گروه گزارش/
به جرات می توان ادعا کرد یکی از رسانه هایی که به صورت مسلسل و با « نگاه کارشناسی و علمی » تاکنون سند تحول بنیادین را مورد نقدهای اساسی قرار داده ؛ « صدای معلم » است .
مراجعه کنید :
* نگاهی بر " سند تحول بنیادین " آموزش و پرورش
*آیا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش قابل اجراست ؟
* سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مفهوم حیات طیبه
* از " سند ملی " تا " سند تحول بنیادین " ؟
* تحولات آموزشی با سند نویسی حاصل نمی شوند !
* سند تحول بنیادین در نگاه معلمی
* سند تحول بنیادین یک سند فقهی، حقوقی و اخلاقی است نه یک سند سیاست گذاری برای تربیت یک شهروند سالم !
* از یک سند ملی برای آموزش و پرورش ایران تا سند تحول بنیادین !
* " سند تحول آموزش و پرورش سند آسمانی است نه یک سند زمینی! "
و ده ها گزارش ، گفت و شنود و یادداشت و مطالب تحلیلی و انتقادی دیگر ....
اما دریغ از یک پاسخ و یا بازخورد از سوی مقامات و مدیرانی که دائما سنگ سند تحول بنیادین را بر سینه می زنند و هر جا می روند آن را به عنوان « نسخه شفابخش و نجات دهنده ی مشکلات و چالش های آموزش و پرورش ایران » معرفی می کنند . چرا جامعه علمی تعلیم و تربیت از سند تحول بنیادین شما پشتیبانی و حمایت نمی کند ؟
پرسش این است که آیا اساسا در نظام آموزشی ما « فکر » و یا « اتاق فکری » وجود دارد و یا آن که همه چیز در روزمرگی و شعار دادن و تظاهر خلاصه شده و می شود ؟
یوسف نوری وزیر تازه از راه رسیده آموزش و پرورش ما هم به تازگی گفته است : ( این جا )
« سند تحول نقشه راه آموزش و پرورش است .
در چشم انداز سند تحول بنیادین بر رویکردهای مدیریتی و نقد پذیری تاکید شده است و نقد برنامهها یکی از ارکان فعالیتهای ما است. چرا حوزه ی عمومی آموزش و مهم تر از همه « بدنه ی آموزش و پرورش » این سند شما را جدی نمی گیرند و حتا زحمت خواندن آن را هم به خودشان نمی دهند .
وی با تاکید بر روحیه نقد پذیری و لزوم نقد درون سیستمی اظهار می کند: یکی از مهارتهای پایهای که دانش آموزان باید داشته باشند، داشتن مهارت نقد منطقی است، اما این مهارت مانند سایر مهارتهای پایه کمتر توجه شده است، زیرا معلمان را برای ارائه این مهارت آماده نکردهایم، لذا یکی از وظایف ما در آموزش و پرورش توسعه مهارت نقد منطقی در دانش آموزان است.
یوسف نوری در ادامه تصریح می کند سند تحول در صورتی اجرایی خواهد شد که به یک دغدغه ملی تبدیل شود .
پرسش « صدای معلم » از این وزیر آموزش و پرورش آن است :
شما که معلمان را متهم به عدم اطلاع از مهارت نقد منطقی می کنید آیا خودتان اساسا مفهوم « تفکر انتقادی » و الزامات آن را در آموزش دنیای مدرن مطالعه کرده اید ؟
مساله این است سند تحول بنیادین زمانی به دغدغه ملی تبدیل می شود که کلیت و اساس آموزش و تربیت در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران به یک اولویت و دغدغه تبدیل شود و گرنه بیش از 4 دهه است که همه شعار می دهند . پرسش این است که آیا اساسا در نظام آموزشی ما « فکر » و یا « اتاق فکری » وجود دارد و یا آن که همه چیز در روزمرگی و شعار دادن و تظاهر خلاصه شده و می شود ؟
سندی که از ابتدا قرار بود « سند ملی آموزش » باشد به یک سند ایدئولوژیک ، دولتی و غیرکاربردی تبدیل شد . ( این جا )
وقتی آموزش به عنوان « نهاد فرابخشی » به حساب نیاید صدها سند هم نوشته شوند مشکلی را حل نخواهند کرد و باید که در جا بزنیم .
مشاور وزیر آموزش و پرورش در اجرایی سازی سند تحول بنیادین در نشست ارائه و نقد اجرایی سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش چنین می گوید: عدم اجماع نخبگانی؛ دلیل عدم اجرای سند تحول است . ( این جا )
پرسش « صدای معلم » از علی پارسانیا به عنوان مشاور وزیر آموزش و پرورش در اجرایی سازی سند تحول بنیادین آن است که به صورت شفاف و دقیق توضیح دهند دلیل و یا دلایل عدم اجماع نخبگانی چه بوده است ؟
چرا جامعه علمی تعلیم و تربیت از سند تحول بنیادین شما پشتیبانی و حمایت نمی کند ؟
چرا حوزه ی عمومی آموزش و مهم تر از همه « بدنه ی آموزش و پرورش » این سند شما را جدی نمی گیرند و حتا زحمت خواندن آن را هم به خودشان نمی دهند .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
سطحی بینی سند در مغایرت است.
اجماع نخبگان برای اجرای سند تحول بنیادین دیگه چیه؟؟؟؟؟؟؟؟
مگه هنوز سند تحول هست ، یه عده ای آمدند و نشستند و چیزی نوشتن و رفتند و کسی تا الان جرات نکرده بگوید چه کسانی نوشتند ، اصلا مهم نیست ، مهم این هست که اصلا قاطبه فرهنگیان آن را جدی نمی گیرند