حذف بند سختی کار از حکم حقوقی کارکنان اداری ، مدیران و معلمان ، یعنی به حداقل رساندن انگیزه شغلی . یعنی به انزوای حرفه ای کشاندن آنان . یعنی جدایی قطره از دریا . یعنی محکومیت گروه شغلی فرهنگیان به تنگدستی مادام العمری.
یکی از دلایل قبول سِمت مدیریت یا گرایش به کار اداری ، توسط برخی تحقق همین بند بود .حق الامتیازی نسبت به سایر پست ها که علیرغم دشواری های حرفه مدیریت ، فردی آن را می پذیرفت. حتی در برخی از مناطق و شهرها ، گاه داوطلبین شغل مدیریت بیش از هشتاد درصد فرهنگیان بود که دلیل آن دقیقا مشخص است ، گرانی و سطح پائین حقوق معلمان. خصوصا در دو سه سال آخر خدمت ، برای افزایش میزان حقوق بازنشستگی خود. البته دلایل دیگری نیز برای پذیرفتن سِمت مدیریت وجود داشت یا دارد چون : دشواری های تدریس و رهایی از آن ، زیر سلطه قرار نگرفتن غیر و داشتن قدرت اجرایی ، جاه طلبی و ایجاد فرصت ترقی و......
به نظر می رسد عنوان این بند به جای سختی کار بهتر است " حق مسئولیت " نامیده شود ، همان مسئولیتی که وقتی تابستان تمام می شود اکثر قریب به اتفاق اولیا خصوصا مادران خانه دار ، از دوباره مدرسه رفتن فرزند خود بسیار شادمانی می کنند. چون نه تنها امروز که هر زمان ، مراقبت و نگه داری از دو تا سه فرزند در سنین متفاوت در خانواده ، کاری بسیار شاق بوده است. حتی امروزی ها در مراقبت از تنها فرزند خود که نظارت و کنترل او به دلیل گستردگی دایره دوستی ها در سایه فضای مجازی و گشت بدون محدویت آنان در همین فضا ، بسیار دشوار و حتی غیرممکن گردیده است ، نیز منتظر اول مهر ماه هستند. اول مهر برای اولیای دانش آموزان یعنی رهایی و آسودگی . فراهم شدن امکان تنفس راحت. چون مسئولیت او را به دستان امن اولیای مدرسه می سپارند و آنان انرژی کودکی و جوانی خود را در مدرسه مصرف کرده در منزل بیشتر خسته اند و میزان ساعات کمتری در منزل هستند.
پس اگر بند " سختی شغل " را " حق مسئولیت "مدیران و معلمان بنامیم ، بیهوده سخن نگفته ایم. برای افزایش حقوق این مشاغل ، در طی سنوات مختلف ، بهانه هایی جهت افزایش انگیزه شغلی ، ایجاد کرده بودند که بند سختی کار یکی از آنهاست . اما امروز در کودتایی بی سر و صدا ، آموزش و پرورش در پی کاهش هزینه های خود است. یعنی ضمن این که نتوانسته است افزایش مورد انتظار فرهنگیان را برای حقوق دریافتی آنان تحقق بخشد ، امروز از سوی مجلس شورای اسلامی یا دیوان محاسبات ، مکلّف گردیده است که تا می تواند هزینه های وزارت آموزش و پرورش را سرشکن نماید که به چند مورد اشاره می نمایم :
1 - حذف مدت تحصیل از سنوات خدمت دانشجویان دانشگاه فرهنگیان .
2 - حذف تعداد معاونت ها و ادارات کل آموزش و پرورش* ( 1 )
3 - حذف بند سختی شغل کارکنان اداری و مدیران که برای معلمان به میزان 30 % است .
4 - حذف یارانه فرهنگیان خصوصا زوجین فرهنگی . همان طرح که نتوانست رؤیای برقراری عدالت یا حذف نابرابری دولت های پیش و فعلی را عملی سازد. * ( 2 )
امروز تمامی درد و رنج فرهنگی جماعت قرار گرفتن در زیر خط فقر است که یقین به تنهایی در آن زیر متحمل مشقت و تنگدستی نیست بلکه با مجموع اهل و عیال ، یعنی جمعیت این قشر را بجای بیش از یک میلیون اطلاق کردن ، بهتر است 5 تا 6 میلیون نفر و شاید بیشتر ، در نظر بگیرید.
برای ما فرق نمی کند بند سختی کار می دهید یا سختی تنفس ، برای ما مهم سقف حقوق است که علیرغم دریافت احکام جدید باز در زیر خط فقریم . هنوز درصد قابل توجهی از همکاران بازنشسته ، زیر دو میلیون تومان دریافتی دارند که کسورات مختلف را اگر در نظر بگیریم ، اوضاع بسیار اسفبار است.
شما مسئولین امروز هر دری را برای کاهش بندهای حقوق فرهنگیان می زنید تا شاید صرفه جویی هایی برای بهانه پرداخت مطالبات به دست آورید ، اما این طرح و سیاست پنهان شما نیز همانند بسیاری از برنامه های ناعادلانه ، منتهی به شکست مفتضحانه ای خواهد شد همان طرح پرداخت نقدی یارانه ها یا سهام عدالت ، یا صندوق ذخیره فرهنگیان که مورد چپاول عده ای نامرد فراری گردید. ما فرهنگیان نیازمند حمایت و پشتیبانی دیوان محاسبات یا دیوان عدالت اداری یا رؤسای سه قوه یا سازمان برنامه و بودجه و حتی بانک مرکزی هستیم . انتظار بر هم زدن تناسب ناکافی احکام موجود ، تصمیمی دور از باور ماست. چگونه می توانید حداقل های حرفه معلمی را نیز از او بستانید بی آن که عدالتی در خصوص او به جا آورید !
اگر به کمی مبلغ کسر شده ، اشاره می نمائید ، عارضم که حقوق یک فرهنگی کم کم می شود زیر دو میلیون تومان . شاید هنوز اهمیت و شگفتی میلیون تومان برای شما مسئولین ، پدیده ای انگشت به دهانی است ، اما فراموش نکنید که الان سقف اختلاس و دزدی و رشوه و حقوق مدیران کلان یا فوتبالیست ها ، یک میلیارد را بالا زده است ! یعنی شما زیاد نگران یک تا سه میلیون تومان ما نباشید ، شگفتی شما برای فاصله نجومی این دو رقم باشد. با حقوق اوایل انقلاب می شد سه تا چهار سکه تمام خرید اما با همان میلیون تومان دهن پر کن امروز ی ، اگر بخواهیم سکه یک گرمی بخریم باید نخوریم و درمان نشویم و.....
آری ، پس از این دیگر نه فردی برای پیوستن به کارکنان ادارات آموزش و پرورش سر و دست می شکند و نه برای مدیر مدرسه شدن ناز می کند و نه برای معلم شدن به این تنها وادی کاریابی دولتی یا شغل ناچاری سری می زند. اگر نسل امروز همانند ما تسلیم عظمت شغل معلمی نگردد و واقعیت فرزند خواندگی این شغل را بپذیرد ، عقل حکم می کند که دیگر سراغ معلمی نیاید. گذشت ایامی که از عشق و سوز و ایثار و قداست و بزرگواری معلمی ، سخن گفته می شد. همه این ارزش ها در برخورد نامهربانانه شما مسئولین پَرپَر شد. ارزش ؟ راستی از کدام ارزش ها می توان امروز در وادی 18 گانه مدارس سخن گفت ؟ ! مدیران و معلمان این 18 نوع مدارس ، هر کدام به نوعی متفاوت نگریسته می شوند. اگر مدارس ما یکسان نیست ، قطع یقین آنان نیز متفاوتند. اگر اتفاقی ناگوار می افتد همگی نشان اتهام و بی کفایتی به سوی آن دراز می کنیم. واقعه دبیرستان معین ، نمونۀ آن . یا اوضاع نابسامان نیروهای حق التدریس و خرید خدمات و آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی و...... از مصداق های دیگر برای 72 ملت بودن ما !
ما دیگر از دلخوشی برای شنیدن صدای اعتراض تنها یک نمایندۀ مجلس نیز خسته ایم. وقتی توفیقی حاصل نمی شود یا برانگیزندۀ سایر نمایندگان جهت حمایت از فرهنگیان نیست ، این دلخوشی ، حرکتی ریاکارانه است.
جناب آقای دکتر عارف ، هر چند شما هم در وزارت آموزش عالی همسنگر آقای دکتر زاهدی بوده اید و ستاره این دو وزارتخانه هرگز با یکدیگر آشتی نکرده است، اما حداقل شما یک جرقه به این کاهش های حقوق فرهنگیان به هر بهانه ای بزنید تا شاید شمعی در مجلس برای خاطر ما روشن شود. شاید آری فقط شاید .
---------------------------------------------------------------------------
( 1 ) خبرگزاری مهر - کد خبر 4265877 - 19 / 01 / 1397
*طبق اعلام وزیر آموزش و پرورش تعداد معاونت ها و ادارات کل آموزش و پرورش کاهش می یابد و به نظر می رسد معاونت تربیت بدنی و سلامت گزینه احتمالی اولین تغییر سال ۹۷ خواهد بود. وزارت آموزش و پرورش در حال حاضر ۶ معاونت دارد: معاونت آموزش ابتدایی ، معاونت آموزش متوسطه، معاونت پرورشی و فرهنگی، معاونت تربیت بدنی و سلامت، معاونت حقوقی و امور مجلس، معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی. که در ذیل معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی ۳ اداره کل امور اداری و تشکیلات، تعاون و پشتیبانی و مالی و ذی حسابی فعالیت می کند و یک دفتر برنامه بودجه. ذیل معاونت پرورشی نیز اداره کل امور تربیتی و مشاوره و امور قرآنی و عترت و نماز فعال است و یک دفتر فرهنگی و هنری نیز وجود دارد. باقی معاونت ها زیر مجموعه هایشان دفاتری است شامل دفتر پیش دبستانی و دبستان و عشایر در زیر مجموعه معاونت آموزش ابتدایی ، دفاتر متوسطه اول و متوسطه دوم و فنی و حرفه ای و کاردانش زیر مجموعه معاونت آموزش متوسطه و دفاتر تربیت بدنی و سلامت و آسیب های اجتماعی زیر مجموعه معاونت تربیت بدنی و سلامت. معاونت حقوقی و امور مجلس نیز سه دفتر در زیر مجموعه خود دارد.
( 2 ) جام نیوز - کد خبر 781241 - 20 / 01 / 1397
*به گزارش سرویس اقتصادی جام نیـوز، اعلام رسيدن ضريب جينی به ٣٧٤/٠ از عددی كه در سال ١٣٩٢ به ٣٦٥٠/٠ رسيده بود و روند رو به افزايش اين شاخص به ما می یگويد كه ديگر پرداخت يارانه قدرتی برای عادلانهتر كردن توزيع درآمدها ندارد.
يك توضيح: ضريب جينی شاخصی بين صفر و يك است كه هرچه به طرف صفر ميل كند به مفهوم آن است كه توزيع درآمدها بين اقشار و گروههای درآمدی جامعه عادلانهتر است و هر چه به يك نزديكتر شود از ناعادلانهتر شدن توزيع پول بين مردم حكايت دارد.
با افزايشی شدن روند ضريب جينی ، مهمترين مانور تبليغاتی دولت قبل روی دستاوردهای هدفمندی يارانهها نيز ديگر جایی برای عنوان شدن ندارد. از همان ابتدا نيز تحليلگران بر مقطعی بودن اين پيامد تاكيد می كردند.
طبيعی است وقتی بخشی از درآمدهای كشور تبديل به ريال شده و به حساب مردم واريز می شود؛ روی نحوه توزيع درآمدها در كشور می تواند اثربخش باشد اما اين اثربخشی با گذشت سال و كاهش اثرگذاری يارانه در بودجه خانوار ، كاهش می يابد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
....
مطلب در خصوص حذف حقوق تابستان فرهنگیان بود.
کی وقت عمل می رسد؟
کی قرار است متحد و یک صف در اعتراض به نابرابری حقوقی تحصن کنیم. کلاسها را خالی بگذاریم؟
تا کی قربانی مصلحت سنجی ها و مصلحت اندیشی ها باشیم...
صدای قلم به گوش نا اهل هرگز نمی رسد..
نااهل را صدای فریاد و اعتراض و تحصن شاید از خواب بیدار کند.
تکذيب استفتاء درباره حقوق تابستان معلمان
يك عضو دفتر آيتالله مکارم شيرازي به علاوه عدم پرداخت حقوق معلمان يا پرداخت با تأخير را داراي مشکل شرعي دانست و گفت: دولت و مسئولان بهتر است در اسرع وقت با ايشان تسويه حساب نمايند.
تابناک: روابط عمومي وزارت آموزشوپرورش و نيز دفاتر شماري از مراجع تقليد شايعه استفتاء در زمينه حرمت پرداخت حقوق تابستاني معلمان را تکذيب کردند.
در روزهاي اخير شايعهاي در ميان معلمان مطرح شده بود که بر اساس آن مقامات اين وزارتخانه استفتائاتي انجام داده و فتوايي مبني بر حرمت حقوقي که بابت سه ماه تعطيلي تابستاني به معلمان پرداخت ميشود، دريافت کردهاند.
ادامه دارد
خبرنگار «تابناک» در اين باره تماسهايي را با دفاتر آيات سيستاني، خامنهاي، مکارم شيرازي و صانعي برقرار کرد که همگي ضمن ابراز بياطلاعي درباره انجام اين استفتاء، چنين حکمي را مردود و به دور از عدالت و انصاف برشمردند.
يك عضو دفتر آيتالله مکارم شيرازي به علاوه عدم پرداخت حقوق معلمان يا پرداخت با تأخير را داراي مشکل شرعي دانست و گفت: دولت و مسئولان بهتر است در اسرع وقت با ايشان تسويه حساب نمايند.
پاسخگوي دفتر آيتالله خامنهاي نيز رويه کنوني را کاملا شرعي و قانوني دانست.
دفتر آيتالله صانعي هم تأکيد کرد، از آنجا که اين افراد از سوي دولت استخدام شدهاند، پرداخت حقوق آنان در تابستان هم با دولت است.
روابط عمومي وزارت آموزشوپرورش نيز اين مطلب را شايعه و دروغي بيش ندانست و از آماده شدن قريبالوقوع تکذيبيه رسمي در اين زمينه خبر داد. با اين حال، تا پايان وقت اداري امروز از ارسال اين تکذيبيه کتبي خودداري کرده است.
با توجه به این که از ویژگی های نظام سیاسی آن است که ابتدا شایعه پراکنی می کند و خبر را پخش و بعد که تب اعتراض و جنب و جوش خوابید اقدام به عملی کردن آن شایعه می نماید، هیچ بعید نیست.
بارها ابتدا قیمت بلیط اتوبوس شهری یا نان یا بنزین و.... را اول شایعه پراکنی توسط خود دولت انجام شده و سپس واقعیت یافته است. از لحاظ جامعه شناسی ارتباطات سرد شدن خبر می گویند ( البته از خود نوشتم ) یعنی خبر داغی خود را برای واکنش های سریع یا اعتراضی از دست داده است. پس منتظر بنشینیم. این هم صرفه جویی دیگر.
بهتر نیست اعلام کنند اصلا مدرسه لازم نیست و هر کس در منزل خود درس بخواند و باسواد شود. خلاص از هر نوع هزینه ای .
منبع همان
بسم ا... ما حرفش را زدیم شما پیشرو و
رهبر معلمان شاغل و بازنشسته باشید.
بنده نشناخته قبولتان دارم .بفرمائید برای
هدایت ما برنامه ریزی نمائید. تعداد معلمان نفر 1700000
ای کاش یک وزیر با دل و جرات و دلسوز داشتیم ...
دقیقا ماموریت جناب آقای بطحایی با پنبه سر بریدن
است. آرام آرام ترسم شیر بی یال و دم ما ، سر و تن
خویش از دست بدهد. هوشیار و هنراه یکدیگر باشیم.
حذف حق عایله مندی معلمین مجرد را نیز به
کاهش هزینه ها اضافه کنید که بجای عوض
نمودن نام آن به حق رفاه ، از ریشه خشکاندند.
اشتباه برای نامگذاری این حق دامن خود وزارتخانه
است نه معلمین مجرد.
وزیر آموزش و پرورش در خصوص حذف حق عائله مندی فرهنگیان زن مجرد، گفت: ۳ سال مقاومت کردیم اما از سوی مراجع نظارتی خطاب قرار گرفتیم که اگر انجام ندهید پیگیری قضایی می شود.
وی در خصوص رتبه بندی فرهنگیان بیان داشت: مقدمات رتبه بندی انجام شده است و در صورت تأمین بودجه، از مهر ماه اجرا می شود.
انفجار چاره کار فرهنگی جماعت نیست.
ما فقط بستری مساعد و مناسب آموزشی
بدون دغدعه مالی می خواهیم تا با تمامی
وجود بسوزیم و روشنایی بخشیم. اما با
این اوصاف دریغ از........
ضریب جینی سال 92 : 0/3650
صحیح است. ( در پاورقی منبع 2 آورده شده است.)
. از طرف دیگر انقدر نرخ بیکاری در میان تحصیل کرده ها زیاد شده که خیلی ها حاضرند با نصف حقوق معلمان بیایند تدریس کنند. مطمئن باشید بچه های بالا فکر همه چیز را کرده اند
همکار محترم ، متأسفانه ما معلمین به دلیل وجود همین واقعیت ها ، خیلی از امتیازات لازم را از دست می دهیم.
راضی بودن ما به حداقل ها ، روی آوردن ناچاری هزاران جوان به این شغل که از قدیم ارزش کار دولتی را با خود به دوش می کشد.
یعنی تحقق معنای ضرب المثل :
به مرگ بگیر تا به تب راضی شود. یعنی سختگیری مصلحتی ، کسی که برای قبولاندن شرط دلخواه خود شرایط را خیلی سخت و سنگین می گیرد تا بالاخره طرف مقابل به کمتر از آن که در واقع همان خواسته مد نظر است راضی شود. درد بزرگ ما معلمان همین است.
همکار محترم ، حساب کامیون داران به دلیل حمل مواد غذایی ، ابزار و آلات صنعتی و کشاورزی ، مواد حامل سوخت و..... از ما معلمان جداست . آنان امنیت اقتصادی و غذایی هر کشوری را برعهده دارند ، لذا اگر مسئولین کوتاه آمده و به خواسته های آنان پاسخ مثبت داده اند برای این مهم بوده است . اما آنان نیک می دانند که هیچ معلمی جرأت ترک کلاس برای اعتراض را ندارد و گرنه به سادگی اخراج می گردد و شغل و درآمد خود را از دست می دهد. در ضمن پیدا کردن رانندۀ جایگزین بدین سادگی نیست ، اما پیدا کردن معلم جایگزین آسان است فقط کافی است تا سری به کوی و برزن زنند. لذا ما حساسیت استراتژیک برای آنان را نداریم.
در اعتراضات اخیر علیرغم اصل 27 قانون اساسی اوضاع همکاران را همگی مشاهده نمودیم . مظلومیت ما عامل محرومیت ماست.
همکار شهروند ،
بنده 14 سالگی انقلاب را تجربه کردم ، بعد با جنگ دانشگاه رفته ام و بارها با اعلام وضعیت قرمز زیرزمین دانشگاه تبریز در تاریکی رفته ام ، در دوره دبیرستان عرض سه ماه درس خوانده و امتحان داده ام ، لذا دل خوشی از این ماجراها ندارم. لزومی به لشکر کشی نیست ، بالاخره در این مملکت یکی باید شعورش برسد که حساب چیست کتاب چیست ؟
در ادعا ، شغل ما انبیایی است ما چرا باید از وجود و حیثیت شغلی خود هزینه کنیم ؟ !!!! من نمی توانم این انتظار همکاران را بفهم !!!
من و شما معلم این مملکت هستیم وظیفه ما تولید دانش و نشر آن است نه بزن و بشکن و خون و خونریزی .
بالاخره مسئولین ما باید به درست و منطقی اندیشیدن گسیل شوند. باید بفهمند که معامله آنان با معلم جامعه ، بدآموزی های بسیاری برای کودکان و نوجوانان کشور دارد. فقط معلمان امروز را نبینند و به معلمان فردا که در این وانفسا چگونه معلمی خواهند شد نیز بیندیشند. ما در جایگاه حقیقی معنوی و مادی خود نیستیم. کارکرد فردی معلم برای 20 -30 دانش آموز شاید کافی باشد اما برای یک جامعه 80 میلیون نفری توانش نیست.
حساب رانندگان از معلمان جدا نیست اگر معلمان اتحاد داشته باشند وهمگی در کلاس ها حضور پیدا نکنند مطمئن باشید حرکت آن ها تاثیرگذار خواهد بود اگر فقط یک رانند یا رانندگان یک شهر اعتصاب کرده بودند مطمئنا نتیجه نمی گرفتند متاسفانه جامعه ی معلمان وحدت ندارند وحتی به هم خیانت می کنند عاقبت این کارها باعث کم شدن حقوق وسقوط بیشتر به زیر خط فقراست
امسال من پذیرش مدیریت یک مدرسه ومعاونت مدرسه ی دیگر را منوط به پذیرش شرایط مطرح شده ام توسط مسئولان منطقه کردم که مسئولان نپذیرفتند دونفر از همکاران وقتی متوجه شدند بنده مدیریت ومعاونت را نپذیرفتم به اداره مراجعه کرذند واین مسئولیت ها را باشرایط حقیرانه پذیرفتند با این وجو دامکان صعود وجود ندارد
رانندگان اتحادیه دارند و توانایی هماهنگی .
ما چی داریم ؟
ماهم تشکل هایی داریم که متاسفانه به همان دلایلی که گفتم کارآیی لازم را ندارند البته دلیل هماهنگی رانندگان غیرت آن هاست نه اتحادیه آن ها
جناب آقای شهاب ،
تشکل های ما انتخاب می شوند و بعد غیب السموات
و الارض می گردند. در این یک سال همکاری ام با
صدای معلم از آنان چیزی ندیدم بجز دو نامه گلایه آمیز.
انتخاب شوندگان باید پیشرو و تاثیرگذار باشند. پیشنهاد
دادم صدای معلم ، تشکل صنفی فرهنگیان گردد ، ندایی
نرسید. ما برای انجام امور بجای همت ، اشاره انگشت
داریم و هنوز می گوییم سایه بیا این طرف .
تشکل های کامیونداران به حدی سیستماتیک و دژ استوار است که جهانیان نیز از آنها حمایت کرده اند:
فدراسیون جهانی حمل و نقل که نماینده بیش از ۱۹ میلیون کارگر صنعت حمل و نقل از ۱۴۰ کشور جهان است، از اعتصاب کامیون داران ایران حمایت کرد.
اتحادیه بینالمللی رانندگان کامیونهای باری آمریکای شمالی از کامیون داران اعتصابی ایران حمایت کرد. این اتحادیه که نماینده یک میلیون و ۴۰۰ هزار راننده کامیونهای باربری در ایالات متحده و کانادا است با ارسال نامهای خطاب به دفتر حفاظت منافع ایران در آمریکا، نوشتهاست که با برادران و خواهران اعتصابی خود در ایران ابراز همبستگی میکند.
گروهی از رانندگان ایالت ویرجینیا در آمریکا از اعتصاب کامیون داران و رانندگان در ایران حمایت کردند.
اما از درد ما تصور می کنم خارج از ایران اطلاعی نیست تا حمایتی هم صورت گیرد.
چرا ؟ همان نبودن تشکل در خور.
خانم امامی
انتقاد شما به کارکرد تشکل ها وارد است .
تشکل ها عموما برنامه ای برای فعالیت و حتی ارتقای خودشان ندارند و دچار روزمرگی شده اند .
اما این که صدای معلم کارکرد بک تشکل صنفی را پیدا کند با ماهیت و کارکرد رسانه مطابقت ندارد .
ما اگر این کارکرد را بپذیریم اولا سطح بحث ها و موضوعات فقط در حد " صنف " باقی می ماند .
دوم این که باید دائما از خودمان تعریف کنیم ومجالی برای نقادی کارشناسی و نهادینه کردن فرهنگ گفت و گو نمی ماند .
نگاه کنید به وضعیت کانون های صنفی معلمان ...
پایدار باشید .
از پاسخ صدای معلم سپاسگزارم. یک نشد داریم یک نشد نشد . حُسن صدای معلم همه گیر بودن آن است. اگر صدای معلم تشکل معلمان گردد بار مسئولیت آن بیشتر و تعهدش سنگین تر می شود نه این که به انزوای کانون های صنفی بپیوندد. بالاخره گاه باید خلاف شرایط فعلی یا عادی یا مسیر آب حرکت کرد تا اتفاقی بیفتد. اگر اتفاق خوشایندی نمی افتد نشانه آن است که مسیر اشتباه است.
اگر بپذیریم که صدای معلم ، صدای معلم شده است ناشی از اتخاذ همین سیاست و خط مشی بوده است .
قصد تعریف و خودستایی ندارم .
اما حقیر 20 سال در همین تشکل ها فعالیت کرده است و سپس از آن خارج شده است .
البته سعی کرده ام تعامل را با آن ها حفظ کنم اما مخلوط نشده ام .
اگر قرار بود این مشی را در صدای معلم پیاده کنم همان جا می ماندم ....
پایدار باشید .
ممنون . هر جا رویم بن بست است.
حرف شما متین می نشینیم دست روی دست می گذاریم دعا می کنیم انشاا... همه چیز درست می شود من پدر واقوامی کامیون دار دارم از هر کدام آن ها پرسیدم از سندیکا یاا تحادیه خود ناراضی بودند ومی گفتند اتحادیه مارا دعوت به آرامش می کرد نه اعتصاب
اگر نومید بودم نمی نوشتم. یا دست روی دست نمی گذاشتم. پس حداقل حداقل بنده به رسالت شغلی خود با همفکری چون شماهایی با نوشتن عمل می کنم. مابقی چی ؟ !!
آقای شهاب به خاطر دارید در نوشتۀ " زنگ کلاس زده شد معلمم کجایی " چقدر مذمت شدم . حق داشتند یا خیر ، بماند. شما هم بودید . اما اگر روحی تسلیم پذیر داشتم ، عقب نشینی می کردم.
پس اگر مانده ام نشان می دهد که دست روی دست نگذاشته ام. تا حال کدامیک از ما معلمان ، در شهر و دیار خود به دیدار نمایندۀ مجلس خود رفته است و تا حصول نتیجه سِماجت به خرج داده است. همه چیز اعتراض و تحصن نیست. راه های دیگری را هم می توان امتحان کرد. یکی نوشتن و دیگری به دیدار نمایندگان رفتن تا اثرگذاری واقعی. اگر همه با هم از چپ و راست فشار فرهنگی بیاوریم حق دانش آموز هم پایمال نمی گردد. با عنوان چرا از اعتراض هایمان نتیجه نمی گیریم در حال نوشتن مطلبی دیگر هستم که شاید مکمل همین متن باشد.
شاید محافظه کاری بنده مربوط به سنم مربوط باشد. چون تناسب مستقیمی بین این دو وجود دارد. اما علیرغم نوشته هایم و تِم بیدار باش آنها ، در کل معتقدم که من معلم در جایگاه واقعی خود باید قرار بگیرم . و کسی حق ندارد آن را از من مضایقه کند. این باور بنده هست. آنانی که در ارائه این حق قصور ورزیده اند ، معترض گردند ، بکوبند ، تخریب کنند و........ تا نتیجه لازم بدست آید.
بلی جناب شهاب خان :
تشکل های ما حتی جرأت یا قابلیت تبریک گفتن به زندانی معلم آزاد شده را هم ندارند. چگونه باید به آنها دل ببندیم ؟
نمی دانم به خاطر دارید یا خیر ؟ دانش آموزان ما اواخر اسفند می گفتند : بچه ها از فردا کسی نیاید اما اولین کسی که تا روز آخر مدرسه می آمد همان گویندۀ این کلام بود!!!
ما چگونه به یکدیگر اعتماد ورزیم ...... بقیه را در متن دوم لطفا بخوانید. سپاس.
جالب اینجاست که خود رئيس دیوان محاسبات از افشا فیش حقوقش خودداری کرده.و حتی کارمندان دیوان محاسبات هم به همین شکل.ولی چقدر راحت و عین آب خوردن دست به فیش من معلم میزنه.واقعا شرم نمیکنند؟ خنده داره که این کارشون رو قانونی میدانند.ولی حقوق نجومی خودشون قانونیه.
ماشالله وزیر ما هم میگه من نمیتونم کاری بکنم.اگر نمیتونی برای چی موندی؟برو تا یکی دیگه بیاد.هر چند یکی دیگه هم مثل همين....
همکار محترم ، کار اصلی را خود وزیر انجام می دهند. یقین داشته باشید بندبند معلم در پیش روی ایشان آماده مثله شدن هست تا مبالغی جهت صرفه جویی قطع و سپس اقدام به پرداخت پاداش همکاران بازنشسته سال 96 و مطالبات همکاران نمایند. 5 مورد کسور را بنده نوشتم شاید موارد دیگر هم هست یا منتظر باشیم و ببینیم این بار چه چیز را قطع خواهند کرد.
جناب این کسورات برای پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان سال 96 و مطالبات 10 ساله همکاران است. در اصطلاح به آن می گویند صرفه جویی !!!!
در سال تحصیلی 98-97 در نظام مدیریتی ، نظام آموزشی و پرورشی مدارس ، معیشت معلمان ، بودجه وزارتخانه و توجه مجموعه نظام به آموزش و پرورش چه اتفاقی می افتد؟
یک هفته نیست که گذاشته شده هم تعداد پاسخ دهنده را نگاه کنید هم درصد گزینه ها را !!!!!!
فرد مسئول اگر وجدان شغلی داشته باشد ،فاکتوری برای تأمل هست !!!!!
کد خبری 21422 را در 17 تیر امسال مطالعه نمائید که رئیس دیوان عدالت اداری از افزایش 61 درصدی پرونده های آموزش و پرورش در آن دیوان خبر داده اند. به خاطر دارم دهه 80 ، کمترین میزان شکایت به این دیوان مربوط به آموزش و پرورش بود.
همکار محترم شاید با نام ناشناس به راحتی بتوان به
چنین هدفی دست یافت.
معلمان نباید از کاهش حقوق و اجرای عدالت گله مند باشند...
طعنه حکیمانه ای بود.
لطفا اطلاعات بیشتری مرقوم فرمائید. متوجه نشدم.
پایدار باشید.
سنخنان شما متین
ولی خیلی به انجام این کار امیدوار مباش معلمی که مبلغ اضافه کارش بسیارکم می شود با تاخیربسیارپرداخت می شودباز برای قبول آن سراز پا نمی شناسد هیچ وقت چنین کاری نخواهدکرد
سرانجام مان این نبود.
مفت مراقب امتحانات نهایی و کنکور واایستادیم.
مفت شبانه روز پای صندوق ها واایستادیم.
مفت اوراق نهایی تصحیح کردیم.
مفت اضافه تدریس گفتیم.
و ........
اسم همه اش پاسخ گفتن به نیازهای بیشمارمان بود.
برای همین هر سنگی به سوی ما مزه انداختنی
دارد. برای همین دیوار کوتاه همه وزارتخانه هاییم.
همه وزرای ما بیشتر از ما مقصرند.
همه نمایندگان مجلس هر دوره بیشتر از ما مقصرند.
مقام رهبری هم به مساله ورود نمی کنند.
فقط اعتراض و تحصن نیست ، اشکالات زیادی برای
مسیر ما وارد است که همگی طی 57 سال بر روی
هم انباشته شده است. از اول انقلاب تا حال اوضاع ما
رو بهبود نرفت که وخیم تر هم گردید.
امروز آموزش و پرورش کشورمان یک دمل چرکین است .
با بخش اول سخنان شما موافقم وسخن من هم همین بود ه وهست اکثر معلمان انسان های محافظه کاری هستند ودوست دارند بدون هزینه به همه چیز برسند ودیگران برای آن ها کاری انجام بدهند وخودشان هیچ حرکتی نکنند اگرحرکت هایی هم صورت گرفته توسط عده ای قلیل از معلمان شجاع کشورمان بوده که به علت کم تعداد بودن نتیجه نداده است نمایندگان ودیگر مسئولان مقصر هستند ولی مقصر اصلی خودمان هستیم هرانسانی بایدعزت نفس داشته باشد برای خودش ارزش قائل باشد تا ازدیگران ارزش ببیند وقتی یک نفر دست از سر پولی ناچیزبرنمی داردوبرای به دست آوردن آن التماس هم می کند تکلیفش مشخص است همه از اوسوء استفاده می کنند
ضمن همه این کسورات اقدام جالب تر اینکه درصد قابل توجهی از این اقزایش کم را در بندی بنام سایر جمع کردند که هیچ تاثیری در اضافه کار وپاداش بازنشستگان هم نداشته باشه
واقعااخر نامردی این حکم حقوق در اصل۶درصداضافه!!!!شده
تمامی ترفندهای اضافه و کاهش فقط در جهت صرفه جویی مالی است. یعنی مثل این که کل بودجه آموزش و پرورش 10 است به وزیر گفته اند با چهار عمل اصلی اعداد را چنان ترکیب کن که نتیجه 10 شود و لاغیر. و متأسفانه وزیر هم پذیرفته است. لذا هر نوع جابجایی فقط همان نتیجه 10 را خواهد داشت.
دیگری را تنها خواهند گذاشت. ما ملتی عافیت طلب
هستیم. فقط در نالیدن و نق زدن تفاهم داریم اما در
عمل کردن و پیشرو بودن ، مرگ برای همسایه خوب
است. نوشتن یعنی تنویر افکار . بلی یک راه ابراز
وجود هست اما برای ما شدن لازم است.
پس نتیجه می گیریم مشکل اصلی خودمان هستیم
و نگرش و کارکرد خود است نه چیز دیگر.
تأمین مالی دیگر برای پرداخت مطالبات و پاداش.
این بار در آذربایجانشرقی در شهر و استان شما
چه خبر ؟
طبق فرمایش شما اگر از صحنه روزگار معلم را حذف
کنند ، خدمت ارزشمندتری انجام خواهند داد !!!
اگر معلمید برای دلسوزی تان سپاس. اگر نیستید
برای همراهی تان سپاس.
اولا از همکاران محترم تقاضا دارم به تفتیش
رای یکدیگر نپردازند. رای یک حق سیاسی
برای هر فرد است که مواخذه حق هیچکس
نیست.
ثانیا وزیر در حال آماده کردن بودجه پرداخت پاداش
و مطالبات همکاران است. رتبه بندی هم درد
دیگری است.
ثالثا برای اصلاح نظام آموزشی من و شما هم باید
تغییر کنیم و گرنه حسن ، حسین ، علی یا.....
بسیار خواهند آمد و خواهند رفت اما همه چیز
در جای خود باقی ماند اگر نگرش ها تغییر نکند.تشکر
فرق بین انسانها بسیار بسیار زیاد است.
انشاا.... ما جزو خوبان هستیم .
گاه من و شما در لاشخور بودن فردی
مقصریم. گاه افراد ناخواسته لاشخور
می گردند. زالو صفت و کفتار برای
انسان از بدترین صفات است، معلوم
است شما خیلی عصبانی هستید.
بیایید با ترویج آگاهی مانع بدان گردیم.
انسانهای آگاه نوعدوستند. تشکر
برایتان آرزوی موفقیت در آزمون پیش رو دارم ،
امیدوارم آگاهی من و شما مانع هر نوع ظلم به
معلمان امروز و فردا گردد. فقط امیدوارم اگر دو
سال دیگر کسی از بین فرهنگیان وارد مجلس شد
به سرنوشت آقای علی مطهری مبتلا نشود.
پایان شب سیه سفید (سپید) است.
فعلا به امتحان خود بیندیشید. با آرزوی
توفیق در مسیر طولانی پیش رو.
از ماموریت ها به ویژه با خانواده به سایر کشورها پرهیز کند و سایرین را نیز منع کند تجربه آموزی بس است
از برگزاری همایش های بی بازده و هزینه زا که اکثرا مدیران مناطق با خانواده تشریف می برند جلوگیری کند
توزیع کارت هدیه و سبد کالا را به مناسبتهای مختلف در ادارات ممنوع اعلام کند
نظارت دقیقی بر بودجه ارسالی به ادارات داشته باشد و از سندسازی و هدر رفت بودجه جلوگیری کند
در این شرایط سخت اجرای بسیاری طرحها و مسابقات باید متوقف شود
ابلاغ صوری ها و مامورین به سایر سازمانها را به چرخه آموزش و پرورش بازگرداند
چرا من معلم باید با حقوق ناچیزم تاوان حفظ پست جناب بطحایی را بپردازم خانم امامی عزیز لطفا نگویید که بطحایی مجبور شده، ایشان مجبور نیستند مسئولیت و بار گناه ظلم به این همه معلم را به دوش بکشد می تواند استعفا دهد
همکار محترم ، بنده فقط عرض کردم شرایط فعلی حاصل یک دهه کوتاهی تمامی وزراست منتهی در زمان آقای بطحائی، ما همۀ موارد را در یک فلش بک ، در کنار هم متوجه می شویم. همه وزرا مقصرند چه دیروزی ها و چه امروزی. بزرگ ترین جرم آنان ندیدن معلم بوده است.
بلی ،برای صرفه جویی فقط اضافه کارهای حضرات به بهانه های گوناگون حذف گردد ، کلی صرفه جویی خواهد شد.
یا هزینه پذیرایی سمینارها و کنفرانس ها و گردهمایی هایی که همگی از محتوای آنها مطلعیم . یا هزینه بَنرها و تبلیغات و مکان این جلسات. یا ماشین های اداری خصوصا برای مدیران ارشد با راننده و مدل آخر.
امروز آقای بطحائی هم مقصرند چون هیچگاه در مجلس جانب معلم را نگرفته اند. ممنونم.
این یک دهه اوضاع اسفبارتر گردیده است.
حق عائله مندی فرهنگیان مجرد را افراد
ذی نفع می توانند مطالعه نمایند.
در این جامعه از بین این مسئول و وزیر و وکیل و...... باید تعدادی بفهمند که نیاز حقیقی جامعه چیست و بدان بها دهند. و گر نه صِرف کنار زدن ظلم و ظالم ، چه تضمینی به تکرار همین ماجرای محرومیت ،نمی دهد؟ کلی هزینه کنیم و آخرش هیچ . نمی ارزد. باید نگرش جامعه به معلم ، داش ، آموزش و.... تغییر کند ما به تحول فرهنگی نیاز داریم نه جدال با ظلم و ظالم. ما ایرانی ها بجای تمسّک به زور و فحش و ناسزا ، بهتر است در اصلاح دید جامعه از همان کلاس درس کمک کنیم. باید از جایی آغاز کرد. باید رفتار درست را تعمیم داد تا فرهنگ نو شود.