گروه گزارش/
« عبدالرسول عمادی » رئیس پیشین مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش که در چند ماه آخر سرپرستی معاونت آموزش متوسطه را نیز بر عهده داشت و در حال حاضر مشاور حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش می باشد در کانال تلگرامی " هفت جوش " در یاداشتی با عنوان " مرگ دیکتاتور (۲) " می نویسد :
" امروز از قول منابعی موثق نقل شد که عمل جراحی کیم جونگ اون دیکتاتور افسار گسیخته کره شمالی موفق نبوده و مغز او از کار افتاده است. عجالتا تا اینجا می توان به احتمال پنجاه درصد این دیکتاتور را تمام شده دانست.
در روزهایی که دونالد ترامپ دیکتاتور آمریکایی با کیمجونگ اون دیکتاتور کره شمالی دیدار می کرد من به تفاوت این دو فکر می کردم به این که دیکتاتور کره شمالی یک دیکتاتور فوق قانون و بلکه خودش اساسا قانون است .
آنچه آن خسرو کند شیرین بود.
و ترامپ یک دیکتاتور تحت قانون است. این دیکتاتوری است که توسط قانون اساسی آمریکا محدود شده است هم به حداکثر هشت سال حکومت و هم فعال مایشاء نیست. در ماجرای شیوع کرونا ویروس در آمریکا دونالد ترامپ دستوراتی برای تمام ایالت های آمریکا صادر می کرد در حالی که مطابق قانون اساسی آمریکا این گونه تصمیمات در حیطه اختیارات فرمانداران ایالات بود. فرمانداران زیر بار دستورات دیکتاتور نرفتند و او مجبور شد به اختیارات انان تمکین کند.
فرماندار ایالت کالیفرنیا در جواب تحکم های ترامپ گفته بود آمریکا قانون اساسی دارد و نه پادشاه.
دونالد ترامپ دیکتاتوری است که همه منتظرند با رای مردم آمریکا در آبان امسال از اریکه به زیر کشیده شود و تازه اگر چهار سال دیگر هم انتخاب شود اولا محدود است به حدود قانون اساسی آمریکا و ثانیا چهار سال بعد خود به خود برکنار می شود و ارابه دیکتاتوری اش به دیوار قانون برخورد می کند و کله پا می شود و لازم نیست برای نابودی اش مانند ماجرای کیم جونگ اون حضرت عزرائیل پا درمیانی کند.
حسابش را بکنید که این جناب اون سی و شش ساله بخواهد مثلا نود و شش سال عمر کند یعنی شصت سال دیگر و اگر هر نسل سی سال به طول بیانجامد آنگاه دو نسل از آیندگان کره شمالی باید آرزوی نفس کشیدن را به گور ببرند.
این است که آدم گاهی باید مدال افتخار بدهد به عزرائیل که چه مستقیم می زند توی خال و یک نفر را می کشد تا نه تنها ملتی را احیا کند بلکه دو ملت را احیا کند دو نسل از یکملت یعنی دو ملت.
تا اینجای کار ظاهرا امیدی به برگشت اون نیست و اتحاد عزرائیل و مردم کره شمالی دارد به نتیجه می رسد و عزرائیل این بار نه سفیر مرگ که فرشته زندگی و نجات است."
در حال حاضر تکیه کلام مسئولان و به ویژه در آموزش و پرورش ، « سند تحول بنیادین " و اجرای آن است .
یکی از مفاهیم مهم در این سند که تاکنون فقط در سطح " شعار " به آن پرداخته شده است ؛ موضوع راهبردی " مدرسه محوری " است . آیا این مسئولان و مقامات نگاهی به خود و کارنامه خویش هم دارند ؟ و یا عادت کرده اند عیب ها و نواقص دیگران را " ببینند " و آن را زیر " ذره بین " قرار دهند ؟
فصل ششم از سند تحول بنیادین به هدفهای عملیاتی و راهکارها اختصاص دارد .
7ـ افزایش نقش مدرسه به عنوان یکی از کانونهای پیشرفت محلی، به ویژه در ابعاد فرهنگی ـ اجتماعی (2، 1، 5 و 7)
راهکار 1/7ـ فراهم آوردن زمینههای لازم برای نقشآفرینی مدرسه به عنوان کانون کسب تجربیات تربیتی محله و جلوهای از جامعه اسلامی و حیات طیبه با تفویض اختیار و مسئولیت به آن و استانداردسازی تمام مولفهها و عوامل درون مدرسهای.
و....
وزیر آموزش و پرورش در نشست خبری به مناسبت آغاز سال تحصیلی و بازگشایی مدارس با بیان اینکه محور سوم اولویتها تقویت مدرسه است،گفت ( این جا ) : در سالهای گذشته تلاشهای زیادی صورت گرفته که کافی نبوده است در حالی که باید مدرسه، کانون اصلی تعلیم و تربیت باشد و تمام اتفاقات تعلیم و تربیت، در مدرسه تجلی و تبلور یابد.
وی درادامه اضافه کرد: اختیارات مدارس را افزایش خواهیم داد و مدیران را توانمند و ظرفیت آنها را افزایش میدهیم و به تنوع محیطهای یادگیری خواهیم پرداخت چرا که کلاس بخشی از محیط یادگیری است و مکانهای دیگر مدرسه و اتفاقات آن بخش دیگری از فرایند یادگیری است. "
پرسش « صدای معلم » از آقای عمادی و نیز وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان این وزارتخانه که در باب سند تحول بنیادین و رویکردهای و زیرنظام ها و راهکارها و البته توجه به " مدرسه محوری " سخنرانی های فراوان کرده و نشست های مختلف و متعدد برگزار می کنند آن است که چرا پس از شیوع ویروس کرونا ، با نادیده گرفتن نقش مدرسه و ارکان آن و برنامه ریزی های آن سعی کردند تا سلیقه و دستورات خود را در حوزه " آموزش مجازی " به آن دیکته کنند ؟
« مدیر صدای معلم » در نشست نقد شبکه شاد در استان البرز ؛ راهکار 2 / 17 سند تحول بنیادین گفت : ( این جا )
تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانشآموزان و مدارس با مشارکت بخش دولتی و غیردولتی و الکترونیکی کردن محتوای کتابهای درسی براساس برنامه درسی ملی (با تاکید بر استفاده از ظرفیت چند رسانهای) تا پایان برنامه پنجم توسعه کشور. اما قرار بوده است تا پایان برنامه پنجم توسعه این کار صورت گیرد در حالی که اکنون در پایان برنامه ششم توسعه هستیم !
چه کسانی و کدام مدیران ناکارآمد و بی برنامه باید پاسخ گوی این وضعیت باشند ؟ کاری که باید قبلا و با برنامه انجام می شده است الان با فشار و شتاب زدگی دارند پیش می برند .
وزارت آموزش و پرورش با دیکته کردن یک سویه و اجباری شبکه شاد و زیر پاگذاشتن هویت و بلوغ مدرسه ، شعور مدارس و معلمان و ذی نفعان آموزش را به سخره گرفته است ! "
حال پرسش این رسانه از آقای عمادی و سایر برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان آن است که آیا " دیکتاتوری " فقط منحصر به " اون " است ؟!
آیا این مسئولان و مقامات نگاهی به خود و کارنامه خویش هم دارند ؟ و یا عادت کرده اند عیب ها و نواقص دیگران را " ببینند " و آن را زیر " ذره بین " قرار دهند ؟
آیا این مسئولان تاکنون به نقدهای کارشناسی منتقدان و رسانه های مستقل در مورد سیاست ها و برنامه های خود پاسخ گو بوده اند ؟
آیا این افراد در عمل به آن چه " قانون " گفته و تجویز کرده است واقعا پای بند هستند ؟
آیا واقعا به تفویض اختیار و تمرکززدایی باوری وجود دارد ؟
از قدیم گفته اند :
" یک سوزن خود و یک جوالدوز به دیگران ( مردم ) !
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
احتمالی دیکتاتوری چون اون و یا شکست ترامپ، برای دیکتاتوری و یکه تازی ایشان
در تحمیل هر نوع امکانی ، میدان باز خواهد
بود.
اما متاسفانه امر آموزش ، جریانی ساری و جاری است و خصلت زورگریزی و دیکتاتور گریزی دارد، بهتر است بساط خود را خارج از حیطه آموزش براند. مثلا عرصه تولید را
بیازماید شاید که جواب دهد.
تا زمانی که چهره های قبل بر آموزش و پرورش مستولی هستند ، امکان هر نوع زایش و تحول و نواندیشی در این وزارتخانه
امری محال است.
در این میان فقط جناب عمادی برای تارنمای
بینش سنتی و ایدئولوژیک ، مقصر نیست، بزرگترین مجرمان خود وزرا هستند که اسیر دایره ای مسدود و بسته از قدرت زوال پذیرند.