گروه رسانه/
« شما مطالبه گرید. مطالبه گری یعنی آدمی بیاید و شما پشت او بایستید و بتواند مطالبات شما را پیگیری کند »
مسعود پزشکیان
ایرانیانی که در چهاردهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و به طور مشخص به « مسعود پزشکیان » رای داده و سعی کردند تا دیگران و به ویژه تحریم کنندگان انتخابات را برای شرکت در آن « اقناع » نمایند در حال حاضر مورد تمسخر و نیز ملامت بسیاری قرار گرفته اند .
ما معلمانی که مجدانه بر باب بسته شده مشارکت سیاسی در انتخابات - به واسطه تل انبار شدن ناکامی ها حاصل از ناکارآمدی های سازمانی و صنفی در میان همکاران - کوبیدیم و با مورد اقبال قرار گرفتن از جانب جامعه فرهنگی توانستیم جمعی از آنان را دوباره با صندوق رای آشتی دهیم ؛ این روزها مورد پرسش همکاران قرار گرفته ایم.
در بیانیه ی ششم نیز تاکید و تصریح کردیم که :
« متاسفانه انتصابات رئیس جمهور منتخب در مجموع و تاکنون نتوانسته رضایت حداقلی پایگاه رای مسعود پزشکیان را تامین کند » .
تصور و ذهنیت افکار عمومی به ویژه در میان « پایگاه رای » پزشکیان در دوران رقابت ها و مناظره ها این بود که دولت چهاردهم کابینه ی « علم و تخصص » خواهد بود و تاکید فراوان پزشکیان بر استفاده از « کار کارشناسی » روزنه ای برای رهایی از وضعیت و بن بست موجود و روزنه و گشایشی برای آینده بهتر و مطمئن تر خواهد بود .
دست بر قضا نهاد آموزش و پرورش و نقد فضای کلی حاکم بر آن بارها و بارها مورد اشاره آقای دکتر پزشکیان قرار گرفت.
ایشان در رویکردشان به آموزش و پرورش با پذیرفتن وجود تبغیض آموزشی بر آمده از عدم تمکین به اصول توسعه پایدار در سیاست گذاری های کلان و طراحی و تدوین برنامه های بر تحقق عدالت آموزشی تاکید ویژه داشتند.
این نگاه ، نوید بخش تحولی عمیق و تغییری اساسی در چهارچوب قوانین بالادستی در آموزش و پرورش بود.
با این حال و بر خلاف خوش بینی هایی که داشتیم ؛ معرفی کابینه در دولت چهاردهم و به ویژه معرفی « علیرضا کاظمی » به عنوان گزینه ی پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش واکنش های منفی بسیاری را در جامعه ی معلمان برانگیخته است .
مروری بر عملکرد کاظمی در دوران مدیریت اش در آموزش و پرورش نشان می دهد که نوع فعالیت ایشان از جنس « تحول خواهانه » نبوده و به نظر نمی رسد با توجه به مدیرانی که در آینده و در صورت گرفتن رای اعتماد توسط مجلس شورای اسلامی به کار خواهد گرفت وضعیت « متفاوتی » نسبت به قبل ایجاد کند . ضمن آن که ایشان بر اساس اظهار نظرهای پیشین ، رویکردی ایدئولوژیک نسبت به چالش های آموزش و تربیت و حل مساله دارند . تصور و ذهنیت افکار عمومی به ویژه در میان « پایگاه رای » پزشکیان در دوران رقابت ها و مناظره ها این بود که دولت چهاردهم کابینه ی « علم و تخصص » خواهد بود و تاکید فراوان پزشکیان بر استفاده از « کار کارشناسی » روزنه ای برای رهایی از وضعیت و بن بست موجود و روزنه و گشایشی برای آینده بهتر و مطمئن تر خواهد بود .
( به عنوان مثال و در پاسخ به واکنش رئیس جمهور در مورد تخصص و سابقه ی گزینه پیشنهادی برای وزارت آموزش و پرورش در مبارزه با اعتیاد و مواد مخدر می باید اذعان کرد که اعتیاد دانش آموزان هم محصول و دست آورد همین رویکرد ایدئولوژیک و در نظر نگرفتن واقعیت های مدرسه و نیازهای جامعه بوده است )
مطالعه ی برنامه ی منتشر شده توسط علیرضا کاظمی در مواردی مانند « آسیب شناسی وضعیت » و« اهداف و برنامه های پیشنهادی » حاوی نکته و یا نکات جدیدی نبوده و به نوعی « کلی گویی » و تکرار برنامه های وزرای پیشین است .
نمی توان وظایف روزمره و ذاتی آموزش و پرورش را تحت عنوان « برنامه » آورد .
برنامه نقشه راهی است برای حل مساله و طراحی مسیری است که سازمان را از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب می رساند نه رویا فروشی و نشان دادن آدرس های غلط و یا غیر مرتبط .
ضمن آن که تجارب و عملکردها در این چند دهه نشان داده آن چه به عنوان « برنامه » نوشته و تصویب می شود با آن چه اجرا می شود تفاوت معناداری داشته و نتوانسته اند گامی در جهت « حل مساله » و « خروج از روزمرگی » بردارند .
نکته ی قابل اعتنا و توجه در این برنامه و در بخش ج ) پرهیز از سیاست زدگی همانا « تاسیس سازمان نظام معلمی » است که به نظر نمی رسد آقای کاظمی به دلایل مختلف امکان و یا توانایی اجرای آن را داشته باشد .
علیرضا کاظمی در گذشته موضع گیری شفاف و یا قابل ذکری در این مورد نداشته و از این جهت نمی تواند اعتماد بخش کنش گر و تحول خواه جامعه ی فرهنگیان را به خود جلب نماید .
ما با عنوان « جمعی از پرسش گران و کنش گران حوزه آموزش » با مطالعه ی جوانب و تحلیل شرایط بر این باوریم که اصرار پزشکیان در معرفی چنین گزینه ای فقط پایگاه اجتماعی و اعتماد عمومی را در میان فرهنگیان متزلزل خواهد کرد پیش از آن که مانند برخی وزرای پیشین که اکنون به حمایت از ایشان برخاسته اند به سرنوشتی مانند « برکناری » و یا استیضاح دچار شود .
تجدید نظر در این تصمیم مطالبه ی ماست .
با توجه با مطالبه مهم و راهبردی « عدالت » انتظار می رود رئیس جمهور منتخب با تعیین یک وزیر زن توان مند برای اولین و آخرین بار به این دور باطل و ذهنیت های غلط و بسته پایان داده و « مشارکت و اعتماد را در جامعه بحران زاده ایران بازآفرینی کند .
جمعی از پرسش گران و کنش گران آموزش و پرورش :
- علی پورسلیمان
- اسماعیل جعفری
- سیدمرتضی حسینی
- محمد حیدری
- سیما زنجانی
- علی زینلی
- مهدی سورگی
- محمدرضا شهریاری
- سیدهادی عظیمی
- رضا قاسم پور
- زهرا قاسم پور دیزجی
- نرگس کارگری
- علیرضا کاشفی
- طهماسب کاوسی
- نرگس ملک زاده
- سعاد موسوی شرقی
- حمزه علی نصیری
- شیرین یوسفی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بگردید پیدا می کنید .
بانوانی چون :
مولاوردی
سلحشوری
و...
پایدار باشید .
در ۱۱ بهمن ۱۴۰۰ زهرا شجاعی، معصومه ابتکار، شهیندخت مولاوردی به یک برنامه تلویزیونی دعوت شدند تا دربارهٔ اقدامات خود در دوران مسئولیت برای حمایت از زنان، دختران و خانواده انجام دادهاند یک گزارش به مردم دهند و همچنین پاسخ انتقادات وارد شده در دوران مسولیتشان را بدهند.[۸][۹] برنامه فقط با حضور زهرا شجاعی و شهیندخت مولاوردی برگزار شد.[۱۰][۱۱][۱۲] اشاره به اقدامات زهرا شجاعی، معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی دربارهٔ موضوعاتی مانند اجرا سیاستگذاری در حوزه زنان، اجرا برنامه اقدام محلی- تغییر جهانی، کودک همسری و روسپیگری، سلامت زنان و رفتارهای پرخطر با تمرکز بر تنفروشی، اجرا برنامه یونیسف برای حمایت از کارگران جنسی و روسپیگری، حمایت از
کاش دکتر سید جواد حسینی از دار خراسان و سبزوار تایید و معرفی می شد
3)جماعت دلال پست و منصب و مقاطعه کار همچون پاپایی وامثالهم...و به فرهنگیان فعال در ستادهای فرهنگیان دکتر پزشکیان منهای آزمون پس داده های دولت های روحانی و رئیسی میدان بدهند تا صدای بی صدایان متجلی شود!!در غیر اینصورت قطعا زمین می خورند!!
آورده اند که این وزیر زن پزشکیان فرزند شهید است و این را امتیاز آن دانسته اند
در حالی که در حقیقت این موضوع نشان دهنده این است که تحصیلات و استخدام و رشد شغلی کوپنی و رانتی داشته است و مایه ننگ است.
یا مثلا از برتری های وزیر آموزش یا بسیار دیگر مانند او را مثلا گفته رزمنده است یا برادر شهید است یا سپاهی است یا آخوندی خوانده و امثال این که تماما نشان دهنده رشد ناعادلانه و رانتی این افراد است
جالب است که حکومتیان با امتیاز برتری خواندن این موارد، در پی شستن ننگ این موارد اند و مهمتر اینکه عادی و خوب نشان دادن این فساد اند که ترسناک و خجالت آور است
در هر تحولی اوضاع بدتر شده چون بدون دقت و کار کارشناسی و حساب شدگی انجام می شود و بیشتر هدف فرمالیته کاری و حماقت است
این روش که پیش گرفته شاید برای جلب نظر مخالفانش هست تا بتونه کار خودش را بکند
بخواهیم واقع بین باشیم کسی در این حکومت میتونه حرفش را به کرسی بنشاند که از خودشان (آخوند و سپاهی) باشد اصلاح طلب کیلو چند.
مثلا همین وزیر آموزش که سپاهی و آخوند هست اگر بخواهیم از نگاه این نظام نگاه کنیم این فرد یک فرد کاملا خودی است و زبانش دراز و می تواند کاری کند
اگر بخواهد واقعا کار کند می تواند
بقیه مسائل کشکه
اگه برای این رای دادین خیلی ساده بودین بعد ۴۰ سال
البته خودش گفت که وفاق ملی. یه جورایی حرفش را داره عملی می کند
پس باز هم وقتی می گفت وفاق ملی منظورش نفهمیدین؟
کارامدی،تسلط بر برنامه و برنامه ریزی، دلسوزی،پاکدستی، دلسوز مردم و کشور بودن، پای انقلاب ایستادن، و از همه مهم تر کاربلدی، اعتقاد جدی به کار کارشناسی و طی کردن رده های مختلف شغلی از صف تا ستاد؛ از ویژگی های ایشان است.
البته همین ویژگی های ممتاز موجب شده تا افراد ضعیف تر ،آنها را از گردونه خارج نگه دارند.