از خودبیگانگی یا الیناسیون ( Alienation) واژهای است که در لغت به معنای از دست دادن ، یا قطع ارتباط با چیزی است. اولین بار هگل این اصطلاح را مطرح ساخت. علی شریعتی الیناسیون فرهنگی را به کار برده بود. از ﻧﻈـﺮ وی در از ﺧﻮدﺑﻴﮕـﺎنگی ، اﻧسان دﻳﮕﺮی را ﺧﻮد اﺣﺴـﺎس ﻣـی ﻛﻨـﺪ و آﮔـﺎهی ﺑـﻪ ﺧـﻮﻳﺶ را از دﺳـﺖ می دﻫﺪ و دﭼﺎر ﻧﻮعی " ﺧﻮد آﮔﺎهی ﻛﺎذب " می ﺷﻮد . از ﺧﻮد ﺑﻴﮕﺎنگی ﻫﻤﺎن از دﺳﺖ رﻓـﺘﻦ " وﺟـﻮد ﺣﻘﻴﻘـی و ﻓﻄـﺮی " خود فرد است.
امروز انتظار همه ما برای افزایش دریافتی و درآمد ماهانه ، تابعی است از سیاست های پیش روی مسئولین رده بالای کشور. همه ابعاد فکری افراد اعم از دارنده و ندارنده اش به دست آوردن و افزایش موجودی خود است. تا حدی که عده ای پا فراتر گذاشته و به مسیرهای غیراخلاقی یا غیرارزشی جامعه دست یازیده اند. این عده مسیر پول زایی را از کانال هایی چون رشوه دادن و گرفتن ، اختلاس ، قاچاق مواد مخدر و کالا ، جعل مدارک تحصیلی برای قرار گرفتن در موقعیت ممتاز اجتماعی و...... معنا می بخشند.
پول همه چیز مردم ما گردیده است. اما یک ملت را دولت ها هدایت می کنند. تمامی حرکات و سکنات دولت مردان و تدوین سیاست های مالی و پولی این انتظار را در وجود افراد درونی می سازد. حتی برنامه پنهان آموزش رسمی و دانشگاهی ما نیز بر توقع رسیدن به درآمد بیشتر با انتخاب رشته پر درآمد نهاده شده است. امروز کودک جامعه نیز بر اهمیت انکارناپذیر پول اِشراف دارد. ما دچار نوعی خودآگاهی کاذب شده ایم که پول را خود احساس می کنیم. یعنی ما جن زدۀ پول شده ایم.
اینجا دو مقوله جداگانه وجود دارد که نباید باعث خبط موضوع گردد:
1 - تلاش و انتظار افراد کم درآمد جامعه از جمله معلمان برای افزایش حقوق ، جهت دستیابی به یک موقعیت معیشتی مناسب و در خور و رفاه نسبی است . هدف آنان نیل به امنیت شغلی و اجتماعی و همچنین کسب شرایط آسیب ناپذیر اجتماعی - اقتصادی و دسترسی به قدرت خرید است.
2 - افزایش روزافزون درآمد برخی مشاغل که فاصله زیادی با افراد کم درآمد دارند باعث افزایش شکاف درآمدی و تقویت تضاد طبقاتی می گردد.
اما نکته مهم و حساس :
تضاد و تناقض سیاست اِعمالی شما با سیاست کارکردی تان اوضاع اقتصادی را مریض احوال تر می نماید هر دو مورد ذکر شده باعث از خودبیگانگی فرد و جن زدگی او نسبت به پول می گردد. این از خاصیت جادویی پول است. بشر حس سیری ناپذیری در قبال آن دارد چون تمام نیازهای او از طریق این وسیله مهم که به هدف تبدیل گردیده است ، تأمین می گردد. وقتی تمامی وِرد و ثنای یک فرد فقط ذکر واژه جادویی "پول " می باشد هر چند بدان دسترسی هم نداشته باشد اما باز فرد از خود بی خود می شود.
یک زمانی برای جذب سرمایه ملت خصوصا بعد ایام جنگ ، جایزه های میلیونی و گاه حتی میلیاردی تعیین کردند. آنقدر جایزه اتومبیل بر سر و در بانک ها در هوا معلق ماند که ملت را به سوی پس اندازهای قرض الحسنه هدایت کردند تا شاید رؤیای دست نیافتنی به پول او بدین طریق محقق گردد.
تعیین 10- 20 هزار تومان برای دولت دو هدف را تعقیب می کرد:
اول قادر بودن تمامی اقشار جامعه به این فعل.
دوم : جذب سرمایه مردم با تعقیب شعار قطره قطره جمع شود وانگهی دریا شود.
توقع دولت برای ملت از جنگ بیرون آمده ابتدا منطقی و قانع کننده بود. اما این گرداب طمع همچنان در حال عمیق تر شدن بود.
بعد بگوئید هر خانوار بیش از یک اتومبیل دارد یا همه می خواهند اتومبیل داشته باشند و فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه عمومی در بین مردم نیست و آلودگی هوا ، تنفس افراد و طبیعت و محیط زیست را با مشکل مواجه ساخته است !! مردم از کجا چنین گرایش شدید به این کالا را به دست آورده اند؟ با تبلیغات خود شما . با تعیین جایزه های اتومبیلی حتی برای مصرف چای و پفک نمکی و روغن و..... خود گوئید و خود شنوید اما راهبردی اعلام مدارید چون صنعت مونتاژ اتومبیل شما فوق العاده سود ده است و سهامداران این صنعت خود شمائید نه ملت لذا نباید سوددهی آن به مخاطره افتد . پس تعیین جایزه اتومبیل و تبلیغ آن در رسانه های جمعی و روی اتوبوس ها و تابلوهای شهری و....... قصه ای است که باید ذکر آن تداوم داشته باشد و ما مردم بینوا از زیستن بر روی کره زمین نیز بیزار می گردیم.
یک بار به رئیس بانک ملی گفتم مگر شُمش طلا پشتوانه پول نیست ؟ پاسخ داد چرا ؟ گفتم پس چرا دولت شمش طلا جایزه می دهد؟
آری شما بر شمش طلا هم رحم نکردید. راستی این جایزه ها حقیقتا به مردم داده می شود یا ساز و کار فریب و نیرنگ آنان است؟!
قبل از انقلاب مثل خیلی از کشورها شرط بندی و بلیط بخت آزمایی بود ، بعد انقلاب حرام اعلام گردید چون طبق اقتصاد اسلامی ، فعالیتی برای به دست آوردن مبلغ جایزه صورت نمی گرفت و در ضمن مردم را به قماربازی تشویق می نمود و آنان را از فعالیت باز می داشت. بعد انقلاب این ماجرا رنگ عوض کرده بود اما باز اثرات منفی آن بر افراد و جامعه تحمیل می گشت یعنی جایزه دادن بانک ها و سایر مراکز خرید.
ملتی که برای بدست آوردن پول به عالَم رؤیا متوسل می شود دیگر نیازی به فعالیت اقتصادی ندارد.ملتی که از بیراهه های بسیار می تواند یک شبه پولدار شود دیگر به قول ملک الشعرای بهار به معنای بیت زیر نمی اندیشد:
برو کار می کن مگو چیست کار
که سرمایه جاودانی است کار
شما مسئولین ، ما مردم را خواب نما کرده اید. ارزش سخت کوشی پدرانمان را برای کسب روزی حلال به ضد ارزش پایمال حقوق دیگران تبدیل ساختید. قدرت اندیشه و تفکر و تأمل مردم را مسخ نمودید و او را از خود بیگانه ساختید. حقیقتا چند تن از ما اسیر این ره پرپیچ و تاب سحرآمیز نگردیده ایم و هنوز هستیم آنگونه که یک انسان آزاده باید باشد.
گاه همین مسئولین نگران جایگاه مذهب و دین گریزی جوانان در جامعه می گردند و برخی علما دیوار کوتاه آموزش و پرورش و معلمان را نشانه می روند که قصور کرده اند ، غافل از این که خود شما ارزش های ایرانی - اعتقادی ما را سست بنیان ساخته اید با واژه جادوئی "پول ".
فروشگاه های کوچک و بزرگ سراسر کشور مشهور یا گمنام نیز برای جلب نظر مردم جهت خرید بیشتر ،کالاهای گوناگونی را به عنوان جایزه تبلیغ می نمایند. بزرگ ترین کارکرد همراه اول یا سایر اپراتورها ارسال پیامک های همین جایزه هاست. فرهنگ سازی شما این قدر غنی است. حال چرا به دنبال ارزش های انسانی نیاکان ، این در و آن در می زنید و بی رحمانه دیوار کوتاه های جامعه را متهم می سازید؟
هنوز پیامک های تله ای را فراموش نکرده ایم که مردم مسخ شده پول چگونه با ارائه شماره و رمز کارت یا واریز مبلغی به کلاهبرداران ، اجازه برداشت مبالغی به آنان می دادند و شاید امروز هم این قصه ادامه دارد. ما افراد باهوش جامعه را با "سیاست پول برای پول " بدین کارها هدایت کرده ایم . آری آنان افراد باهوشی هستند که تابع خواست شما ، دوست دارند زود، تند و سریع پولدار شوند و گر نه از غافله رهروان این طریق باز می مانند.
هراز چندگاهی نیز با حراج سکه های طلا و یا خرید و فروش ارز عمدتا دلار، نبض اقتصاد کشور را به جهش نامتوازن در می آورید . راستی از یک سو نرخ سود بانکی را کاهش می دهید که تا شاید همانند کشورهای پیشرفته با تک رقمی کردن آن ، مردم را به سوی فعالیت اقتصادی گسیل دارید و فرهنگ کار را رواج دهید و از سوی دیگر با شرایط موجود اقتصادی مردم را به انباشت ثروت تشویق می نمائید.
در کدام کشور سیاست انقباضی و انبساطی پولی توأمان به جامعه تزریق می گردد ؟!
تضاد و تناقض سیاست اِعمالی شما با سیاست کارکردی تان اوضاع اقتصادی را مریض احوال تر می نماید. انباشت ثروت در اقتصاد اسلامی حرام می باشد چون مانع کار و کوشش می گردد پس چرا انباشت ثروت در جامعه اسلامی ما موج می زند؟!
مردم هندوستان با تن در دادن به فرهنگ کار و فعالیت اقتصادی بی امان با استعمار انگلیس مبارزه کردند و پیروز شدند نه با رواج سیاست های پول ستایی یا شانس و اقبال و فساد اقتصادی.
راستی چرا صفرهای پول ملی ما را کاهش ندادید همچون کشور برزیل که رکورددار حذف صفر است ( از سال 1930 تاکنون طی شش مرحله 18 صفر از پول ملی برزیل حذف شده است و هشت بار نیز نام واحد پولی این کشور تغییر پیدا کرده است .) یا کشورهای هلند و ترکیه و زیمبابوه ***
اگر بررسی کنید اوضاع اقتصادی این کشورها رو به بهبودی رفته است. ما می ترسیم اگر صفرهای پول ملی کاهش یابد ، ثروت انباشته شده ما کم گردد ، در حالی که چنین نیست.
ملت را از خودبیگانگی مرسوم نجات دهید و گر نه حاکمیت ضدارزش ها و هنجارها اجتناب ناپذیر خواهد بود.
بیائید تا بیندیشیم ....
*** خبرگزاری تسنیم - 18 آذر95
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اسلام به ذات خود ندارد عیب و ایرادی ، هر چه
هست از مسلمانی ماست.