گروه گزارش/
فوت « سید محمد موسوی زاده » دانش آموز ۱۱ ساله ساکن شهرستان دیر در جنوب استان بوشهر موجب جریحه دار شدن افکار عمومی گردیده است .
اولیای دانش آموزان گفته اند " محمد " به خاطر نداشتن گوشی همراه و بضاعت کم خانواده برای تهیه آن خود را حلق آویز کرده است .
روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان دیر در اطلاعیهای، خبر منتشر شده در خصوص دلیل خودکشی دانش آموز دیری مبنی عدم دسترسی به تلفن همراه و کلاس های مجازی را تکذیب کرده است .
فروردین ماه هم خبر خودکشی یک دانش آموز فسایی به علت نداشتن گوشی اندروید منتشر شد که روابط عمومی فارس آن را تکذیب کرد .
« صدای معلم » قصد وارد شدن در جزئیات و حواشی این " واقعه تلخ " را ندارد اما نخستین پرسش این رسانه آن است که آیا زیرساخت های لازم و کافی برای آموزش " غیرحضوری " دانش آموزان فراهم بوده که آموزش و پرورش اقدام به تعطیلی کلاس ها کرده است ؟
آیا امکان آموزش حضوری با رعایت تدابیر و پروتکل های بهداشتی مناسب و یا حداقلی فراهم نبوده است ؟
در آخرین اظهار نظر ؛ امروز سه شنبه 22 مهر ، معاونت حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش گفته است : ( این جا )
« رعایت پروتکل ها و دستور العمل های بهداشتی در مدراس انصافا خوب بوده واین از نتایج بازدیدها ونظارت های دوره ای مدارس است . »
این نظر پیش تر نیز توسط مسئولان وزارت بهداشت تایید و تصریح گردیده است .
کشمیری دبیر ستاد استانی مقابله با کرونا در استان بوشهر 9 مهر با اشاره به فعالیت یک هزار و ۳۹۷ مدرسه در استان بوشهر گفت:
شاخص رعایت پروتکلهای بهداشتی در این استان نسبت به گذشته بهتر شده و در زمان حاضر ۸۴ درصد مدرسههای فعالی که دانشآموز میپذیرند دستورالعملهای بهداشتی را به طور کامل رعایت و ۹۰ درصد از ماسک استفاده میکنند .
دبیرستاد استانی مقابله با کرونا در استان بوشهر گفت: براساس گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی این استان در زمینه رعایت دستورالعملهای بهداشتی به ویژه در ادارهها، مدرسهها، بانکها و حمل و نقل عمومی بهترین درصد را داشته است . »
اگر تک مصرع حفظ « جان و سلامت » دانش آموزان که به اصطلاحی کلیشه و روزمره در ادبیات مسئولان تبدیل شده است ؛ آیا وجدان آنان از مرگ این کودک جریحه دار نشده است ؟ اگر اظهارات این مقام و سایر مسئولان واقعیت دارد ، چرا باید بیش از 75 درصد مدارس این استان تعطیل شوند ؟
کدام اراده در داخل و خارج از آموزش و پرورش به دنبال تعطیل کردن مدارس است ؟
استان بوشهر و استان هرمزگان در همسایگی یکدیگر قرار دارند .
« صدای معلم » پیش تر در گزارشی از بازگشایی مدارس در بندر خمیر واقع در هرمزگان نوشت : ( این جا )
« در بیشتر مدارس استقبال از دانش آموز وجود ندارد و حتی کتابها هم بسته بندی نشده در اختیار دانش آموز قرار می دهند .
امسال اگر چه بیست لیتری مایع دستشویی در دفتر خودنمایی می کرد و ماموری از شبکه بهداشت با چک لیستی در دست سری به بعضی کلاسها زد اما جای بنر خوشامد گویی در ورودی مدرسه یا نوشتن توصیه های بهداشتی خالی بود .
در یکی از کلاس ها کنترل کولر پیدا نشده بود و هنگامی که از دانش آموزم پرسیدم چرا ماسک را از صورتت بر می داری؟ در جواب گفت : هوا گرم است و با این ماسک نمی توانم نفس بکشم .
در کلاس دیگری وقتی خواستم کمی از رعایت مسایل بهداشتی بگویم وقتی به اینجا رسیدم که بعد از دست زدن به دستگیره در دست هایتان را ضدعفونی کنید، دانش آموزی با انگشت بالا رفته اش که نشان اجازه گرفتن بود گفت: آقا، درهای کلاس ما دستگیره نداره . امسال اگر چه بیست لیتری مایع دستشویی در دفتر خودنمایی می کرد و ماموری از شبکه بهداشت با چک لیستی در دست سری به بعضی کلاسها زد اما جای بنر خوشامد گویی در ورودی مدرسه یا نوشتن توصیه های بهداشتی خالی بود .
تعداد کم حاضران کلاس زیر خنده زدند و من با خیره شدن به در کلاس فکر کردم پس پروژه مهر شامل چه مواردی می شود؟ بازدید مدارس برای دیدن چه مواردی صورت می گیرد؟
وقتی آب آبخوری را به بهانه عدم رعایت بهداشت توسط بچه ها قطع می کنیم، وقتی برایمان مهم نیست دانش آموز با چه وسیله ای و چگونه مدرسه می آید، وقتی هنوز نمی دانیم کدام دانش آموزمان توان استفاده از امکانات مجازی دارد و کدام ندارد، وقتی مسیر رفت و آمد دانش آموز به مدرسه و نظافت آن بررسی نکنیم چگونه می خواهیم در تربیت و رشد آنها همراه شویم . »
آیا مسئولان نمی توانند حداقل با نصب یک " هواکش " در کلاس ها و برخی برنامه ریزی های ساده ، شرایط آموزش را به صورت حضوری در چنین مناطقی فراهم کنند ؟
انجام برخی مسائل ساده و حتی پیش پا افتاده ممکن است نیازی به صرفه هزینه های بالا هم نداشته باشد اما چه می توان کرد وقتی " سترونی " ، "روزمرگی " و نمایش بر همه چیز تفوق پیدا کرده است .
کدام نهاد و یا فرد وظیفه نظارت بر چنین اوضاعی را دارد ؟
مطابق اعلام مسئولان وزارت آموزش و پرورش حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد کل دانشآموزان در دوران کرونا از امکانات آموزشی محروماند هرچند معاون برنامهریزی آموزشی و توانبخشی «سازمان آموزش و پرورش استثنایی» در ایران اعلام می کند این رقم بالاتر است و بیش از ۴۰ درصد دانشآموزان به سیستم هوشمند و شبکه آموزش اینترنتی دسترسی ندارند .
وزارت آموزش و پرورش واقعا چه تدابیری برای آموزش بیش از 5 / 3 میلیون دانش آموز بازمانده از تحصیل در کشور تدارک دیده است ؟
آیا با ارائه پاسخ های آماده و کلیشه ای مانند : " آموزش های تلویزیونی ، بسته های آموزشی ، گسیل راهنمایان آموزشی و... " مشکل آموزش در این مناطق حل می شود ؟
آیا با این نمایش ها و تبلیغات ، افکار عمومی قانع می شوند ؟
اگر قرار بود با این نسخه ها مشکلات حل شوند چرا دانش آموزان باید چنین وقایعی را متحمل شوند ؟
مسئولان وزارت آموزش و پرورش به جای نوشتن پیام های بلند بالا و ویترینی به مناسبت " بهداشت روانی " که در حال حاضر در آن قرار داریم ؛ واقعا چه برنامه ای برای حل مساله " بهداشت روانی " در کنار تعطیلی بی دلیل مدارس دارند ؟
چرا این مسئولان و سایر مقامات در جاهای دیگر به این گونه مسائل علی رغم توصیه اکید سازمان های بین المللی مانند یونسکو ، یونیسف و.. بی توجهند و راه خود را می روند ؟
اگر تک مصرع حفظ « جان و سلامت » دانش آموزان که به اصطلاحی کلیشه و روزمره در ادبیات مسئولان تبدیل شده است ؛ آیا وجدان آنان از مرگ این کودک جریحه دار نشده است ؟
با تکذیب کردن و فرافکنی و قلب واقعیات چه مشکلی از نظام آموزشی و بحران های آن حل می شود ؟
مرگ این دانش آموز در کنار سایر وقایع تلخ کوچک و بزرگ پس از مدتی به روال معمول و روزمره به فراموشی سپرده خواهد شد .
« بحران مدیریت » را مدیریت کنید !
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
تعداد اندک اما پرسروصدا در صدای معلم!
اما واقعاً این دیگر صدای معلم نیست!!
دوست عزیز نویسنده,
هنوز علت خودکشی دانش آموز بوشهری مشخص نیست اما شما به بهانه خودکشی یک دانش آموز انتظار دارید میلیون ها دانش آموز و در نتیجه اولیاء آن ها به مسلخ فرستاده شوند!
کمی علمی به مسئله بنگرید و به مصوبات ستاد ملی کرونا احترام بگذارید و اینگونه بر طبل بازگشایی مدارس نکوبید!
وقتی فقر گریبان زندگی را میگیرد و ناامیدی از در و دیوار می ریزد خودکشی دور از ذهن نیست مخصوصا برای کودکان که خود را محروم از لباس خوراک اسباب بازی و...می بینند و پدر مادر عاجز و درمانده در مقابل خواسته ای انها ست ،چه بسا والدین بخاطر فشار اقتصادی وفقر رفتار بدی هم با فرزند داشته باشند
امثال این کودک اینده ای برای خود متصور نیستند و با گوشی و بدون گوشی زندگی برایشان جهنم است
این کودک اگر زنده بود و حضوری به مدرسه می امد خانواده چند روز می توانست برایش ماسک بخرد ایا هر روز از ماسک الوده و کثیف روز قبل استفاده نمیکرد؟
اگر بیمار می شد خانواده از عهده درمان های کمرشکن کرونا برمی امد ؟ متاسفانه این کودک محکوم به نابودی بود چه خودش دست به این عمل می زد چه منتظر می ماند ذره ذره شرایط زندگی اش مرگش را رقم بزند
خون این کودک و کودکانی که بر اثر فقر خودکشی می کنند بر گردن اختلاسگرانی است که برای تفریحات آقازاده هایشان از هیچ ظلمی کوتاهی نمی کنند
یکی خودکشی میکنه بقیه ذره ذره نابود میشن.