اینکه بتوان از هم جواری الهیار با شماری از اصلاح طلبان در قاب تصویر و نشر آن، حمایت اصلاح طلبان از معاونی خلاف گو را نتیجه گرفت، موضوعی است که باید از سوی خود آنها ( تشکل اصلاح طلبان به معنای یک هویت مستقل از اعضا) به صورتی صریح تأئید یا تکذیب شود.
البته می تواند احتمال سوء استفاده الهیار را هم داد که به هر حشیشی (حتی قرار گرفتن در قاب یک عکس برای گدائی کردن حمایت و حفظ موقعیت خود) متشبث می شود. اما اگر عکس گرفتن، انتشار و درج زیرنویس برای آن، به معنای حمایت باشد( که به زعم اینجانب دست کم از سوی برخی و در قالب هویت حقیقی چنین می نماید)، باید به انگیزه های احتمالی حامیان پرداخت. بپذیرید که الهیار مهره ای سوخته است که احیای او نیازمند دمی مسیح گونه بوده و از عکس گرفتن و تئاتر رفتن، آبی برای او گرم نخواهد شد
آیا آقایان بر این باور هستند که الهیار در مورد مدارک تحصیلی خود خلاف نگفته، مظلوم واقع شده و مستحق حمایت شدن است؟
آیا عقیده دارند که دروغ گفته اما به عنوان یک خطای فردی از سوی آدمی ناپخته و خام، اهمیت چندانی نداشته و قابل چشم پوشی است؟
آیا معتقد هستند الهیار دروغ گفته، اما منتقدان، رویکرد اصولی به موضوع ندارند، صادق نیستند و با انگیزه ای سیاسی، هدفشان منکوب و تضعیف کردن بطحائی و در نهایت تخطئه نوبخت و حتی دولت روحانی است؟ و در این صورت باید حقیقت را فدای مصلحت و از الهیار حمایت کرد تا رقبای سیاسی پررو نشده و بهره برداری نکنند( و البته این مهم باید به گونه ای باشد که کمترین هزینه را داشته باشد(با پرهیز از اعلام موضع رسمی و از طریق قرار گرفتن در قاب یک عکس تا در موقع اضطرار، تکذیب آن ساده تر باشد).
آیا باور دارند الهیار مبارزی ثابت قدم در مسیر مبارزه با فساد است و منتقدان یا خود فاسدند و در پی سوء استفاده مالی بوده و یا از سوی اربابان فاسدی که منافع خود را با بودن الهیار در خطر می بینند، اجیر شده اند؟
آیا چنین تصور می کنند که الهیار یگانه منجی آموزش و پرورش برای رهائی از تنگنای ناشی از ناکافی بودن اعتبارات اختصاص یافته از سوی دولت می باشد که در دوره اخیر ظهور کرده است و در مقام مقایسه، اهمیت کارکرد وی برای تحول در بودجه، به مراتب ارزنده تراز واکنش نسبت به نشر مطالب خلاف از سوی الهیار می باشد که برخاسته از حس پایبندی به اصول اخلاقی و ارزشهای اصلاح طلبی و دموکراسی دارد ؟
احتمال دیگر اینکه برخی اعضای تشکلها، خود فاسد و رانت خوار هستنند، بودن الهیار را برای رانت خواری مغتنم می شمارند و با نبود وی نگران هستند تا دیگری نقش الهیار را برای آنان ایفا نکند؟
همچنین تصور می کنند در شرایط کنونی، می توانند حمایت خود را به الهیار پیش فروش و در آینده با او تسویه حساب و وجه الحمایت را با احتساب سود دوران انتظار، محاسبه و دریافت کنند؟
ممکن است تصور کنند که تزلزل بطحائی، در نهایت متزلزل شدن موقعیت خودشان در دوره جاری وزارت را به دنبال دارد و به واسطه مصون نگاه داشتن دسترسی خود به مزایای فعلی(در اشکال گوناگون خود) نباید بطحائی را حتی به بهای برائت از خلاف معاون متخلفش تضعیف کرد؟
همچنین محتمل است که آقایان خود آلوده به تخلفاتی از نوع تخلف الهیار هستند(بدون جنبه مالی مستقیم) و لذا خود را به جای وی می گذارند و از این نگرانند که با رواج و اجرای حکم مست گیری در شهر، نوبت آنان هم برسد و لذا حمایت از الهیار را به عنوان اقدامی پیشگیرانه، رهگشا می دانند.
البته پر واضح است که لازم نیست همه آقایان انگیزه های یکسانی داشته باشند. تشکلها عرصه جولان نفوذهای ناهمگن هستند. ساده لوحی است که تشکلها را هویت هائی در نظر بگیریم که تنها و تنها در پی نمایندگی جامعه همفکرانشان بوده و سران آنها هرگز به دنبال بیشینه کردن منافع و امتیازات مادی خود نبوده و حتی به مخیله برخی از آنان خطور هم نمی کند. با دوستان ناسالم سخنی نیست. آنها بر مبنای نوع بینش و باورهای نهادینه خود، طبیعی است حداکثر تلاش خود رابه کار گیرند تا از ابزار تشکل بیشترین منافع شخصی را کسب کنند و در این مسیر ابائی از فروش آبروی اصلاح طلبی و اصلاح طلبان نداشته و خیانت به جامعه فرهنگیانی که داعیه نمایندگی آنها را دارند، قبیح ندانسته و میل کردن محصول رانت جوئی را شیرین تر از عسل بدانند و به راحتی از حلقوم مبارک پائین برده و به هضم رابع برسانند.
اما روی سخن با دوستان سالم است که خود را از فساد و رانت جوئی مبرا می دانند. اگر از آن دسته هستید که فکر می کنید الهیار معصوم و مظلوم و شایسته دفاع از سوی شما می باشد، انتظار می رود تا پیرامون حقیقت موضوع روشنگری کرده و قاطعانه از او پشتیبانی کنید. فقط اجازه دهید تا آن دسته از فرهنگیان فریب خورده ای که مغرض نبوده و در اثر تبلیغات، گمراه شده و تصویر معوجی از الهیار در ذهنشان حک شده، از مجال چشیدن طعم حقیقتی که نزد شما است، محروم نشوند و الهیار را به درستی بشناسند.
اگر هم معتقد هستید از کاه، کوهی ساخته شده و موضوع به اندازه ای اهمیت ندارد تا در گستره فعلی به آن پرداخته شود، از دیدگاه خود دفاع و استدلال کنید. اگر از انگیزه ها و نیات منتقدان باخبر هستید و به شواهدی دست یافته اید که نشان می دهد موضوع، مصداق " کلمه حقی است" که منتقدان از آن دست یافتن به "باطلی را طلب می کنند"، به صراحت اعلام و با ذکر دلیل و به پشتوانه منطق خود، دسیسه آنها را خنثی کنید. همچنین است اگر مستنداتی دارید که بر انگیزه های شخصی منتقدان دلالت می کند.
در غیر این صورت تشکلها باید بدانند نخبگان و آن دسته از فرهنگیانی که با حساسیت موضوع را دنبال می کنند، در انتظار موضع گیری آنان هستند. اتخاذ رویکرد کبک گونه با موضوع، ترفند غیر مسئولانه ای است که از چشم بسیاری پنهان نمانده است و نخواهد ماند.
تقلیل سطح موضوع به اقدامی بچه گانه از سوی فردی بی تجربه، توهین به شعور فرهنگیان اندیشمند و دیگر اصلاح طلبانی است که بر رفتار شما متمرکز شده و آن را رصد می کنند. به گونه ای برخورد نکنید که گوئی اهمیت موضوع به اندازه ای نیست تا تشکلها ورود پیدا کنند.
خود به خوبی می دانید که موضوع، خطای الهیار به مثابه فردی جاه طلب که اسیر وسوسه شده و خبطی از او سر زده نیست، بلکه موضوع، نفس فریب افکار عمومی، اغفال فرهنگیان،اطلاع رسانی خلاف، نا شایستگی تصاحب منصب از جانب فردی خلاف گو، نکوهش مقاومت در برابر ارائه توضیح برای شفاف ساختن موضوع و پاسخگویی، سرباز زدن از پوزش خواستن و تداوم تلاش برای اغفال و بی تفاوتی وزیر و دست نیازیدن به برکناری فرد خطا کاری است که قرار بوده امین فرهنگیان باشد و ...،است.
تردیدی ندارم شما نیز موافق هستید که اهداف مذکور از وزن لازم برای ابراز موضع تشکلها وبه ویژه اصلاح طلبان برخوردار هستند و در زمره والا ترین خواسته های اصلاح طلبی دسته بندی می شوند.
آیا نباید از شما پرسید اگر در زمان حاجی بابائی چنین خطائی از سوی معاونش رخ داده بود، به سادگی امروز از آن عبور می کردید؟ اگر نیز چنین می پندارید که الهیار می تواند تحولی در میزان اعتبارت دولتی آموزش و پرورش ایجاد کند، بسیار خوش بینانه به موضوع می نگرید و از زوایای پیچیده مکانیزم توزیع اعتبارات دولتی بی خبر هستید.
توزیع اعتبارات دولتی در چارچوب اقتصاد رانتی کشور برمبنای قواعدی انجام می شود که بیشتر سیاسی هستند تا اقتصادی، آموزشی و قانونی.
رقابت نهادهای ذی نفوذ برای دسترسی به سهم بیشتر از درآمد حاصل از فروش نفت است که سهم نهادها و دستگاه های مختلف دولتی را تعیین می کند و در این میان امید بستن به فردی چون الهیار و حتی نوبخت بیش از حد ساده انگارانه است.
واقعیت این است که آموزش و پرورش در سال جاری، از بودجه مناسب برخوردار نخواهد شد.
دوستان سالم هشیار باشند تا منجی بودجه آموزش و پرورش،بهانه نگیرد که طرح موضوع مدارک تحصیلی از سوی منتقدان، سبب شد تا تمرکزش را از دست بدهد و یا دشمنان توفیق یابند اورا تضعیف کرده و سهم آموزش و پرورش را به تاراج برده و از آن خود کنند.
فراموش نشود این الهیار بود که در زمان آغاز بررسی بودجه، کانال رسمی خود را تأسیس کرد و به پراکندن ادعاهای واهی پرداخت. اگر هم تخیل می کنید که الهیار قهرمان مبارزه با فساد مالی است، به این پرسش پاسخ دهید که آیا فردی خلافگو از صداقت لازم برای مقابله با مفسدان مالی برخوردار و یا از استحکام شخصیتی لازم برای غلبه بر وسوسه های خناسان بهره مند است. به فرض که چنین باشد، آیا رسوائی و اتهامات مبتلا به ناشی از ادعاهای تهی از واقعیت الهیار، شرایط مورد نیاز،ازجنبه اعمال اقتدار و نفوذ کافی برای رویاروئی با مفسدان را تأمین خواهد کرد؟
تصور اینکه اگر الهیار بخواهد به فردی تذکری ولو کوچک دهد، با چه پاسخی روبه رو خواهد شد، زیاد دشوار نیست.
بپذیرید که الهیار مهره ای سوخته است که احیای او نیازمند دمی مسیح گونه بوده و از عکس گرفتن و تئاتر رفتن، آبی برای او گرم نخواهد شد.
اگر برای بطحائی دلسوزی می کنید، آیا اعترافش به خطا در انتصاب، از از ارج و منزلت او در نزد معلمان، خواهد کاست و یا با نمایش صداقت و صلابت در برخورد با خلاف و خطاکاری، بر اعتبارخودخواهد افزود؟
آیا متاع (حمایت) شما به قدری ارزان وسهل الوصول است که در برابرش نمی توانید از خریدار (الهیار) پرداخت بهای آن (گفتن واقعیت، اصلاح موارد مغایر با واقعیت، پوزش از جامعه فرهنگیان و کناره گیری ) را مطالبه کنید؟
آیا نباید از شما پرسید اگر در زمان حاجی بابائی چنین خطائی از سوی معاونش رخ داده بود، به سادگی امروز از آن عبور می کردید؟
آیا ارزش اعتبار تشکل و شخصیت خود شما به عنوان افراد حقیقی، به اندازه محکوم کردن اقدام الهیار نیست؟
آیا مزایای سرزنش نکردن الهیار برای دست یازیدن به چنین اقدام سخیفی، بیش از درج موضع انفعال و بی مسئولیتی در سابقه تشکل و عملکرد شما است؟
تردید نکنید که چگونگی برخورد شما با پرونده مفتوحه با عنوان " اقدام به نشر اکاذیب و تلاش برای اغفال فرهنگیان" از یادها نخواهد رفت، عملکرد امروز در پیشینه شما درج خواهد شد و تا زمانی که باقی باشید، باید پاسخ دهید و توجیه کنید. تا فرصت دارید به بیانیه مأموریت تشکل خود مراجعه و یا دست کم هزینه– فایده کنید و تصمیم بگیرید.
فراموش نکنید که گاهی خیلی زود دیر می شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چرا وزیر این معاون متقلب را عزل نمی کند؟ چرا روابط عمومی وزارتخانه توضیح نمی دهد ؟ چرا؟؟؟؟؟
چطور انتظار دارند در سطوح پایین تر سنگ روی سنگ بند شود.
با نوای دسته جمعی :
صلی علی محمد دکتر ما خوش آمد
از ایشان استقبال جانسوزانه بکنند.
قربان دستت عزیز