با تشکر از اصحاب رسانه که در سال 96 گزارشات خوب و به موقعی از اخبار و اطلاعات مربوط به حوزه وزارت آموزش و پرورش ما را در انجام ماموریت مان کمک کردند.
هفته بزرگداشت مقام معلم یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر دو اسوه معلمی را خدمت عزیزان گرامی بداریم و به همه معلمان این ایام را تبریک و تهیت عرض می کنیم و و یاد و خاطره شهید بزرگوارمان شهید مطهری را گرامی بداریم و یاد و خاطره پنج هزار شهید معلم در طول انقلاب و نهضت انقلاب اسلامی و در دوران دفاع مقدس و همین طور شهدای معلم مدافع حرم را گرامی می داریم.
در سال 1397 در آستانه 12 اردیبهشت قرار داریم. به سنت چند دهه گذشته تا به امروز همه ما به استقبال هفته بزرگداشت معلم می رویم . تلاش کرده ایم بر اساس سیاست هایی که در وزارت آموزش و پرورش ،مقام عالی وزارت بر آن تاکید داشتند امسال در هفته معلم با یک رویکرد موثرتر برنامه ها این هفته را برنامه ریزی و اجرا بکنیم.
این رویکرد موثر، جهت گیری اصلی اش پاسخ گویی است. در حقیقت تلاش می کنیم در طول این هفته پاسخگوی همکاران معلم باشیم در ارتباط با آن چه که به عنوان ساز و کار مقام معلم است.
معلمین سرزمین ایران بزرگ اسلامی ما سال ها است که مطالباتی دارند و در ارتباط با زندگی حرفه ای شان و زندگی شخصی شان با چالش هایی مواجه هستند که حاکمیت، متشکل از همه نهادها، سازمان ها و دستگاه ها و جامعه در قبال پاسخ به این چالش ها مسئولیت هایی داشته و دارند .
امسال باید تلاش بکنیم که در این هفته به تفکیک هر یک از این چالش ها و تکالیفی که بر عهده دستگاه ها و نهادها و سازمان های مختلف بوده است گزارش کاری را خدمت معلمانمان تقدیم بکنیم به صورت شفاف، صادقانه و دقیق، تا برای ادامه کار یک نقشه منطقی و موثری را حداقل برای یک دوره یک ساله در سال 97 داشته باشیم هر چند که تلاش می کنیم در طول برنامه ششم توسعه نقشه راه را ترسیم و تبیین بکنیم ، الزاماتش را کاملا مشخص بکنیم و تکالیف همه دستگاه ها و نهادها و سازمان ها را مشخص بکنیم تا به تدریج این رویه ی پاسخگو بودن تبدیل به یک اصل شود .
در هفته معلم ما بنا نداریم صرفا با تجلیل از مقام معلم و تعریف از مقام معلم موضوع را ختم بکنیم. تجلیل و تکریم از مقام معلم پاسخگویی به نیازهای زندگی حرفه ای و نیازهای زندگی اجتماعی و شخصی معلمان است. بدون توجه به این سه بعد اساسا تکریم و تجلیل از مقام معلم در یک فضای ذهنی و بدون ارتباط با واقعیت های اجرایی ثمری ندارد و تاریخ مصرفش هم تمام شده است. این جزء مطالبات همکاران ماست که باید حرف هایی زده بشود وعده هایی داده شود که زمان داشته باشد و پاسخگو داشته باشد. این که چه کسی باید پاسخگوی چه نیازی باشد از جامعه معلمین باید به دقت و با شفافیت تعریف بشود. در چه محدوده زمانی باید این تعهدات انجام شده باشد باید مشخص شود و نواقصی که وجود دارد بدون پرده پوشی بدون اغماز باید اظهار بشود تا به آنها پرداخته بشود. این رویکردی است باید تلاش بکنیم و به کمک اصحاب رسانه و تمام دلسوزانی که در حوزه تعلیم و تربیت کمک می کنند تا این جایگاه ارتقا پیدا کند و در این هفته این هدف را دنبال کنیم و ان شاء الله در طول سال به این حرفهایی که زده می شود و وعده هایی که داده می شود پاسخ بدهیم.
نکته ای لازم است که در اینجا باید عرض بکنم پاسخ به این پرسش است که در مواجهه با تحولات سریعی که در حوزه های مختلف علمی و فن آوری اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در داخل و بیرون از کشور در حال رخ دادن است و در آینده نیز شدت پیدا می کند آیا جایگاه و نقش معلم پر رنگ تر می شود یا کم رنگ تر می شود.
برخی به تصور غلط فکر می کنند که با سرعت گرفتن تحولات علمی و فن آوری به خصوص فضای مجازی نقش معلم کمرنگ و کمتر خواهد شد. این یک تصور عامیانه است و این برداشت از جایگاه و نقش معلم در مواجهه با تحولات جامعه غلط است. اگر خوب رصد کرده باشید و دقت کرده باشید کشورهایی که پرچمدار توسعه های علمی فن آوری و اقتصادی در دنیا هستند بیش از آن که به این درجه از توسعه برسند در ابتدا تربیت معلم و جایگاه معلم و بهبود زندگی حرفه ای معلم و زندگی شخصی معلم را محقق کردند. توسعه علمی فن آوری سیاسی اقتصادی و اجتماعی در سایه توسعه نظام تعلیم و تربیت رکن اصلی توسعه زندگی حرفه ای و اجتماعی و حرفه ای شخصی معلمان اتفاق افتاده است و در ادامه نیز برای مدیریت این تحولات کماکان نظام های پیشرفته تعلیم و تربیت دنیا تلاش می کنند یک قدم جلوتر از مرزهای دانش و فن آوری و توسعه اقتصادی سیاسی باشد.
این القاء بسیار خطرناکی است که ما با توسعه علمی با توسعه اقتصادی و فن آوری کمتر به معلمین احتیاج خواهیم داشت. این همان القائی است که دنیای استکبار برای غافل نگه داشتن ما از این زیر ساخت اصلی توسعه در حال ترویج و تبلیغ است. ما باید مراقب باشیم که در هر مقطعی از تاریخ که دچار عقب ماندگی شدیم و دچار تشتت شدیم در هر حوزه ای از علوم ،عرصه های فن آوری ،سیاسی، اجتماعی ،فرهنگی اگر ریشه آن را خوب تحلیل بکنیم حتما می رسیم به عقب ماندگی و بی توجهی و کم لطفی به نظام تعلیم و تربیت.
ساده انگاری در نظام تعلیم و تربیت بهای سنگینی برای آن جامعه خواهد داشت و کشورهای زیادی دارند این بهای سنگین را می پردازند و به تصور غلط تصور می کنند با مداخله مستقیم در توسعه علمی ،اقتصادی، فن آوری و با تکیه بر انتقال دانش و فن آوری مسئله کشورشان و عقب ماندگی کشورشان را حل می کنند. اینها اشتباه می کنند مانند کسانی فکر می کنند که چاهی که آب ندارد با آب ریختن درون آن می توانند برای یک مدت طولانی یک چشمه بسازند، خیر با چاه بدون آب اگر هر چقدر آب درون آن تزریق بکنید چشمه به وجود نمی آید. چشمه علم چشمه فن آوری چشمه توسعه اقتصادی فرهنگی و سیاسی نظام تعلیم و تربیتی باید خودش بجوشد و از خودش آب داشته باشد. خودکفایی در همه این عرصه ها مشروط به اقتدار نظام تعلیم و تربیت است و اقتدار نظام تعلیم و تربیت مشروط به فراهم کردن کیفیت مطلوب و قابل قبول در عرصه زندگی حرفه ای و زندگی اجتماعی و شخصی معلمان است. با وعده و شعار هم این محقق نمی شود و تاریخ مصرف دارد. می شود سال ها وعده داد سال ها شعار داد می شود سال ها تجلیل کرد به زبان اما در عمل اگر در زندگی حرفه ای معلم اتفاق نیفتد در زندگی شخصی معلم اتفاق نیفتد این راهبرد شکست می خورد و واقعیت برملا می شود و آن چیزی که از دست می رود بسیار گران بهاست اعتماد جامعه فرهنگیان به مسئولین، به حاکمیت ،به مجلس، به دولت و تمام کسانی که وعده داده اند اما عملی نشد. مهمترین سرمایه ای که ما امروز داریم اعتماد فرهنگیان به حاکمیت و نظام و به مسئولین است. حفظ این اعتماد مشروط است به تحقق وعده ها و شعارها و تجلیل های لفظی.
ما تلاش می کنیم با برنامه ریزی هایی که انجام خواهد شد این واقعیت را منعکس بکنیم میزان اعتماد همکاران عزیز فرهنگی مان را و اعتماد باقی مانده آنها را اعلام بکنیم و در مواردی که لازم است بیشتر توجه بشود تا این اعتماد افزایش پیدا بکند امید بیشتری در جامعه فرهنگیان باشد نشاط بیشتری ایجاد بشود به گوش مسئولین محترم برسانیم به همین دلیل امسال مانند سال های گذشته ایامی را نام گذاری کرده ایم و تلاش می کنیم برای تحقق مصادیق این نام گذاری ها به همان تناسب برنامه هایی در طول این هفته اجرا بشود.
از روز چهارشنبه که دوازدهم اردیبهشت ماه است روز معلم و ولایت مداری و سلوک مطهری نام گذاری شده است. مصادیق نام گذاری این روز و عملیاتی شدنش را تلاش می کنیم با برنامه ریزی هایی که انجام شده معرفی بکنیم و تبیین بکنیم.
روز پنج شنبه 13 اردیبهشت ماه روز معلم و تکریم اجتماعی است . تکالیفی که جامعه از خانواده گرفته تا همه نهادهای مدنی و اجتماعی و تشکل ها در قبال معلم باید در این روز به منصه ظهور برسد . خود این نهادها و سازمان های مدنی و اجتماعی خانواده ها باید در این زمینه اقداماتی بکنند تا در عمل این تکریم تجلی پیدا بکند .
روز جمعه 14 اردیبهشت ماه معلم، توسعه اجتماعی و انسجام ملی نام گذاری شده است. در روز جمعه تریبون های بزرگ و سراسری و فراگیر موثر نماز جمعه مسئولین محترم استانی و ائمه محترم جمعه حضور پیدا بکنند و در ارتباط با تکالیفی که در قبال همکاران معلم و فرهنگیان در تجلیل از مقام آنها است برنامه هایشان را مطرح بکنند علاوه بر تجلیل لفظی که به عمل می آید .
از تریبون نماز جمعه که در قبال بسیاری از پدیده ها و رویدادها و رخ دادها موضع گیری می شود باید در مقابل نیازهای حرفه ای و اجتماعی معلمین هم موضع گیری بشود، واقعیت ها بیان بشود و نیازها ابراز شود تا این تریبون که یکی از تریبون های ملی تاثیر گذار است هم سهم خودش را در قبال دین و تکلیفی که در قبال جامعه فرهنگیان دارند ادا کرده باشند.
15 اردیبهشت ماه روز معلم و پیشکسوتان تعلیم و تربیت. ما امروز بالغ بر هشتصد هزار نفر بازنشسته فرهنگی داریم. سال 98 تعداد شاغلین و بازنشسته ها برابر خواهد شد و بعد از آن پیشی خواهد گرفت. در سال 1401 یک میلیون و صد و پنجاه هزار نفر بازنشسته خواهیم داشت که پیشکسوتان عزیز ما هستند و حدود هشتصد و سی هزار نفر شاغل. بنابراین یک منبع عظیم تغییر و یک منبع عظیم راهبری و مشارکت در توسعه تعلیم و تربیت همکاران پیشکسوت آموزش و پرورش هستند که علی رغم میل به بازنشستگی ولی کماکان به لحاظ تجارب ارزنده ای که دارند و فعالیت های ذهنی خوبی که دارند و پختگی که در منش و روش و دانش آنها وجود دارد می توانند گره های بزرگی از حوزه تعلیم و تربیت باز کنند ؛ بنابراین لازم است که به این منبع عظیم انسانی و فرهیخته توجه جدی بشود .
تا امروز باید بپذیریم که ما از این واقعیت که حدود هشتصد هزار فرهنگی بازنشسته می توانند منشا خدماتی باشند برای نظام تعلیم و تربیت غفلت کردیم و غفلت اصلی در ایجاد ساز و کارهای این مشارکت بوده که باید محدودیت ها و موانعی که وجود دارد برداشته بشود . مادامی که سرنوشت اداری و استخدامی فرهنگیان گره خورده به قانون مدیریت خدمات کشوری امکان ندارد هیچ تحولی در حوزه تعلیم و تربیت اتفاق بیفتد. بزرگترین بن بست نظام تعلیم و تربیت در حوزه پرداختن به نیازهای زندگی حرفه ای و زندگی اجتماعی و معیشت معلمین و استفاده از پیشکسوتان، قانون مدیریت خدمات کشوری است. این قانون کارمند محور است، معلم محور نیست. سال ها تجربه اش کرده ایم. سال ها وعده هایی داده شد در ارتباط با وضعیت حرفه ای معلمین اما هیچ کدام یا کمتر محقق شد. قالب اصلی و چارچوب اصلی برای تحقق این وعده ها این قانون بوده است و مادامی که این قانون باشد تحلیل ما با مطالعاتی که انجام شده تحت هیچ شرایطی و به هیچ عنوان ما شاهد تحول در برنامه توسعه منابع انسانی آموزش و پرورش نخواهیم بود از جمله وضعیت پیشکسوتان و بازنشستگان عزیزمان است برای مشارکت بیشترشان در نظام تعلیم و تربیت.
روز شنبه به این دلیل نام گذاری شده است که در آن روز مطالبات مربوط به این حوزه را اعلام خواهیم کرد و راه کارهایی که برای آن پیش بینی کرده ایم اعلام خواهیم کرد و جزء مطالبات ما در سال 97 خواهد بود که ان شاء الله مجلس شورای اسلامی که به تازگی لایحه دائمی شدن قانون مدیریت خدمات کشوری را در دست بررسی دارد توجه بکنند آموزش و پرورش را از این قانون مستثنی بکنند و آموزش و پرورش در یک دوره سه تا شش ماهه قانون اداری استخدامی خاص خودش را تقدیم دولت و مجلس بکند تا از این بن بست تاریخی بیرون بیاییم. این قانون آموزش و پرورش را در عصر پیکان نگه داشته است ما از عصر پیکان عبور کردیم امروز فن آوری ها به خوبی در معرض انظار عمومی است .
بسیاری از دستگاه ها در قالب این قانون توانسته اند خودشان را به روز بکنند چون کارمند محورند، پست محورند. ما فقط چهل هزار تا پست اداری داریم. معلم پست ندارد. هشتصد هزار معلم پست ندارند. در قانون مدیریت خدمات کشوری هیچ پیش بینی برای شغلی که پست نداشته باشد ندارد و به همین دلیل است که هیچ وقت شرایط کاری و شرایط حرفه ای معلمین منطبق با این قانون نشده و یکی از نتایج عملکرد قانون مدیریت خدمات کشوری نهادینه کردن تبعیض در حوزه آموزش و پرورش بوده است.
یکی از مطالبات جدی معلمین رفع این تبعیض است. ساز و کار این تبعیض قانون مدیریت خدمات کشوری است. کارکرد این قانون در حوزه آموزش و پرورش تبعیض بوده و نهادینه کردن تبعیض. امروز مقایسه بکنید احکام حقوق معلمین را با احکام همه دستگاه ها. معلمی که بازنشسته می شود حقوق بازنشستگی اش با زمان اشتغالش فرقی نمی کند. در کدام دستگاه این شرایط حاکم است. عامل این تبعیض قانون مدیریت خدمات کشوری است و هیچ اصلاحی در این قانون نمی تواند بکند چارچوب این قانون با طرح طبقه بندی مشاغل معلمی سازگار نیست .
ادامه دارد
ویرایش و پیاده سازی : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
وزیر آینده آموزش و پرورش را معرفی می کنم
این خط و این نشان: جناب آقای اسفندیار چهاربند.
هیچ مسئولی این همه گلوی خود پاره نمی سازد
برای هیچ الا برای رسیدن به وزارت.
اگر قرار است همین حرفهای کهنه ای که 50 سال است مدام از زبان این و آن بازگو شود و حل نشود اینهمه معاون و مدیر و رییس در این وزارتخانه چه میکنند ؟
80 درصد مشکلات ما از داخل همین وزارتخانه است با تصویب طرح های بدرنخور و کاغذ پاره مدام مشکل تراشی میکنند و بار بر دوش معلم بی نوا میگذارند
بازی سیاست را تماشا کنید. چرا خیلی فرق می کند
که وزیر بعدی نیز از همین بدنه بیمار است یا از بدنه ای
سالم و تازه نفس.
اسامی که ذکر کردید همگی مقدس و اسوه پاکی بودند
امان از دارندگان امروزی آن.
تمام تلاششان این است که اجرای این قانون از مطالبات فرهنگیان حذف شود ،همیشه با بحثهای بیخود زمان می خرند ،