گروه اخبار/
تجربه ی بیش از 4 دهه فعالیت برخی نهادها در سازمان آموزش و پرورش موید ضرورت بازاندیشی و نوسازی در برخی پارادایم ها و نیز در فلسفه ی وجودی این نهادها است .
یکی از این نهادها که بودجه ، اعتبارات و نیروی انسانی قابل توجهی را به خود اختصاص داده است ، نهاد پرورشی و یا امور تربیتی است .
« علی پورسلیمان » مدیر صدای معلم در گفت و گوی اخیر با انصاف نیوز تصریح می کند : ( این جا )
" ما باید آموزش و پرورش و ارکانش را بازتعریف کنیم و این تعریف باید به دور از عناصر و آموزههای ایدئولوژیک باشد. مهمترین دیدی که در جامعهی ما نسبت به دانشآموز و معلم وجود دارد، دید ابزاری است که در ترکیب با دید ایدئولوژیک باعث انحراف دستگاه آموزش و پرورش ما میشود. "
مهین برخورداری، استاد دانشگاه و دکترای علوم تربیتی در اینباره می گوید: ( این جا ) «معاونت پرورشی به مناسکگرایی محدود شده و مربیان پرورشی ما تنها درگیر مسائلی مانند رسیدگی به حجاب و لباس کودکان و نوجوانان، نماز جماعت، سرودها، مسابقات و... هستند و آموزش اصول اخلاقی دیگر مانند رعایت حقوق دیگران، آموزش مسائل زیستمحیطی، مهارتهای زندگی، ترویج صلح و دوستی را در زمره وظایف خود نمیدانند.»
او با بیان اینکه جدا کردن و منفک دیدن آموزش از پرورش اصولا اشتباه است و نباید برای تربیت جایگاهی متفاوت از آموزش درنظر گرفت، اظهار داشت: «درواقع وظیفه نظام آموزشی در همه جای دنیا یک چیز است و آن رشد انسان متعالی است، اما در ایران این دو مفهوم را از هم جدا کردهاند که ضربه زیادی به مدارس ما زده است؛ بهطور مثال مگر میشود معلم ریاضی یا علوم در کلاس فقط به فکر آموزش یک سری مواد تئوری خام باشد و به ارتقا و رشد دانشآموز فکر نکند؟ آیا وظیفه آنها نیست که کارگروهی، همدلی و صبوری در یادگیری، خلاقیت و نوآوری، آموزش اخلاق فردی و اجتماعی را به دانشآموز آموزش دهند؟ آیا نیاز نیست که حین آموزش مسائل تربیتی هم لحاظ شود؟»
به عقیده برخورداری این جداسازی علاوه بر هزینههای گزافی که بر دوش دولتها گذاشته، در عمل ناکام هم بوده است: «از سوی دیگر نظام آموزشی کشور در 40 سال اخیر هیچ تغییر بنیادی نکرده و این در حالی است که همهچیز در جامعه به سرعت در حال تغییر است. برنامهریزان تربیتی و حتی آموزشی باید باور کنند لباسی که 40 سال پیش میشد تن دانشآموزی کرد، امسال به تن او نمیرود و حتی گاهی اوقات آن قدر مندرس است که هر لحظه احتمال میرود پاره شود و نیاز به تعویض دارد.»
این استاد دانشگاه با تأکید براینکه آسیبهای اجتماعی روند رو به رشدی در سالهای اخیر پیدا کردهاند، اظهار داشت: « مدیران ارشد معاونت پرورشی سری به مدارس بزنند و ببینند که دانشآموزان با چه مسائل و مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند؛ رابطههای خطرناک، مصرف موادمخدر، رفتارهای فردگرایانه بهشدت منفی مانند خودخواهی، خشونت کلامی و رفتاری، چاقی مفرط نوجوانان و دهها نمونه دیگر را ببینند و بعد قضاوت کنند که آیا برنامههایی که برای اجرا به مدارس ارائه میدهند، مؤثر است یا خیر؟»
« عبدالله افراسیابی » معاون پرورشی مدارس در صدای معلم می نویسد : ( این جا )
"در آسیب شناسی و تیپولوژی نهاد پرورشی یا تربیتی و باید و نبایدهای این مقوله، فاکتورهای ذیل مطرح و قابل تدقیق و ارزیابی است:
1- اغلب به این نهاد از منظر تک ساحتی و منقطع از سایر مقولات و پارادایم ها نگریسته می شود و اصل تاثیر و تاثر نادیده انگاشته شده و متاسفانه این اپیدمی همراه با جزئی نگری بر تصمیمات، برنامه ریزی و قضاوت ها و اقدامات مسئولین و بدنه پرورشی سخت سایه افکنده است. چگونه می توان به سلامت و موفقیت امور تربیتی - پرورشی امیدوار بود و حال آن که پاشنه های آشیل فراوانی فراروی جامعه و این نهاد وجود دارد ؟
تبعیضات جایگاه عدیده در ابعاد مختلف، رانت های شکننده و فلج کننده، معضلات معیشتی، بهداشتی ، درمانی ، برخی دیدگاه های الیگارک و آمرانه ، پردازش های عجولانه و فصلی و مقطعی ، عدم تطابق حرف و عمل " لم تقولون ما لا تفعلون ..." عدم اشراف و وقوف بر دنیای پیچیده جوان ، رخنه نفاق و ریا و تملق در جامعه و سیستم های تاثیر گذار و دیدگاه های صرفا منتقدانه برخی متولیان امر، از جمله پاشنه های آشیل این نهاد و کلیت جامعه قلمداد می گردد.
2- متاسفانه تافته جدابافته تلقی کردن نهاد فوق، تلقی غلط ، شتاب زده، طبقاتی و انتزاعی از آن، معضل دیگر فرا راه توفیق و سلامت این نهاد قلمداد شده و همین موضوع، به نوعی به شکاف در میان اقشار و طبقات جامعه و نهادینه شدن یاس و بدبینی و به نوعی آگراندیسمان و القاء پاتریمونال و اقتدارگرایانه دامن زده است.
اساسا می بایستی چه به لحاظ علمی و نظری و چه عملی و کاربردی به امور تربیتی به مثابه یک پروسه و امر جامع الاطرف نگریست. این معضل تا حدی به موضوع عدم شناخت و استنتاج درست از آموزش و پرورش و یا علم و تربیت دارد. نسبت دادن های تقدم و تاخر بدون ارزیابی های عالمانه و مدققانه و فروکاستن شان و جایگاه علم و معلم و برخی قداست بخشیدن های افراطی و یا نابه جا ، نه تنها به مقولات علم، جامعه، انسان، مدرسه، دانشگاه و توسعه و پیشرفت و امنیت جامعه صدمه وارد می سازد، بلکه خود امر تربیت و پرورش را به ورطه نابودی و محاق می کشاند.
در یک اپیتمولوژی واقع بینانه و راستین همراه با غور و تفحص شناخت شناسانه می توان گفت آموزش و پرورش و به عبارتی علم و تهذیب- تربیت، مقولات منفک از هم نبوده و به شدت در هم تنیده و به هم پیوسته می باشند.
پردازش و پالایش و تعمیق های علمی با مدنظر قرار دادن رسالت و فلسفه و کنه علم و غایت القصوای علوم که هیچ گونه شائبه و انتفاع مغرضانه و بلهوسانه را بر نمی تابد، خود به نوعی پرورش و تربیت و حتی تهذیب مبدل می گردد.
بهتر است این گونه عنوان شود که چه بسا پرورش منتج از علم به معنای حقیقی و محققانه آن است و لذا باید گفت یک معلم با آن شان والای خود یک مربی، نیز یک مربی موفق و راستین یک معلم در مفهوم متعالی آن می باشد. جدا سازی این مقولات به ظاهر علی حده یک قضاوت عجولانه، جاهلانه و چه بسا مغرضانه محسوب می گردد.
3- تحقق مقوله تربیت، منوط به آن است که آن را یک موضوع دستوری، بخشنامه ای و آمرانه ای ندانیم و چنین فکر نکنیم که تربیت یک امر آنی و خلق الساعه بوده و با امر و نهی محقق می گردد. "
در این زمینه مسئولان ، برنامه ریزان و سیاست گذاران به جای توجه به این آموزه ها و نیز اصلاح ساختار آموزش و پرورش سعی در فربه کردن این ساختار ناکارآمد ، زائد و غیرپاسخ گو دارند .
پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران نوشت :
" «محمد شعبانی» از استقرار دبیرخانه کشوری ایفای نقش تربیتی معلمان در معاونت پرورشی و فرهنگی ادارهکل آموزش و پرورش استان خبر داد.
به گزارش اداره اطلاعرسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش مازندران، «شعبانی» گفت: بر اساس ابلاغ معاونت پرورشی و فرهنگی وزارات آموزش و پرورش، دبیرخانه ایفای نقش تربیتی معلمان به استان مازندران واگذار شد.
وی همچنین گفت: باتوجه به رویکرد اسناد بالادستی تعلیم و تربیت و توجه به نقش برجسته تربیتی همه معلمان آموزش و پرورش و مرادف بودن «معلم» و «مربی» در این اسناد، این دبیرخانه از جایگاه ویژهای برخوردار است.
معاون فرهنگی و پرورشی ادارهکل آموزش و پرورش مازندران افزودند: این دبیرخانه با حضور صاحبنظران تعلیم و تربیت استان تشکیل شده و در نظر دارد سیاستگذاری لازم برای ایفای این نقش برجسته در سراسر کشور اتخاذ کند و برنامهها و فعالیتهای پیشنهادی را جهت دستیابی به اهداف مورد نظر به وزارتخانه و همچنین ادارات کل آموزش و پرورش استانها اعلام کند.
گفتنی است آموزش و پرورش مازندران ازجمله ادارات پیشتاز کشور در حوزه برنامههای پرورشی و فرهنگی است که چندین دبیرخانه ملی در آن استقرار دارد و در سال جاری میزبانی سه برنامه معظَم ملی را عهدهدار بود که با حضور وزیر آموزش و پرورش و معاون پرورشی و فرهنگی این وزارتخانه و مدیران و معاونان پرورشی ادارات کل آموزش و پرورش سراسر کشور در سطحی قابل توجه به انجام رسید."
پرسش « صدای معلم » آن است که آیا می توان همچنان یک نهاد متولی و مجزای امور تربیتی در مدارس را با همان ذهنیت های پیشین تعریف و تبیین کرد و از سوی دیگر از معلمان خواست تا نقش های خود را تغییر دهند بدون آن که تعریف شفافی از این مفاهیم و آموزه ها صورت گیرد ؟
آیا اضافه کردن دبیرخانه و فربه کردن بدنه اداری و زائد می تواند نقش تربیتی معلمان را احیا و به آنان بازگرداند ؟
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
آموزش هم از سرتون زیادیه.... تربیت!!!!!!!!!!
نگید آموزش و پرورش رایگان.... بگید معلم رایگان!