گروه گزارش/
« حسین صادقی » رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در یک گروه تلگرامی می نویسد :
« اولین روز معارفه سری به استودیو الفبا و استودیو نگاه زدم.
با مخروبه ای مواجه شدم سرشار از کتاب، بنر، کاغذ و پوسترهای جمع آوری شده حوزه های مختلف! پرسش مهمی که می توان و باید به آن پرداخت آن است که چرا سیاست ها و برنامه ریزی ها تا این حد بی ثبات بوده و تابع سلایق و تمایلات افراد اجرا می شوند بی آن که در مورد نتایج و عواقب تصمیمات خود به جایی پاسخ گو باشند و تاوان عملکرد خود را پس دهند ؟
گو این که اصلاً هيچ گاه استوديويي وجود نداشته است !
ظاهراً آخرين چراغ آن را حدود سه سال پيش خود روشن كرده بودم! تعطيل و بلا استفاده!
بغض خود را فرو خوردم افسوس كه چه كرده ايم با اين همه سرمايه و برنامه !!!
همان روز از همكارانم خواستم كه اين فضا را سامان دهند و الحمدولله امروز بخش اعظمي از آن اتفاق افتاد .
اگر خدا ياريمان كند به همت كورسويي از همكاران دغدغه مندمان در چند روز آينده اولين برنامه خود را ضبط و منتشر خواهيم كرد » .
« استودیو الفبا در آذر ماه 1396 به ابتکار « مرتضی نظری " رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی ایجاد گردید .
« صدای معلم » در گزارشی نوشت : ( این جا )
" تلاش تیم جدید مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در موضوع تعامل با رسانه و افکار عمومی قابل تامل و البته شایسته تقدیر است .
طراحی فضایی به نام " استوديو الفبا " با ویژگی های تعریف شده می تواند گامی در جهت نهادینه کردن « فرهنگ گفت و گو » و « تفکر انتقادی » در حوزه آموزش باشد .
« صدای معلم » ضمن استقبال از این اقدام امیدوار است که این فضا مطابق با اهداف تعریف شده در فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش و در جهت " پاسخ گویی و مسئولیت پذیری » مدیران تثبیت و نهادینه گردد . "
« صدای معلم » فقط یک بار برای حضور در این استودیو دعوت شد و آن هم نشست با سرپرست دانشگاه فرهنگیان حسین خنیفر بود که گزارش کامل آن در صدای معلم منتشر شد .
برخی خبرنگاران تقریبا به صورت " ثابت " در نشست های استودیو الفبا حضور پیدا می کردند .
با این حال و زمانی که دولت سیزدهم روی کار آمد همان خبرنگاران پای ثابت کوچک ترین انتقاد و یا اعتراضی به تعطیلی استودیو الفبا نکرده و سکوت پیشه کردند .
« صدای معلم » در چند گزارش خود به این اقدام وزارت آموزش و پرورش در دولت ابراهیم رئیسی انتقاد کرد و خواهان توضیح و ارائه پاسخ برای تعطیلی آن گردید . ( این جا ) - ( این جا ) - ( این جا ) - ( این جا )
« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ 28 آبان 1401 با عنوان : « وقتی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش مدرسه را با پادگان اشتباهی می گیرد ؟! نوشت :
« پرسش « صدای معلم » از رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش آن است که در یک سال گذشته شکاف و یا به عبارتی گسل میان « اداره » و « مدرسه » به چه وضعیتی درآمده است ؟
آیا به واسطه عملکرد روابط عمومی ، اعتماد معلمان و دانش آموزان به وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی آموزش به چه صورتی درآمده است ؟ چرا در آموزش و پرورش « حوزه ی عمومی » تاثیرگذار و پایدار نیست ؟ و نمی تواند تاثیری بر این روند داشته باشد ؟
آیا روابط عمومی وزارتخانه حداقل تعریفی از « حکمرانی خوب » ارائه کرده است و آیا واقعا برنامه ای در این حوزه دارد ؟
آیا ایشان به عنوان مسئول در حوزه روابط عمومی به انتظارات ذی نفعان توجهی داشته که حرف از « اقناع » می زند ؟
آیا فضای غالب در محیط تعلیم و تربیت کنونی در دوره دولت سیزدهم به « فرهنگ امنیتی » متمایل است و یا آن که پرسش گری و مطالبه گری معلمان به رسمیت شناخته می شود و برای آن پاسخی از سوی مقامات ارائه می گردد ؟
آیا انتظارات و مطالبات منطقی این ذی نفعان انعکاسی در سیاست های وزارتخانه داشته است که رئیس روابط عمومی انتظار « همراهی » همه ی ارکان را دارد ؟
آیا مانند دوره های پیشین ،؛ استودیوی الفبایی برقرار است و از کارشناسان و صاحب نظران تعلیم و تربیت که قرائت دیگری بعضا متفاوت با حاکمیت دارند برای گفت و شنود دعوت می شوند و یا آن که پشت تعابیر مبهم و چند لایه ای مانند « جهاد تبیین » چشم خود را به روی « واقعیات » و « قدرت واقعیات » بسته اید ؟ »
پرسش مهمی که می توان و باید به آن پرداخت آن است که چرا سیاست ها و برنامه ریزی ها تا این حد بی ثبات بوده و تابع سلایق و تمایلات افراد اجرا می شوند بی آن که در مورد نتایج و عواقب تصمیمات خود به جایی پاسخ گو باشند و تاوان عملکرد خود را پس دهند ؟
یک فرد و یا گروه ایده ی موفقی را پایه ریزی و اجرا می کند .
نفر بعدی چون آن را متعلق به دولت قبل می داند بدون ارائه هیچ گونه توضیح و یا دلیلی آن را تعطیل می کند .
چه کسانی و کدام جریان ها و با چه انگیزه ای می خواهند سیستم را با انسداد مواجه کنند و اعتماد عمومی را با بحران رو به رو کنند ؟
چرا با این افراد و جریان ها برخورد قانونی نمی شود و کماکان در سیستم ابقاء می شوند ؟
چرا در آموزش و پرورش « حوزه ی عمومی » تاثیرگذار و پایدار نیست ؟ و نمی تواند تاثیری بر این روند داشته باشد ؟
واقعا ریشه و مشکل کجاست .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان