صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« ملتی كه آثار قدیم خود را در طاق نسیان بیاندازد، مَثَلش مَثَل مردكاملی است كه همه تجارب و دانسته‌های گذشته‌ خود را فراموش كند. چنین مردی اگر صد سال عمر كرده باشد، هنوز كودك نادان است »

چهره های ماندگار : " جلال‌الدین همایی " ؛ معلم و نابغه جهان ادب

گروه تاریخ/

« جلال‌الدین همایی (زادهٔ ۱۳ دی ۱۲۷۸ در اصفهان – درگذشتهٔ ۲۹ تیر ۱۳۵۹ در تهران) نویسنده، ادیب، شاعر، ریاضی‌دان و تاریخ‌نگار معاصر است. همایی قرآن را از حفظ داشت و در شعر تخلصش «سنا» بود. او با جفر، اسطرلاب و نجوم قدیم نیز آشنا بود. وی یکی از حروف (مجلدات) لغت‌نامه دهخدا را نیز تدوین کرده‌است. وی نوه همای شیرازی است. »

« به تركِ همه چیز گفتن و خواب و خور بر خود حرام كردن و شبانروز زیتِ فكرت [=روغنِ چراغ اندیشه] و نور چشم سوختن و نیروی مزاج و تن و توش زندگانیِ شیرین دنیوی را درباختن، با تن‌آسانی و خوشگذرانی و جاه طلبی و مال اندوختن سازگار نیست...

 

معرفی جلال الدین همایی چهره ماندگار آموزش و پرورش در صدای معلم

« وی از کودکی به ادبیات عرب و حکمت و فلسفه روی آورد و تا 10 سالگی منشات قائم مقام فراهانی، منشآت فرهاد میرزا، منشات امیر نظام، تاریخ معجم، شاهنامه فردوسی، کلیات سعدی، منتخب قاآنی و غزلیات محمد خان دشتی را نزد استاد مطالعه کرد.

در 11 سالگی به مدرسه نماورد اصفهان در بازار رفت و 20 سال به تحصیل ادبیات عرب، فقه، اصول، تفسیر، درایه، رجال، هیات، نجوم، استخراج تقویم، ریاضی، طب و فلسفه پرداخت.

پس از آن به نظام آموزشی جدید پیوست و به تدریس در مدرسه‌ها پرداخت، آنگاه مدتی نیز در تبریز تدریس کرد و سپس به تدریس ادبیات در دارالفنون، دبیرستان نظام و دانشکده افسری روی آورد.

جلال الدین همایی پس از تاسیس دانشگاه تهران به تدریس دوره دکتری در دانشکده‌های حقوق و ادبیات پرداخت و عضو فرهنگستان ایران شد. مدتی هم در دانشگاه‌های بیروت و لاهور تدریس کرد.

استاد همائی شعر هم می‌سرود و سنا تخلص می‌کرد. بیش از 15 هزار بیت او در دیوان سنا به کوشش دخترش به چاپ رسیده است.

استاد جلال الدین همایی درباره انتخاب تخلّص شعری خود گفته است:

«رسم پیشینگان بر این بود که تخلّص شاعر مبتدی را استادان پیش قدم معیّن می‏‌کردند من از حدود 14سالگی که به مقتضای طبع موزون سخنی می‏‌بافتم، به منتخب حدیقه سنایی که هزار و یک بیت است، علاقه شدید داشتم و آن را از بر کرده بودم. عمّ بزرگوارم میرزا محمّد «سها» که پیشوای شعرای اصفهان بود و در این فن سمت استادی بر من داشت، فرمود که به تناسب سنایی تخلّص «سنا» اختیار کنم. من نیز به احترام گفته او این تخلّص را تا امروز تغییر نداده‌‏ام. فقط گاهی با کلمه همایی تخلص کرده‌‏ام».
از مشهورترین اشعار او شعری در وصف مسجد کبود تبریز و تاسف از ویرانی آن است. او در فن سرودن ماده تاریخ نیز چیره دست بود و ازجمله ماده تاریخ وفات خود را پیش از وفات سرود! » ( همشهری )

 

آثاری به گران‌بهاییِ یك عمر
دكتر سید مهدی نوریان یكی از برجسته‌ترین استادان و معلمان زبان و ادبیات فارسی و استاد این رشته در دانشگاه اصفهان، در مقاله «استاد همایی در برابر نظره اولی یا فرایند تقلیل»، نقل كرده‌ است كه در سال 1348 مرحوم علامه همایی در سخنرانی پرباری كه در دانشكده ادبیات دانشگاه تهران داشت، فرموده بود كه: «اگر در حاصل زندگی حكما و دانشمندان دقت كنیم، می‌بینیم كه هر یك از آن‌ها در طول عمر تقریباً هفتاد ساله خویش، یك یا دو یا حداكثر سه كتاب مهم از خود به جای نهاده‌اند؛ حال اگر تعداد آثار خواجه نصیرالدین طوسی را كه همه بدون استثنا، در نوع خود در درجه اول اهمیت‌اند در نظر بگیریم و برای هر سه كتاب، هفتاد سال عمر فرض كنیم، دوران حیات مفید خواجه را باید معادل هزار سال عمر دانشمندان دیگر، نه مردمان عادی، بدانیم» (مقاله «استاد همایی در برابر نظره اولی یا فرایند تقلیل»، مجله دانشكده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم، سال 1382، صفحه 15).

این قاعده را اما می‌توان به راستی و درستی درباره شخصیتی چون خودِ مرحوم استاد همایی نیز صادق دانست. مردی كه همه عمر خویش را صرف علم و ادب و فرهنگ كرد و كتاب‌هایی را تألیف و تصحیح كرد یا مقدمه نوشت كه هر یك به تنهایی دانشگاهی است از حكمت و دانش و معرفت برای آنان كه اهل باشند.

از میان آثار تألیفی پرشمار استاد می‌توان از «غزالی نامه»، «تاریخ ادبیات ایران»، «فنون بلاغت و صناعات ادبی»، «مختاری نامه یا سرگذشت حكیم مختاری غزنوی»، «خیّامی نامه»، «تفسیر مثنوی مولوی یا داستان قلعه ذات‌الصّور»، «مولوی چه می‌گوید»، «طرب‌خانه» (درباره رباعیات حكیم عمر خیام) و «تاریخ اصفهان» نام برد.

مرحوم علّامه همایی در تصحیح متن‌های كهن و ارزشمند زبان و ادبیات فارسی نیز جزو بزرگانی است كه در قلّه فنّ تصحیح ایستاده است. آثاری را كه استاد همایی تصحیح كرده‌اند، تنها شامل تصحیح یك متنِ كهن نمی‌شود بلكه استاد با مقدمه‌های مفصل و تعلیقات پرباری كه در پیش و پسِ متن اصلی فراهم آورده، آثاری سودمند و خواندنی به دست مخاطب داده كه نه‌تنها او را به دریافت و دركِ صحیح متنِ مورد نظر رهنمون می‌شود، كه درباره نویسنده متن، جهان زیست و دنیای فكری او و چه بسا شرایط حاكم بر یك دوره از تاریخ ادبیات و فرهنگ ایران نیز آگاهی‌های ارزشمندی به وی می‌دهد، به‌گونه‌ای كه انگار در دانشگاه و سر كلاس درس استاد نشسته است.

تصحیح‌ «نصیحة الملوك امام محمد غزالی»، «مصباح‌الهدایه و مفتاح‌الكفایه عزالدین محمود كاشانی» (از مهم‌ترین آثار درباره اصول عرفان و تصوف)، «التّفهیم لأوایل الصّناعة التنجیم ابوریحان بیرونی»، «دیوان عثمان مختاری غزنوی» و «مثنوی ولدنامه»، شماری از آثار تصحیحی استاد همایی است.

** خاطره استاد باستانی پاریزی از یادداشت‌های انبوه استاد همایی
مرحوم استاد محمدابراهیم باستانی پاریزی، نویسنده، تاریخ‌نگار و استاد برجسته دانشگاه تهران كه چند سال پیش روی در نقاب خاك كشید، ضمن نقل خاطره‌ای از استاد همایی، به انبوه یادداشت‌های آن علّامه فقید اشاره كرده ‌است.
استاد باستانی پاریزی تعریف كرده ‌است كه شبی همراه با مرحوم دكتر محمد خوانساری كه از پیوستگان استاد همایی بود، به منزل استاد در خیابان ناصر خسرو تهران می‌روند. «آن شب استاد همایی به ما محبت كرد و به من هم اظهار لطف كرد و بعد گفت: 'فلانی! شما روی تاریخ كرمان كار می‌كنی. بیا كمك كن تا من هم تاریخِ اصفهان خود را تمام كنم'. استاد همایی یادداشت‌های زیادی در مورد تاریخ اصفهان داشت. از من خواست كه بروم و یادداشت‌های او را تنظیم كنم و كمك كنم كه كتاب‌‌های مربوط به تاریخ اصفهان چاپ شود. گفتم : 'چشم'. فكر می‌كردم كه یك كار منظم و مشخص در پیش است. تا من گفتم چشم، گفت: 'حالا بیا، یادداشت‌های مرا ببین'.

اول یك صندوق از نوعی كه قدیم به آن یخدان می‌گفتند، باز كرد و چند ده مَن كاغذ به هم ریخته را بیرون آورد كه همه‌اش هم درمورد تاریخ اصفهان بود! همان جا فهمیدم كه این كار شدنی نیست!

یادداشت‌های استاد همایی شاید 10 برابر یادداشت‌های من درباره تاریخ كرمان بود... . رو كردم به ایشان و گفتم: 'من این همه یادداشت را چگونه می‌توانم تنظیم كنم؟ مگر می‌توان این‌ها را تنظیم كرد؟'. گفتیم حالا ببینیم چه‌طور می‌شود.

خود استاد همایی این حرف را زد كه: یادداشت‌های من آن‌قدر زیاد شده است كه هر یادداشتی را كه لازم داشته باشم و بخواهم پیدا كنم، نمی‌توانم پیدا كنم. بسیاری از یادداشت‌ها را سه بار و چهار بار و پنج بار از كتاب‌ها درآورده‌ام!». (باستانی پاریزی و هزاران سال انسان، صفحه 766)

** سرنوشت ملتی كه آثار گذشته خود را فراموش كند
البته از گذشته تا امروز، این كوشش‌های بی‌چشم‌داشت ادیبان و دانشمندان این سرزمین همچون استاد همایی، در نظر برخی از مردمان، بی‌ارزش و بی‌فایده آمده است. زیرا اینان، خواه مردم عادی خواه مردم غیرعادی، فایده و ارزش را اغلب در منفعت و سود مادی و ریالی و دلاری می‌بینند؛ پس در دیده اینان، اینكه مردی چون همایی همه عمر خویش را بر سر تحصیل، تدریس و نگاهداری علم و فرهنگ و ادب و حكمت و هنرِ این سرزمین و آیین بگذارد، به‌یقین عمر به باد دادن است! اما استاد به خوبی پاسخ این هرزه‌گویی‌ها را داده است:

«شاید بعضی كوته‌نظران اصلاً برای این‌گونه خدمات فرهنگی ارزشی قائل نباشند. درباره این اشخاص جز این نتوان گفت كه یا در جهل و اشتباه محض‌اند، یا به عمد غرض‌رانی می‌كنند و این سخن را از این رهگذر می‌گویند كه به غور و غائله‌ كار برخورده و صعوبت و دشواری راه را تشخیص داده و دریافته‌اند كه ادای خدمت صادقانه به فرهنگ ایرانی كه در حال حاضر فداكاری و ازخودگذشتگی بسیار لازم دارد، كه ایشان مرد آن نیستند.
به تركِ همه چیز گفتن و خواب و خور بر خود حرام كردن و شبانروز زیتِ فكرت [=روغنِ چراغ اندیشه] و نور چشم سوختن و نیروی مزاج و تن و توش زندگانیِ شیرین دنیوی را درباختن، با تن‌آسانی و خوشگذرانی و جاه طلبی و مال اندوختن سازگار نیست... .

ملتی كه آثار قدیم خود را در طاق نسیان بیاندازد، مَثَلش مَثَل مردكاملی است كه همه تجارب و دانسته‌های گذشته‌ خود را فراموش كند. چنین مردی اگر صد سال عمر كرده باشد، هنوز كودك نادان است» (پیشین، صفحه 15 و 16).

این شعر به یاد فردوسی سروده شده است :

جلوه ی عرش است این درگه کلاه از سر بنه

وادی طور است این جا موزه از پایت بکن

مرقد استاد طوس است این به خاکش جبهه سای

مدفن فردوسی است این بر زمینش بوسه زن

با درود و با تحیت آستان او ببوس

پس بگو کای در سخن استاد استادان فن

ای ز تو مشکین هوای شعر چون از مشک جیب

ای ز تو رنگین بساط نظم چون از گل چمن

تیغ اگر باشد سخن نباشی تواش سیمین نیام

تیغ اگر باشد سخن، “باشی” تواش سیمین نیام

خود “پیمبر” نیستی “لیکن” بود شهنامه ات

آیتی منزل نه کم از معجز سلوی و “من”

کی بود هم چند یک در دری از نظم تو

آنچه یاقوت از بدخشان خیزد و در از عدن

جلال الدین همایی سرانجام در سال 1359 چشم از جهان فرو بست و در تکیه لسان الارض تخت فولاد اصفهان نزدیک گلزار شهدای دفن شد.


معرفی جلال الدین همایی چهره ماندگار آموزش و پرورش در صدای معلم

دوشنبه, 28 تیر 1400 09:17 خوانده شده: 783 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
علی 1400/04/28 - 21:00
روحش شاد

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور