مقوله مشاركت بخش هاي غير دولتي در توسعه آموزش و پرورش به صورت موزون و منطقي و در راستاي سياست ها، اهداف و برنامه هاي آموزشي در شرايط امروزي از جمله ضروريات بوده و كشورهاي مختلف نيز در جهت توجه به اين امر مهم به تدوين سياستگذاري ها، برنامه ريزي ها و مكانيزم هاي نظارتي كيفي و جامع متوسل جسته اند. مساله توسعه بخش هاي غيردولتي شايد در هيچ دستگاهي به اندازه آموزش و پرورش مهم و خطير و حتي آسيب پذير نباشد؛ چرا كه با نفوذ افراد غيرآموزشي و پرورشي و نيز هجوم انگيزهاي مالي و سودآوري ممكن است اهداف اصلي تعليم و تربيت كمرنگ شده و به حاشيه رانده شوند.
بايد براي مسئولين آموزش و پرورش استان اين سوال را مطرح كرد كه آيا انگيزه هاي جاه طلبانه و دوام بر نشستن در مسند مسئوليت ها، توجيه مناسب و مسئوليت شناسانه اي جهت وارد كردن چنين زيان هايي بر نهاد آموزش و پرورش در زمينه هاي مختلف است در بحث خصوصيات افراد متولي مديريت و نگهداري مراكز آموزشي و پرورشي مانند مدارس(چه به عنوان موسس و يا به عنوان مدير)، داشتن ويژگي هايي چون رهبري آموزشي و روحيه پرورشكاري مانند داشتن ذهنيت فلسفي نسبت به تعليم و تربيت، دريافت ذهني و عملي از اصول تعليم و تربيت،اشراف مفهومي و رفتاري بر گزاره هاي آموزش و پرورش، برخورداري از هنر مربيگري، داشتن مهارت هاي ارزشيابي و سنجشگري از عملكردها و مواردي از اين قبيل از ضروريات اوليه است.
مساله توجه به ويژگي ها و صلاحيت هاي افراد مداخله گر در تعليم و تربيت آموزشگاهي مانند موسسان، مديران، مربيان و معلمان قبل از هر چيزي برگرفته از ذات تعليم و تربيت بوده و اهميت اين نكته به صورت ظريف و دقيق از مناظره سقراط با ملتوس در جريان محاكمه اش متجلي مي شود؛ زماني كه سقراط حكيم در برابر ديدگان مردم و هيات داوري در برابر ادعانامه دادگاه هلياست آتن مبني بر اغفال جوانان و مردم از ملتوس بر اساس فن و هنر ديالكتيكش مي پرسد كه .... آيا به نظر تو همگان مي توانند اسب را خوب تربيت كنند؟ كه ملتوس پاسخ مي دهد كه البته نه، تنها آن هايي موفق مي شوند كه در مهتري كارآزموده ترند و سپس سقراط دانا مي گويد پس به اينجا مي رسيم كه تربيت يك جوان يا بهتر بگوييم يك انسان از تربيت اسب آسانتر است؛ زيرا تربيت انسان از عهده همه برمي آيد جز يك نفر (سقراط)، ولي تربيت اسب اين گونه نيست كه در اين ميان ملتوس خاموش گرديده و جوابي در اين خصوص ندارد ....
در كنار توجه به موارد فوق، آنچه كه در اين گفتار قصد توجه بر آن است تامل و تدبر بر وضعيت گسترش مدارس غير دولتي و آموزشگاه هاي آزاد استان آذربايجان شرقي مي باشد كه بر اساس بررسي هاي به عمل آمده در حدود "بيش از 4000 مدارس غير دولتي" در اين استان داير شده اند كه البته از تعداد آموزشگاه هاي آزاد اطلاعات دقيقي در دست نيست؛ هر چند كه بر تعداد بي شمار آن نيز بر اساس مشاهدات ميداني و خياباني مي توان به شكلي اقرار كرد كه البته مسئولين امر در صورت داشتن علاقه مندي مسئولانه مي توانند در اين خصوص تفحص و بررسي نمايند.
شايد در نگاه اول چنين در ذهن ها تداعي گردد كه گسترش بي شمار بخش غيردولتي در آموزش و پرورش استان آذربايجان شرقي امري مطلوب و راهبردي مي باشد؛ اما اگر نگاه تعليم و تربيتي و رويكرد انتقادي بر اين مساله حاكم شود مساله به شكل هاي ديگر خود نمايي خواهد كرد(البته تلاش برخي از فرهنگيان گرداننده مدارس غير دولتي با انگيزه هاي تعليم و تربيتي ستودني است).
براي توجه به مساله مورد بررسي به چهار نكته به عنوان واقعيت بايد توجه كرد:
1. آذربايجان شرقي با داشتن جمعيتي در حدود 4 ميليون نفر، 27 درصد مدارس غير دولتي كشور را به خود اختصاص داده و اين در حالي هست كه شهر تهران با داشتن جمعيتي نزديك به 9 ميليون نفر و زمينه هاي اقتصادي برتر، 16 درصد مدارس غير دولتي كشور را پوشش داده است و اين پوشش در استان هاي اصفهان، فارس، مشهد و ...نيز بسيار پايين از سطح آذريايجان شرقي مي باشد.
2. رشد بي رويه مدارس غير دولتي عمدتا در 5 سال اخير اتفاق افتاده است.
3. رشد فوق به صورتي اتفاق افتاده است كه مجوز تاسيس مدارس غير دولتي به همه افراد چه معلم و چه مشاغل و طيف هاي اجتماعي ديگر به صورت سهل داده شده است و در بررسي ويژگي هاي فردي موسسان و گردانندگان علاوه بر معلمان مي توان به گروه هاي مختلفي حتي نظاميان، رانندگان، تجار، بيكاران و .....به صورت گسترده دست يافت كه توجه به آمار واقعي آن بر اساس ويژگي هاي جمعيت شناختي موسسان مطمينا حيرت زا و تاسف برانگيز خواهد بود.
4. در بازخواني و رمز گشايي انگيزه اعطاي مجوزهاي بي رويه در تاسيس مدارس غير دولتي و آموزشگاه هاي آزاد به خصوص مدارس غير دولتي شايد هيچ نيتي به اندازه آمار سازي جهت بالا بردن شاخص هاي ظاهري پر رنگ و پر طمطراق وجود نداشته نباشد.
پس از طرح چهار سوال فوق به بازخواني مهمترين هدف اين گفتار بر مي آييم كه:
آيا هر كسي شايسته و صالح بر متولي گري در تعليم و تربيت مي باشد؟
آيا وارد كردن افراد غير آموزشي و پرورشي به متن اصلي تعليم و تربيت سبب آسيب بر اركان آموزش وپرورش نخواهد شد؟
آيا وارد شدن بي رويه افراد غير آموزشي و پرورشي به هسته هاي اصلي تعليم و تربيت باعث تقويت سوداگري و دلالي در آموزش و پرورش نخواهد شد؟
آيا اعطاي مجوزهاي گسترده بر افراد غير آموزشي و پرورشي سبب اجحاف در حق فرهنگيان نخواهد شد؟
آيا صرف آمار سازي جهت تثبيت پست و قدرت در كنار وارد كردن آسيب هاي تربيتي، امري اخلاقي و پسنديده است؟
آيا اعطاي بي ضابطه جهت تاسيس مدارس غير دولتي و آموزشگاه هاي آزاد سبب آسيب بر ماهيت چنين مدارسي نمي گردد؟ و سوالات متعدد ديگر.....
در توجه به سند تحول بنيادبن به عنوان اصلي ترين اسناد بالادستي نظام آموزشي ايران در خصوص توسعه مدارس غير دولتي بر تقويت و گسترش مدارس غير دولتي با اصلاح و بازنگري قوانين و مقررات موجود با توجه به ارزش ها، ماموريت ها، چشم انداز، هدف هاي كلان، راهبردهاي كلان، هدف هاي عملياتي و راهكارها تاكيد شده است كه لازم هست هر نوع رشد مدارس غيردولتي بر اساس محتواي سند تحول بنيادين باشد كه متاسفانه در جريان اعطاي مجوز به تاسيس مدارس غيردولتي و آموزشگاه ها در استان آذربايجان شرقي در بسياري از موارد از ماهيت سند تخطي شده است كه در ذيل به چند مورد اشاره مي گردد:
1. شاخص هاي ورودي مرتبط با نيروي انساني
نيروي انساني به عنوان مهمترين عامل در فرايند كارايي و اثربخشي يك سيستم مي باشد كه در بررسي بسياري از مدارس غيردولتي مشخص مي گردد كه قسمت اعظم نيروهاي انساني با حداقل درآمدي و در شرايط نامساعدكار مي كنند و نظارت هاي خاص توسط مسئولين استان در جهت احقاق حقوق معلمان آزاد اين مدارس انجام نمي گيرد و همچنين آموزش هاي حرفه اي نيز در اين خصوص به صورت مستمر و مطلوب انجام نمي پذيرد (البته برگزاري كلاس هاي آموزش ضمن خدمت به صورت عجولانه با هزينه فراگيران انجام پذيرفته كه با واقعيت هاي كلاس هاي آموزشي اثر بخش بسيار فاصله دارد). رشد فوق به صورتي اتفاق افتاده است كه مجوز تاسيس مدارس غير دولتي به همه افراد چه معلم و چه مشاغل و طيف هاي اجتماعي ديگر به صورت سهل داده شده است
توجه به مولفه نيروي انساني ( برخورداري از شايستگي هاي حرفه اي با توجه به مدرسه در افق چشم انداز 1404) و نيز اتخاذ تدابير مناسب جهت جذب، تربيت و به كارگيري نيروي انساني شايسته و متعهد در راهكار 2-3 و همچنين اولويت بخشي به تامين و تخصيص منابع، تربيت نيروي انساني كارآمد در راهكار 4-5 سند تحول بنيادين نشان از عدول كيفي گسترده از اهداف و انتظارت سند بوده است و اين مساله زماني بسيار اسف بار مي باشد كه تعداد قابل توجهي از موسسان مدارس غيردولتي و آموزشگاه هاي آزاد، افراد غير آموزشي و پرورشي هستند.
2. شاخص هاي ورودي مرتبط با فضاي كالبدي
فضاهاي آموزشي متشكل از كلاس ها، حياط مدرسه، اماكن ورزشي و .... از جمله مهترين شاخص هاي يك محيط آموزشي هستند؛ چرا كه هر نوع عمل آموزشي و پرورشي بايد در متن فيزيكي محيط آموزشي شكل گيرد و بر اين اساس علماي تعليم و تربيت و روان شناسان همواره بر نقش محيط و فضاي فيزيكي به عنوان يك عامل برانگيزاننده در رشد فيزيكي، عاطفي، اجتماعي و حتي شناختي دانش آموزان تاكيد كرده اند. در نگاه به اكثريت مدارس غير دولتي استان مشاهده مي گردد كه بسياري از اين مدارس از حداقل استانداردهاي لازم براي يك محيط آموزشي و پرورشي برخوردار نيستند و تعداد قابل توجهي نيز در يك فضاي كوچك، محقر و ناخوشايند استقرار يافته اند كه گشتي بسيار كوچك در سطح شهرهاي استان به خصوص تبريز معرف اين وضعيت نامطلوب مي باشد.
نگاهي به محتواي سند تحول بنيادين در ارتباط با توجه به وضعيت فضاي كالبدي و فيزيكي مدارس در برگيرنده تاكيد بر طراحي و ساخت فضاهاي تربيتي متناسب با اقتضائات برنامه درسي، استانداردهاي تربيتي، تحولات جمعيتي، اصول شهرسازي و معماري و شرايط اقليمي و رعايت الگوي معماري اسلامي- ايراني و توجه ويژه به نقش محوري نمازخانه در طراحي و معماري اسلامي در راهكار 1-14 و نيز اهتمام به طراحی، ساخت و تجهيز مناسب نمازخانه، كتابخانه، آزمايشگاه، فضای سبز و فضای ورزشی در تمام مدارس به عنوان محيط تعليم و تربيت در راهكار 3-14 مي باشد كه اين مساله مهم نيز در اعطاي مجوز به تاسيس مدارس غير دولتي در بسياري از موارد مورد توجه واقع نشده و انحراف فاحش از اهداف سند تحول بنيادين قابل رويت و استناد مي باشد.
3. شاخص هاي ورودي مرتبط با رسانه ها و وسايل آموزشي
رسانه ها و وسايل كمك آموزشي، آزمايشگاه، كارگاه، كتابخانه،اتاق كامپيوتر و ساير مراكز اطلاعاتي از مهمترين و اساسي ترين شرايط لازم جهت ايجاد محيط هاي آموزشي به عنوان محيط هاي ياددهي – يادگيري در راستاي توجه به زمينه هاي انگيزشي، شناختي، مهارتي، خلاقيتي و ... دانش آموزان مي باشند؛ اما متاسفانه بسياري از مدارس غيردولتي استان از حداقل هاي لازم در اين ارتباط برخوردار نمي باشند؛ چرا كه محيط هاي بسيار كوچك و غير استاندارد، امكان ايجاد چنين فضاهايي را نمي دهند و حتي در صورت وجود هم در رديف اولويت قرار نمي گيرند.
ايجاد، توسعه و غني سازي واحد اطلاعات و منابع آموزش و پرورش در سطح مدرسه(از فبيل كتابخانه، آزمايشگاه و كارگاه، شبكه ملي اطلاعات و ارتباطات) در راهكار 1-6، توجه بر استفاده از فناوري هاي نوين ساخت و تجهيزات آموزشي در راهكار 1-14 مورد تاكيد در سند تحول بنيادين مي باشد كه اين خصيصه نيز در بسياري از مدارس غيردولتي استان قابل دريافت نيست.
شايد در ذهن افراد زياد اين سوال مطرح گردد كه اين مشكلات در اكثر استان هاي كشور وجود دارد؛ اما نظر به صدور بدون ضابطه مجوز جهت تاسيس مدارس غير دولتي در اين منطقه وضعيت را پيچيده تركرده است.
علاوه بر مساله مدارس غير دولتي از وضعيت حاكم بر رشد آموزشگاه هاي آزاد در استان آذربايجان شرقي نبايد غافل شد كه صدور مجوز فله اي تاسيس آن از مدارس غير دولتي هم راحت تر است؛ غافل از اينكه مخاطب اين آموزشگاه ها همان دانش آموزان مدارس هستند كه اعلام آمار اين آموزشگاه ها و تعداد موسسان خارج از آموزشي و پرورش، نتايج قابل تعجبي را در اختيار افراد علاقمند به مسايل آموزشي و پرورشي خواهد گذاشت.
قسمت اعظم نيروهاي انساني با حداقل درآمدي و در شرايط نامساعدكار مي كنند و نظارت هاي خاص توسط مسئولين استان در جهت احقاق حقوق معلمان آزاد اين مدارس انجام نمي گيرد و همچنين آموزش هاي حرفه اي نيز در اين خصوص به صورت مستمر و مطلوب انجام نمي پذيرد
در ارتباط با آموزشگاه هاي آزاد چند مساله قابل طرح است كه:
اولا ؛ تعداد اين آموزشگاه ها به صورت غير منطقي و استاندارد رشد يافته است.
دوماّ ؛ بر روند امور اين آموزشگاه ها نظارت هاي حداقلي هم اعمال نمي شود.
سوماّ ؛ افراد سودجوي غير آموزشي در ايجاد اين آموزشگاه ها حضور فعال دارند.
چهارماّ ؛ علاوه بر آموزشگاه هاي رسمي، تعداد قابل توجهي از آموزشگاه هاي غير رسمي نيز در داخل پاساژها و ساير مكان ها فعاليت مي كنند كه هيچ اقدامي نيز جهت تعطيلي يا محدود كردن آن ها انجام نمي شود.
پنجماّ ؛ هر فردي بدون توجه به ويژگي ها و صلاحيت هاي فردي در اين آموزشگاه ها با تبليغات گسترده خياباني فعاليت مي كند كه باز نظارت لازم بر اين مورد هم انجام نمي پذيرد.
بايد توجه داشت كه در سند تحول بنيادين بر ساماندهي و مديريت بر فعاليت های مؤسسات و آموزشگاه هاي آزاد وابسته به وزارت آموزش وپرورش، بازنگري و بازتوليد محتوای برنامه های آموزشی آنها همسو با اهداف و برنامه های تحولي آموزش و پرورش و نظارت و ارزيابی مستمر بر عملكرد آنها و هماهنگي و همكاري با دستگاه هاي ذيربط براي ايجاد همسويي ساير آموزشگاه هاي آزاد با اهداف برنامه هاي نظام تعليم و تربيت رسمي عمومي در راهكار 4-6 تاكيد شده كه اين مساله هم در استان آذربايجان شرقي تعطيل مانده است.
بايد تاكيد داشت كه شرايط نامناسب و پر هرج و مرجي بر وضعيت اكثريت مدارس غير دولتي و آموزشگاه هاي استان آذربايجان شرقي حاكم شده است و حتي امروزه هر فرد و يا دوره گردي از هر گوشه كشور با ادعاي هر نوع مدرك و تواني در حوزه كلاس هاي كنكور، تيزهوشان و تقويتي ميدان داري مي كند و كس يا احدي هم انگيزه اي براي مقابله مناسب با اين افراد ندارد و اكثريت تبليغات شهر در برگيرنده تبليغات اين افراد سودجوست.
بايد براي مسئولين آموزش و پرورش استان اين سوال را مطرح كرد كه آيا انگيزه هاي جاه طلبانه و دوام بر نشستن در مسند مسئوليت ها، توجيه مناسب و مسئوليت شناسانه اي جهت وارد كردن چنين زيان هايي بر نهاد آموزش و پرورش در زمينه هاي مختلف است؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
البته همكاران آموزشي و پرورشي هم هستند كه كهمهمترين دغدغه شان مسايل تعليم و تربيت هست اما متاسفانه رويكرد اقتصادي در تاسيس اين مدارس غالب هست.
مدارس غیر دولتی از دو نوع نیرو استفاده میکنند یکی معلمان رسمی که به خاطر تدریس در دو شیفت ، کیفیت کار این عزیزان هم در مدارس دولتی و هم غیردولتی پایین می آید البته تدریس دو شیفت به خاطر مشکلات اقتصادی از سوی این همکاران صورت میگیرد یک روش دیگر استفاده از نیروهای آزاد هست در اینجا نیز بخشی که باسواد هستند چون حقوق پایینی به این معلمان پرداخت میشود کم انگیزه در کلاس حاضر میشوند و برخی نیز متاسفانه سواد لازم را برای تدریس ندارند ولی...
دربحث نظارت آنچه مبرهن است نظارتی وجود ندارد و رابطه ها جلوی نظارت را گرفته است...
کسب منفعت هدف اصلی هست البته به قول حضرتعالی هستند عزیزانی که دلسوزانه قدم در این وادی گذاشته اند و هدفشان کیفیت بخشی به کار هست...
طرحی که درست تدوین نشده و درست نظارت نمیشود دیگر نمیتوان از کیفیت صحبت کرد.
در بسياري از كشورها، از ظرفيت هاي بخش غيردولتي در حوزه هاي مختلف آموزش وپرورش بر اساس يك سري قواعد مشخص استفاده مي كنند اما بايد توجه داشت كه متاسفانه مبهم بودن قوانينن، غالب بودن انگيزه هاي مادي، عدم پاسخگويي و مسئوليت پذيري و مهمتر توجه به آمارهاي ظاهري و از اين هم مهمتر درگير شدن مسئولين در كارهاي اقتصادي و تاسيس مدارس غير دولتي، وضعيت را در جامعه ما خراب كرده است.