اگر آقای نظری خواستار جایگاهی اجرایی است بهتر است روابط عمومی را مَحمل این کار قرار ندهد مرتضی نظری رئیس مرکز اطلاع رسانی وزارت آموزش وپرورش چند روز پیش در گفتگو با ایسنا (اینجا) از تصمیم وزارت آموزش و پرورش برای آغاز تغییرات مدیریتی و عزم جدی برای ورود بانوان و جوانترها به لایه های میانی و عالی مدیریتی خبر داد. این خبر خوبی است اما در این خبر هیچ نقل قول و فکتی وجود ندارد و معلوم نیست این تصمیم در کجا و کَی و توسط چه کسانی اتخاذ شده است؟
روال درست این بود که مدیر روابط عمومی خبر خود را مستند کرده و بگوید در فلان جلسه با حضور این افراد (نام افراد و سمت آنها ) تصمیم گرفته شد که در سال 97 چنین تغییراتی در مدیریت ها انجام شود.
فرض کنیم یک خبرنگار در پایان سال 97 بخواهد میزان تحقق این تصمیم را ارزیابی کند ، کدام بخش از ستاد و یا مسئولان اجرایی در مقابل این خبر خود را مسئول و جوابگو می دانند؟
در دو حالت می توان به این مصاحبه استناد کرد :
1- در سال 97 عزل و نصب مدیران رسما به مدیر روابط عمومی تفویض شده باشد .
2- آقای مرتضی نظری علاوه بر سمت مدیریت مرکز اطلاع رسانی وزارت ، سمت سخنگویی وزارتخانه را هم عهده دار شده باشند .
ظاهرا نه اختیارات روابط عمومی در دستگاه آموزش و پرورش تغییر کرده و نه نقش سخنگویی وزارتخانه به آقای نظری تفویض شده است. با این مقدمات می توان گفت که آقای نظری ، نظر شخصی و انتظارات خودش را بیان کرده است و ایشان نه در جایگاهی هستند که چنین تغییراتی را اعمال کنند و نه می توانند به عنوان سخنگوی وزارت آموزش و پرورش اظهار نظر کنند. روابط عمومی به لحاظ سازمانی نقش یک پل بین سازمان و مخاطبان (معلمان – دانش آموزان – اولیا ) را ایفا می کند.
به گفته یکی از نظریه پردازان " روابط عمومي در مرز سازمان و جامعه قرار دارد، اطلاعات را از مرزهاي سازمان جمع آوري ميكند تا به سازگاري سازمان با محيط كمك كند." هادی خانیکی استاد دانشگاه علامه مهمترين كاركردهاي روابط عمومي را "شفاف سازي ارتباطي، كارآمد كردن نظام كارشناسي، جلب مشاركت در تصميم سازي، دو سويه كردن ارتباطات، پاسخگو كردن دستگاه ها، عقلاني كردن توقعات يا عمق بخشيدن به توقعات و انتظارات، پاسخگويي به نهادهاي مدني، ثبت و ضبط اطلاعات و بسته بندي پيام متناسب با مخاطبان" ذكر كرده است. چه کسی جلوی شما را گرفته است؟ مافیا را درون آموزش و پرورش نیست و نابود کنید ! عمل کنید !
در بحث انحلال مدارس سمپاد هم با وجود نظرات مخالف و موافق در داخل و خارج سازمان ، روابط عمومی و مخصوصا رییس مرکز اطلاع رسانی تمام قد به عنوان یک طرف ماجرا در کنار آقای بطحایی و برخی از معاونان وزیر ایستادند و فقط نظرات موافقان انحلال سمپاد را با استفاده از امکانات دولتی تبلیغ و ترویج کردند. چنین رویه ای نقش روابط عمومی به عنوان پُل ارتباطی را زیر سوال می برد و روابط عمومی را تا حد ابزار تبلیغاتی مدیران عالی تنزل می دهد.
آقای نظری بدون استفاده از امکانات اداری می تواند نظر شخصی خود را ترویج و تبلیغ کند اما استفاده یک جانبه از جایگاه اداری و بیان نظرات شخصی خود به عنوان "واکنش آموزش و پرورش" خلاف جایگاه تعریف شده روابط عمومی است. این همان کاری است که روابط عمومی های سنتی می کنند .
علی فرهادی مدیر مرکز اطلاع رسانی آموزش و پرورش در دوره حاجی بابایی هم صرفا نظرات وزیر را تبلیغ و ترویج می کرد. آقای نظری حتی صورت مساله را هم درست مطرح نمی کند و صرفا علیه مافیای آزمون شعار مبهم می دهد در حالی که موضوع اصلی انحلال مدارس سمپاد است.
آقای نظری و وزیر آموزش و پرورش از طرح درست و کامل صورت مساله خودداری می کنند. به جای ورود به متن موضوع به حاشیه ها دامن می زنند، چون می دانند که این حاشیه ها هم بی خطر است و هم در میان برخی معلمان طرفدار دارد.
آنها می دانند که آموزش و پرورش (چه وزیر و چه شورایعالی آموزش و پرورش) نمی توانند سمپادرا منحل کنند . اما این را نمی گویند. به جای آن به مافیای آزمون حمله می کنند بدون آنکه به الزامات مساله توجه کنند. شما علیه مافیا مبارزه کنید . چه کسی جلوی شما را گرفته است؟ مافیا را درون آموزش و پرورش نیست و نابود کنید . دست شما درد نکند . اما این را هم بفرمایید که امسال تکلیف جذب دانش آموزان پایه هفتم سمپاد چه می شود؟
گروه های آموزشی مانند گاج و قلم چی و امثال اینها با روشهای متقلبانه و با دادن رشوه به مدیران ستادی و نفوذ افراد خود در مدیریت های رده بالا وارد مدارس شده اند. اینها را بیرون کنید . نفوذی های اینها را شناسایی و برکنار کنید . به مدارس بخشنامه بدهید که قرارداد با گروه های مانند اینها جرم است. شما فقط برای تحریک احساسات معلمان شعار الکی می دهید .
لطفا عمل کنید.
اگر نقش پل بودن و قرار داشتن روابط عمومی در مرز سازمان را قبول داشته باشیم ، فعالیت های آقای نظری به عنوان مدیر روابط عمومی وزارتخانه در سال جدید با این جایگاه متناسب نیست.
نقش جدید آقای نظری بیشتر به سخنگوی وزیر آموزش و پرورش و یک مسئول اجرایی می خورد .
به نظر می رسد آقای نظری توان و استعداد خود را فراتر از روابط عمومی می داند و روابط عمومی برای او نقش قفسی محدود کننده را دارد . اگر آقای نظری خواستار جایگاهی اجرایی است بهتر است روابط عمومی را مَحمل این کار قرار ندهد.
او می تواند سخنگوی وزارت آموزش و پرورش بشود یا پستی بگیرد که در تعیین مدیران نقش ایفا کند . اما رعایت چهارچوب های سازمانی الزامی است.
روابط عمومی باید روابط عمومی باقی بماند و آقای نظری تا وقتی مدیر روابط عمومی است باید متناسب با این جایگاه عمل کند. خارج کردن روابط عمومی از جایگاه قانونی آن ممکن است منافع کوتاه مدت برای مدیر آن داشته باشد اما نهایتا مخرب است و به سود آقای نظری نیست. ظاهرا اقای بطحایی به توصیه های آقای نظری توجه بیشتری دارد . گروه های آموزشی مانند گاج و قلم چی و امثال اینها با روشهای متقلبانه و با دادن رشوه به مدیران ستادی و نفوذ افراد خود در مدیریت های رده بالا وارد مدارس شده اند. اینها را بیرون کنید . نفوذی های اینها را شناسایی و برکنار کنید !
به نظر می رسد آقای نظری جایگاه روابط عمومی را برای خود کوچک می داند. جایگاه مناسب برای آقای نظری در سال 97مدیر کل دفتر وزارتی یا یک پست اجرایی است. الان نوعی تداخل بین نقش مدیر مرکز اطلاع رسانی و مدیرکل دفتر وزارتی دیده می شود که باید حل شود .
نظرات بینندگان
هزاران افرين بر اين نويسنده عالم چه جملات معني دار و درستي را به نگارش در اورده اي - اين اقا پسر يا اين بچه ي بيش فعال دقيقا دارد نقش اژوزسيون و جرياني عمل مي كند
نظرا ت مخالفان حذف مدارس تیز هوشان ونمونه دولتی نیز توجه کنید .مصوبه شورای عالی آموزش وپرورش وحی منزل نیست .کاش به خاطر ساده اندیشی دو مدرسه ای که جایگاه والایی در نظام آموزشی معیوب مادارند قربانی نکنیم با بیان مطالبی چون استرس ویا مافیایی آزمون وطرح معیوب شهاب
نظرا ت مخالفان حذف مدارس تیز هوشان ونمونه دولتی نیز توجه کنید .مصوبه شورای عالی آموزش وپرورش وحی منزل نیست .کاش به خاطر ساده اندیشی دو مدرسه ای که جایگاه والایی در نظام آموزشی معیوب مادارند قربانی نکنیم با بیان مطالبی چون استرس ویا مافیایی آزمون وطرح معیوب شهاب
آقای وزیر و تیم مشاوره اش فقط خوب تونستند ، کل مردم و فرهنگیان رو با این حربه ( بهانه شادی بچه ها ) ، سرکار بزارن .
یه موضوع با درجه اولویت پایین ( آزمون تیزهوشان ) چند ماهه شده تیتر یک تمام اخبار آموزشی کشور .
کسی دیگه نمیپرسه : صندوق ذخیره فرهنگیان چه شد ؟
کسی دیگه نمیپرسه : معوقات پرداختی دبیران چه شد ؟
کسی دیگه نمیپرسه : حقوق حق التدریسی ها چه شد ؟
کسی دیگه نمیپرسه : حق سنوات و پاداش بازنشستگان چه شد ؟
کسی دیگه نمیپرسه : حق و حقوق امتحانات سال گذشته چه شد ؟
کسی دیگه نمیپرسه : وضیعت دانش آموزای سرپل ذهاب چی شد ؟
کسی دیگه نمیپرسه : امتحان نهایی پایه یازدهم چی شد ؟
کسی دیگه نمیپرسه : اصل 30 قانون اساسی در مورد آموزش و پرورش رایگان چه شد ؟
و
.
.
.
بسیار دردناک است که واقعیت ها دیده نمیشود...به نظرم همه ما به نوعی سرکاریم ...فلانی مدیر منطقه میشود تمام فامیلهای فرهنگی ایشان از سر کلاس یه شبه مدیر میشوند برای اینکه کسی هم شک نکند بین منطقه ای پست ها تقسیم میشود ...همش فامیل بازی شما منطقه 5 روببینید با این همه ضعفی که دارد چون مدیر منطقه با جناب مدیر کل ارتباط خوبی داره چهارتا عکس از کارهای نکرده شون میذارن وبزرگ نمایی می کنن ولی کاش میشد گفت که اداره تبدیل به بازار معاملات شده هرکی برای خودش میخوره ....وای به حال اونایی که ادعاشون میشه ....بالاخره همه روزی چوب اعمال شون رو میخورن .....ولی وای به حال منافقین .....میترسم از اینکه خیلی موارد رو مطرح کنم .چون فریاذرسی نیست
متن قانون :دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
حال با گسترش روز افزون مدارس غیر دولتی (غیر انتفاعی)ورشد قارچ گونه ان به نظر عزیزان تا چند سال دیگر تعداد مدارس دولتی وغیر دولتی برابر ودر نهایت بخش عمده به بخش خصوصی واگذار خواهد شد ؛بخصوص که همت بسته اند دو مدرسه با بهره وری بالا (مدارس تیز هوشان ونمونه دولتی) را منحل وتنور داغ مدارس غیر انتفاعی را داغ تر کنند آنهم به بهانه واهی استرس آزمون ومافیای آن !!حال که مافیای غیر انتفاعی در رشد است ومسئولان بلند پایه آموزش وپرورش توان اداره مدارس دولتی به تدریج از دست می دهند و98درصد بودجه صرف فقط امور پرسنلی می شود آنهم با کسری چند صد میلیاردی بودجه؛ کم کم آموزش وپرورش چاره ای ندارد که بهانه بتراشد تا سهم بیشتری را به بخش خصوصی واگذار کند واین یعنی مرگ تدریجی رویای آموزش رایگان وازبین رفتن اصل سی ام قانون اساسی آیا فریاد رسی هست ؟
حالا هدف از انتصاب تخصصی وزیر محترم از اتتصاب خانم رضوان حکیم زاده وبیان تئوری استرس آزمون را متوجه خواهید شد اگر اهل اشاره باشید