هشتم اسفندماه 96 بود که به دنبال فشارهای نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان لرستان به وزیر آموزش و پرورش و اختلاف نظر شدیدی که در حوزه انتصابات در برخی مناطق و شهرستانها پیش آمده بود ، سید محمد بطحائی که نمی توانست نمایندگان را برای ادامه فعالیت خدانظر دریکوند مدیر کل وقت آموزش و پرورش لرستان متقاعد کند ، با انتخاب سید احمد علی موسوی نیا به عنوان سرپرست آموزش و پرورش این استان تلاش کرد تا به صورت موقت آرامشی را در استان ایجاد کند تا در موعد مناسب بتواند نسبت به انتصاب قطعی فرد مدیر کل جدید اقدام کند .
موسوی نیا در بین معاونین هفت گانه آموزش و پرورش لرستان تنها معاونی بود که شرایط لازم را برای تصدی پست مدیر کلی نداشت و مقام عالی وزارت هم با اطلاع از این موضوع ، صرفا به دنبال فرصتی بود تا بتواند حواشی ایجاد شده توسط مخالفین دریکوند را مدیریت کند .
اما منصب مدیر کلی موضوع ساده ای نبود که سرپرست جدید اداره کل آموزش و پرورش لرستان به راحتی بتواند از آن چشم پوشی کند ، لذا با تمام توان خود رایزنی هایی را برای تثبیت جایگاه خود انجام داد و از ناحیه برخی سیاسیون و نمایندگانی که توانسته بودند امتیازاتی را از وی بگیرند ،فشارهایی را به وزارت وارد کرد تا آنها را متقاعد کند که به صدور ابلاغ مدیر کلی نامبرده رضایت دهند .
گرچه موضوع مدیر کلی موسوی نیا برای قاطبه فرهنگیان و کسانی که به امور اداری و چارچوب های انتصابات اندک آگاهی داشتند ؛ با توجه به مدرک لیسانس معادل وی از همان ابتدا کاملا منتفی بود ؛ اما باید اعتراف کرد که لابی گری پیچیده ای تا آخرین روزها هم صورت گرفت تا شاید از رهگذر این شانس باد آورده ؛ موسوی نیا را در منصب مدیریت گسترده ترین و حساس ترین دستگاه آموزشی و فرهنگی حفظ کند .
فارغ از تحلیل مسائلی که در این 68 روز از عمر مدیریتی سید احمد علی موسوی نیا سپری شد ،بر آنیم که به بررسی راهبرد مدیریتی وی پرداخته و آن را در معرض قضاوت افکار عمومی قرار دهیم .
در یک نگاه کلی به دوران 68 روزه سرپرستی موسوی نیا که از هشتم اسفندماه 96 ،همزمان با سالروز تاسیس نهاد امور تربیتی آغاز و تا 16اردیبهشت که مصادف با پنجمین روز از هفته بزرگداشت مقام معلم ادامه داشت ، می توان نکاتی را به عنوان راهبرد و استراتژی حرکت سرپرست اداره کل آموزش و پرورش لرستان عنوان کرد که می تواند حاوی نکات عمیق و دقیقی برای متولیان تعلیم و تربیت باشد .
موسوی نیا گرچه در این روزهای کوتاه هیچ گاه نتوانست در قامت یک مدیر کل ظاهر شود ، اما توانست در اذهان فرهنگیان و دانش آموزان نکاتی را به یادگار بگذارد که تحلیل هر کدام از آنها می تواند درس ها و عبرت هایی برای مدیران آتی آموزش و پرورش به دنبال داشته باشد .
همگان نیک می دانند که ماهیت آموزش و پرورش همچنان که از نامش پیداشت ، فرهنگی و آموزشی است و در این حوزه آنچه باید بیش از هر چیز دیگری مد نظر قرار گیرد رعایت ارتباطات انسانی و عاطفی است و بدون در نظر گرفتن اخلاق مداری و اصول اولیه انسانی نمی توان در این حوزه موفقیت چندانی حاصل کرد .
باید گفت که موسوی نیا در این حوزه حساس عملکرد نامطلوبی را از خود برجای گذاشت و نتوانست متناسب با شان و جایگاه آموزش و پرورش در موضوع عزل و نصب ها کرامت انسانی و جایگاه معلمی اشخاص را در نظر بگیرد .
در نخستین روزهای سرپرستی موسوی نیا موضوع برگشت مدیران معزول در زمان دریکوند اولین آزمونی بود که وی نتوانست از آن سربلند بیرون آید و بدون رعایت تشریفات اداری و شان انسانی مدیران تازه منصوب شده ، به خود اجازه نداد تا با تکریم این افراد که از خانواده بزرگ آموزش و پرورش و مورد اعتماد بخش مهمی از افکار عمومی منطقه و شهرستان خود بودند ، از شان و کرامت انسانی آنها دفاع کرده و متناسب با شان آنها در جایگاه دیگری از آنها استفاده کند ؛ بلکه با فرستادن مدیران معزول ،بدون تشریفات رسمی بزرگترین توهین را به آنها و جامعه بزرگ فرهنگیان روا داشت . وی به همین مقدار نیز بسنده نکرد و با اقدامات چکشی و سخت گیرانه حتی بسیاری از معزولین را تحت فشار گذاشته و تا جایی که می توانست تلاش می کرد تا با اهرم هایی که در دست دارد ؛ آنها را تحقیر و تخریب کند .
موسوی نیا در اولین راهبرد مدیریتی خود این رویه نامیمون را اجرایی کرد و در دیگر انتصابات او هم این رویه تکرار شد و اثری از حاکمیت و نهادینه شدن اصول انسانی در عزل و نصب های اداری به چشم نخورد .
شایسته سالاری و استفاده از تخصص و توان علمی و تجربی افراد موضوع دیگری بود که موسوی نیا آن را به فراموشی سپرد و با خیزش تمام قد به سمت نمایندگان و سپردن مناصب مدیریتی و کارشناسی به نیروهای همراه آنان و تلاش نافرجامی که برای کسب رضایت آنها داشت؛ آموزش و پرورش را در مسیر انحرافی قرار داد که شاید اثرات منفی آن تا مدت ها پیکره آموزش و پرورش را دچار زحمت و رنج کند .
موسوی نیا فراموش کرده بود که رسالت آموزش و پرورش تربیت نسل آینده و تلاش برای شکوفایی نسلی است که می تواند در آینده کلید توسعه پایدار جامعه را رقم زند و با معامله گری و انتصاب های فرمایشی و دستوری نمی توان بستر مناسب را برای این هدف بزرگ فراهم کرد .
از طرفی داشتن طرح و برنامه و ایده های خلاقانه یکی از ضرورت های عرصه مدیریتی است که سرپرست جدید از این موضوع هم بهره چندانی نداشت و هیچ گاه در سخنرانی ها و مراسمات او نشانی از برنامه محوری و سبک و روش های مدیریتی به چشم نخورد .
فاصله گرفتن از رسانه ها و رصد نکردن فضاهای مجازی از جمله موضوعات و چالش های مهم آموزش و پرورش در این دوران بود که بین دستگاه تعلیم و تربیت وافکار عمومی دیوار بلندی کشید و اجازه نداد تا از ظرفیت های نوین ارتباطی به نفع آموزش و پرورش هوشمندانه استفاده شود .
نقد ناپذیری و تحمل نکردن نظرات منتقدین هم نکته منفی دیگری بود که آموزش و پرورش را در این دوران آزار می داد و با مشاهده کمترین نقدها ، پرونده سازی ها و برخوردهای چکشی در دستور کار قرار می گرفت تا شاید دهان منتقدین را با اهرم های اداری بسته نگهداشته شود .
آری !
در همین فضا بود که روحیه چاپلوس مآبانه و متملق گرایانه به شدت رشد پیدا کرد و نیروهای صائب و توانمند از این دستگاه به حاشیه رانده شدند.
در پایان با آرزوی موفقیت و بهروزی برای مدیر کل جدید آموزش و پرورش لرستان جناب آقای دکتر زینی وند مقدم ، انتظار می رود تا ایشان با مطالعه دقیق فضای فرهنگی حاکم بر این اداره کل و شناسایی نقاط مزاحم ، تلاش کند تا با برنامه محوری و شایسته گزینی از تمام ظرفیت ها برای پیشبرد دستگاه تعلیم و تربیت و جبران تمام محدودیت ها و ارتقای شاخص های آموزشی و پرورشی استفاده کند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان