آقای بطحایی وزیر آموزش و پرورش در مهر 95 یعنی حدود یکسال پیش، در جایگاه معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش گفت : "بهرهوری منابعی که دولت در اختیار ما گذاشته، سی درصد است ." یعنی از هر صد واحد منابع "ورودی" آموزش و پرورش ، "خروجی" سیستم 30 واحد است. اگر این حرف مستند باشدکه قاعدتا با توجه به جایگاه ایشان حتما هست، معنایش این است که در آموزش و پرورش " اتلاف منابع" به صورت گسترده صورت می گیرد. بهره وری دو مولفه دارد یکی کارآمدی (درست کارکردن) و دیگری اثربخشی (کارِ درست کردن ) است. کارآمدی یعنی با ورودی مقدار معینی از منابع ، خروجی (تولید ) بیشتری داشته باشیم و اثربخشی یعنی "کیفیت" محصول ، منطبق بر اهداف ما باشد. اگر دو عامل "کارآمدی" و "اثربخشی" را در سنجش بهره وری آموزش و پرورش منظور کنیم ، در پرتو سخن معاون سابق توسعه مدیریت این وزارتخانه به این نتیجه می رسیم که بین 60 تا 70 درصد منابع دولتی، در آموزش و پرورش تلف می شود. اگر بخواهیم مثال بزنیم آموزش و پرورش مانند خودرویی است که در بزرگراه با سرعت 20 کیلومتر در ساعت حرکت می کند و در هر 100 کیلومتر 30 لیتر بنزین می سوزاند.
احتمالا بر اساس همین تحلیل ، یکی از برنامه های آقای بطحایی صرفه جویی در مصرف منابع است . حالا باید همراه وزیر سوراخ و سنبه های آموزش و پرورش را بگردیم و پیدا کنیم که اتلاف منابع دولتی در کدام بخش صورت می گیرد؟
به رغم شعار صرفه جویی، "عملکرد بودجه" در آموزش و پرورش هر سال چند هزار میلیارد تومان از "بودجه مصوب" بیشتر می شود قاعدتا اتلاف اصلی در جایی اتفاق می افتد که بیشترین منابع دولتی در آنجا هزینه می شود.به گفته مسئولان آموزش و پرورش ، 98 درصد منابع دولتی آموزش و پرورش یعنی بیش از 30 هزار میلیازد تومان درسال ، صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنان می شود. اگر حرف مسئولان را بپذیریم ، کار معاون مالی آموزش و پرورش تا حد یک حسابدار ساده، تنزل می کند. معاون مالی تنها روی دو درصد بودجه می تواند مانور بدهد. اصلا فرض کنیم کل این دو درصد را بتواند صرفه جویی کند ، مقدار آن 600 میلیارد تومان می شود. در حالی که آقای بطحایی در یکی از مصاحبه های خود قبل از معرفی به عنوان وزیر گفت که می شود 6 هزار میلیارد در آموزش و پرورش صرفه جویی کرد. پس قاعدتا برای صرفه جویی باید سراغ همان 98 درصد برویم.
اگر قرار است در هزینه ها صرفه جویی شود ، بدون تعارف باید صرفه جویی در هزینه های پرسنلی صورت گیرد، اما وزرای آموزش و پرورش و مسئولان سیاسی بالاتر مشکل دیگری هم دارند . آنها باید پرسنل را راضی نگه دارند. با شعار انقباض بودجه نمی توان پرسنل را راضی نگه داشت. وزیر آموزش و پرورش ، در پیام صوتی – تصویری در داخل یک خودرو و در مسیر خانه به وزارتخانه در اولین روز کاری خود به عنوان وزیر، وعده داد که به عنوان نماینده 950 هزار فرهنگی شاعل و حدود 800 هزار بازنشسته فرهنگی در هیات دولت، دنبال " ارتقای معیشت معلمان و بازنشستگان" برود. گل بود به سبزه نیز آراسته شد!
وزیر آموزش و پرورش احتمالا ارتقای معیشت 950 هزار معلم را کاری کوچک دانسته و به همین دلیل 800 هزار بازنشسته را هم زیر چتر وعده های خود قرار داده است. شگفت آنکه این وعده ها را شخصی می دهد که سابقه کار در معاونت پشتیبانی وزارت و سازمان برنامه را دارد و با روند بودجه بندی کشور آشنا است و اطلاعات دست اولی از درآمد و هزینه دولت دارد.
وزرای آموزش و پرورش در فضای عمومی به معلمان "قول" می دهند به عنوان "نماینده آنها" بودجه بیشتری از دولت بگیرند! در همین حال در جلسات خصوصی به رییس جمهور وعده صرفه جویی در مصرف و کشف منابع غیردولتی برای هزینه ها را می دهند.
به رغم شعار صرفه جویی، "عملکرد بودجه" در آموزش و پرورش هر سال چند هزار میلیارد تومان از "بودجه مصوب" بیشتر می شود. به زبان ساده آموزش و پرورش اعتبارات مصوب خود را که باید در 12 ماه هزینه کند را در 9 یا 10 ماه هزینه می کند. حقوق کارکنان یعنی سهم اصلی هزینه ها چیزی نیست که بتوان آن را به تاخیر انداخت. در ماه های پایانی سال آموزش و پرورش بدون سرو صدا 3 تا 5 هزار میلیارد تومان کسری بودجه خود را از دولت می گیرد. یک مقدار هم از مطالبات پرسنل به سال بعد و سالهای بعد منتقل می شود که به "معوقات" معروفند. نام آموزش و پرورش هم در رسانه ها با کسری بودجه و معوقات و مشکلات معیشتی کارکنان عجین شده است.
صرفه جویی در آموزش و پرورش از این راه ها امکان پذیر است:
1- حقوق و مزایای کارکنان آموزش و پرورش را کاهش دهیم ( چنین عملی چون تبعات سیاسی – امنیتی دارد اتفاق نمی افتد) .
2- دولت با یک دست سالی ده درصد حقوقها را افزایش دهد و با رها کردن مهار تورم با دست دیگر مثلا 30 درصد از جیب معلمان بردارد (این اتفاق هم تبعات سیاسی دارد و احتمال وقوع آن کم است ) .
3- دولت 30 درصد کارکنان آموزش و پرورش را اخراج کند (این اتفاق هم نمی افتد چون هم تبعات سیاسی و امنیتی دارد و هم از نظر قانونی محال است ).
4- جلوگیری از ورود نیروی جدید به جای بازنشسته ها و کاهش تعداد معلمان رسمی و روی آوردن به استفاده از نیروهای خرید خدمتی .
یک معلم رسمی با هزینه های مرئی و نامرئی ماهانه بین دو و نیم تا 3 میلیون تومان برای دولت هزینه دارد. آموزش و پرورش با کمتر از یک سوم این مبلغ (700 هزار تومان ) نیروی جایگزینِ معلم رسمی را تامین می کند. این راه حل قابل بررسی است.
دولت نمی تواند حقوق ها را کاهش دهد، دولت نمی تواند کارکنان رسمی را اخراج کند و دولت نمی تواند به تورم میدان دهد، بنابراین تنها راهی که می ماند استفاده از راه حل کاهش نیروی رسمی از طریق خرید خدمات است.
ایده دولت این است که به جای استخدام رسمی ، از طریقِ خرید خدمات جای بازنشسته ها را پر کند. این راه حل در ظاهر امکان پذیر است ،اما با موانع جدی در سطح سیاسی و اجتماعی و مجلس روبه رو است.
جامعه ایران یک جامعه چپ زده و دولت گرا است. چپ گرایی و دولت گرایی نتیجه اقتصاد نفتی است. ایده آل این است که دولت نفت بفروشد و پول آن را مستقیم یا غیر مستقیم خرج رفاه جامعه کند. ایده آل ما رفاه و خدمات عمومی در حد فنلاند و سوئد و کار در حد یک کشور آفریقایی است. در چنین فضایی کارکنان دولت نه تنها سیستم استخدام رسمی 30 ساله و پرداخت حقوق در مقابل حضور فیزیکی در اداره و مدرسه را برای خود می خواهند بلکه در مقابل هر طرحی که سیستم کارمندی رسمی را در آینده تهدید کند مقاومت می کنند. با این روحیه در سطح جامعه و مدیران سیاسی و منفعت طلب این طرح راه به جایی نخواهد برد. ضمنا در سیستم اداری رانتی این طرح به قدری بد اجرا می شود که کسی جرات دفاع از آن را ندارد.
راه حل قابل تصور دیگر افزایش تعداد مدارس غیردولتی است تا بار آموزش و پرورش دولتی سبک تر و در هزینه ها صرفه جویی شود. در شرایطی که بحث افزایش بودجه و افزایش حقوق پرسنل آموزش و پرورش ارتباطی با افزایش یا کاهش بهره وری ندارد و ما همچنان دوره می کنیم شب را و روز راتاسیس و اداره این مدارس به شدت تحت کنترل دولت و اختیارات موسس محدود است، امکان توسعه این مدارس بیشتر از این، وجود ندارد مگر اینکه دولت به موسسان و مدیران این مدارس اختیاراتی در زمینه برنامه ریزی درسی و انتخاب کارکنان با معیارهای غیردولتی بدهدمثلا حذف گزینش کارکنان ،گنجاندن موسیقی در برنامه مدارس، حذف حجاب اجباری و تشکیل کلاس های مختلط و... که چنین اتفاق هایی از نظر سیاسی و ایدئولوژیک با موانع جدی روبi رو است. پس صرفه جویی بیشتر از این طریق هم ممکن نیست. تامین بخشی از هزینه های جاری مدارس دولتی از طریق کمک های به ظاهر داوطلبانه والدین هم یکی از راه های افزایش درآمد آموزش و پرورش است. اخذ وجه بابت شهریه در مدارس دولتی روی کاغذ غیرقانونی است، اما هنگام ثبت نام و در طول سال تحصیلی کشمکش بر سر پرداخت پول در اکثر مدارس شهرهای بزرگ در جریان است. برخلاف تصور عمومی میزان این کمک ها در مقیاس بودجه آموزش و پرورش ناچیز، اما بدنامی آن برای دولت و وزارتخانه بسیار زیاد است.
فروش زمینِ مدارس دارای موقعیت مرغوب و تبدیل پول آن به مدرسه در مناطق محروم تر هم یکی دیگر از راه های درآمد زایی است که در دوره وزارت آقای فانی و معاونت آقای بطحایی در تهران اجرا شد. این راه حل ظالمانه و کوته بینانه است . مدارس هر منطقه ای بخشی از هویت و دارایی عمومی مردم آن منطقه است. ممکن است در آینده با تغییر بافت جمعیتی ، همین مناطق، به مدرسه جدید نیاز پیدا کنند در این صورت تهیه زمین برای ساخت مدرسه تبدیل به یک معضل خواهد شد. این راه حل مثل این است که سرپرست یک خانواده برای تامین هزینه های روزمره خانواده ، آپارتمان محل سکونت خانواده را بفروشد یا برای تامین مواد غذایی یخچال خانه را بفروشد. تنها کالای سرمایه ای آموزش و پرورش در طول 100 سال اخیر 100 هزار ساختمان مدرسه است. ورود به فاز فروش مدارس مرغوب هرج و مرج و فساد گسترده ای ایجاد خواهد کرد . اگر تمام برندگان جایزه نوبل اقتصادی را جمع کنیم ، غیر از این راه ها راهی برای تامین منابع غیردولتی وجود ندارد. امثال آقای بطحایی از آن سو به رییس جمهور قول می دهند اما فردا در مقابل بازخواست رییس جمهور می گویند ما می خواستیم اما به دلیل موانع اجتماعی و سیاسی و... نشد.
تنها راه صرفه جویی در هزینه های جاری آموزش و پرورش ، جایگزین کردن نیروی خرید خدمت به جای بازنشسته ها و منع استخدام نیروی جدید به طور مطلق است. این راه حل هم مخالفان سیاسی پرشمار و نیرومندی دارد. از یک طرف اصولگرایان که طرفدار آموزش و پرورش دولتی وایدئولوژیک هستند بر این تصورند که طرح هایی مانند خرید خدمات آموزشی کنترل عقیدتی بر معلمان را تضعیف می کند. چپهای سکولار و مذهبی هم به دلیل حمایت از نیروی کار این طرح را استثماری می دانند و با آن مخالفند. برخی کارشناسان هم معتقدند که این طرح راه را برای پیمانکاران مفت خوار و بی فرهنگ باز می کند که نیروی ارزان و آموزش ندیده و بی کیفیت به عنوان معلم استفاده کنند. آنها می گویند معلمی که 400 تا 700 هزار تومان حقوق می گیرد به قدری درمانده و بدبخت است که به درد معلمی نمی خورد.
به بحث آغازین برگردیم. بهره وری آموزش و پرورش یعنی بهره وری نیروی انسانی این . به دلیل نارضایتی پرسنل و غلبه گفتمان معیشت محور و نبودن یک سیستم ارزشیابی و نظارت کارآمد در آموزش و پرورش بهره وری باز هم کاهش می یابد.
پرداخت "حقوق برابر بر اساس سنوات و مدرک تحصیلی" انگیزه کار در افراد توانمند را از بین می برد و هر سال بر شمار افراد بی انگیزه افزوده می شود. هر 4 سال یکبار بودجه مصوب آموزش و پرورش دو تا سه برابر می شود. پرسش مطرح در سطح سیاسی در دولت و سازمان مدیریت این است که اختصاص سالانه ده تا 15 درصد بودجه عمومی دولت به سیستمی با بهره وری 30 درصد چه توجیهی دارد و افزایش بودجه، در شرایطی که تا کنون تاثیری در افزایش کارآمدی و اثربخشی و حتی افزایش رضایت پرسنل نداشته است، چه فایده ای دارد ؟
پاسخ کارشناسی این است که افزایش بودجه توجیه ندارد . اما تنها کارشناسان نیستند که بودجه را افزایش یا کاهش می دهند. سیاستمداران نقش مهم تری دارند. یک میلیون پرسنل آموزش و پرورش وزنه سیاسی مهمی هستند. رضایت و نارضایتی آنها موضوعی سیاسی و انتخاباتی است. دولت ها کم و بیش پوپولیستند . بنابراین بحث افزایش بودجه و افزایش حقوق پرسنل آموزش و پرورش ارتباطی با افزایش یا کاهش بهره وری ندارد و ما همچنان دوره می کنیم شب را و روز را....
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ایشون از فانی هم بدتره و بلکه به مراتب بد و بدتر
ایشون عملا هیچ کاری نکرده و نمیکنه
اومده فقط یه استراحت کنه وبره.
ایشان معلم را عذاب خواهد داد با این حرکت های بدون ثمر...
این هایی که شما فرموده اید جدا از درستی و یا نادرستی انها یک سری حکم هستند.
نه فکتی ارائه داده اید و نه استدلالی کرده اید.
نقطه مقابل این است که شخصی بگوید :
ایشون از فانی بهتره و به مراتب به و بهتر
ایشون خیلی کارها کرده و میکنه
ایشون اومده شبانه روزی خدمت کنه
ایشان آمده به معلمها رفاه و آسایش بدهد....
با صدور حکم چه مثبت و چه منفی نمی شود در باره موضوعی گفتگو کرد .
هنوز نتونسته با وجود چندین بار قول دادن حق التدریس سال قبلو پرداخت کنه!!!
اعتدال هم مثل اصولگرایان نزد معلمین مردود شد تا 98 و اصلاح طلبان خالص!!!
حذف ۷۶۰ منطقه آموزشی و به تبع آن حذف کارمندان شاغل در ادارات . و بکار گیری آنها در مدارس ، که در شرایط کنونی بهترین باتوجه به سیل بازنشستگی معلمان بهترین موقع اینکار است .
ادامه دارد....
....
و نمایندگان که منافع شخصی خود را بر همه چی ارجح می دانند
....
به داد معلمان برسید
۳۳۰میلیارد تومان
بدهی آموزش وپرورش با داشتن حدودا یک میلیون جمعیت وتحت پوشش داشتن ۱۸میلیون دانش آموز
فقط۹۷میلیارد
نقش هردو را در فرهنگ وآموزش کشور الزامات و...
را خود بسنجید وزیر آموزش وپرورش یکسال است ده بار تابحال ازپرداخت مطالبات گفته وهیچکدام صحت نداشته وعملی نگشته
وجناب نوبخت از ابلاغ دستور پرداخت بدهی دوباشگاه ورزشی میگوید . توخود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
پس چرا دوباره ماندند همین دروغگویان!!!!؟؟؟؟
علی برکت ا..
به راحتی و با استفاده از زیر ساختهای ارتباطی و دولت الکترونیک به راحتی میتوان کاری انجام داد که پروسه هایی که در ادارات آموزش و پرورش انجام میشود در مدرسه صورت پذیرد . با استفاده از این راهکار تقریبا میتوان بطور مستقیم ۸۰ هزار نیرو را از چرخه سیستم حذف کرد ، با میانگین دریافتی ۲میلیون حساب کنید چه صرفه جویی عظیمی انجام میشود .
حذف ۷۶۰ منطقه آموزشی و تفیض اختیار آنها به مدا س نه تنها از هزینه های پرسنلی میکاهد بلکه باعث صرفه جویی در هزینه های مصرفی هم میشود ، حساب کنید پول تجهیزات و ... مصرفی در ادارات را . چرا باید وقتی کار اصلی تعلیم و تربیت در مدرسه اتفاق میافتد تصمیم گیری جای دیگری انجام شود ؟
بهره گیری درست اقتصادی از فضاهای متعلق به آموزش و پرورش ، به طور مثال عرض میکنم ، تعاونی مصرف فرهنگیان کرج در بهترین منطقه کرج واقع شده است که دارای زمینی وسیع با موقعیت عالی میباشد . ولی استفاده درستی از این فضا نمیشود .
اگر یک مدیریت جسور و کار امد وجود داشته باشد میتواند این فضارا تبدیل به یکی از بهترین مراکز تجاری کرج نماید بطوری که سود سرشاری را نصیب سهامداران آن که همه از فرهنگیان هستند نماید .
من را به جمع طرفداران خودتان اضافه کنید
فرمایش تان در اغلب کشورهای پیشرفته سالهاست اجرا میشود.شهرداری ها و ارگانهای موثر در امور مهم مالی و اداری مدارس دخیلند و شده اند آنچه ما میبینیم...
ولی نمیدونم چه اصراری داریم ما مسلمونها که خلاف جهت آب شنا کنیم همیشه!!!!!؟؟؟؟
من در مورد مسائل رفاهی و معیشتی سایر ارگانها تحقیقاتی انجام داده ام . با قاطعیت عرض میکنم امکانات و مزیت هایی که در آوپ وجود دارد خیلی خیلی بیشتر از سایر ارگانها و سازمانهاست ، اما آنچه که امروز وضعیت آوپ را بدینجا رسانده ، ناکارآمدی ، سیاست زدگی و بی تفاوتی مدیران آوپ است .
نتیجه 30 درصدی را بیایید بشکافید دلیلش از کجا نشات گرفته :
1. استخدام هر کس و ناکس و .........
2. ارتقا این عزیزان و نور دیدگان به پست بالاتر تا وزارت و .....
3. استخدام عده قلیل جهت خدمتگزاری این طبقه بالا بعنوان زیر دست با دارای سواد و شعور و ولی بی پارتی
4. 90درصد سرمایه دست طبقه اول و بقیه سرمایه دست طبقه پایین .
تولیذ علم اگر بود معلم ما بعد از بازنشستگی جایی ارزش داشت یا نماد و الگو جامعه جوان میشد نه سربار مملکت و در پارک علاف و .....
جسارتا با کمی تامل میشود فهمید که نمایندگان نسبتا محترم هیچ وقت وفق مراد معلمان قدمی برنداشته و نخواهند داشت...
علی برکت ا..
فقط وزیر حاجی بابایی...
امان از دست این نئولیبرال های سکولار..!؟
هر موقع نویسنده این یادداشت با ماهی 700 هزار تومان فوق الذکر در این مملکت زندگی کرد! حق داشته و دارد که از این پیشنهادات محیر العقول بدهد!
پیش بینی بنده این است که راقم این یادداشت در مرقومه بعدی خود با بافتن آسمان و انواع ریسمان و ایضا گز نکردن و پاره کردن های بی حد و حساب افاضه بفرمایند که اصلا معلمان حقشان این است که کلا برای کمک به دولت رایگان کار کرده و خود و خانواده شان هم با دست زدن به تغییرات فیزیولوژیک، مانند نباتات از این پس فتوسنتز نمایند!
چون نیازمندی های فتوسنتز؛ آب، نور و گاز کربنیک است که اصولا به وفور در دسترس است! البته این به شرطی است که فرد در مناطقی که بحران آب وجود دارد نیز، زیست نکند!
ای مگس حضرت سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
بهترین منبع درآمدی جدید غیردولتی برای آموزش وپرورش اختصاص یک درصد از سود شرکتها و هلدینگ های اقتصادی به عنوان مالیات است . این مالیات مستقیما در ردیف بودجه آموزش وپرورش منظور شود .
معلمی رسمی که نیازی به تخصص ندارد. ده ها هزار معلم رسمی داریم که حتی یک روز دوره تخصصی معلمی ندیده اند... واقعیت این است که معلمی شغلی غیر تخصصی و در حد کارگری ساده است. به همین دلیل در بازار رقابتی دستمزد یک معلم این قدر پایین است. اگر ما معلمان همچنان لجاجت کنیم دولت هم راه خودش را می رود. خودتان را جای دولت بگذارید : وقتی من می توانم برای انجام کاری فردی را با 100 تومان استخدام کنم چرا در سیستمی بووکراتیک همین شخص را با 300 تومن استخدام کنم؟
شما شاید بتوانید افراد غیر معلم را با این حرف های دهن پر کن گول بزنید ولی این کار را با من و امثال من نمی توانید بکنید!؟
در کل مملکت ده ها دانشکده علوم تربیتی از دولتی تا آزاد و... وجود دارد، هزاران نفر فارغ التحصیل و دانشجو داشته و دارند!؟
کدام معلم است که "پیاژه" و یا "دیویی" و... و نتایج تحقیقات و نظریات آن ها را نداند و نشناسد!؟
کافر همه را به دین خود پندارد!؟ شاید شما و امثال شما تخصص ندارید ولی ما کار خود را خوب بلدیم! مفهوم جنگ روانی که شما و دوستانتان بر علیه معلمان راه انداخته اید را هم می دانیم! با این نظرات شگرف نشان دادید که بویی هم از روزنامه نگاری نبردید! سخنان دیگران را فاقد منبع دانسته ولی خودتان برای گفته هایتان از ارائه منابع معتبر عاجز بوده و هستید!؟
اگر جوانان تحصیلکرده بیکارند! مشکل را باید جای دیگری جستجو کرد! قانون اساسی را اگر خوانده باشید وظایف را معین کرده است.
صدای شما از جای خیلی گرمی در می آید...!
بیشترین مالیات را از من و توی معلم میگیرند...
علی برکت ا..
بعد شما هم دائما روی این عدد مانور میدید؟!!!
بهره وری در آموزش و معلمی رو تعریف کنید، تا ببینیم آیا فقط تقصیر معلم در کلاس درسه؟ و یا مقصران اصلی جای دیگری هستند.
بازی با کلمات و اعداد روش فانی و خلف ایشان بطحایی برای به انحراف کشیدن افکار عمومی از خیانت ها و بی عرضگیهای مدیریتی است.
من معلم از بهترین دانشگاه لیسانس و فق لیسانس گرفتم و پس از بیست سال سابقه، دو میلیون هم نمیگیرم. حالا شما میایید طوری حرف میزنی انگار داری در مورد برده های زر خرید صحبت میکنید، که اگر حقوق شون رو کم کنیم صداشون درمیاد.!!!!
هزاران میلیارد در جایی مثل عراق صرف اربعین میشه، ولی پس از ۱۸ ماه حق الزحمه امتحانات ما رو نمیدن، میگن پول نداریم. پس اون چند هزار میلیارد از کجا خرج میشه؟ مسلما ....
ننگ و نفرین بر خیانت و دروغ و تزویر.
همه باید باهم متحد شویم .... ولی دریغ از 10 نفر متحد در یک جمع!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!
مثبت اینکه :میدان به بخش خصوصی سازی ، خود یکی از بهترین ابزارهایی است برای لاغر کردن حکومت ایدولوژیک و تمامیت خواهی که سعی در قبصه مردن همه چیز از جمله مدرسه و آموزش دارد.(به عقیده مارکسیست هایی چون آلتوسر ، مدرسه از جمله اساسی ترین بازوان ایدولوژیک دولت هاست)
این تمرکز زدایی در محتوا و ساختار ، موجبات انعطاف بیشتر سیستم متصلب و مرداب گونه ی ا.پ را فراهم میکند .
اما عدالت آموزشی در این صورت به پای صرفه جویی مالی می شود.رسد قارچ گونه ی مدارس خصوصی و غیر انتفاعی به زبان بوردیو جامعه شناس فرانسوی ، خود عاملی در ایجاد طبقات جدید و افزایش شکاف طبقاتی می شود.
فرزندان دارا ، در مدارس برتر و در معرض انواع سرمایه های فرهنگی ، اجتماعی و پرستیژ بالاتر اجتماعی قرار میگیرند و فرزندان خانواده های فقیر......
این علاوه بر اقت به کار گیری معلمان آموزش ندیده و خالی از انگیزه ای است است که جدیدا در طرح مضحک خرید خدمت ، مطرح شده است.
ممنون میشم پاسخ بدین
با وعده های درشت ما را پذیرش کردند.
از مهر95 بصورت رسمی شروع بکار کردیم و خوشحال از اینکه استخدام شدیم.
اما 2 سال هست که حقوق اضافه کار خود را نگرفته ایم.
آخه این چه وضعی. از آذر 95 تا الان که میشه 11 ماه یدونه 1 ریالی
پرداخت نشده.
چرا برای حوزه علمیه و ... پول هست اما برای معلمان که زحمت
جامعه را بر دوش دارند خبری نیست؟؟؟؟!
اگر تا 15 آذر پرداخت کردند که کردند در غیر این صورت
من هم به اندازه ی پولی که میگیرم درس خواهم داد. تا صدای
اولیاء در بیاد و به سمت اداره هجوم ببرند تا قدر معلم را بدانند.
متاسفم برای خودم که معلم هستم در ایران.
برو دنبال یه کار آبرومند دیگه