شغل معلمی علاوه بر وجود ماهیت های اثربخشی فراگیر در فرایند توسعه اجتماعی و شکل دهی بر رفتارهای مثبت و سازگارانه همواره به شکل های مختلف با تکیه بر مفاهیم ارزشی عمیق در سخنان مسئولین جمهوری اسلامی ایران در رده های مختلف تجلی یافته است. در نگاهی هر چند گذرا بر سخنان مسئولان در زمان های مختلف می توان نمونه هایی در قالب های زیر در توصیف ارزش و اهمیت شغل معلمی دید:
"نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند."
"معلم، امانت دار نسلی است که تمام مقدّرات یک کشور به آن نسل سپرده می شود".
"معلمى، شغل پیامبران و شغل آدم سازى است."
"سعادت و شقاوت ملت ها از مدرسه هاست."
"پیشرفت هر کشورى و عقب ماندگى هر کشورى به دست معلمین است."
"فرهنگی ها هم، ظل انبیا هستند."
"شما معلمان هستید که فردا را مى سازید."
"نقش معلم و مربى در جامعه ما، نقش تراز اول است."
"مهمترین وظیفه در حکومت اسلامی مراعات مقام شایسته معلمان است، چرا که در این صورت میتوان سرآمد دانش در جهان شد."
"منشا توسعه و پیشرفت کشور معلمان هستند".
در این نوشتار کوتاه قصد بر این نیست که تاکید گردد که فرزندان اکثر مسئولین باید شغل معلمی را انتخاب کنند بلکه توجه به یک واقعیت مبتنی بر ادعای مسئولین در چارچوب حداقلی توجه به تکریم واقعی حرفه معلمی در قالب سوال های زیر است که:
1. با توجه به اینکه همواره مسئولین جمهوری اسلامی درصدد مقایسه شغل معلمی با ماهیت انبیایی پیامبران بوده و هستند؛ پس چرا در بین فرزندان آن ها علاقه ای به عجین شدن با رسالت انبیایی مشاهده نمی شود؟
2. نظر به اینکه مسئولان کشور همواره معلمان را امانت داران نسل ها بخصوص نسل کنونی دانسته اند؛ پس چرا در بین فرزندان آ ن ها، امانتداران خوبی در جهت محافظت از نسل ها پیدا نمی شود؟
3. در بررسی سخنان مسئولان به وفور دیده می شود که سعادت و شقاوت ملت ها به شغل معلمی گره خورده است؛ حال این سوال مطرح می گردد که چرا در بین فرزندان مسئولین ارشد کشوری، مسئولیت پذیری نسبت به خوشبختی و بدبختی ملت از طریق احراز شغل پرورش کاری دیده نمی شود؟
4. در بین مسئولین افراد بیشتری یافت می گردد که در سخنان خود همواره تاکید نموده اند که مهمترین عامل توسعه جامعه، آموزش و پرورش بخصوص معلمان هستند؛ اما در نگاهی به شرایط شغلی فرزندان آن ها می توان پرسید که آیا رد و پایی از گرایش به شغل معلمی در جهت تسریع بر اهداف توسعه کشور توسط دلبندان مسئولین کشوردیده می گردد؟
5. مسئولان کشوری همیشه اذعان داشته اند که نقش معلم در جامعه، نقش تراز اول است؛ اما این سوال همواره بدون پاسخ مانده است که چرا چنین شعاری از طریق تشویق فرزندان خود به انتخاب شغل معلمی عینیت نیافته است؟
6. شواهد عیینی نشان از گسترش بی رویه آسیب های اجتماعی و محیطی در جامعه بوده و نقش آموزش و پرورش نیز در پیشگیری از این آسیب ها بی بدیل می باشد و در این میان این سوال بی پاسخ مانده است که چرا هیج تحرکی توسط مسئولان کشور و فرزندان آن ها در جهت پیشگیری از چنین آسیب هایی از طریق روش های مختلف به خصوص انتخاب شغل معلمی دیده نمی شود؟
واقعیت امر در ارتباط با فرزندان بسیاری از مسئولین کشوری که بر گرفته از شیوه های تربیتی عینی و غیر عینی والدین شان می باشد؛ گرایش به راحت طلبی، مسئولیت گریزی، ضعیف شدن تعلق به وطن و علاقه مند به زندگی در آن سوی مرزها و تمایل به زندگی لاکچری می باشد که تبیین آن بر اساس رویکرد یادگیری اجتماعی تاثیر و پیامدهای منفی برای جامعه داشته و خواهد داشت.
.
.
.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
هدف از نگارش این متن کوتاه توجه به این مساله است که با توجه به تاکیدات مکرر مسئولین در مورد مسائل فرهنگی و ارزشی و نیز تکرار مقدس و انبیایی بودن شغل معلمی توسط آن ها در سخنرانی های متعدد، متاسفانه هیچ اقدام عملی توسط این افراد در تشویق فرزندان خود به این حرفه نشده است و مورد خاصی نیز در این ارتباط مشاهده نمی شود.
متاسفانه توجه به ارزش شغل معلمی توسط مسئولین غالبا در شعارهای آن ها بصورت صوری خلاصه شده تا در تصمیم های عملی
قصد از طرح مساله این بوده است که چرا هیچ اقدام مسئولیت شناسانه ای توسط فرزندان مسئولین نسبت به مسائل آموزشی و پرورشی و یا فرهنگی جامعه دیده نمی شود؟ مگر شعارها و ادعاهای مسئولین در ارتباط با مسایل داخلی و خارجی تاکنون بیشتر از شکل فرهنگی و تربیتی برخوردار نبوده است؟
تناقض در گفتار و عمل سبب وارد شدن آسیب های جدی بر جامعه خواهد بود.
وجود رانت های متعدد سبب مخدوش شدن چهره عدالت در جامعه و تضعیف حقوق افراد شایسته خواهد شد و در شکل گیری و ادامه روند دانشگاه فرهنگیان، وجود همین رانت ها غیر قابل نکار است و متاسفانه همین مسئولین در سخنرانی های خود مدام صحبت از اخلاق و عدالت و انصاف می نمایند.
بنظر می رسد باید علیه ان معاون وزیر که هم روستاییان و فک و فامیلش را به دانشگاه فرهنگیان غالب کرده یک حرکت جدی و انقلابی کرد
منتظر پیشنهادات عملی همکاران دوراندیش و دلسوز
البته فکر نکنم ایشان معلم رسمی باشند گویا از صاحبان مدارس غیر دولتی هستند. البته اگر دوستان اطلاعاتی دارند ذکر فرمایند.
کاخی است برای خودش این مدرسه.
2)باور بفرمایید فرزندان ما نیز اگر حقوق انچنانی داشتن هیچ وقت نه کار دولتی می کردند نه سر کار می رفتند.
3))))))))بسیار مهم کاش کمپین فرزند مسولین با جنس
پسرنیز راه می افتاد که پسرم خدمت سربازی را کجا بوده انوقت معلوم میشد هیچ یک خدمت مممممقققققدددددسسسس سر بازی نرفته اند.
ای کاش در جامعه ما روحیه کار و تلاش ترویج و تشویق می شد تا راحت طلبی و عافیت گزینی
متاسفانه عنصر پاسخگویی در سیستم های مدیریتی ما از حلقه های فراموش شده است.