مطالب مفیدی ارائه شد و طبیعتا منافع اجتماعی و ملی ما ایجاب می کند که در مورد زمان آموزش همه ما دغدغه داشته باشیم و منافع فردی و جمعی هم در این مورد ایجاب می کند. همه ما به تبع دانش آموزانی داریم و افرادی در کنار ما هستند که دریافت آموزش مناسب و کافی برای آنها دغدغه ما هم هست. منتها آن چیزی که باید یک مقدار در موردش دقت بکنیم که شغل معلمی به عنوان یک شغل پاره وقت به حساب خواهد آمد با این تعاریف و محاسباتی که انجام شد 120 روز در سال است و این یک مقدار کار را در سیاست گذاری ها دشوار خواهد کرد که همین الآن که ما در مورد حقوق معلمان و مزایای آنها صحبت می کنیم با چالش مواجه هستیم.
اگر این مسئله بخواهد به این شکل بازخورد پیدا بکند شغل معلمی را به عنوان یک یک حرفه پاره وقت اگر بناست تصویر ارائه بشود ناشی از این برون داد جلسه یک مقدار دغدغه ایجاد می کند. ما راجع به زمان کاری معلمان در مقایسه با سایر کشورها و تعریفی که از زمان کاری معلمان وجود خواهد داشت صحبت می کنیم.
در مورد اهمیت آموزش، یکی از اصلی ترین شاخص هایی که فقر چند بعدی در کشور ما سهم دارد و به عنوان عامل اصلی فقر مطرح می شود خود آموزش است و تعداد سال های آموزش ؛ در نتیجه اهمیت این موضوع و لزوم بررسی این موضوع در تحقیقات هم نشان داده شده است. بخش بعدی فعالیت های تابستانی که شامل دوره های ضمن خدمت رایگان خواهد بود.
راجع به ترکیب ساعت کاری معلمان در کشورهای مختلف جا دارد که کمی دقت کنیم.
معلم وقتی در مدرسه حضور پیدا می کند قرار است چند ساعت کار کند ؟
ما چیزی داریم به نام ساعات تدریس و ساعات حضور در مدرسه و ساعات موظف کاری که در شاخص های بین المللی و در آمارهایی که در OECD و سایر کشورها منتشر می شود جا دارد که به این تعاریف دقت کنیم.
ساعات تدریس به ساعاتی اطلاق می شود که یک معلم تمام وقت در طول یک سال در کلاس درس حضور پیدا می کند و این با ساعات کاری متفاوت است چه در داخل مدرسه و چه خارج از مدرسه. ساعات کاری به میزان ساعاتی گفته می شود که طی آن یک معلم تمام وقت در طول یک سال به تدریس و فعالیت های مرتبط با آن مانند آماده شدن برای تدریس، مشاوره به دانش آموزان، طرح سوالات امتحانی، بررسی تکالیف و تصحیح آزمون ها، توسعه مهارت های شغلی، دیدار با والدین ، نشست با همکاران و امور مرتبط به مدرسه می پردازد که بخشی از این ساعات هم می تواند خارج از مدرسه صورت بگیرد مانند دوره های ضمن خدمت ، تصحیح برگه های دانش آموزان و....
دوستان فرمودند تعداد هفته های تحصیلی و تعداد روزهای کاری را که من مختصر اشاره می کنم.
میانگین هفته های تحصیلی در دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در کشورهای OECD 38 هفته است و در ایران 33 و 36 و 36 در پایه های تحصیلی مختلف و تعداد روزهای کاری در کشورهای OECD حدود 180 روز است و در ایران طبق تعریفی که بنا است باشد 190 و 130 و 130 روز است که مشاهده می کنیم در دوره راهنمایی و متوسطه به شدت تعداد روزهای کمتری را در مقایسه با کشورهای OECD و سایر کشورها داریم.
در مورد کشورهای منطقه هم می توانیم مقایسه کنیم مانند کشورهای آسیایی مثل ترکیه و ژاپن که به عنوان مثال در دوره راهنمایی هفتاد روز کمتر از ژاپن و در دوره متوسطه تقریبا پنجاه و هفتاد روز نسبت به ترکیه و ژاپن روزهای آموزشی کمتری داریم. منتهی همان تعریف و ترکیب اولیه ای که راجع به ساعات تدریس، ساعات حضور در مدرسه و ساعات موظف کاری در تقسیم بندی ساعات کاری معلمان ما داریم در ایران تقسیم بندی دیگر را در مورد ساعات کاری به رسمیت نمی شناسیم. یعنی ساعات حضور در مدرسه یا ساعات موظف کاری ما چنین تعریفی نداریم. تقریبا ساعات تدریس برابر است با آن دو مورد. اگر در کشورهای OECD ملاحظه بفرمایید در دوره ابتدایی ساعات تدریس برای یک معلم 798 ساعت در نظر گرفته شده است اما اگر همین معلم 1185 ساعت در مدرسه حضور داشته باشد و به کارهای جانبی مربوط به آموزش بپردازد و در کل سال ساعات موظف را که احتمالا ساعاتی است که در خارج از مدرسه با فعالیت های مرتبط است 1662 ساعت به رسمیت می شناسند، این کار یک معلم در دوره ابتدایی است و دوره های ضمن خدمت و سایر فعالیت هایی که خارج از مدرسه انجام می دهند. با این تعریف که می بینید و در ادامه هم این موضوع را بیشتر باز می کنیم و نموداری که ارائه خواهیم داد حداقل زمان کاری معلمان حداقل دو برابر زمان تدریس است که این در ایران تعریف و به رسمیت شناخته نشده است. همان طور که ما راجع به تکالیف معلمان دغدغه داریم راجع به حقوقشان هم باید دغدغه داشته باشیم و اینها را در کنار هم ببینیم و راجع به داد و ستانده باید هم همخوانی داشته باشد
در آمریکا تزی دارند به عنوان استفاده از زمان که برای همه مشاغل به صورت روزانه و به صورت پیمایشی انجام می شود به عنوان مثال در اینجا نباید نتایج پیمایش معلمان و حرف و مشاغل دارد می گوید در روزهای آخر تعطیلات هفته احتمال این که یک معلم 51 درصد از معلمان را به عنوان مثال فعالیت های کاری دارند که مربوط به شغلشان است و برای سایر مشاغل به عنوان مثال کمتر از سی درصد است.
سهم ساعات تدریس از ساعات کاری موظف معلمان در کشورهای مختلف :
اگر محور عمودی سمت راست در نمودار را ببینید در هیچ کشوری در ساعات تدریس معلمان از پنجاه درصد تجاوز نمی کند به غیر از یک مورد یا دو مورد. در یک دوره تحصیلی میزان تدریس معلم کمتر از نصف زمان کاری معلم است. این دغدغه در سایر کشورها هم وجود دارد که شغل معلمی به صورت یک شغل پاره وقت در نظر گرفته شود با توجه به ساعات برگزاری کلاس، می بینیم که می آیند و محاسبه می کنند ساعات کار معلم هر چند 1170 ساعت آموزشی دارد اما در کنار آن 450 ساعت باید قبل از این که به سر کلاس برود آماده شود. ( فرآیند آماده سازی )
بخش بعدی ارتباط و تبادل نظری است که با والدین دارد .
بخش بعدی فعالیت های تابستانی که شامل دوره های ضمن خدمت رایگان خواهد بود.
بخش بعدی برنامه ریزی برای حضور در کلاس و بخش بعدی تصحیح نمرات و برگه های امتحانی که ما چنین چیزهایی را اصلا برای معلمان مان تعریف نکردیم و به رسمیت نمی شناسیم.
معلم تمام وقت 2200 ساعت باید کار کند که کمتر از نصف این زمان صرف تدریس می شود و بقیه فعالیت های معلم به رسمیت شناخته می شود و به عنوان زمان کارش محسوب می شود.
همان طور که ما راجع به تکالیف معلمان دغدغه داریم راجع به حقوقشان هم باید دغدغه داشته باشیم و اینها را در کنار هم ببینیم و راجع به داد و ستانده باید هم همخوانی داشته باشد.
میانگین متوسط حقوق معلمان ( البته این داده ها قدیمی است ) و الآن با دو شوک ارزی که داشتیم مطمئنا قدرت خرید معلمان به مراتب بیشتر کاهش پیدا کرده و ارتفاع نموداری که داریم مطمئنا کمتر شده است.
مقاله ای بر اساس قدرت خرید تعدیل شده و این طور نیست که مثلا با توجه به بنزین هزار تومانی ، بیست هزار تومانی در آن لحاظ شده و پس از محاسبه برای قدرت خرید با میزان حقوق معلمی که در ایران یا آمریکا می گیرد ، با توجه به سبد خریدی که می تواند داشته باشد این ارقام تعدیل شده اند.
همان طور که مشاهده می کنید دو کشور آسیایی که کنار ما هستند بهتر ببینیم . ایران در حدود ده هزار دلار است البته با دلار ما نبینید به صورت نسبی ببینید چون برابری قدرت خرید در آن انجام شده و تقریبا نه کاملا نسبت به تمام کشورهای دیگر میانگین دریافتی معلمان در هر سه دوره تحصیلی پایین تر است. این برای سال 1383 است مطمئنا الآن بدتر شده چون من آمارهای جدید نداشتم و آموزش و پرورش میزان تفکیک دوره های تحصیلی را منتشر نمی کند. ما در آن زمان به این گزارش دسترسی پیدا کردیم و جا دارد از مرحوم آقای کیا یاد کنیم که کمک کردند در آن زمان در مرکز پژوهش مجلس بودند و ما به یک گزارش از مرکز فن آوری دست پیدا کردیم . ممکن است این نکته مطرح بشود که شاید حقوق بالای معلمان به ساعات شان هم مربوط بشود.
اگر ما نرخ حق التدریسی ساعات معلمان را در نظر بگیریم این اشکال می تواند برطرف شود. حق التدریسی معلمان را که حساب کردیم هم بر اساس برابری قدرت خرید است به ارقام کاری ندارم ولی جایگاه ایران نسبت به بقیه نرخ حق التدریسی ساعتی در مقایسه با کشورهای اردن، شیلی، فیلیپین و هند و کشورهایی از همین دست هستند ولی با کشورهای OECD مقایسه نکردیم ولی با این وجود فاصله معناداری با سایر کشورها داریم.
پیشنهاداتی که می توانم ارائه بدهم در آخر کار باز تعریف ساعات کاری معلمان است و به حساب آوردن فعالیت های آموزشی آنها در کنار ساعات تدریس و این که به رسمیت بشناسیم حرفه معلمی را به عنوان یک شغل تمام وقت و جبران خدمات آنها متناسب با سایر کارمندان.
همان طور که مقایسه کردیم میزان ساعات کاری معلمان و میزان دریافتی شان را با سایر کشورها می توانیم یک نگاه به داخل کشور هم داشته باشیم .
در زمان رئیس جمهوری قبلی به او گفتند چرا در ماه رمضان ساعت دو تعطیل می کنید گفت شما که می گویید ساعت مفید کاری کارمندان بیست دقیقه است هنوز سه چهار ساعت اضافه تر می مانند !
راجع به زمان کاری شان هم به همین ترتیب و راجع به بهره وری شان و میزان دریافتی شان هم جا دارد با سایر کارکنان دولت مقایسه بشوند و به تبع کاری که ما انجام دادیم فاصله معناداری وجود دارد.
با توجه به ضیق وقت در مقاله ای در پژوهشکده تعلیم و تربیت در فصل نامه اش منتشر شده "مقایسه با سایر کارکنان دولت" هم داریم. کلا دغدغه من این بود که مبادا حوزه آموزش و پرورش حربه ای بشود برای این که می گویند معلمان فقط یک سوم سال را دارند کار می کنند پس در نتیجه همین چیزهایی که هست خیلی زیاد است و چیزی که باید دقت کنیم باید به صورت یک جا و یک بسته ببینیم و باید دغدغه مان این باشد که ببینیم چه کسانی وارد حرفه معلمی می شوند و راجع به زمانش هم باید دغدغه داشته باشیم و راجع به سایر لوازم و الزامات و بسترهایش باید همین نگرانی ها را داشته باشیم.
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
ادامه دارد
نظرات بینندگان
چون رتبه بندی اجرا شده...
چون ساعات کاری معلم با کارمند مقایسه میشود...
اما پاسخ روشن است و نیاز به فعالیت بیش از پیش متخصصان و رسانه های آشنا به حوزه تعلیم و تربیت دارد...
دولت پاسخ دهد حقوق و کل پرداختی سایر حقوق بگیران طی شش سال چه میزان افزایش داشته است؟ شفاف ...
اعلام کند تورم واقعی سالیانه در شش سال جمعا چه میزان بوده است؟
اعلام کند افزایش ۴ برابری را چگونه به دست آورده است ؟ آیا تعدادی از معلمان این میزان افزایش را داشته اند ؟ آمار و اطلاعات شفاف اعلام شود...
در بحث تفاوت کار معلم با کارمند نیاز به پژوهش و ارائه نتایج به صورت ساده هست...
معلمی را آنان که در کلاس درس تدریس داشته اند بهتر تجزیه و تحلیل میکنند.
در همین مدرسه راهنمایی مجلسی مشهد که ما هستیم ۹۵ درصد ما «بازنشسته» هستیم که سالها قبل هم بازنشسته شدیم و الان داریم تا هفته ای ۴۰ ساعت اینجا کلاس میریم. نکته جالب اینه که دکتر حسینی رو که دکترای تخصصی اموزش دارد اینجا اوردن بعنوان «کمک دست مدیر» و مقالاتی رو که مدیر توصیه میکنه ترجمه میکنه تا اخر سر به اسم مدیر کتابی منتشر کنند....!!؟؟؟!!!!
دست از سر معلم بردارید.
سلام
1- ایشان و سایر همکاران پژوهش هایی انجام داده و نتایج آن را بیان کرده اند .
باید از این که مشکلات آموزش به زبان علمی و نه عوامانه و پوپولیستی بیان می شوند تشکر هم بکنیم .
به نظر من ؛ اصل حرف های ایشان درست و منطقی است و تعبیر شما غیرمنطقی و دور از شان یک فرهنگی است .
2- مگر هر کسی بخواهد در مورد آموزش و پرورش و معلمان اظهار نظر کند باید سر کلاس برود ؟
این دیگر چه منطقی است !
مگر پزشک که به شما نسخه می دهد باید قبلا بیماری شما را گرفته باشد و یا تجربه کرده باشد !
اگر معلمان می توانستند آسیب ها را احصا و برای آن راهکار کارشناسی پیدا کنند ؛ دیگر وضعمان این نبود !
معلمان باید با بخش های مختلف جامعه دیالوگ برقرار کنند .
نباید رابطه ما با خودمان و حرفه مان از نوع " خودشیفتگی " باشد .
خودمان را قوی و از تجربیات و دانش دیگران بهره بیریم .
پایدار باشید .
۱طوری پاسخ دادید که مایه دلسردی است و انسان را از مشارکت با سایت شما کلا دلسرد می کند.
۲.بنده تند بیان کردم اما غیرمنطقی نبودم ولی متاسفانه شما هم تند و هم غیرمنطقی پاسخ دادید.
۳.تا جایی که سواد ما قد می دهد! مطلب علمی ندیدیم بجز مشتی نمودار و کامپیوتر بازی که اسمش را می گذارند علم!
۴. قرار نیست هرکسی در پژوهشکده ای کار می کند برای معلمان تعیین تکلیف کند و البته شما هم واژه عوامانه!!!و پوپولیستی!!!!را به کار نبرید.
۵.قطعا کسی که خاک کلاس را نخورده باشد ابدا صلاحیت اظهار نظر و بدتر تحقیق علمی! در مورد معلمان را ندارد و مقایسه شما بین معلم و پزشک خنده دار است.
۶.معلمان راهکار دارند و می گویند ولی حتی شما که به ظاهر خود را مدافع آنان می دانید! آنها را قبول ندارید چه برسد به دیگران.
۷.تاکید می کنم که کسی که یک ساعت معلمی کرده باشد به معلمی نمی گوید شغل نیمه وقت!!! و البته ما با چنین مطالب سخیفی قوی!!!نخواهیم شد و فقط تاسف می خوریم.
این رسانه انتقادی است . شما می توانید نقد کنید و بنده هم پاسخ می دهم .
قرار نیست بنده تمام سخنان شما را تایید کنم تا شما انگیزه مشارکت نان احتمالا کاهش نیابد .
اگر گزارش با دقت مطالعه شود ابهام برطرف می شود .
ایشان ابتدا فعالیت های تدریس را تعریف می کنند و تاکید می کنند که فقط نصف این زمان به تدریس اختصاص پیدا می کند .
ایشان تاکید می کند که آموزش های ضمن خدمت نباید پولی باشد .
می گوید که اننظارات از معلمان باید منطقی باشد و وضعیتش هم با سایر کارکنان و هم معلمان هم تراز در خارج از کشور سنجیده شود و...
آیا این ها از نظر شما در رده " چرندیات " طبقه بندی می شوند ؟
چه کسی به معلمان مجوز داده است تا دیگران حق نقد عملکرد آنان را نداشته باشند ؟
اتفاقا باید از نقد استقبال کرد و وضعیت را به " مطلوب " نزیدک کرد .
دوست عزیز
بنده به عنوان مدیر این رسانه مدافع تفکر انتقادی و گفت و گو و بهبود فرآیند تعلیم و تربیت هستم .
از معلم حرفه ای و تشکیل آن هم حمایت می کنم .
معلمی که دلسوز آموزش و پرورش باشد و برای آن وقت بگذارد .
از نظرات و نقدهای شما هم سپاسگزارم .
پایدار باشید .
این صدای معلم در این هوای آلوده وقت گذاشته ، رفته و صدا را ضبط و همه را پیاده کرده است .
واقعا این کارها پرزحمت است .
انصافا هم این اساتید حرف های خوبی زده اند .
بعد یکی پیدا می شود و می گوید : چرند !
حتی ظاهرا به خودش زحمت نداده کل متن را بخواند !
این مردم اکثرا و ذاتا قدرنشناس و ناسپاس هستند .
این مملکت به خاطر آدم هابش نفرین شده است !
به این زودی هم درست نمی شود .
از صدای معلم ممنوتم .
من کل مطلب را خوانده ام که چنین برداشتی داشتم! واقعا مطلب در مورد تعداد ساعات آموزشی به چه درد می خورد؟
مهم کیفیت آموزش و اولویت دادن به آن است وگرنه کمیت و تعداد ساعات چه اهمیتی دارد؟ همه اش که نباید شرایط ایده آل را در نظر داشت؟ به عمل کار برآید به سخندانی نیست
بعد من و شما هم در این هوای آلوده سر کلاس می رویم!
چه کسی از ما قدردانی می کند؟!
آقا و یا خانم ناشناس
قطعا قدردان خواهم بود .
شما هم اگر ناراحتی می توانی خودت وبلاگ و یا سایت برنی و به نشر افکار خودت مشغول شوی و یا سایت دیگری را انتخاب کنی البته اگر مثل صدای معلم سعه صدر داشته و نظرات امثال تو را منتشر کنند !
در ثانی ؛ مگر کارمندان دیگر انسان نیستند ؟
شما جقوق بگیرید و به بهانه آلودگی کلاس نرو !
راستی اگر اگر روزهای این چنینی به معلمان حقوق نمی دادند باز هم بی تفاوت بوده و یا از تعطیلی خوشحال می شدند ؟!
موفق باشید .
چوپان جواب داد که او با جنگهایش گوسفندان مرا میترساند!
بعداز مقاومت محمدکریم در مقابل فرانسویها در مصر و شکست او، قرار بر اعدامش شد، که ناپلئون او را فراخواند و گفت:
سخت است برایم کسی را اعدام کنم که برای آزادی وطنش مبارزه میکرد، من به تو فرصتی میدهم تا ده هزارسکه طلا بابت غرامت سربازهای کشته شده به من بدهی...
محمدکریم گفت
محمدکریم به مدت چندروز در بازارها با زنجیر برای تهیه پول گردانیده میشد اما هیچ تاجری حاضر به پراخت پولی جهت آزادی او نبود و حتی بعضی طلبکارانه میگفتند که با جنگهایش وضعیت اقتصادی را نابسامان کرد پس نزد ناپلئون برگشت!
ناپلئون به او گفت:
چاره ایی جز اعدام تو ندارم، نه بخاطر کشتن سربازهایم، بلکه بدلیل جنگیدن برای مردمی که پول را مقدم بر وطن خود میدانند.
محمد رشید میگوید:
آدم دانا که برای جامعه ای نادان مجاهدت میکند مانند کسی است که خودش را آتش میزند تا روشنایی را برای آدم نابینا فراهم سازد!!
اين همان حكايت سقراط است كه ويل دورانت در پايان داستانش وقتی او را جام شوكران می دهند و می كشند، می گويد:
« بدا به حال آدمی كه بخواهد جامعه ای را پيش از آن كه موعد بيدار شدنش فرا رسيده باشد، بيداركند!»