صدای معلم - گروه گزارش/
یکشنبه 4 شهریور نمایشگاه دستاوردها و عملکرد یکساله وزارت آموزش و پرورش در دولت دوازدهم با حضور خبرنگاران ، وزیر آموزش و پرورش و مسئولان ستادی و اداری در دبیرستان ماندگار البرز برگزار گردید .
در ابتدای این مراسم « سید محمد بطحایی » به دفاع از عملکرد یک ساله خود به عنوان " وزیر آموزش و پرورش " پرداخت .
در این نمایشگاه معاونت ها و دوایر ستادی هر یک جداگانه به ارائه کارنامه و عملکرد خود پرداختند .
در بخش های پیشین گفت و گوی دانش آموزان البرزی و صدای معلم در مورد عملکرد وزیر آموزش و پرورش ، پرسش و پاسخ با معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ، پرسش و پاسخ با رئیس آموزش و پرورش استثنایی و متن کامل سخنان وزیر آموزش و پرورش منتشر گردید .
در این قسمت بخش آخر پرسش و پاسخ « صدای معلم » و « حسین خنیفر » تقدیم شما می گردد .
صدای معلم :
ابتدا لازم می دانم از شما به خاطر " وقت شناسی " تان تشکر کنم .
خنیفر :
خبرنگاران بیایند . ماهی یک بار خوب است ؟ فصلی خوب است ؟ ما نمی ترسیم .
جملات و دیالوگ بالا در 30 بهمن 1396 در استودیو الفبای وزارت آموزش و پرورش بیان شده اند .
شما تاکنون 147 روز سرپرست و حدود 4 ماه رئیس بوده اید و این نخستین نشست رسانه رسمی است که برگزار شده است و امیدوارم که به سخنانی که گفته اید پای بند و متعهد باشید.
1- در جاهاى مختلف صحبت از تربيت "معلم فاخر" كرده ايد، براى تربيت معلم فاخر بايد دانشگاه فاخر داشت، آيا دانشگاه فرهنگيان يك دانشگاه فاخر است؟ (از لحاظ هيأت علمى شايسته، رونق تحقيقات تربيتى، برنامه هاى درسى تخصصى، مجلات علمى-پژوهشى و تخصصى فعال، كتابخانه هاي مجهز و مدارس آماده همكارى و...)
به عنوان مثال، آيا در دوره تصدى چهارساله شما مى توان انتظار داشت با ده هزار استاد حق التدريسى كه هيچ احساس تعلق سازمانى ندارند و نسبت به اعضاى ثابت سازمان حقوق كمتر و ناعادلانه ترى (گاه با تأخير يك ساله يا بيشتر) دريافت مى كنند، دهها هزار معلم فاخر براى آموزش و پرورش تربيت كرد؟
2-همگان از مأموريت تربيت معلم تراز جمهورى اسلامى صحبت مى كنند و گويا از مأموريت جمهورى اسلامى (بر اساس قانون اساسى) براى تأمين تربيت باكيفيت براى فرزندان ملت غافل شده اند. آيا دانشگاه فرهنگيان مأموريتى براى تأمين تربيت تراز معلم دارد؟
3- یکی از موضوعات مهم در دانشگاه فرهنگیان این است که سالانه افرادی که از طریق آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش استخدام می شوند را به دانشگاه فرهنگیان می دهند که یک دوره یکساله کسب مهارت های معلمی را طی کنند ولی دانشگاه برنامه و محتوای قابل قبولی برای این دوره ندارد و صرفا با دادن یه پروژه های صوری و یه آزمون سر و ته این دوره رو هم می آورد !
4- یکی دیگر از مواردی که دانشجویان به خصوص تشکل های سیاسی دانشگاه فرهنگیان نسبت به آن معترض هستند دخالت نهاد در همه بخش های فعالیت های دانشگاهی و دانشجویی است به طوری که یک دانشگاه در دل دانشگاه تشکیل داده است .
برای اصلاح این وضعیت چه برنامه ای دارید ؟
آقای خنیفر !
بنده 29 سال معلم هستم و سر کلاس می روم .
فقط خواهش من این است که مثل خیلی از معلمان ما " قصه " تعریف نکنید !
در موضوع و کادر صحبت کنید و حاشیه هم نروید .
بسیار ممنونم .
خنیفر :
معلمی فاخر است که بی نیاز باشد و بتواند کتابش را بخرد. بتواند به شبکه های مختلف وصل بشود ، مقالات خارجی بنویسد حتی کنفرانس های بین المللی برود.
من به یونان رفته بودم و مقاله بدهم. چند ژاپنی بودند فکر کردم استاد دانشگاهند دیدم نصف تیم شان معلم بودند و آمده بودند برای سایکولوژی و اجوکیشسن مقاله بدهند. چقدر خوب است. سال 2008 نصف اینها معلم بودند.
من کم تر می بینم .
اول مشکل زبان است و دوم مشکل مایه است. پس من نمی توانم ادعا بکنم حتما معلم فاخر را رقم بزنیم ، سعی می کنیم . اساتید فاخر هم همین طور. وقتی شش سال جذب استاد کم داشتیم ما داریم یک جا چهارصد می گیریم. چهارصد از بین بهترین های دانشگاه.
آقای ساعی هستند .
گاهی شده است در رشته شیمی پنج متقاضی بوده و این قدر بالا پایین کردیم و امتیاز علمی ،مقالاتش، وضعیت روحی و روانی اش حتی شیک پوشی اش همه اینها را در نظر گرفتیم .
سعی مان این است که فرمودید ده هزار رقم پایین تر از این است. بین سه تا چهار پنج هزار است که غیر موظف دارند با ما کار می کنند. هیات علمی ما هفتصد هشتصد نفر است . سه تا پنج هزار سال های مختلف با ما همکاری داشتند. نیازمان به هیات علمی 1000 نفر است البته هر چقدر به من استاد بدهند کم است چرا ؟ چون کلاس ها را باید بیست نفره کنند نه پنجاه چهل نفر.
تربیت معلمی که سی و یا چها نفره باشد کلاس را نمی شود خوب اداره کرد. باید بیست نفره کرد. بگویید ده هزار نفر در اخبار چون این به ما کمک می کند می گوییم ده هزار نفر ردیف بدهید. بهترین ها را از دانشگاه بمکیم و بیاوریم و کلاس هایمان را استاندارد کنیم.
بله !
در مجلات ضعف داریم.کاملا درست است. فقط یکی از مجلاتمان را توانستیم علمی - پژوهشی کنیم. گفتم به استان ها که هر چند استاد جمع بشوند و بتوانند یک مجله علمی ترویجی سه شماره را راه بیاندازند من می روم به وزارت علوم و مجوز علمی پژوهشی می گیرم.
من ادعا می کنم در هر استان و پردیس ها پردیس یک مجله علمی پژوهشی داشته باشند. ولیس همت می خواهد . اساتید ما همت کنند مقالات را جمع کنند و 3 شماره ترویجی چاپ کنند چون وزارت علوم وقتی زیر بار مقالات علمی پژوهشی می رود که سه شماره ترویجی چاپ کرده باشید بدون توقف یعنی سه فصل و ممکن است فصل چهارم را بدهند یا ندهند. شرایطش همین است. مقاله مدیر مسئولی باید در این سه مجله یکی باشد. مقاله تکراری از یک و یا دو نویسنده نباشد. مقاله حتما باید میدانی باشد. یک نظری در هر شماره باشد. هیات علمی باید هیات تحریریه آن باشد. چند تا استاد و چند تا دانشیار باشند. ارتباط رشته ای داشته باشد. چون الآن مجله علمی پژوهشی زیر نظرم است از فرهنگ سازمانی دانشگاه تهران و نزدیک هفت هشت سال است که اداره می کنم و همیشه امتیاز ما هشتاد و هشت تا نود است و اغلب مجلات هفتاد به پایین است. من در مجله خودم سالی یک بار مقاله چاپ می کنم و سعی می کنم اسمم در ردیف چهارم باشد . اسم دانشجو را اول قرار می دهم و اسم خودم را در آخر قرار می دهم.
شما بپرسید من در دانشگاه تهران جزء افرادی هستم که اول اسم دانشجو را می گذارم و خودم را آخر می گذارم .
این باعث می شود مجله بماند و هم وزارت علوم قبول کند.
بنابراین من وارث سیستم قبل هستم.
در موضوع بحث دخالت نهادها ، تحریف شده است. من نمی توانم چیزی بگویم در مقابا چیزی که شورای عالی انقلاب فرهنگی می گوید و یک شبه جلوی آن بایستم.
اگر نهاد یا جایگاه در دانشگاه های مختلف وجود داشته باشد ...نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه فرهنگیان تابع برنامه کل نهادهای دانشگاه های دیگر است. مگر این که مورد خاصی باشد. تا الآن ندیدم موازی کاری بکند. در چه زمینه ای ؟
صدای معلم :
در زمینه عزل و نصب مدیران ؟
وظایف این نهاد در قانون مشخص شده است و عصاره آن جلوگیری از بروز و تذکر در مورد فساد و انحراف است اما دخالت در زمینه عزل و نصب ها وظیفه قانونی این نهاد نیست !
اگر خواستید مصادیق را عرض می کنم .
خنیفر :
مثلا قم را مثال می زنم. اصلا نهاد خبر نداشتند که ما نهاد را عوض کردیم. یزد ؛ خانم ناظمیان خبر نداشتند .می توانید بپرسید . اصلا در مورد بوشهر شما بپرسید . مسئول نهاد مشهد بود و اصلا خبر نداشت که من نهاد را عوض کردم. معاون فرهنگی را که عوض کردم اصلا نهاد خبر نداشت. آقای صفرزاده به علت بیماری رفتند آقای محمدیان آمدند. من حکم زدم. معارفه کردم .نهاد اینجا نبود. شاید بعضی جاها نظر بدهد یا حراست ؛ بله من در مورد مدیری بعضی چیزها را نمی دانستم. بعد گفتند اینها مکتوب است و نمی خواهیم آبروی کسی را ببریم. گفتند باید تحمل کنند. به قول یکی از دوستان می گفت به هر صحبتی اعتنا می کنیم ولی اعتماد نمی کنیم. اعتنا می کنیم احترام مخاطب است اعتماد نمی کنیم باید سند باشد. می خواهم بگویم آقای ایکس یا خانم ایگرگ این مشکل را دارد. کسی که ادعا می کند باید بینه بدهد. همین خانم پزنده مرکز کنارمان. نهاد نه نظر داشت نه دخالت کرد. روزی که ما امضا کردیم و مصاحبه کردیم نهاد نظر نداد.
در مورد دوره یک ساله مهارت های معلمی فرمودید بله تا الآن این گونه بوده از دوره ای که ما 17 هزار نفر می گیریم باید یک سال باشد. ممکن است آن یک سال هم نقص داشته باشد. من ادعا نمی کنم
دو ماهه و سه ماهه و گزارش های صوری و امتحانان الکی جلویش را بگیریم و همه چیز درست بشود . من اگر خودم این اختیار و امکانات را داشتم دو سال می گذاشتم اگر دکتری هم باشد بخواهد بیاید معلم فیزیک یا شیمی یا تاریخ یا دوره های تخصصی باشد باید دو سال باشد نه فقط دوره های آموزشی. مثلا فنون تدریس پایه پیشرفته ، ارزشیابی پایه پیشرفته ، کارورزی کامل یک ساله باید ببیند. ولی بعضی وقت ها فرس است ؛ چه کار باید کرد. سعی مان این بوده است .
از ماموریت تربیت معلم برای تربیت معلم با کیفیت و آن مطالبه ملی... همه اش حق است .
ما نتوانستیم .
راحت بگویم نتوانستیم و شاید هم نتوانیم .
مطالبه ملی تک تک خانواده ها را در نظر بگیریم ما نتوانستیم پاسخ گو باشیم .
با این نظام تعلیم و تربیت . باید آن را خیلی قوی کنیم .
تلاش می کنیم .
من هم یک مدتی آمدم ؛ تلاشم را می کنم .
یک فرقی هست . یک ذره داریم مطالعات آینده پژوهی داریم انجام می دهیم .
مثلا ادعا کردم با وضعیت موجود که سالی 10 تا 15 هزار دانشجو می گیرم تا سال 1404 تعداد 2080 هیات علمی دقیق می خواهم .
به رشته ، به استان ؛ یک ذره مطالعات آینده پژوهی و الا شاید خیلی از موارد را نتوانیم انجام دهیم .
مطالبه ای که فرمودید به جا و حق است .
مطالبه ملی است و می ترسم روزی که این مساله تبدیل به مشکل شود .
در روان شناسی و مشاوره داریم .
مشکل ، معضل و معضل می شود بیماری .
آن وقت می شود " مطالبه تهدیدی " .
ان شاء الله به آن جا نرسد .
چه من و چه همکاران ما و چه عزیزانی که بیرون و از وزارتخانه به ما کمک می کنند به روزی برسیم که حداکثر این مطالبه ملی را بتوانیم پاسخ بدهیم .
این که بگویم 100 درصد ؛ این یک شعار توخالی است .
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
دبیر لیساسه هستم که قبلا کاردانی تربیت معلم داشتم
دبیر لیساسه هستم که قبلا کاردانی تربیت معلم داشتم
دبیر لیساسه هستم که قبلا کاردانی تربیت معلم داشتم
همه وارث سیستم گذشته هستند. حتی مسئولان اول انقلاب وارث سیستم نظام سیاسی قبلی بودند و کارشان سخت تر از شما بود.
این امر دلیلی بر بی کفایتی حضرتعالی در اصلاح ساختار مدیریتی یا ایجاد تحولات لازم برای دانشجو معلمان نمی شود. همه در انتظار هیاهوی پر ملاط اولیه شما هنگام تصدی این سِمت هستند که چه خواهید کرد. اونوقت خیلی مدعی بودید ، چه شد پرچم سفید را خیلی زود برافراشتید؟!!!
پس خلاقیت و نوآوری تان چه نقشی در تغییر سیستم قبلی دارد ؟ اگر قبول دارید بی کفایت است چرا آش همان کاسه همان است.
در این غربت خانگی
بگو هرچی باید بگی
غزل بگو به سادگی
بگو ، زنده باد زندگی...
آقا / خانم جان بزرگی
قبلا از شما خواهش کردم هر مشکل و یا معضلی را در سیستم به مساله شخصی خودتان ارتباط ندهید .
اما شما هم مثل آقای " حسینی " راه خود را می روید !
ایشان هم تصور می کند همه عالم دست به دست هم داده اند تا ایشان را " سر به نیست " کنند !
گفتم که هر رسانه ای خط مشی مشخصی دارد و نظرات شما به تدریج حال تمسخر پیدا کرده است !
این ارتباطی با آزاد منشی و... ندارد .
شما که در این رشته فارغ التحصیل شده اید و صاحب نظر هستید بی زحمت رئوس اندیشه های امام ( ره ) را در حوزه آموزش و پرورش که در حال حاضر برای مشکلات این نظام آموزشی کاربردی و قابل اجرا هستند و کار آمد ؛ مرقوم فرمایید .
پایدار باشید .
آقا / خانم جان بزرگی
شما به جای استدلال و پاسخ به پرسش دائما در مورد دیگران دست به " قضاوت " می زنید .
قبلا گفتم و دوباره می گویم :
مرجع تشخیص در مورد مرتبط بودن و یا نبودن یک رشته در آموزش و پرورش صدای معلم نیست !
وزارت آموزش و پرورش است .
پس بنده در این زمینه مسئولیتی ندارم .
حال پرسش دیگری مطرح می کنم :
اگر اداره کارگزینی شما مدرک شما را تایید می کرد و در حقوق شما منظور می شد آیا وزارت آموزش و پرورش به آموزه های امام خمینی عمل کرده بود ؟
و یا جون به شما پاسخ " منفی " داده است دارید همه چیز و همه کس را متهم می کنید ؟
درست مثل صدای معلم که به شما مطالبی را در قالب " گفت و گو " گوشزد کرده است و گویا دارید برای این رسانه هم تعیین تکلیف می کنید !
یک زمانی در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی در سال 77 جلسه دفاع از پایان نامه بود .
دکتر میرکمالی از " مدیریت اسلامی " دفاع می کرد اما دکتر قنادان نظری برعکس داشت .
استدلال او این بود که ما در سایر کشورها که حتی دین ندارند ؛ مدیریت نداریم ؟!
او می گفت که افزودن پسوند " اسلامی " نوعی مغاله است .
مدیریت ، مدیریت است و اصول و تئوری های مشخص و ثابتی دارد .
نمی شود به تعداد کشورها و یا مذاهب و ادیان و... شاخه های مدیریت را تعریف و تقسیم کرد ...
اما شما به پرسش آخر من پاسخ ندادید !
" رئوس اندیشه های امام ( ره ) را در حوزه آموزش و پرورش که در حال حاضر برای مشکلات این نظام آموزشی کاربردی و قابل اجرا هستند و کار آمد ؛ مرقوم فرمایید ."
پایدار باشید .
امام در مدیریت ولائی خویش اصولی را ترسیم کرد که همگی برای حفاظت از گوهر کرامت انسانی پی ریزی شده است. در مطالعه دقیق نحوه رفتار مدیریتی امام به این نتیجه خواهیم رسید که اندیشه و عمل مدیریتی امام منطبق بر نظریات دانشمندان و صاحبنظران علم مدیریت است ولی بر اساس اخلاق و احساس تعهد دقیق و عمیق دینی، و توجه به آیات الهی و کرامت انسانی که این موارد وجه تمایز دیدگاه مدیریتی امام با سایر دیدگاههای مدیریتی می شود.
در رهنمودها، پیامها و نوشته های امام درس های وجود دارد که نشانه های اصول رهبری می باشند و بسیار از آنها ویژگیهای یک مدیر در جامعه اسلامی را نیز در بر دارند.
تبعیت از تعالیم مقدس اسلام و بکار گیری همه اصول دینی در خط مشها و برنامه ریزی و شیوه های کابردی مبنای سبک مدیریت امام میباشد. امام خمینی (ره) در تمام فرایندهای رهبری و مدیریتی تعالیم اسلامی را سرلوحه تصمیمات و استراتژی خود قرار می دادند، زیرا ولایت الهی باید بر اساس اصول دین مقدس اسلام باشد و همیشه در سخنانشان به مدیران و مسئولین حکومتی سرلوحه قرار دادن اسلام و تفکر اسلامی را تذکر می دادند.
بسادگی می توان دریافت که مدیران در حکومت اسلامی به هیچ عنوان نباید از مسیر اسلام خارج شوند زیرا با وجود سیر در مسیر اسلامی می توان به اهداف والائی دست یافت و از چالشهای که امروزه بدلیل مدیریت غربی در اقصی نقاط جهان شاهد آن هستیم دور ماند زیرا فقط در دین مبین اسلام است که کرامت و ارزش واقعی انسان رعایت می شود و انسان را از پوچی، تهی بینی و دنیائی مبتنی بر مادیات دور نگه میدارد و معنویات را وارد محیط زندگی و کار انسانها می کند.
کسی که خود را خادم میداند ولو در هر منصبی باشد. امام خمینی (ره) همیشه مدیران و مسئولین دستگاههای دولتی را خدمتگزاران مردم می دانست و هیچگاه پست و مقام را مانع از خدمتگزاری به مردم نمی دانست. خدمت به ملت یکی از اصول اسلامی و جدائی ناپذیر حکومت ولائی است و همیشه در فرمایشات امام بحث خدمت به ملت بسیار جدی و بطور مستمر توصیه می شد.
حکومت اسلامی حکومت خدمت و رفع مشکلات مردم است و مدیران و مسئولین این حکومت همگی خدمتگزار این مردم هستند تا آنجا که رهبری همچون امام خمینی (ره) خود را خدمتگزار این ملت می داند.
یکی از بزرگترین ویژگیهای حضرت امام خمینی، ساده زیستی ایشان بود.ایشان معتقد به این بود که باید خود را به«ساده زیستن» عادت دهیم و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزیم. مردان بزرگ که خدمتهای بزرگ برای ملتهای خود کرده اند، اکثرا «ساده زیست» و بیعلاقه به زخارف دنیا بودهاند… چرا که با زندگانی اشرافی و مصرفی نمیتوان ارزشهای انسانی و اسلامی را حفظ کرد.
ساده زیستی در زندگی افراد بویژه مسئولین و مدیران آنها را با معنویات و مردم عادی نزدیکتر میکند و دوری از ساده زیستی میتواند باعث تعلقات قلبی و روحی به جاه و مقام و مادیات و دوری از مردم گردد و انسان در برابر نیروهای شیطانی شکست خورده و از مسیر الهی خارج شود.
حضرت امام خمینی (ره) به عدالت اجتماعی و عدالت دینی و قانون گرائی بسیار تاکید داشتند و عدالت گرائی نزد ایشان از جایگاه و ارزش خاصی برخوردار بود
الف) عدالت به معنای قایل نشدن امتیاز برای قشرهای (خاص) است، مگر به امتیازات انسانی که خود آنها دارند.
ب) عدالت به معنای این که : طبقات مختلف به طبقه پایین ظلم نکنند.در نظام عادلانه ی (جمهوری اسلامی) اینطور مسائلی که زورگویی باشد نیست. طبقه ی غنی نمی تواند بر طبقه ی فقیر زور بگوید، نمی تواند استثمار بکند، نمی تواند آن ها را با اجر کم وادار به عمل های زیاد بکند… باید مستضعفین حمایت شوند، تقویت بشوند، مستکبر باید مستضعف شود، بلکه همه با هم برادر وار در این مملکت همه با هم باشند.”
د) اقامه ی عدل یعنی ” نجات مستمندان از زیر بار ستمگران” و ” کوتاه کردن دست ستمکاران”.
با توجه به اینکه اصل برقراری عدالت هم یکی از اصول رهبری و ولایت در دیدگاه امام بوده و گسترش عدالت بویژه عدالت اجتماعی را موجب پیشرفت و تعالی انسانها میدانستند مدیران امروز هم باید نسبت به گسترش عدالت در محدوده مسئولیتشان توجه ویژه داشته باشند.
با مطالعه شیوه های مدیریتی امام خمینی (ره) در طول دوران رهبری انقلاب، میتوان دریافت کلیه اصول و مبانی دانش مدیریت از قبیل هدف گذاری، برنامه ریزی، سازماندهی، تقسیم سازی، تصمیم گیری، کنترل و نظارت در تمام تصمیماتشان بکار گرفته شده است و از آنها در سیاست کلان کشور و امر توسعه و سیاست خارجی و عدالت اجتماعی در کنار آرمانهای اسلامی و انقلابی و اصول دینی بخوبی استفاده کرده اند. مدیریت سیستمیک بحرانهای سیاسی و جنگ و همچنین مدیریت کاریزماتیک بحرانهای سیاسی برایند چنین مدیریتی بود که توانست مردم را در تمام صحنه های انقلاب حفظ کند.
آقا / خانم جان بزرگی
بسیار سپاسگزارم که وقت گذاشته و مطالبی را مرقوم فرمودید .
اما پرسش خود را دوباره تکرار می کنم :
" رئوس اندیشه های امام ( ره ) را در حوزه آموزش و پرورش که در حال حاضر برای مشکلات این نظام آموزشی کاربردی و قابل اجرا هستند و کارآمد ؛ مرقوم فرمایید ."
پایدار باشید .
امام مفهوم فرمودند: "معیار وضعیت موجود فرد است" آیا در جذب نیرو رعایت شده؟
امام فرمودند:"تعلیم و تعلم عبادتست" اما تعلیم دچار محدودیت واهی نشده؟
در اسلام محوری تأخیر هدهد موجه است.
در اصل خدمت، اخلاص، دانایی و توانایی عملی ملاک است و نه قوانین و ضوابط وهم زده در جذب نیرو؛ و خدمت افراد دارای حسن سابقه بیارزش نیست، بی وفایی نیست، انسانیت است.
در ساده زیستی رسیدن به اهداف بزرگتر آسانتر سبک بال تر است، کسی برای پول تحصیل نمی کند، برای خدمت بهتر تحصیل میکند، جزوات آموزشی بی جهت طبقه بندی نمیشود، جامعه هم طبقه بندیش کمتر است، علم و عامل در دهلیز خانه اند، بخل و حسد علمی کم رنگ تر است و ... .
برقراری عدالت با تأمین منافع فرصت طلبان، فراریان بار مسئولیت، زالوصفتان و ... نیست.
داشتن علم و موفقیت در آزمون های علمی و عملی از مدرک دانشگاهی و عمامه حوزوی مهمتر است.
حق التدریس، حق الپارتی نیست. ... ادامه دارد ...
حر:آزاده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
همکار محترم
مدرس آزاد
اساسا هدف از تاسیس رسانه گفت و گو و آموزش تفکر انتقادی است .
ما بحث نمی کنیم و در مورد برخی موضوعات گفت و گو می کنیم .
ایشان نظرات خود را مطرح می کند و من هم سخنان ایشان را نقد می کنم و بر عکس .
نمی دانم این مسائل و فاکتورهایی که شما مطرح کردید اصولا چه ارتباطی با موضوع مورد مناقشه داشت ؟
البته بنده دیگر موضوع را ادامه نمی دهم به دلیل آن که آقا و یا خانم بزرگی بحث را به حاشیه کشانده است و ارتباطی با موضوعات و مسائل دانشگاه فرهنگیان و صحبت های آقای خنیفر ندارد .
پایدار باشید .
بنده در این زمینه ادعایی ندارم .
از شما پرسش کردم که رئوس و یا محتوای اندیشه های امام را مشخصا در حوزه " آموزش " و " معلمان " بفرمایید و شما دوباره با حاشیه رفتن و پیش کشیدن بحث " مدیریت " که بنده قبلا به عنوان " مثال " به آن اشاره و استناد کرده ام علت العلل همه مسائل را " ستاد آموزش و پرورش " معرفی کردید !
انگار اگر ستاد آموزش و پرورش تغییر کند همه چالش های این دستگاه حل خواهد شد !
این هم نوعی اختصار نویسی و شاید عافیت طلبی در نگارش است که ایشان واقعا " نمی خواهد " و یا " نمی تواند " ماحصل چند سال تحصیل خود را به زبانی ساده ، قابل فهم در البته در موضوع برای مخاطبان بیان کند .
نظریه " انگیزش " در مدیریت می گوید افراد بیشتر بر اساس نیازهای خود رفتار می کنند .
مشکل شما هم به نظر من بیشتر شخصی است از این جهت که اگر آموزش و پرورش مدرک شما را تایید و اعمال می کرد آیا باز هم چنین دغدغه هایی را مسلسل وار بیان می کردید ؟
امید است که صادقانه به این پرسش پاسخ دهید .
شما در موضوع و کادر صحبت کنید و هر چیزی را به مشکل خود ارتباط ندهید بنده مخلص شما هستم .
پایدار باشید .
سال 89 آزمون استخدامی بدون تحصیلکردگان نهج البلاغه برگزار شد در حالیکه پس از آزمون و در سایت آپ چقدر سخنان وزیر وقت آقای حاجی بابایی مبنی بر توجّه به نهج البلاغه بارها قید میشود!! آه که چقدر دردناک است، این کمترین تناقض قابل بیان است!! آه که اگر شهریار یا گوشه کوچکی از کربلایی کاظم میبودی به توهّماتی سخن اولت را که در خواست کارنامه در رشتهای دیگر میبود نمیشنیدند که سخنان دوم و بعدی را بگویی! زنده به گور شدن در آغار با توهّم! این روند به اشکال گوناگون قبل از 89 تاکنون در حال ادامه است، فقط شکل نقص و وهم آن عوض میشود! طلبه حقیقی بودن الزاماً داشتن عمامه و رفتن به حوزه است؟ مجرد یا متأهل بودن یا سن و سال!! ... گاهاً در سخن نبی(ص) میبینیم که سند محکمی را به دلیل عدم ادراک، مجعول و بی ربط حدس میزنیم! مثال شما و من حالتهای خاصی است از عیوب فرموله شده بزرگتر! زالو صفتی تغییر را نمیپذیرد!! بین الرحمن و الرحیم چه تعاملی وجود دارد که با درک آن بتوان به بسیاری از سوالات فوق مثل شخصی بودن یا تفکری بودن پاسخ داد؟
امام خمینی مسلمان: معلمی شغل انبیاست.
قول و فعل الهی: پیامبر اسلام در 40 سالگی مبعوث شود.
قانون شیعیان مسلمان: آزمون و استخدام تا قبل 40 سالگیست.
اجماع عقلای جامعه: کسر سن مشمول ضوابط (ناقص، ناقض و معیوب) به شرح زیر است ...
و امّا کتابی از تناقضات شرح ...
جوان فداکار در اجرای وبالوالدین احساناً و آیات و روایات دیگر محترم است و در مصاحبه استخدامی سال 96 به جرم عبور از 40 سالگی با وجود کسب رتبه علمی بدون اینکه به مصاحبه دعوت شود به بیرون رانده نمیشود.
جوان سریع العمل با بودن های خود به جرم شاغل قراردادی نبودن، با وجود کسب رتبه 1 در رشته گرایشی، با قانون بد اعتبار بی اعتبار نمیشود.
آیا امام خمینی(ره) فرمودند: برخی از معلمان رسمی، پیمانی، قراردادی، حقالتدریسی، نهضتی، خدمتی، شرکتی و مشارکتی از دولت و ملت حقوق بگیرند ولیکن برای رفع تجدیدی ها، با تهدید، خود یا رفقایشان را با نرخ 45000 تومان پیشنهاد دهند؟! چرا مردمانی مدرسان آزاد را در تابستان انتخاب میکنند؟! چون همچنان نمرات تجدیدی را در حقیقت به الف می رسانند! ایراد کجاست؟
اندیشۀ امام معصوم(ع) رعایت میشود که اندیشۀ امام غیرمعصوم(ع) رعایت شود؟ دفاع از کدام حق بزرگتر است؟
حوادث را ببینیم، همانطور که پیشینیان میدیدند!
چگونه است که در دوران معاصر افرادی کلاس های 50 نفره موفقتری در یک درس واحد نسبت به کلاس 10 نفره دارند؟! در سطح سؤالات برابر از آن 10 نفر 9 نفر میافتند و از 70 نفر 7 نفر؟!
۱.اینکه تعداد زیادی از مدیران در سطوح پردیس ها هستند که تا بازنشستگی می خواهند در دانشگاه مسئولیت داشته باشند،نحوه ارزیابی عملکرد مسئولین پردیس های دانشگاه فرهنگیان چیست؟چقدر این مسئولین کارآمد و توانایی حل مشکلات را دارن؟
۲.معیار سنجش حوزه های روانی_حرکتی و نگرشی این دانشجویان چیست؟
۳.این تشکل های سیاسی و نهاد های که فعالیت فرا معلمی دارند آیا در دانشگاه های تربیت معلم دنیا وجود دارند؟ آیا در دنیا به دانشجویانی پول و استخدامی می دهند و آنان با این پول تبلیغات حزبی کنند و از مهارت های معلمی مغفول بمانند و مشغول سیاست شوند؟
دانشگاه فرهنگیان بی شک با انحصار قدرتی که دارد (مدیران و مسئولین پردیس ها که مادام العمر مشغول فعالیت هستند) و شرایط حاکم بر دانشجویی اش که گاهاً حتی پور سلیمان هم برای مقاصد سیاسی خود از این ها دفاع تمام عیار می کند کاملا ویرانی را به ارمغان می آورند.حیف است پول بیت المال را اسراف کنیم و یا از اسراف دیگران در جاهای دیگر گله کنیم و در عین حال خود مدافع اسرافگران باشیم.
۱.اینکه تعداد زیادی از مدیران در سطوح پردیس ها هستند که تا بازنشستگی می خواهند در دانشگاه مسئولیت داشته باشند،نحوه ارزیابی عملکرد مسئولین پردیس های دانشگاه فرهنگیان چیست؟چقدر این مسئولین کارآمد و توانایی حل مشکلات را دارن؟
۲.معیار سنجش حوزه های روانی_حرکتی و نگرشی این دانشجویان چیست؟
۳.این تشکل های سیاسی و نهاد های که فعالیت فرا معلمی دارند آیا در دانشگاه های تربیت معلم دنیا وجود دارند؟ آیا در دنیا به دانشجویانی پول و استخدامی می دهند و آنان با این پول تبلیغات حزبی کنند و از مهارت های معلمی مغفول بمانند و مشغول سیاست شوند؟
دانشگاه فرهنگیان بی شک با انحصار قدرتی که دارد (مدیران و مسئولین پردیس ها که مادام العمر مشغول فعالیت هستند) و شرایط حاکم بر دانشجویی اش که گاهاً حتی پور سلیمان هم برای مقاصد سیاسی خود از این ها دفاع تمام عیار می کند کاملا ویرانی را به ارمغان می آورند.حیف است پول بیت المال را اسراف کنیم و یا از اسراف دیگران در جاهای دیگر گله کنیم و در عین حال خود مدافع اسرافگران باشیم.
خوب اگر نمیدانستی و آمدی که عذر بدتر از گناه است! چرا که به جایی آمدی که به وضع آن آگاهی نداشتی و اگر میدانستی و آمدی پس این حرفها چیست؟....