« در دوران ظلمت باید ارزش هر چیزی را که به آزادی میرسد و با آزادی به دست میآید، به خودت نشان دهی ؛ با به خاطر سپردن و تأمل کردن و سپس تکرارش در تخیل. این تنها راه زنده ماندن در دوران ظلم است. عصر ظلمت دوران بیرؤیا کردن آدمهاست.
دوران زندگی بدون تخیل و اندیشه. و اندیشیدن بیش از آن که به هوش و ذکاوت نیاز داشته باشد، محتاج شهامت است و همراهی با بیباکان.
هانا آرنت
از کتاب انسانها در عصر ظلمت »
***
در روزهای اخیر ، جدولی در شبکه های اجتماعی با عنوان : « باهوش ترین کشورهای جهان از طریق متوسط بهره هوشی در سال 2025 » فراگیر شده است .
در مورد اعتبار این جدول اظهار نظری نمی کنم اما این که ایرانی ها معمولا در آیتم ها و موضوعات منفی رتبه های نخست دارند اما این بار وضعیت « معکوس » شده است جای تامل بسیار دارد .
گزارشی توسط سایت « برنا » در سال 1402 با عنوان : « میانگین آی کیو در ایرانیها چقدر است؟ » منتشر شده است . ( این جا )
در این گزارش چنین می خوانیم :
« در برخی از سایتها، ایران در میان ۱۹۹ کشور دنیا در جایگاه بیست و سوم قرار گرفته و در برخی دیگر نیز ایران از بین ۱۹۹ کشور در رده صد و دهم قرار دارد.
البته در سایت «کوئورا» انتقادات زیادی نسبت به این مساله شده و عنوان شده که در حالی که بهره هوشی واقعی ایرانیان ۹۷ است، میانگین بهره هوشی ایرانیان رابر اساس تستهای آی کیوی متعلق به سال ۱۹۴۸، ۸۴ در نظر گرفتهاند که این مساله شائبههای سیاسی را در اذهان ایجاد کرده است.
در سایت ورلد پاپولیشن ریویو با استناد تحقیقات ریجارد لین روانشناس بریتایایی که به طور گسترده نتایج آن در سراسر دنیا انتشار یافته، با در در نظر گرفتن امتیاز ۸۰.۰۱ برای بهره هوشی ایرانیان، این کشور در جایگاه بالاتری از کشورهایی نظیر پاکستان، تونس، عمان، کویت، اندونزی، اکوادور بولیوی، عربستان سعودی، مصر، هند، الجزایر، کنیا، سوریه، بنگلادش، کامرون مراکش(مغرب) و ساحل عاج قرار گرفته است.
البته ناگفته نماند که تحقیقات ریچارد لین به رغم آن که از جمله مفصل ترین و دقیق ترین تحقیقات در این زمینه تشخیص داده شده همواره با انتقاداتی نیز مواجه بوده از جمله برخی ادعا کردهاند که ریجارد لین از دادههای غیر دقیقی برای اثبات برتری نژادی استفاده کرده است. البته با نگاهی به اسامی کشورهای حاضر در جدول باهوش ترین کشورهای دنیا میتوان به ادعای این افراد تا حد زیادی به دیده تردید نگریست.
دشواری در ارزیابیها
البته در سایت ورلد پاپولیشن ریویو که اطلاعات مربوط به تحقیق ریچارد لین را تا سال ۲۰۲۲ به روز رسانی کرده به این مساله اشاره شده که تشخیص اینکه کدام کشورها دنیا دارای باهوش ترین مردم دنیا هستند یا دارای بالاترین میزان بهره هوشی هستند، بسیار دشوار است چرا که برای این مساله باید فاکتورهای مختلفی را در نظر گرفت.
از جمله اینکه آیا باهوش ترین کشورهای دنیا اغلب دارای شهروندان با سوادی هستند؟
شاید بتوان این طور ارزیابی کرد که باهوش ترین کشورهای دنیا کشورهایی باشند که مردم آن بالاترین امتیاز را از تستهای آی کیو (بهره هوشی) به دست آورده باشند. یا اینکه باهوش ترین کشور دنیا، کشوری است که دارای بالاترین درصد افراد فوق العاده باهوش است.
آیا میتوان این طور ارزیابی کرد که باهوش ترین کشور دنیا کشوری است که شهروندانش بیشترین تعداد جوایز نوبل را کسب کرده باشند ؟
برخی از جامع ترین و پر انتشار ترین تحقیقات درباره بهره هوش در کشورهای مختلف دنیا توسط روان شناس بریتانیایی ریجارد لین و همکارش دیوید بکر انجام گرفته است. این دو در تحقیقاتی که نتیجه آن در مقالهای با عنوان «هوش کشورها» انتشار یافت. میانگین آی کیو (بهره هوشی) متوسط شهروندان ۱۳۲ کشور دنیا را اندازه گیری کردند.
علاوه بر این آنها در تحقیق خود بر آوردهایی از بهره هوشی ۷۱ کشور دیگر دنیا ارائه دادند.
نتیجه این بررسی توسط موسسه اولستر انتشار یافته است.
ده کشور باهوش دنیا از نظر آی کیو (بهره هوشی) – موسسه اولستر ۲۰۱۹
۱. ژاپن - ۱۰۶.۴۹ امتیاز
معیار برای داوری همان توانایی حل مساله از طریق احصاء توانایی ها و قابلیت های فردی از طریق فرایند های جمعی مانند « تحزب و رسانه » و تعامل های موثر و سازنده است که ما از آن « بی بهره ایم » .
۲. تایوان – ۱۰۶.۴۷ امتیاز
۳. سنگاپور – ۱۰۵.۸۹ امتیاز
۴- هنگ کنگ (چین) – ۱۰۵.۳۷ امتیاز
۵- چین – ۱۰۴.۱۰ امتیاز
۶- کره جنوبی – ۱۰۲.۳۵ امتیاز
۷ – بلاروس (روسیه سفید) – ۱۰۱.۶۰ امتیاز
۸ – فنلاند – ۱۰۱.۲۰ امتیاز
۹- لیختن اشتاین – ۱۰۱.۰۷ امتیار
۱۰- آلمان و هلند – با امتیاز برابر ۱۰۰.۷۴
ارتباط میان تحصیلات و هوش
میان تحصیلات و هوش ارتباط نزدیکی برقرار است.
هر چه سیستم آموزشی کشورها قویتر باشد، در طول زمان جمعیت باهوشتری برای این کشورها تربیت میشوند.
با توجه به این امر، در برخی از تحقیقات از ردهبندی کشورهای مختلف دنیا در زمینه آموزشی به عنوان مبنایی برای مقایسه هوش میان کشورهای مختلف استفاده میشود. در سال ۲۰۱۸، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نتایج سه ساله برنامه تحقیقات دانشجویی خود را انتشار داد . در این تحقیق توان خواندن، آگاهی از ریاضیات و علوم در میان بیش از ۶۰۰ هزار دانش آموز در ۷۹ کشورمورد بررسی گرفت.
نتایج تحقیق نیز بدین شرح انتشار یافت.
چه چیزی در نظام آموزشی ایران دچار تحولات بنیادین و زیربنایی شده که تاثیر خودش را در ابتدا در « مدرسه » و سپس در « جامعه » بگذارد و ما متعاقبا مدعی شویم که از باهوش ترین ملل جهان هستیم ؟
۱۰ کشور برتر باهوش دنیا بر اساس توان خواندن، آگاهی از ریاضیات و علوم – بر اساس نتایج تحقیقات OECD
۱- چین
۲- سنگاپور
۳- ماکائو(جین)
۴- هنگ کنگ (چین)
۵- استونی
۶- کانادا
۷- فنلاند
۸- ایرلند
۹- کره جنوبی
۱۰- لهستان »
این یافته ها کاملا اعتبار آن جدول قبلی ( مجعول ) را زیر سوال می برد .
گذشته از آن که کدام کشور در جهان از همه باهوش تر باشد و یا نباشد اما مساله بسیار مهم و استراتژیک آن است که آیا کشوری با امکانات و محدودیت هایی که دارد ؛ چقدر در « حل مساله » مرتبط با چالش ها و بحران ها موفق و موثر بوده است ؟
شاید اگر تراز و یا میزان را همین موضوع یعنی « توانایی حل مساله » در نظر بگیریم خیلی راحت تر و علمی تر بتوانیم در مورد میزان هوش جمعیت یک جامعه و آینده آن نظر دهیم .
کشوری مانند « ایران » که به استناد آمارها با بیش از 100 بحران و ابر بحران رو به روست و بدتر از همه با وجود دیدن آن همت و یا اراده ای نافذ و مستمر برای حل آن ها مشاهده نمی شود ؛ چه فرقی می کند که در جدول رنکنیگ هوش جهانی در کجای آن قرار گرفته باشد ؟
و اما نکته قابل توجه و تامل دیگر که در گزارش بالا به آن اشاره شده است ارتباط میان عملکرد نظام آموزشی با تربیت شهروندان باهوش است .
واقعا نظام آموزشی ایران در جهان جز مدال آوری برخی دانش آموزان خاص در مدارس خاص چه حرفی برای عرضه در میان نظام های آموزشی موفق جهان دارد ؟
چه چیزی در نظام آموزشی ایران دچار تحولات بنیادین و زیربنایی شده که تاثیر خودش را در ابتدا در « مدرسه » و سپس در « جامعه » بگذارد و ما متعاقبا مدعی شویم که از باهوش ترین ملل جهان هستیم ؟
کشوری مثل ما که بیش ترین تعطیلات را در نظام آموزشی خود دارد و برای مثال به مناسبت « نوروز » مدارس آن قریب به یک ماه تعطیل می شوند ؛ چه ادعایی می تواند در رنکینگ آموزشی جهان داشته باشد ؟
ممکن است برخی و شاید بسیاری از کسانی که این مطلب را می خوانند مطابق عادت مالوف و همیشگی ، نگارنده را متهم به « تحقیر » ایرانی ها کنند . و این در حالی است که تحقیر در اصل خود به معنای « کوچک شماری » و یا « خُرد انگاشتن » پدیده ها و واقعیت های ساری و جاری است .
آیا « واقعیت ها » و یا فکت ها فرضیات و ادعاهای مرا نقض می کنند ؟
اگر واقعا فرد و یا افراد جامعه ای الگوی زندگی شان را بر اساس مثلث « اندیشه نیک ، گفتار نیک و کردار نیک » تعریف و درونی کرده باشند ؛ چه ترس و واهمه ای باید از تحقیر شدن توسط « دیگران » داشته باشند ؟
این انگاره که از دیر باز گفته شده ایرانی ها همیشه از باهوش ترین مردم جهان بوده اند ؛ از کجا آمده است ؟
اگر واقعا چنین است ؛ پس این همه بحران و چالش و مشکل در این کشور از کجا آب می خورد ؟
ممکن است برخی و شاید بسیاری بر اساس ذهنیت و تفکر « ضد توسعه » عنوان کنند که مردم ما در مجموع باهوش هستند و این اقلیت حاکم است که به واسطه « خِرد کم شان » کشور را به این مرحله رسانده اند .
این فرضیه هم از اساس غلط است .
مگر می شود عده ای در اقلیت و با هوش کم توسط جمعیت کثیر هوشمند برای یک مدت طولانی فریفته و گمراه شوند ؟
صورت مساله کاملا صریح ، روشن و آزمون پذیر است .
به این موارد که از فرط تکرار به صورت یک نرم در فرهنگ عمومی ما آمده است توجه کنید :
- افراد بسیاری به شمال ایران می روند و همه جا را مملو از زباله می کنند .
- افراد بسیاری به جنوب ایران می روند و خاک سواحل آن جا را به یغما می برند .
-در رانندگی ، فرهنک و سبک رانندگی ایرانی ها منحصر به فرد است .
از سمت راست و یا شانه خاکی سبقت می گیرند و تصور می کنند که آدم های خیلی زرنگ و جسور و تیزی هستند .
-زمانی که یک آمبولانس با چراغ گردان و بوق ممتد حرکت می کند ؛ کثیری از همین رانندگان باهوش و تیز با فاصله بسیار کمی به صورت قطاری در پشت آن به حرکت در می آیند .
- هنگام ترافیک و زمانی که عده زیادی در صف برای وارد شدن به لوپ و یا یک مسیر فرعی هستند ، تعداد قابل توجهی از همین رانندگان باهوش و زرنگ و زیرک به صورت میان بر خود را به جلوی صف می رسانند و با سماجت و طلبکاری وارد لاین می شوند .
- دانش آموزان و اولیای آنان یک هفته مانده به عید و البته با همراهی و همدستی با کادر مدرسه کلاس ها و مدرسه را از رسمیت می اندازند به هوای این که قصد مسافرت دارند . جالب آن که برخی از همین دانش آموزان با تجدیدی در برخی دروس ، تابستان را که فرصتی برای تفریح و مسافرت و بازیابی خویشتن است به درس خواندن می گذرانند .
- به همین سیاق ، معلمان که عملا از ابتدای خرداد تعطیل می شوند و در نهایت چند روزی را برای مراقبت در مدرسه حضور پیدا می کنند اما مشخص نیست که چرا ترجیح می دهند در تعطیلات نوروز که جاده ها ایمن نیستند و تعداد کشته ها و مجروحان هر سال رکورد می زند ؛ خود را قاطی « بقیه » کنند و تنها دغدغه شان می شود :
وضعیت نامناسب مدارس و یا همان مراکز اسکان . غافل از آن که مدرسه در همه جای دنیا کارکرد آموزشی دارد و قرار نیست کاربری دیگری برای آن تعریف شود .
و ده ها و شاید صدها موارد دیگر از این دست .
واقعا پرسش آن است که در کدام کشورهای باهوش جهان بر اساس همان جدول ، مردمان آن کارهایی از جنس « ما » می کنند و ما به خود اجازه می دهیم که خود را در کنار آنان قرار دهیم و خود را « هم جنس » آنان بدانیم ؟
ایران هم کشوری است مثل کشورهای دیگر و نباید دچار غرور و یا توهم شود و یا دچار حس خودبرتر بینی شود .
معیار برای داوری همان توانایی حل مساله از طریق احصاء توانایی ها و قابلیت های فردی از طریق فرایند های جمعی مانند « تحزب و رسانه » و تعامل های موثر و سازنده است که ما از آن « بی بهره ایم » .
نظرات بینندگان