گروه رسانه/
یکی از اقدامات قابل توجه در دوران ریاست مرتضی نظری بر مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش راه اندازی " استودیو الفبا " در این مرکز و دعوت از مسئولان و نیز چهره های علمی و دانشگاهی بود .
اما به نظر می رسید بنای این اقدام از همان ابتدا " کج " نهاده شد .
علی رغم آن که برخی از خبرنگاران که اکثرا از " خبرگزاری ها " بودند ؛ " پای ثابت " این نشست های بودند اما به تدریج همان خبرنگاران " مقرب " نیز به این جلسات دعوت نشدند و گفت و گو با مدیران و چهره ها توسط " روابط عمومی " وزارت آموزش و پرورش صورت می گرفت .
در نشست های استودیو الفبا در دوران ریاست نظری و معاونت رسانه ای نجات بهرامی از صدای معلم فقط یک بار دعوت به عمل آمد .
این وضعیت تا زمان سرپرستی « سیدجواد حسینی " استمرار یافت .
انتقاد عمومی خبرنگاران نسبت به عملکرد " استودیو الفبا " موجب شد تا عملا این واحد تعطیل شود و مدت هاست که دیگر گزارشی از آن منتشر نشده است .
اقدام نسنجیده و غیرکارشناسی « سیدمحمد بطحایی » در ادغام دفتر وزارتی و مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی همین وضعیت ناقص و نصفه و نیمه را کاملا به محاق برد .
در حال حاضر وضعیت به گونه ای شده است که رسانه ها کار خود را می کنند و روابط عمومی وزارتخانه هم تقریبا تعطیل است .
چند درصد مدیران همین وزارتخانه اخبار پرتال را پی گیری می کنند ؟
در این سیستم چه تفاوتی میان " مدیر پاسخ گو و مسئول " و " مدیر بی تفاوت " گذاشته می شود ؟
آیا وظیفه روابط عمومی فقط این باید باشد که گزارش و یا خبر فلان رسانه را به مسئول مربوطه احاله دهد و پی گیری های بعدی صورت نگیرد ؟
آیا این گونه " رفع تکلیف ها " و " رفع مسئولیت ها " در نهاد مهم روابط عمومی که قاعدتا باید پلی میان صف و ستاد باشد به ارتقای سیستم و کارآمدی آن کمک خواهد کرد ؟
آن ها که رسانه های منتقد و مستقل را به افزایش ناامیدی متهم می کنند قبل از همه باید به دنبال علت اصلی بگردند .
آیا برخی کارمندان روابط عمومی در وزارت آموزش و پرورش به جای انجام و تاکید بر وظایف سازمانی باید خودشان " یادداشت نویس " برخی رسانه ها شوند ؟
وزیر آموزش و پرورش درهمان ابتدای کار خود از " معلمان " خواست تا انحرافات را به ایشان گزارش دهند .
پرسش صدای معلم این است که وقتی روابط عمومی در وزارت آموزش و پرورش عملا تعطیل است و پاسخ گویی مدیران جایگاهی ندارد ؛ آن ها باید چگونه و با چه ابزاری این انحرافات را به گوش آقای حاجی میرزایی برسانند ؟
بارها صدای معلم تاکید کرده است که مدیر غیرپاسخ گو نباید جایی در این سیستم داشته باشد . اما به نظر می رسد که صدای معلمان در این ستاد پیچیده و ناکارآمد شنیده نمی شود .
و اما انتقاد دیگر صدای معلم به نحوه پاسخ گویی وزارت آموزش و پرورش به رسانه هاست .
با اندک نگاهی به صفحه پرتال وزارت آموزش و پرورش متوجه خواهید شد که این وزارتخانه فقط در برابر برخی رسانه ها پاسخ گوست .
از 1 / 4 / 1398 ارسال جوابیه به رسانه ها تا 3 / 7 / 1398 تعطیل شد اما در یک دوره کوتاه وزارت آموزش و پرورش فقط برخی رسانه ها را " دیده است " هر چند ملاک و معیار برای صدای معلم دیده شدن میان معلمان و افکار عمومی است .
به نظر می رسد این وضعیت نیاز به یک بازنگری کلی داشته و اگر اراده ای برای اصلاح و تغییر وجود دارد فراتر از شعار باید دیده شود .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
مگه موقعی که فعال بودید کار شما بجز کتمان واقعیت ها بود ؟؟؟؟
مگر بجز تکذیب واقعیت ها و کتمان آنها و گل و بلبل نشان دادن اوضاع کاردیگری می کنید ؟؟؟؟
اوضاع اسفبار آموزش و پرورش نتیجه 40 سال عدم انعکاس نقاط ضعف آموزش و پرورش توسط روابط عمومی هاست.
بهتر است به شما بگویند روابط خصوصی تا روابط عمومی چون فقط شرح حال گل و بلبل مسئولین را انعکاس می دهید!!!!!!
تا حالا چند تا گزارش از روابط عمومی وزارت یا استان ها در مورد معیشت معلمان کار شده است ؟؟
فقط یکی از آن را رو کنید !!!!
روابط عمومی آموزش و پرورش = مجیزگویان مدیران نالایق
جمع کنید بساط خودتان را که به اندازه فلافل فروش کنار خیابان ارزش و اعتبار پیش فرهنگیان ندارید.
والسلام