بارها گفتیم و گفتند و نیز برحسب تکلیف نظر داده می شود ، در هر نظامی وظیفه اصلی مدرسه آموزش و پرورش به گونه توامان در راستای ارزشهای حاکم بر هرکشور است . بدیهی است چنین نقشی در کشورما که هدف تعالی علم و ارزشها را نشانه گرفته است تا زمینه را برای تربیت و تامین نیروهای متخصص و متعهد آماده نماید ضرورت بیشتری داشته و دارد تا نسبت به برنامه ریزی و نیز تمهید راهکارهای سنجیده تری برای اجرای فعالیتهای آموزشی و پرورشی دقت نظر لازم به عمل آید .
تاکنون و بر حسب معمول تلقی برخی این بوده است که در مدرسه ، تکفل آموزش با معلمان و وظایف پرورشی برعهده مربی یا معاون پرورشی است . گرچه هردو در حد توان و بضاعت شان سعی و تلاش داشته اند لکن این تلقی حتی از سوی معلمان و مربیان پرورشی باعث شده که نه تنها آن گونه که باید به اهداف آموزشی و پرورشی مورد نظر برسیم بلکه با موانعی نیز روبه رو بوده ایم ؛ در حالی که اصل احساس مسئولیت مشترک نه تنها در یک سازمان بلکه در هریک از زیر سیستم ها نسبت به همدیگر ضرورت دارد ، در مدارسی بعضا بین معلمان و مربیان یا معاون پرورشی هماهنگی و حتی هم راستایی وجود نداشته است . گویی معلمان را به آموزش خواندن و نوشتن و حساب کردن و حل مسائل و تمرینات مربوط وادار کرده ایم و نقش پرورش و تربیت را از آنان گرفته و به مربی یا مربیان پرورشی واگذار نموده ایم یا گویی نسبت به این مهم نیاندیشیده ایم که مربیان پرورشی درچه زمان یا فرصتی می توانند با دانش آموزان ارتباط پیداکنند ؛ در حالی که دانش آموزان که در لحظه لحظه های هفته با معلمان در ارتباط متقابل هستند و پس از زنگ تعطیل روزانه از مدرسه خارج می شوند و فرصتی فراهم نمی آید تا با نیروهای تربیتی ملاقات داشته باشند .اصل احساس مسئولیت مشترک نه تنها در یک سازمان بلکه در هریک از زیر سیستم ها نسبت به همدیگر ضرورت دارد
این امر بدیهی مکرر گفته شده که وظیفه هر معلم آموزش و پرورش است . هر آموزشی حتی با دقت و حساسیت بدون نگاه پرورشی بی معنی است . معمولا دانش آموزان از معلمان اثر می گیرند و خود را در برابر مربیان پرورشی با شیوه معمول مسئول نمی بینند . در هریک از برنامه های درسی حتی هریک از هدفهای رفتاری ( حتی در دروس ورزش و علوم وریاضی ) حیطه های سه گانه شناختی ، عاطفی و روانی حرکتی مورد توجه قرار گرفته است و معلمان بدون توجه دقیق نسبت به هریک از این حیطه ها نمی توانند وظایف خود را انجام دهند . این بدان معنی نیست که مدرسه به مربی و معاون پرورشی نیاز ندارد .
ما در بیان شرح وظایف مربیان و معاونین پرورشی و اینکه بازوهای بسیار قوی برای معلمان هستند صراحت لازم را به کار نبرده ایم . تاکید نداشته ایم که هر معلم ( معلم هردرسی ) آموزشی و پرورشی است . اگر در اثنای کار با توجه به اختلافات فردی دانش آموزان و رفتارها و حالات خاصی از برخی آنان رو برو شد معاون پرورشی یا مربی پرورشی مناسب ترین فردی است که می تواند مورد مشورت قرار گیرد با دانش آموزان مذاکره نماید ، در صورت لزوم با اولیای دانش آموزان ارتباط پیداکند ، در جلسات انجمن اولیا و مربیان شرکت فعال داشته باشد . در جلسات شورای معلمان مدرسه همگان را یاری دهد وبا آنان همفکری کند و ... بدیهی است چنین ضرورت هایی متضمن آن است که در شرح وظایف مربی و معاون پرورشی مدرسه تعدیل نظر به عمل آید و براساس آن کارگاههای آموزش ضمن خدمت برای آنان به اجرا درآید واز طرفی به برخی از معلمان که تلویحا وظیفه آموزشی را بر تربیتی ترجیح داده و خود را مسئول تربیتی نمی دانند تاکیدات لازم بعمل آید .
مسلما در تعریف تربیت باید زمینه های رشد اخلاقی ، عاطقی ، اجتماعی ، دینی واعتقادی ، نوع دوستی ، میهن دوستی ، خلاقیت و نو آوری ، کار آفرینی , عشق به خودکفایی و ... مورد توجه و تاکید قرار گیرد و تنها در چند فعالیت خلاصه نشود . در این صورت است که هماهنگی ، همر استایی و احساس مسئولیت مشترک بین معلمان ، مربیان ومعاون پرورشی در هر مدرسه ضرورت پیدا می کند و زمینه آموزش و پرورش پویا و فعال فراهم می شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آپ توهّم زده به جای اینکه دو بال پرواز باشد برای بالندگی، دو بیل پر ضرب است برای لهیدگی!