در دین اسلام سفارش اکید به "اطلبوا العلم من المهد إلى اللحد" شده است . همه حتی بیسوادان از کرامات دانش و علم مطلع هستند. دانش یعنی آگاهی . آگاهی یعنی خرد. خرد یعنی توانایی و مهارت زیستن و دسترسی به همه این موارد یعنی داشتن یک زندگی مطلوب و خوشایند.
آموزش و پرورش علیرغم این که از متولیان اصلی امر آموزش به عنوان زیربنای رشد و توسعه کشور است اما در قِبال معلمان با تحصیلات عالی تر یعنی فوق لیسانس به بالا ، طرح یا پیش برنامه ای مؤثر و دخیل در توسعه آموزش پایدار ندارد. در واقع معلمانی که تا درجه دکتری تحصیل کرده اند همانند مخازنی هستند که بلااستفاده و بِکر رها شده اند. خزانه های ارزشمند معادن که یا شناسایی نشده اند یا سیاست ، اجازه بهره برداری از آن را نمی دهد و یا دانش بهره مندی از آن را ندارند.
معلمان با تحصیلات دکتری آموزش و پرورش بنا به دلایل زیر از حقوق و امتیازات اساتید هم سطح خود در دانشگاه برخوردار نیستند:
1 - جایگاه و موقعیت علمی چنین معلمانی در قالب اداری یا شرح وظایف وزارت آموزش و پرورش نمی گنجد.
2 - آموزش و پرورش توانایی مالی لازم جهت ارائه وضعیت معیشتی هم سطح با دانشگاه برای چنین معلمان را ندارد.
3 - اگر چنین افرادی میدان فعالیت ممتاز یا هم سطح دانشگاه را بیابند ، شاید میل به احراز پست های کلیدی مدیریتی را داشته باشند که در این صورت افراد مورد نظر خود را برای تداوم مدیریت از دست می دهند.
4 - آموزش و پرورش اهمیتی به وجود معلمانی با تحصیلات بالاتر نمی دهد و آنان را جدی نمی گیرد یا بستری مناسب برای استفاده از دانش آنها را ندارد.
5 - محتوای آموزش در مدارس یا حد و حدود آن ، نیازی به تحصیلات بیشتر از لیسانس ندارد.
و چون از سویی قصد نگه داشتن چنین افرادی را در پست های سازمانی خود دارد و جزو نیروی انسانی آن به شمار می رود لذا تنها طریق ، بالاجبار نگه داشتن آنها در آموزش و پرورش با امضاء تعهدنامه ای برای ادامه خدمت است. اگر او قصد رفتن به دانشگاه را داشته باشد بایستی استعفا داده و مدت خدمت چندین ساله خود را ندید بگیرد تا به جایگاه مورد تمنای خود برسد و حتی جریمه آن را نیز بپردازد. این امر هم انصاف نیست و هم کلی ضرر و زیان بر پیکر نظام آموزشی و حتی جریان فعالیت اقتصادی کشور است.
اگر همه این دشواری ها هست چرا شرایط ادامه تحصیل برخی از معلمان را با میل خود فراهم می سازید؟ از یک سو خود را حامی ترویج دانش و ارتقای سطح آن نشان می دهید و از سوی دیگر همه راههای موفقیت معلمان را مسدود می سازید، این دو پهلویی عمل ، امر اعتمادسازی را تضیع و تضعیف می سازد.
جملات زیر گفته های یکی از معلمان سطح دکتری آموزش و پرورش است که تقاضای نوشتن این متن را از بنده در 18 اسفند در ذیل یکی از نوشته هایم کرده بود:
لطفا در مورد دارندگان مدرک دکتری در آموزش و پرورش هم بنویسید :
" که نه تنها حقوق مناسب ندارند.
بلکه به دلیل قرارگرفتن در سیستم آموزش و پرورش اجازه کار در ثبت شرکت را ندارند. کد هیئت علمی ندارند.
نمی توانند پروژه بگیرند. نمی توانند استاد راهنما یا مشاور شوند. نمی توانند همانند اساتید دانشگاه در دو دانشگاه فعالیت نمایند در حالی که نسبت به اساتید دانشگاه ، رزومه (رزومه معرفی نامه ای است شامل خلاصه ای از تجربیات کاری ، سوابق تحصیلی و مهارتهای فرد جویای کار است) کار علمی بیشتری هم در بسیاری موارد دارند . تحقیقات شان که در مجلات بین المللی چاپ می شود در آموزش و پرورش در نظر گرفته نمی شود . به هر حال بی عدالتی بیداد می کند..... "
با دقت بر دردنامه این همکار ، متوجه می شوید که ادامه تحصیل در آموزش و پرورش ارزش ندارد و اگر به دلیل تأمین منافع مالی بیشتر قصد ادامه تحصیل دارید ، دست نگه دارید چون تفاوتی چندانی در میزان دریافتی صورت نمی گیرد. پس بهتر است با مطالعه آزاد سطح معلومات دانش آموزان خود را در کلاس درسی افزایش دهید چون آموزش و پرورش رفیق نیمه راه است و اگر از علاقه مندان حقیقی ادامه تحصیل هستید یا مسیری دیگر بجز آموزش و پرورش در پیش بگیرید و یا استعفا داده و خدمت خود را از صفر شروع نمائید، هر چند عادلانه نیست.
کاش فردی که در آموزش و پرورش خدمت نموده است رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس می شد. ما معلمین که خیری از ریاست فعلی ندیدیم ، ظاهرا چون دکتر زاهدی روزی وزیر آموزش عالی بوده است بیشتر به آنان خدمت می کند نه به آموزش و پرورشی ها.
وقتی ارتباط بده بستانی عادلانه ای بین آموزش و پرورش و آموزش عالی وجود ندارد و همیشه آموزش عالی طلبکار و آموزش و پرورش بدهکار است چرا معلمان را به ادامه تحصیل تشویق می نمائید یا شرایط احراز آن را هموار می سازید؟ حال این تحصیلات در دانشگاه فرهنگیان باشد یا مراکز دیگر .
یقین می دانید که در کشورهای برتر آموزشی از معلمان با تحصیلات عالی تر در سطح ابتدایی استفاده می نمایند تا زیربنای آموزشی و فرهنگی و اجتماعی مستحکمی را پی ریزی نمایند اما ما با مسدود ساختن تمامی مسیرهای تلاش بهتر و بیشتر آنان ، به در جازدگی محدود و محبوس نظام آموزشی خود پافشاری می کنیم. دانش و سطح معلومات یک معلم هر قدر بیشتر باشد به همان نسبت تعلیم و تربیت کشور بارورتر خواهد شد. برای رسیدن به این هدف ، وزارت آموزش و پرورش باید حق واقعی زحمات معلمان سطح دکتری را با تدوین امتیازاتی شایسته به جا آورد و گرنه هر نوع کوتاهی در حق آنان باعث از بین رفتن انگیزش های شغلی می گردد و آن نیز باعث از بین رفتن ذوق و اشتیاق و سوز فعالیت می گردد. در جامعه ای که سبک مدیریتی آن آمرانه یا پدرانه است و انگیزش ها بر اساس انگیزه های درونی و اقتصادی یعنی تنبیه و پاداش است نمی توان انتظار داشت که افراد به شرایط مطلوب تر برسد.
عدالت یعنی قرار دادن هر چیز در جای خود ، پس می توان نتیجه گرفت که در جامعه ما عدالت نیست؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تصور نکنید در دنیای بازنشستگی خبری
خاص است یا خیلی خوش می گذرد .
اگر برنامه یا هدف مفیدی نه فقط از
نظر مالی، برای دوران بازنشستگی تان
نداشته باشید ، خیلی زود حتی به سال
نرسیده ، احساس خستگی خواهید کرد.
تصور نکنید که پا بر روی پا انداخته راحت
به خانم خانه دستور چایی بیار صادر خواهید
کرد و جلوی تلویزیون لذت خواهید برد.
اولین معترض شما از خانه نشستن خانم تان
خواهد بود.
هرارزش سر جای خود ارزشمند و مقدس است.
خوش بگذرد.
کاش امتیاز خاص داشتم تا با کمترین مطالعه ارشد قبول میشدم و...هزینه تحصیلمو میداد و از فرصت ماموریت تحصیلی هم استفاده میکردم!!
جناب دبیرم ،همکاران اینجا ازاوضاع خود
ناراضی اند شما دنبال راههای ادامه تحصیل
هستید . ستودنی است .
اما ابتدا شرایط را بررسی کنید بعد تصمیم بگیرید.
در ضمن از شما همکار محترم یک خواهش دارم بجای تحسین مقالات،امکان دارد تجزیه و تحلیل انجام دهید. دیدگاه خودتان را نسبت به هر موضوعی به نمایش بگذارید تا بحث و تبادل نظر ارزشمندی صورت بگیرد؟
با تشکر
تشکر چهارشنبه سوری شما و خانواده محترم
نیز مبارک و پر از خیر و برکت .
بنده سالهاست که مدرکم ارشد است . داشتن مدرک فوق ودکترا هم خیلی به درد بخور نیست . اگر داشتن مدرک ازنظر مالی حداقل ۵۰۰تا ۶۰۰تومان تفاوت حکم نسبت به لیسانس داشت خوب بود نه تفاوت ۱۷۰تومان .
سپاس بیکران که سکوت ما فریاد می زنید. کاش مسولین هم مانند شما هوشمندانه و موشکافانه مسایل را تحلیل می کردند. درد های ما بهبود نمی یابد اما همدردی شما التیامی است برای آن.
استاد گرامایه ،
اولا امیدوارم اشارات دقیق و درستی نموده باشم.
ثانیا امیدوارم که عدالت در تمامی جنبه ها خصوصا
معلمین تحصیلکرده در سطح دکتری به آنچه که
استحقاق موقعیت تحصیلی شان است برسند.
ثالثا بنده معلمی ساده ام .
تشکر از همراهی تان
گرانمایه صحیح است
اسلام گفته علم را از تولد تا مرگ بیاموزید اما نگفته به امید پول بروید علم بیاموزید
همکاران و خود بنده در رشته ای که ارتباطی به رشته پایه نداشت و خارجاز رویه رفتیم و دکتری خواندیم و اصلا نیاز نمی بینم که آموزش و پرورش به پاس درس خواندن من صد هزار حقوقم را زیاد کند
اگر به امید صد هزار میروید و دکتری می خوانید همان بهتر که نخوانید
با همین دکتری در خیلی از مراکز می توانید درامد کنید
از طرف دیگر
آموزش و پرورش هم یک سازمان است و حق دارد دخل و خرج خود را کنترل کند و روا نیست ما فشار مضاعفی بر این سازمان وارد کنیم
در نهایت باید بگویم علم آموزی فقط کسب مدرک از پیام نور و دانشگاه آزاد و غیره نیست
آیا قلم کسی که ادعا می کند دارای مدرک تحصیلی دکتری تخصصی است باید اینچنین سست باشد؟ همکار عزیز و مکرم در نگارش بیشتر دقت بفرمایید تا خواننده باور کند که شما پی اج دی هستید.
دیپلم سال ۱۳۷۲
همکار محترم جناب آقای حمید،
البته متوجه نشدم خطاب به همکارتان آقای معلم نوشتید یا بنده ، اما به هر عارضم به حضورتان که بُعدی از ادامه تحصیل یا خود تحصیل ،دانش افزایی است اما ابعاد دیگری چون منزلت اجتماعی یا برخورداری از امکانات مادی بیشتر و یا موقعیت
شغلی برتر نیز از دیگر جنبه های ادامه تحصیل یا
خود تحصیل است.
دانشگاه آزاد اساس پایه گذاری اش افزایش دانش
بود و اصلا مدرکی نمی داد چون در سال 63 و 64
دو ترم در دو رشته گذرانده ام ،و اساس دانشگاه فرهنگیان فراهم سازی امکان تحصیل برای همکاران دیپلم و فوق دیپلم بود که بعدها تبدیل به مرکز تولید مدارک بالاتر و تربیت معلم گردید.
ادامه دارد
لذا اگر به قول شما پرداخت حق و حقوق فردی در سطح دکتری ،تحمیل سازمانی به آموزش و پرورش است نباید بستر را برای این مهم آماده سازد. داده و ستاده همخوانی ندارد.
همچنان که فعالیت اقتصادی دو بُعد رفع نیاز و کسب
در آمد را دارد ،ادامه تحصیل نیز دو بُعد افزایش دانش
و کسب درآمد بیشتر را در پی دارد. بی عدالتی در مقام مقایسه با هم سطوح خود بوجود می آید.
بلی فرمایش شما در کشوری ارزشمند است که
واقعا قصد دانش افزایی دارد اما در کشور ما همه شرایط مطلوب ،منوط به داشتن مدارک سطوح بالاست.
در ضمن محتوای دانش هم مهم است اگر در کشور انگلستان سطح لیسانس برای کسب شرایط مطلوب شغلی وزندگی پاسخ می دهد به دلیل غنای محتوایی آموزش است اما در کشور ما برای نیل به این مهم بهترین طریق کسب مدرک دکتری در تمامی حیطه هاست.
با تشکر از همراهی تان
آموزش و پرورش هیچ گاه امکان ادامه تحصیل را فراهم ننموده است.در واقع تا یک مقطع بالاتر این امکان مهیا شده است ( که این رویه نابرابر در سطح عموم همکاران نارضایتی ایجاد نموده چرا که نخبگان قدیمی با مدرک استخدامی فوق دیپلن در نهایت موفق به اخذ مدرک لیسانس می شوند و ای کاش سطح عمومی فوق لیسانس تعریف می شد .)
اما آنچه در این سایت می بینیم بیشتر ترویج فرهنگ ناله و ساز مخالف زدن بوده که مایه تاسف است .
در هر مورد ناله داریم و گلایه
بلی، یک سطح بالاتر را دانشگاه فرهنگیان
آماده سازی نموده است ناقص و دست و پا
شکسته.
به نالیدن اشاره فرمودید ، دلایل ناله را هم
یقین نیک می دانید. ما می نویسیم برای اطلاع رسانی و بالا بردن سطح آگاهی عمومی.ناله ما اعتراضی است به شرایط موجودبه امیدبازسازی
آن. در جامعه ای که عدالت لنگ است و قوانین
و مقررات بر اساس قشربندی یا گروه بندی شغلی
و تحصیلی اِعمال می گردد و داده و ستاده همخوانی ندارد،از سویی گوش شنوایی هم برای تغییرات مثبت
و سازنده نیست به قول فرمایش شما نالیدن یکی از راههای اعتراضی است. مابقی راهها را هم که مشاهده می فرمائید در بالای همین صفحه جناب آقای پورسلیمان بدان پرداخته اند.
ممنونم
چون انتظارات زائیده شده از سیاست های
آموزشی کشور با فراهم سازی زمینه های
مناسب برای آن همخوانی ندارد.
با تشکر
با سلام
نوشته شما بسیار جالب بود. به نوبه خود از اینکه این مساله را مطرح نمودید سپاسگزارم.
اینجانب در سال ۷۵ از تربیت معلم فارغ التحصیل شدم. پس از آن دوباره در کنکور سراسری شرکت کردم و در سال ۷۶ در یک رشته کاملا تخصصی پذیرفته شدم. سال ۸۱ در همان رشته در مقطع ارشد پذیرفته شدم و نهایتا در سال ۹۳ در سن ۳۷ سالگی دکترای تخصصی همان رشته را گرفتم.۲۰ سال از عمرم بعد از دیپلم را بدون وقفه درس خواندم که یا پشت کنکور بودم یا در حال تحصیل. قبل از اجرای قانون مدیریت کشوری تنها دلخوشی من حق همترازی بود که آن هم حذف شد. تاکنون بیش از ۳۴ اثر چاپ کرده ام یا در حال چاپ شدن است. جالب است بدانید ۱۳ سال بصورت حق التدریس در دانشگاه کار کرده ام. حتی دانشگاه فرهنگیان برای افرادی مانند من جایی ندارد. فرق من با یک هیات علمی جیست؟ چرا هیچ امتیازی برای ما قایل نیستند؟ یکی از مشکلات ما این است که نمی توانیم اعتراض کنیم زیرا به سرعت به ما انگ می زنند در نتیجه مجبور به سکوت می شویم. مجدا از شما صمیمانه متشکرم.
عادت به سیاست های غلط در هر حیطه
از ویژگی های ما ایرانیان است و چون
حق خواهی یا گویی ، فرهنگ خیلی از
ماها نیست لذا به راحتی همه چیز پایمال
می شود بدون این که مشکلی برای
سیاست گذاران بوجود آید.
امیدوارم رسانه صدای معلم جایگاهی
باشد که خود شما بزرگواران که سطح
دانش و توانمندی تان از بنده بیشتر است
به قول آقای پورسلیمان به مطالبه گری
برخاسته و با نگارش متعدد گروه فشاری
باشید بر قوه مقننه و کمیسیون آموزشی
مجلس. بیشتر از وزیر آموزش و پرورش
آقای دکتر زاهدی باید پاسخگو باشند که
کمترحرکتی به سوی تحولات آموزشی دارند.
امید حق خواهی به همین متن خلاصه نشود.
با تشکر
باشید ب
امیدوارم
من سالهای عمرم را صرف درس خواندن و تحقیق و تدریس در دانشگاههای مختلف گذراندم. متاسفانه به دلیل قرار گرفتن در سیستم اموزش و پرورش نمی توانم جذب دانشگاه شوم . حقوق در یافتی من در آموزش و پرورش بسیار کم است . در دانشگاه فرهنگیان تدریس می کنم که بیش از یک سال است حقوق نمی دهند.جذب هم نمی کنند با وجود اینکه دانشگاه فرهنگیان نیاز دارد اما در سامانه وزارت علوم هم اعلام نیاز نمی کند و تر جیح می دهد ساعتی به افراد متفرقه کلاس بدهد تا هم حقوق انها را مدت طولانی ندهد هم ... حال با این وضع تکلیف من چیست؟ مقالات و تالیفات با اساتید دانشگاه قابل رقابت است. اما نه حقوق نه مزایا مشابه دارم و نه امید به بهبود
همکار ارجمند،
همسر یکی از همکاران بنده برای رهایی از
شرایط اساتیدی چون شما از آموزش و پرورش
استعفا داده و در دانشگاه مشغول به تدریس
شده اند و سابقه ای نزدیک 15 سال را از
دست داده اند، اما بهترین راه حل نیست.
من در تعجبم که چنین بزرگواران، چرا آستین
همت بالا نمی زنند تا با حرکتی یا هماهنگی
اعلام موجودیت نمایند. همین سایت بهترین
شرایط برای نگاشتن چون شماهایی است
که از قابلیت های احراز شده تان استفاده
لازم بعمل نمی آید.
در ضمن پیشنهاد می کنم تنها یا با همراهی
چند تن در شرایط مشابه به دفتر نماینده مجلس
شهر یا منطقه خود رفته و به صورت کتبی و
شفاهی طرح مسأله نمایید.
باز اگر از دست مان برآید موضوع را از زوایای
دیگر نیز مطرح می سازیم.
با تشکر و آرزوی موفقیت
شرایط اینجانب نیز مثل حضرتعالی است.
واقعا در مخمصه عجیبی گیر کرده ایم. 3 سال است که در رشته من دانشگاه فرهنگیان اعلام نیاز نکرده است. امسال هم اعلام شد که سن هیات علمی شده از 45 به 40 تقیل یافته است. امسال نیز 40 ساله شدم.
ظاهرا جز توکل بر خدا و انتظار فرج آقا امام زمان هم کاری نمی توانیم بکنیم.
مشکل این است که بعضی دوستان فکر میکنند مساله فقط مادی است. در صورتیکه باید در شرایط ما قرار گرفت تا عمق فاجعه را بیشتر متوجه شد.
موفق باشید/
هر فعالیتی به طور طبیعی دو بُعد دارد:
بُعد مادی و بُعد منزلت اجتماعی.
لذا لزومی نیست در قبال تصور یا برچسب
عده ای ناراحت بشویم و این واقعیت را انکار
نمائیم.
هر چند بنده توفیق ادامه تحصیل نداشته ام
اما تبعیض آشکار نسبت به تمامی معلمان
با تحصیلات عالی تر را دقیقا درک می کنم و
تحمل شرایط نابرابر تحمیلی نسبت به هم
سطح شما بزرگواران اصلا ممکن نیست.
تقاضا دارم قلم به دست بگیرید و صد در صد
توانمندتر از من پیگیر حق و حقوق خود گردید.
سایت صدای معلم نعمت بزرگی است باید
حداکثر بهره لازم را از آن ببرید. فراموش نکنید
که هیچ نعمتی ابدی نیست.
زمان را دریابید که دائم در صدف گهر نباشد.
ببخشید اگر جسارتی شد.
واقعاً حرف دل خیلی از معلمان همین قضیه است . ان شاء الله در این خصوص فکری بشود .چون حساب فرهنگیان ازسایر کارکنان جداست و معلم باید خودش پیشتازعلمی باشد،تابتواند در آینده سازان جامعه اثرمثبت و سازنده بگذارد و به نظر می رسد این بزرگترین جفا در حق معلم است که از ادامه تحصیل منع شود و یا مدرکش اعمال نشود .
معلمی که نه ماموریت می گیرد،نه هزینه ای به بیت المال اضافه می کند و با هزینه خودش مشتاق فراگیری علم است،نباید در تنگناهای قانونی گرفتار شود .
عذر می خواهم.
البته قول مکرر داده اند که این مساله حل می شود ومعلمان استثناء می شود و باید نشست ودید که وزیر محترم آموزش وپرورش چگونه این مشکل را برطرف می کند . از طریق نظام رتبه بندی می توان به این هدف مهم دست یافت . یا از طریق پیگیری مستمر با سازمان برنامه وبودجه .....خلاصه به هر طریق ممکن باید این سد برداشته شود حتی اگر به حقوق هم چیزی اضافه نشود باید افزایش مدرک در حکم کارگزینی لحاظ شود .
این کار شدنی است .....اما همت می خواهد وبس
باتشکر از همکار محترم نویسنده
وبا تشکر از مسئولینی که این پست را می خوانند و منتقل می کنند .
و با تشکر از همه همکاران فرهنگی که تا پای جان از نثار علم ومعرفت دریغ نمی ورزند وهدفی جز اعتلای نسل آینده ساز جامعه را ندارند.
پاسخ قبلی را دادم. طرح رتبه بندی برای
شما اساتید می تواند طرح مؤثری باشد
اما ما معلمین که هم سطح هستیم نیازی
بدان نداریم.
طرح مسأله نصف حل آن است. لذا باید
موضوع مکرر مطرح شود تا این گروه نیز
دیده شوند. باید کانون توجه قرار بگیرید .
شاید اصلا شما ها را به یاد ندارند.
مسایلی حساس و مهم ،به قول شما
باعث بدآموزی دانش آموزان می شود.
چون خیلی از آنها می گویند درس بخوانم
که چه بشود؟مگر تو خواندی چی شدی ؟
هم ارزش دانش زیر سئوال می رود و هم
امکان تحرک عمودی از بین می رود. فردی
که تحصیلات عالی تر دارد قرار نیست در
تحرک افقی جابجا بشود باید شرایط رشد
منزلتی و شغلی او فراهم باشد، و گرنه
دیگرانی هم نخواهد بود که ادامه تحصیل
دهند چون آئینه عبرت چنین می گوید.
بابت نکته مهمی که اشاره
فرموده اید سپاسگزارم .
باور کنید یکی از معضلات و عوامل بازدارنده بیان مساله و ادا کردن حق آن افرادی مانند " آقا حمید" هستند که با ادعای داشتن مدرک دکتری چنان قلم فرسایی می نمایند که عرق شرم برجبین معلمان فرهیخته زجر کشیده ای که به سختی و تلاش مستمر به سطوح عالی علمی رسیده اند جاری می سازند.
شما را به خدا قسم می دهم برادر حمید متن خودتان را مطالعه بفرمایید و کلاه خود را قاضی کنید.
آیا قلم کسی که ادعا می کند دارای مدرک تحصیلی دکتری تخصصی است باید اینچنین سست باشد؟
دوست گرامی همکاران فرهنگی علم دوستی را می شناسم که فرش زیر پایشان را فروخته اند تا بتوانند در رشته مورد علاقه شان ادامه تحصیل بدهند تا بتوانند بهتر به خود و خلق خدمت کنند.
قدری بیاندیشید سپس بنویسید.
در پایان به شما متذکر می شوم که العلم نور یقذفه الله فی قلوب المومنین.
دانش نوری است که خداوند بر دلهای مومنان می افکند.
الزاما داشتن مدرک دکتری داشتن دانش نیست اما در دنیای کنونی و در قرن 21 رسم این است که بیشتر دانشمندان و افراد فرهیخته گواهی نامه ای از یک موسسه علمی معتبر کسب می کنند تا هم کلامشان نافذ تر باشد و هم نشان دهد که نوشته هایشان بر اساس تحقیقات عمیق و تجربه فراوان علمی بنا شده است. اینگونه است که خواننده یا شنونده به بیانات و مکتوبات چنین افرادی اعتماد بیشتری می نماید.
سپاسگزارم
تشکر از آمارتان ، واقعا اگر این تعداد است
برای مجلسیان و نمایندگان خیلی متاسفم.
چنین بی تفاوت به کجا شتابان!!
واقعا متاسفم. حیف حیف بر دقایق عمر
معلمان . حیف بر عمری که چروک های
روزگار خیلی زود بر چهره مهربان معلمان
می نشاند.
آقای دکتر زاهدی بر جایگاه خود در کمیسیون
آموزشی ببالید که.......
با وجود اینکه برای وزیر محترم احترام زیادی قایل هستم و ایشان را انسان فهیمی می دانم اما نمی توانم این واقعیت را بیان نکنم که ایشان دکتر نیستند و فوق لیسانس مدیریت هستند. آقای حسین خنیفر استاد تمام تعلیم و تربیت هستند.
غلو از سوی بنده هست ؟
باور غلطی در جامعه ما ایجاد کرده اند که
تصور می کنیم حتما مدیران سطوح بالاباید
دکتری داشته باشند. این تصور بایستی رو
به اصلاح دیدگاهی و باوری رود.
کاش دیپلم کاربلد دلسوز مجهز به اصول علمی
مدیریت ، توجه اساسی به عامل انسانی، عادل،
صادق و...........باشند. آنان که دکتری حتی
مدیریت دارند اما نه پاسخگویند و نه حلال مشکلات
و نه راهبر ، چه تاجی بر سر ملت یا پیشرفت همه
جانبه کشور زده اند؟
کسی منکر اهمیت ترویج علم و دانش نیست اما
استفاده ابزاری از آن هم صحیح نیست.در کشور
ما علم را برای علم می خواهند در حالی که علم
برای ایجاد تحولات اساسی در تمامی ابعاد است.
حداقل ما دیدگاه خودمان را نسبت به مدرک با تعهد
اصلاح سازیم. تشکر
بنده این جسارت را نکردم که شما را متهم به غالی بودن کنم.
منظور اینجانب از جمله ما در ایران به غلو کردن عادت کرده ایم". این است که نا آگاهانه اعلام می کنیم که دکترای تخصصی در ایران زیاد داریم. اما در حقیقت نسبت به جمعیت ۸۰ میلیونی هنوز خیلی با دنیای مدرن فاصله داریم.
البته عزیزانی مثل دکتر نوید ادهم و محمدیان داریم که دکتر نامیده می شوند ان هم در سن ۶۰ سالگی.
ممنونم
ناشناس محترم
بنده فقط به عدل و حق خواهی
گروهی اعتقاد دارم که در سایه
دود چراغ خوردن موهابشان نیز
به سفیدی دندانهایشان شده است
دیپلم هم بودند می سوختم و......
لذا 200 نفرهم باشید حق و حقوق
مشخصی باید داشته باشید و گرنه
راهتان پر رهرو نمی گردد. تشکر
با سلام
اینکه با تواضع قراوان می فرمایید که تحصیلات تکمیلی یا عالیه ندارید بدان معنا نیست که چیزی از ارزشتان بکاهد. برعکس این اعتراف شجاعانه بر ارزش شما را در نظر اینجانب افزود.
قلم بسیار توانمندی دارید و از همه بالاتر در مقوله انتخاب موضوع دیدی شمولی و متنوع دارید. آزادانه و شحاعانه می نویسید. از باب حدیث شریف من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق از شما تشکر می نمایم.
ممنون که خوب می نویسید.
همکار محترم بنده لیسانس پژوهشگری علوم اجتماعی
از دانشگاه تبریزم و فارغ التحصیل سال 69 هستم.
البته با واژه فارغ التحصیل موافق نیستم چون فرد
علاقمند هرگز فارغ نمی شود.
شما بزرگوارید و لطف دارید. از این که در خدمت
همکاران فهیم خود هستم هم لذت می برم و هم خود
را مدیون سایت صدای معلم می دانم.
در ضمن این موضوع را همکار محترم استاد بزرگوار
با عنوان معلم پیشنهاد داده اند که بالا نیز نظر گذاشته اند.
سربلند و موفق باشید.
قدر نعمت کسی داند که به مصیبتی
گرفتار آید نه به معصیتی.
کاهش تعداد معلمان با مدرک دکتری
مصیبت مسولین است که قدر عافیت
چون نداند به مصیبتی گرفتار خواهد آمد.
نمایند گان مجاس ، کمیسیون آموزشی
مجلس چشم و دلتان روشن.
جناب آقای دکترکتابی،
از نظر و لطف شما سپاسگزارم.
جسارتا ساختار فعلی دانشگاه
فرهنگیان آش دهن سوزی نیست
و حیف دانش اساتیدی چون شماست
که در محبس دانش بسته محصور
بمانید.
این همه مدعی تاسبس پژوهشگاه
و پژوهشکده هستند اما از نیروهای
تربیت یافته ای چون شما بزرگواران
پتانسل بهره مندی ندارند.
می توان در هر شهر و استانی از
وجود شما اساتید به عنوان رییس
واحد پژوهش آموزش و پرورش یا
استاد راهنما استفاده کنند. اما این
همه نیاز به هدایت دلسوزانه و متعهدانه
دارد که .........
سربلند باشید تشکر
همکار محترم ،
اولا تقاضا دارم نظریه اثر میتوی بتده را در این
سایت جستجو کنید و مطالعه نمایید در مورد
دردنامه شماست.
در ثانی از مباحث اساتید همچنان که در متن
نیز اشاره کرده ام چنین نتیجه گرفته می شود
که تحصیلات عالی در قالب سطح سواد آموزش
و پرورش نمی گنجد و لیسانس برای محتوای
کتب مدارس یا انتظارات نظام آموزشی کافی است.
تشکر
حال با توجه به بحث های بالا که دوستان مطرح نمودند معلم حق ادامه تحصیل ندارد حق اعمال مدرک ندارد حق استفاده از کارهای علمی و پژوهشی به عنوان ضمن خدمت ندارد و باید دوره هایی ضمن خدمت حضوری و غیر حضوری را در رایطی که همگان از فرایند های آن مطلع هستند بگذراند .همه این شرایط را کنار هم بگذاریم به چه نتیجه ای می رسیم؟ ارتقا معلم یا رکود؟ تحصیل یا کم سوادی؟ آیا آموزش و پرورش از معلم با سواد بدش می آید ؟ آیا معلم با سواد با اهداف آن تلاقی دارد؟ آیا تحصیلات غده سرطانی در سیستم آموزش و پرورش است؟
از تمامی اساتید سطح دکتری که در این متن
ابراز همدردی یا بیان نظر نموده اند بسیار ممنونم.
خوشحالم که این دانشجو را به دردنامه خود مهمان
ساختید .
جسارتا تقاضا دارم به طور منسجم و سازمان یافته
حتما از طریق نمایندگان مجلس مناطق خود پیگیر
باشید.
یا با مراجعه حضوری به استانداری پیگیر باشید چون
با مدیرکل ها جلسات مشترک دارند.
و گر نه ظاهرا آموزش و پرورش اصلا از ماهیت وجودی
شما بزرگواران مطلع نیست یا مصلحت نیست باشد.
امیدوارم کانال مناسب برای احراز شر ایط در خور را بیابید.
باز اگر امری باشد بنده در خدمتم.
سربلند و پایدار باشید.
تاریخ انتشار: شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹
مدرک دوم فرهنگیان در حقوق بهمن ماه اعمال میشود
سخنگوی کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس گفت: مدرک دوم فرهنگیان از بهمن ماه امسال در حقوقشان اعمال شود و امیدواریم به این طریق نظر شورای نگهبان تامین شود.
سوال دوم مدارس ما مدیریت ها انتصابتست یا انتخابی و مدیران ما دارای نبوغ هستن یا صرفا به کار گماشته میشن?
دوم انتصابی. صرفا به کار گماشته
می شوند.
هر دو از نتایج معلون نیست؟
تبصره- وزارت آموزش و پرورش مکلف است در سال ۱۳۹۹ نسبت به اعمال مدرک تحصیلی دوم افرادی که فعالیت آموزشی در مدارس دارند، اقدام کند. بار مالی این تبصره در سقف اعتبار پیشبینیشده در ردیف ۱۲۷۵۰۰ وزارت آموزش و پرورش در قانون بودجه سال ۱۳۹۹ تأمین میشود و از تاریخ ۱/ ۱۱/ ۱۳۹۹ قابل اجراء است.
تبصره- وزارت آموزش و پرورش مکلف است در سال ۱۳۹۹ نسبت به اعمال مدرک تحصیلی دوم افرادی که فعالیت آموزشی در مدارس دارند، اقدام کند. بار مالی این تبصره در سقف اعتبار پیشبینیشده در ردیف ۱۲۷۵۰۰ وزارت آموزش و پرورش در قانون بودجه سال ۱۳۹۹ تأمین میشود و از تاریخ ۱/ ۱۱/ ۱۳۹۹ قابل اجراء است.
رییس سازمان برنامه و بودجه گفت: بودجه مربوط به اعمال مدرک دوم معلمان را تأمین خواهم کرد تا فرهنگیان بتوانند از امتیازات مربوط استفاده کنند.
( به روایتی ایشان نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستند.)
همسان سازی حقوق بازنشستگان با شاغلان شد.
با اعتبار ۸ هزار میلیارد انجام رتبه بندی
در سال ۱۴۰۰ را وعده جدّی داده اند.
به طور معجزه آسا همه طرح های مسکوت، عملی شد.کاش همیشه انتخابات باشد در ایران.
قانون الزام آموزش و پرورش به اعمال مدرک تحصیلی دوم فرهنگیان بر اساس نکات زیر قابل اجراست:
۱. رعایت احراز شرایط پست های سازمانی در رابطه با اعمال مدرک، موضوع بخشنامه ۱۱/۷۱۰ – ۹۴۰۶۱۷ (مرتبط بودن رشته تحصیلی با پست مورد تصدی یا مدرک فعلی و قبلی) الزامی می باشد.
۲. بخشنامه اعمال مدرک دوم صرفا نیروهای آموزشی را شامل میشود.
۳. کادر اداری (حتی مشمولین بخشنامه ۲۳۰) مشمول بخشنامه اعمال مدرک دوم نمی گردند.
۴. تاریخ اجرای بخشنامه ۹۹۱۱۰۱ می باشد، لذا تمامی مدارکی که طی سنوات قبل اخذ شده اند از تاریخ مذکور اعمال خواهند شد.
۶. فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان (ورودی سال ۹۱ و به بعد )که با مدرک لیسانس استخدام قطعی شده اند، می توانند تا مقطع دکتری ادامه تحصیل داده و مزایای ناشی از آن را در حکم خود دریافت نمایند.
۷. همکارانی که با دیپلم دانشسرا استخدام قطعی شده اند و پس از آن مدرک کاردانی را ارائه نموده اند، مدرک لیسانس آخرین مدرک قابل اعمال برایشان خواهد بود.
۱۲. همکاران خدماتی اگر بعد از مدرک سیکل و دیپلم، لیسانس پیوسته را ارائه نمایند، در صورت تغییر رشته شغلی مدرک لیسانس قابل اعمال خواهد بود.