چند سال پیش از من دعوت شد برای گروهی از مشاوران آموزش و پرورش سخنرانی کنم.
از دوستی که مسؤول برنامه بود و برای دعوت به سخنرانی به من تلفن زده بود پرسیدم که مایلند درباره چه موضوعی صحبت کنم و آن دوست پاسخ داد: "راجع به هر موضوعی که خودتان صلاح می دانید، هر چه شما بفرمایید خوب است!" ؛ اتفاقاً سخنرانی من همزمان شد با سالگرد امضای "فرمان مشروطه" و من از این حُسن تصادف استفاده کردم و راجع به این صحبت کردم که نزدیک به یکصد و سه سال از انقلاب مشروطه گذشته است و هنوز بعضی از ما اهمیت مشروطیت را درنیافته ایم.
این که امروز به من بگویید "هر چه شما بفرمایید خوب است" و "راجع به هر موضوعی که خودتان صلاح می دانید صحبت بفرمایید" باعث می شود که شما نتوانید بر عملکرد من نظارت کنید.
در جامعه، هنگامی که به کسی "وکالت" می دهیم که چند پله بالاتر از دیگران بنشیند و با این وکالت، فرصت و قدرت بیشتری به او تفویض می کنیم باید "نظارت" بیشتری نیز بر او اعمال کنیم. دادن چنین "ولایتی" بر من، نشان می دهد که این جمع، نه دارای "طرح و برنامه" است و نه دارای "ارزیابی".
جامعه ای که به کسی قدرت و فرصت این را بدهد که بدون برنامه و نظارت عمل کند هنوز در دوران فتحعلیشاه قاجار به سر می برد و چنین جامعه ای باید منتظر تکرار عهدنامه ترکمانچای باشد؛ به قول حافظ:
هر چند کآزمودم، از وی نبود سودم
مَنْ جَرَّبَ المُجرَّبْ حَلّتْ بِهِ النِّدامَة
کانال دکتر سرگلزایی
نظرات بینندگان
جسارتا شما استاد محترم هم مقصرید. وقتی جمعی
نمی داند چه می خواهد و نمایندۀ بی کفایت این جمع دست راست و چپ خود را نمی تواند تشخیص دهد، شما بزرگوار بایستی به تمامی جمع درس عبرت آموزی می دادید که هرگز فراموش نکنند و ارزش وقت گرانبهای خود را بیشتر درک کنند.
ارتباطی بین موضوع طرح شده از طرف شما با جمع حاضر هم نمی بینم و اگر بخواهیم ادای روشنفکری داشته باشیم باید آن را مقطعی درخشان از تاریخ ایران بدانیم هر چند عمری کوتاه داشته است.
هر کس در نقش خود می تواند در جابجایی ارزش ها و معانی مقصر باشد. تشکر