شاید مجلسیان چون دستشان به نوبخت نمی رسد می خواهند بطحایی را زمین بزنند. اما تا وقتی که مهم ترین دغدغه نمایندگان عزل و نصب مدیران این وزارتخانه از بین فامیل و هم طایفه ای خودشان است، استیضاح وزیر آموزش و پرورش عوامفریبانه است.
حقیقتا برای من اعلام وصول استیضاح بطحایی غیر قابل پیش بینی بود. هنوز هم منتظر اتفاقی هستم که جلسه استیضاح برگزار نشود.
تعجب می کنم که نمایندگان به خصوص هسته اصلی مخالف دولت (پایداری ها ) کوپن محدود استیضاح را هزینه برکناری وزیری خنثی و بی تاثیر کنند. حدس من این است که بطحایی ضعیف تر و حرف شنوتری بعد از استیضاح به ساختمان قرنی برمی گردد.
کانال تلگرامی
نظرات بینندگان
تبریک به عبداللهی و سایت حامی دولت روحانی اش