گروه رسانه/
« شما مطالبه گرید. مطالبه گری یعنی آدمی بیاید و شما پشت او بایستید و بتواند مطالبات شما را پیگیری کند »
مسعود پزشکیان
وزیر آموزش و پرورش دولت منتخب در اولین نشست خود با اعضای شورای معاونان این وزارتخانه چنین می گوید : ( این جا )
« شهادت می دهم که مسئولان آموزش و پرورش در دولت سیزدهم برای نظام تعلیم و تربیت خیلی تلاش کردند و بنده امروز به نمایندگی از معلمان از دکتر صحرایی قدردانی می کنم .
وزیر آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه کیلومتر آموزش و پرورش را صفر نمیکنم، گفت: همین مسیر را ادامه می دهیم و اگر اصلاحاتی لازم داشت با مشورت با همکاران اصلاحات لازم انجام خواهد شد » .
نخستین پرسش ما از وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان آن است که قرار است دقیقا کدام مسیر توسط ایشان طی شود ؟
صحرایی و تیم همراهش برای آموزش و پرورش چه کرده اند که معلمان باید بابت آن تشکر کنند ؟
آیا فرهنگیان از وضعیت موجود در زمان وزارت صحرایی رضایت دارند ؟
بارها نوشته و تاکید کرده ایم که مسیر حرکت در آموزش و پرورش باید در راستای همان قول ها و تعهداتی باشد که مسعود پزشکیان در دو نشست خود با فرهنگیان و پیش از پیروزی در انتخابات آن ها را بیان کرده و بر اجرای آن اصرار ورزیده است .
فرهنگیان و جامعه نیز بر اساس آن چه بیان شد به رئیس جمهور منتخب اعتماد کردند .
جهت یادآوری به آقای کاظمی عرض می شود :
« فانی تعدادی از مطالبات و اولویت ها را به صورت « کارشناسی شده و طبقه بندی شده » بیان کرد و پزشکیان هنگامی که پشت تربیون قرار گرفت به تک تک آن مطالبات پرداخت و قول داد که نهایت تلاش خود را برای عملیاتی کردن آنان به کار برد .
مطالبات و انتظارات مطرح شده توسط وزیر پیشین آموزش و پرورش عبارتند از :
«1- هر معلم یک شغل و یک زندگی عزت مند . این خواسته ماست .
معلم فارغ البال می تواند به تعلیم و تربیت دانش آموزان بپردازد .
2- با معلم نمی توان با قانون مدیریت خدمات کشوری که مخصوص کارمندان است برخورد شود .
ما نیاز به یک آیین نامه استخدامی معلمین داریم .
3 - استقرار عدالت آموزشی .
4 - جذب بازماندگان از تحصیل .
5 - ارتقای مدارس دولتی .
و این مهم است :
6 - اعمال یک نظام استخدامی واحد برای کلیه متقاضیان شغل معلمی .
کانال هایی نزنند و افرادی را خارج از ضابطه در آموزش و پرورش استخدام کنند .
7 - مشارکت دادن معلمین در مدیریت مدرسه و یکسان سازی حقوق بازنشستگان با شاغلین .
پزشکیان در نشست دوم خود خطاب به حاضران با صراحت چنین می گوید : ( این جا )
« من می توانم این وعده را به شما بدهم که اجازه ندهم نیروهای امنیتی و یا حراستی در مدارس بتوانند از آن رفتارهایی کنند که الان انجام می دهند » .
بر این اساس نخستین و مهم ترین اقدام وزیر آموزش و پرورش در دولت مسعود پزشکیان می باید که در این راستا بوده و با آمران و عاملانی که در ایجاد و توسعه فرهنگ امنیتی و بگیر و ببند در دولت سیزدهم دخیل و موثر بودند بدون هر گونه تسامح و گذشت کنار گذاشته شده و برخورد قانونی صورت بگیرد .
گروه « پرسش گران و کنش گران » بر این باورند :
باید با افراد در هر سطحی که در آموزش و پرورش دولت سیزدهم برای منتقدان و کنش گران مدنی پرونده سازی کرده و به انحای مختلف موجب اذیت و آزار ، اخراج ، بازنشستگی اجباری و در یک کلام « تضییع حقوق شهروندی » آنان شدند برخورد لازم و قانونی صورت گرفته و از آنان دل جویی شود .
این نخستین گام در جهت اعتماد سازی ، ترمیم و بهبود شکاف صف و ستاد و امید به تغییر خواهد بود .
جمعی از پرسش گران و کنش گران آموزش و پرورش :
- علی پورسلیمان
- اسماعیل جعفری
- سیدمرتضی حسینی
- محمد حیدری
- کامران رحیمی
- سیما زنجانی
- علی زینلی
- محمدرضا شهریاری
- فرهاد عیسایی
- سیدهادی عظیمی
- رضا قاسم پور
- زهرا قاسم پور دیزجی
- نرگس کارگری
- علیرضا کاشفی
- طهماسب کاوسی
- نرگس ملک زاده
- سعاد موسوی شرقی
- حمزه علی نصیری
- شیرین یوسفی
***
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به جای بیان حقایق و کاستی ها و نقص ها و مطالبات و ... معلم ها و جامعه، فقط بگویی همه چی آرومه، چقدر ما خوبیم، چقدر اوضاع خوبه، من خوبم تو خوبی. هیچ مشکلی نیست
اونایی که میگند اوضاع بده دشمنه. دشمن میخواد ما را خراب کنه. همه اش کار اسرائیل و آمریکا و منافق است
هر کی حرف علیه ما بزنه: ها تشویش اذهان عمومی. فعالیت ضدانقلاب.
خودشون از خودشون تعریف می کنند آخر کجای دنیا مسئولی میاد میگه من خوبم. تو مسئول خودتی و به خودت باید جواب بدی یا به مردم و کارکنان زیردستت
ولی اینم بگم .....
اگر دقت کرده باشید وزارت هایی مثل آموزش و پرورش، کشور یا اطلاعات چون حساسیت زیادی در کنترل و معزشویی مردم دارند را رئیس جمهور انتخاب نمی کند و سفارشی اند
بعد از حدود ۱۰۰
دست به گل چون برم نمانده به دستم
جای سلامت ز دست خار علیجان
جان به لب آمد مرا ز بس که رذالت
دیدم از ابنای روزگار علیجان
با که توان گفت درد خویش در این ملک
وز که توان بود امیدوار علیجان
شاه و وزیر و وکیل و حاکم و محکوم
رشوهبگیرند و رشوهخوار علیجان
عالم و جاهل به یک ردیف در انظار
خادم و خائن به یک قطار علیجان
عصر تمدن ببین و دور تجدد
از فکلیهای لالهزار علیجان
ملّتِ وجدانکش و زبون و ریاکار
باربر غیر و بردبار علیجان
باربر انگلیس و کارگر روس
مردمِ بیقدر و اعتبار علیجان
جمعی ماهانه ز انگلیس بگیرند
جرگهای از روس جیرهخوار علیجان
جمع کثیری دوان به راه سفارت
دولا دولا شترسوار علیجان
شاه و گدا دزد، دزد و میر و عسس مست
مملکت از هر طرف دچار علیجان
آنچه به جا مانده برد شه به اروپا
به به از این شاه و شاهکار علیجان!
از 1 میلیون معلم 4 تا معلم فعال هست آن ها هم نقد نکنند و فعال نباشند که دیگر باید فاتحه آموزش و پرورش را خواند.
به عبارتی اگر معلم ها سیاسی و فعال بودند باز هم خوب بود چون معلمی که فعال و سیاسی است یعنی دغدغه مند و سطح بالا است اما متاسفانه 99/99 درصد معلم ها در خواب اند و همان ها هستند که این معدل را درست کرده اند.
شروع لنگان لنگان مدیریت هوش مصنوعی بر آموزش و پرورش و مدارس
در مدیریت هوش مصنوعی بر آموزش و پرورش کل آموزش و پرورش کشور در یک مجموعه مانند اسنپ اداره می شود
مدرسه مدیر، معاون، مشاور ندارد
دبیر وارد کلاس می شود سامانه my.medu.ir را باز کرده حضور و غیاب را انجام می دهد
به محض ثبت غيبت پیام برای اوليا ارسال می شود
ناهنجاری دانش آموز در کلاس یا مدرسه توسط دبیر در سامانه my.medu.ir در قسمت نماد ثبت میشود
سامانه با استفاده از هوش مصنوعی و با توجه به نوع ناهنجاری ثبت شده از طریق پیامک و دیگر ابزار های در دسترس به مشاوره دبیر ، دانش آموز و اولیا می پردازد
تمام قواعد و قوانین مدرسه توسط دبیر در سامانه ثبت میشود
ضمن خدمت ها توسط هوش مصنوعی کنترل می شوند
ارزیابی سالانه معلم با توجه به فعالیتش در سامانه توسط هوش مصنوعی انجام می شود
همه کار ها برنامه نویسی میشوند
... البته بنده بطور آزاد سالها پیش، دهها افغانی را آموزش دادم که با آزمون تعیین سطح قبول در ادامه تصیل مدارس قبول می شدند، شاید آموزش و پرورش با خود اندیشید که چرا از آنها وجهی برای تحصیل دریافت نکند؟!
جالب است بدانید وجهی که مطالبه میکردند بیش از بنده بود و آنها مجدداً به سوی بنده بازگشتند علی الخصوص که کیفیت، سهولت و سرعت یادگیری در روشهای تدریسم بهتر بود.
واقعاً باید برای چنین اوضاعی تأسف خورد به عنوان مثال فلان فرمانده بسیج یا عضو شورای محل به فلان فرمانده سپاه و امام جماعت گوشزد کرد که چرا در فلان مسابقه علمی افاغنه جوایز را بردند.
نهایتاً مدارس آن محل وجه ثبت را سه برابر کاهش دادند و مجدداً افغانها جذب آن مدارس شدند. علی الخصوص که با مدرسه رفتن کودکان، پدر و مادر و خواهر و برادران کودکان وقت آزادتری پیدا میکردند.