گروه رسانه/
« شما مطالبه گرید. مطالبه گری یعنی آدمی بیاید و شما پشت او بایستید و بتواند مطالبات شما را پیگیری کند »
مسعود پزشکیان
همان گونه که پیشتر نیز آوردیم ( این جا ) ؛ متاسفانه انتصابات رئیس جمهور منتخب در مجموع و تاکنون نتوانسته رضایت حداقلی پایگاه رای مسعود پزشکیان را تامین کند .
در جریان انتخابات نفس گیر دورهی چهاردهم ریاست جمهوری؛ جامعهای که حرفها و وعدههای نامزدها را با دقت و حساسیت بالا دنبال میکرد به این نتیجهی منطقی و عقلانی رسید که مواضع پزشکیان برخاسته از «صداقت» بوده و میتواند حداقل گشایشی در بن بست بیاعتمادی و «حل مساله» در جامعهی بحران زدهی ایران ایجاد کند.
ما هم به عنوان « جمعی از پرسشگران و کنشگران حوزهی آموزش و پرورش » به حرفهای مسعود پزشکیان اعتماد کرده و در بیانیهی خود از همهی فرهنگیان دعوت کردیم که « مسئولانه » به آقای پزشکیان رای دهند تا این بار آرمان توسعه خواهی برای ایران را با گفتمان او پیش ببریم. باشد که ما را به هدف نزدیکتر کند. فرهنگیانی که به پزشکیان رای دادند اکنون به دنبال «تغییر» هستند و نه تمدید ناصواب و اعتماد بر باد ده وضعیت نامطلوب گذشته.
متأسفانه در روزهای اخیر اخباری به گوش میرسد که ما را واقعا نگران و البته خشمگین کرده است.
گفته می شود که قرار است گزینهی نهایی برای وزارت آموزش و پرورش برای معرفی به مجلس شورای اسلامی وزیر فعلی و امتحان پس داده یعنی «رضامراد صحرایی» باشد.
در بیانیهی نخست مان هم به صراحت بیان کردیم :
« هشت سال دوران محمود احمدینژاد و سه سال دوره رئیسی برای معلمان دست آورد قابل ذکری جز سوق دادن معلمان به زیر خط فقر و مهمتر از آن تنگتر شدن فضای آزادی بیان و امنیت فرهنگی به دنبال نداشت.
در این دوران صدها معلم بازداشت، اخراج و به صورت اجباری بازنشسته شدند.
فعالان صنفی و کنشگران منتقد به هیاتهای تخلفات اداری معرفی و با مجازاتهای سنگین رو به رو شدند.»
مگر میتوان پذیرفت؛
فردی که مسئول چنین وضعیتی بوده و در حوزه فعالیت خود در این وزارتخانه کارنامه و عملکرد قابل قبولی نزد قاطبهی معلمان ندارد؛ دوباره در سمت خود ابقاء شود؟
فرهنگیانی که به پزشکیان رای دادند اکنون به دنبال «تغییر» هستند و نه تمدید ناصواب و اعتماد بر باد ده وضعیت نامطلوب گذشته.
ما پرسشگران و کنشگران آموزش و پرورش نه فقط با معرفی چنین گزینهای به شدت مخالفیم بلکه مخالف معرفی مدیران مرعوب و ضعیف گذشته و فاقد مقبولیت در میان قاطبهی معلمان هستیم.
این مطالبهی حداقلی ما و بسیاری از فرهنگیانی است که با «ترجیع بند امید» به پزشکیان رای دادند و بیصبرانه منتظر تحقق وعدههایی هستند که ایشان در حضور همگان بیان کردند.
جمعی از پرسش گران و کنش گران آموزش و پرورش :
- علی پورسلیمان
- اسماعیل جعفری
- سیدمرتضی حسینی
- محمد حیدری
- کامران رحیمی
- سیما زنجانی
- علی زینلی
- مهدی سورگی
- محمدرضا شهریاری
- مریم طیرانی
- سیدهادی عظیمی
- رضا قاسم پور
- زهرا قاسم پور دیزجی
- نرگس کارگری
- علیرضا کاشفی
- طهماسب کاوسی
- نرگس ملک زاده
- سعاد موسوی شرقی
- حمزه علی نصیری
- شیرین یوسفی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
تو خود وزارت هم آدم های قابل هم وجود دارند ولی من نمی دانم چرا باید حتما کسایی باشند که توی دید بوده اند
اگر افراد قابل وجود داشت که وضعیت آموزش وپ وکشور این نبود
دومین نام سیدجواد حسینی است. او نیز در دولت دوازدهم سرپرست وزارت آموزشوپرورش بود.
سومین نام مطرح شده در این میان سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش دولت دوازدهم است.
ایران را نمی توان با کشورهای رایج مقایسه کرد.
ایران را خانواده ها یا مافیاها و سپاهی ها اداره می کنند به خاطر همین این پزشکیان با این سیاست جلو آمده شاید بتواند از فشار خانواده های اشرافی و نظامی های سیاسی کم کند و سرشان را گرم کند به هر شکل قدرت دست آنهاست نه دست مردم یا پزشکیان.
این تصمیم ها و سیاستی هم که پزشکیان در پیش گرفته احتمالا با مشاوره خاتمی و ظریف و امثال اوست
در بنگلادش جوان ها چیزی برای از دست دادن نداشتند تقریبا شبیه اعتراضات اخیر ایران
هر چند آنها چیزی مثل سپاه نداشتند که توانستند به نتیجه مطلوب برسند
ولی اگر دقت کرده باشید این نسل ایرانی شاید سواد و مطالعه چندانی نداشته باشند اما اکثریت تحصیل کرده و از اوضاع جهان و ایران به واسطه مجازی آگاه ترند تفاوت ها، بی عدالتی را دیده و تحمل نمی کنند مانند نسل های قبل، توسری خور و مطیع نیستند و نکته جالب اینکه قابل پیش بینی نیستند. جوگیرند
اگر خیلی بهشان فشار آورده شود از کنترل خارج می شوند برعکس نسل های قبل
انقلاب بنگلادش نشان داد احتمالا انقلاب های این نسل ها و در هزاره جدید چگونه خواهد بود
سریع، فراگیر، جوان گرا و تا حدی بدون رهبر اولیه و غیرایدئولوژیک و ضد دیکتاتوری و احتمالا توسط نسل تحصیلکرده و دانشگاهی
در ایران البته کار این نسل با توجه به نوع حکومت و ساختار موجود خیلی سخت تر خواهد بود
مثلا حکومت با مسئله حجاب چگونه سر این نسل را گرم کرده است به جای اینکه به موضوعات اصلی و حیاتی بپردازند
درود
1- نخست آن که این بیانیه جمعی از معلمان است .
رسیدن به یک « چهره واحد » با توجه تنوع و اختلاف دیدگاه ها آن هم در کشوری مانند ایران تقریبا غیر ممکن است .
2- « صدای معلم » در هیچ دوره ای از هیچ گزینه ای حمایت نکرده است .
اصلا وظیفه ما این نیست .
کارکرد رسانه مستقل و منتقد در درجه نخست نقد وضعیت و فرآیندهاست .
3- تجربه نشان داده است اگر فرضا این رسانه گزینه مورد نظر شما را هم تایید و حمایت کند ؛ در آینده و با وقوع کوچک ترین مساله و یا مشکلی همین خود شما به عنوان « اولین نفر » شاکی خواهید شد !
پایدار باشید .
و کلا این حکومت این طور افراد را می خواهد این یک ویژگی ذاتی این سیستم حکومت است
مبنای این ها بر این هست
هر چه پخمه تر و حتی فاسدتر، عزیزتر
و البته این یک روش حکومت داری هم هست
کسی اگر چیزی حالیش باشه و درست باشه یا نمی گذارند کار کند یا در این سیستم نمی تواند کار کند و خود به خود از دور خارج می شود
یعنی من خبرگزاری از این صدای معلم سیاسیتر ندیدم.
همهاش ادعا دارید که ما سیاسی نیستیم و آموزشوپرورش نباید سیاسی شود و ...
اما کلا مطالب سایتتان همهاش جهتگیری سیاسی داره