تزریق غم به جامعه خیانت است!
چند سالی است ایرانیان زیادی در ماه مبارک رمضان یکی دو ساعت قبل از اذان مغرب پای گیرنده های خود می نشینند و برنامه ماه عسل را تماشا می کنند.برنامه ای که ابتدا تا انتهایش استرس، غم و فوران احساسات است.
دست گذاشتن روی احساسات وعواطف مردم سبب شده این برنامه جایگاه ویژه بین خانواده های ایرانی پیدا کند و برخلاف بسیاری از برنامه های تلوزیون که مخاطب چندانی ندارند این برنامه طرفداران زیادی دارد.
علیخانی مصر است که یک ماه از سال را بر طبل اندوه بکوبد واز مخاطبان اشک گیری کند.
علیخانی و همکارانش به راحتی هرچه تمام تر روح جامعه را می خراشند.
مخاطبان ماه عسل دائما باید دستمال به دست پای تلویزیون بنشینند و اشک از چشمان شان جاری شود.به راستی هدف علیخانی از نشان دادن اتفاقات دلخراش جامعه چیست؟
آیا علیخانی می خواهد به مردم بگوید فقر،نابسامانی،بزهکاری و... در جامعه موج می زند و بدبخت تر از بیننده ای که در حال تماشای این برنامه است نیز وجود دارد؟
آیا علیخانی می خواهد به بیننده بگوید شما ناراحت نباش که بدبختی و از تو بدبخت تر هم زیاد داریم؟در جامعه ای که بدبختی موج می زند و همه می دانند که چقدر انسان با بیچارگی زندگی می کنند و با سیلی صورت خودشان را سرخ نگه داشته اند، نشان دادن این موضوع هنر نیست و لزومی ندارد نمک به زخم ملت بپاشیم ومشکلات ومصائب را به شدیدترین شکل ممکن مرور کنیم.
این هجوم بی رحمانه به احساسات پاک مردم را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد.
عوامل برنامه ماه عسل گویا هنوز به عمق تاثیرات رسانه پی نبرده اند یا شاید هم به موضوع اشرافیت دارند اما برای جذب مخاطبِ بیشتر پا روی اخلاق گذاشته اند!
جذب مخاطب به چه قیمتی؟
حقیقتا غم پراکنی وگستراندن استرس وغصه برای افزایش بینندگان کاملا مجرمانه وخلاف اخلاق است.آمار اختلالات روحی خصوصا افسردگی در بین هم میهنان بسیار نگران کننده است و کمک کردن به افزایش این آمار جنایتی نابخشودنی است.
در یکی از قسمت های برنامه ماه عسل علیخانی ضمن اشاره به انتقاداتی که به برنامهاش میشود از منتقدان درخواست کرد از ناظر و دانای کل بودن استعفا دهند! این سبک پاسخ دادن علیخانی به منتقدان گویای خیلی چیزهاست.
البته نیک می دانیم مشکل تلویزیون فراتر از علیخانی و ماه عسل است.
به امید روزی که برنامه سازان صداوسیما ارتباط با مراکز تحقیقاتی - پژوهشی، آسیب شناشی درباره موضوعات مختلف و برگزاری جلسات با کارشناسان و صاحبنظران در زمینههای گوناگون را در دستور کار قرار دهند دکتر محمد علی الستی، دکترای جامعه شناسی ارتباطات و استاد دانشگاه از ماه عسل به عنوان یک فاجعه تمام عیار یاد می کند.دکتر الستی می گوید:
"این برنامه را آقایان غیرمتخصص- تاکید میکنم غیرمتخصص- تهیه میکنند. افرادی که خوشسیما و خوشصحبت هستند اما به تنها چیزی که توجه نمیکنند محتوای برنامهای است که تولید میکنند.
به هر حال این روزها مردم بیش از هرزمانی به شادی و نشاط نیاز دارند و ساختن برنامه های پرهزینه ای مثل ماه عسل که اتمسفر غالبش اندوه وغم است فاجعه ای بزرگ به نظر می رسد.
ضرورت دارد پرداختن به برنامه های طنز در دستور کار صداوسیما قرار گیرد تا هم حال دل مخاطبان بهتر شود و هم تلوزیون به خانه ها برگردد.
دو برنامه خندوانه و دورهمی بر این موضوع صحه می گذارند.بسیاری از افرادی که عمیقا با تلوزیون قهر کرده بودند به واسطه این دو برنامه مهیج خصوصا دورهمی حداقل برای روزی یک ساعت تلوزیون خود را روشن کردند. پخش طنز به جای غم دیدگاه شخص من نیست بلکه ادله علمی محکم ومتقنی پشت این موضوع نهفته است.کمدی هم برای روح وهم برای جسم مفید است.
به گفته پژوهشگران تجربه احساسی برآمده از کمدی قطب مخالف اضطراب و آشفتگی است.کمدی علاوه بر اثر استرسزدایی که دارد، میتواند به ما آرامش بدهد و دیدگاه ما را نسبت به مسائل و مشکلات بازتر کند.
بهگفته دکتر ویمز، «خواندن یا تماشای طنز قبل از مواجهه با اتفاقات ناخوشایند، به ما کمک میکند تا شیوههای بهتر و سالمتری را برای مقابله با آنها انتخاب کنیم.
البته یک نکته مهم را نباید فراموش کرد:
خواندن یا تماشای طنزهای استانداردی که از نظر اجتماعی تسهیلگر (social facilitation)هستند، بسیار بهتر از پرداختن به دیگرانواع طنز است.مغز ما کمدی را مانند تضادها و کشمکشها پردازش میکند. طنز بخشی از مغز را فعال میکند که مسئولیت ترشح دوپامین را بر عهده دارد و افزایش دوپامین در مغز هم احساس خوب و لذتبخشی در ما بهوجود میآورد.دانشمندان در سالهای اخیر متوجه شدهاند که خندیدن، انعطافپذیری رگهای خونی را هم افزایش میدهد و جریان خون را به وضعیت مطلوب و کارآمد میرساند. حتی تحملپذیری نسبت به درد نیز با خندیدن بیشتر میشود و این کنش ظاهرا ساده میتواند دوره بهبودی پس از جراحی را هم کوتاهتر کند.
خلاصه ملت واقعا نیاز به خنده وشادی دارد!
ملت را دریابید!
البته با پخش طنز هم بیم آن دارم داعش این بار سر از دور همی دربیاورد و مهران مدیری یک تنه داعشی ها را در برنامه زنده تارومار کند!
به امید روزی که برنامه سازان صداوسیما ارتباط با مراکز تحقیقاتی - پژوهشی، آسیب شناشی درباره موضوعات مختلف و برگزاری جلسات با کارشناسان و صاحبنظران در زمینههای گوناگون را در دستور کار قرار دهند و نقطه نظرات تخصصی علوم جامعه شناسی و روانشناسی را جویا شوند و شرایط جامعه را در نظر بگیرند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
علیخانی شورش رو دراورده
این برنامه یک شو غم انگیز با جناب احسان خان و مدلهای مختلف لباسهایش شده که یک نون و اب چرب و چیل برای او و تیمش شده
کاش بیشتر بفکر مردم بود این صداسیماو...
خواستار جدی جلوگیری از پخش چنین برنامه ها شدیم.ما را مخالف دین خطاب کردند.گفتند تفکر هربی داریم.
مردم اگر ناراضی بودند نمی دیدند.
این جواب خیلی دندان شکن بود؟؟؟؟؟
من روز اول یه چند دقیقه دیدم برنامه رو دیگه گفتم گریه رو شروع کنه تلویزیون رو قطع کردم
واقعا مردمو افسرده کردن با این سریالها.
چ خبره؟