گروه اخبار/ رئیس مجلس شورای اسلامی از تشکیل کمیتهای مشترک بین وزارت آموزش و پرورش و کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس جهت شناسایی و یافتن راهحلهای مناسب برای رفع مشکلات این وزارتخانه خبر داد.
علی لاریجانی در جلسه علنی روز سهشنبه مجلس شورای اسلامی در توضیح تاخیر جلسه مجلس، گفت: در آغاز سال تحصیلی جدید لازم بود با حضور وزیر محترم وزارتخانه آموزش و پرورش، مشکلات این وزارتخانه را مورد بررسی قرار دهیم که در چند بُعد انجام شد.
نماینده مردم قم در مجلس از تشکیل کمیتهای متشکل از وزارت آموزش و پرورش و کمیسیون آموزش و تحقیقات برای بررسی و پیگیری مشکلات وزارت آموزش و پرورش خبر داد.
خبرگزاري ملت
در 96/6/15 مدیر کل آموزش و پرورش دزفول گفتند: "یک میلیون ریال جایزه جهت هر کودک باز مانده از تحصیل داده می شود.بیسوادی در دزفول زیاد هست و در ضمن هم جمعیت زیاد است و هم پراگندگی جمعیت. و زنان بیشتر از مردان تحصیل می کنند."
و در 29 / 6 / 96 :علیرضا نخعی مدیر کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان در گفت و گو با خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در مورد روند ساماندهی دانشآموزان در این استان، اظهار کرد:
"بر اساس بررسیها 70 هزار کودکان بازمانده از تحصیل هستند که البته این روند نسبت به چهار سال گذشته که 190 هزار بازمانده داشتیم کاهش پیدا کرده است.
وی افزود: از این تعداد 60 درصد را دختران و 40 درصد را پسران تشکیل میدهند؛ بیشترین ترک تحصیل و بازمانده از تحصیل در مقطع متوسطه اول و دوم بوده است و حدوداً 70 تا 80 درصد آمار مربوط به این مقاطع است.
مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، تصریح کرد: بر اساس برنامهریزیهایی که داشتیم امسال 60 هزار نفر از بازماندگان تحصیل کاهش یافته و باید این روند را تداوم ببخشیم تا آمار به صفر کاهش یابد البته این مسئله نیازمند مشارکت همه بخشها است و تنها آموزش و پرورش در این زمینه دخیل نیست.
نخعی با اشاره به اینکه 68 هزار مدرسه در سطح استان وجود دارد، اظهار کرد: این تعداد بنا هزار و 800 فضا بیشتر از متوسط کشوری بوده البته این آمار به معنای وجود مدرسه در تمامی روستاهای استان نیست، چراکه برخی از روستاها جمعیتی کمتر از 20 نفر دارند.
مدیر کل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، افزود: 40 درصد کلاسهای استان چند پایه بوده که نشان از پراکندگی استان دارد، همچنین حدود 35 درصد از مدارس کمتر از 60 دانشآموز دارد."
بارها در مورد بیسوادی جمعیت در سن تحصیل یعنی کودکان و نوجوانان 6 -15 سال مطالبی نوشته شده است. اما خبری از حرکت هیچ مسئولی نیست. باز خدا مدیر کل آموزش و پرورش دزفول را خیر دهد که برای زیر پوشش در آوردن کودکان برای آموزش یک میلیون ریال تعیین نموده اند ؛ وزرای محترم دیروز و امروز ، شماها جه کرده اید؟ یا مدیر کل استان سیستان و بلوچستان به طرح آموزش خانه به خانه تصمیم گرفته اند تا بعد 38 سال همانند کشور کوبا ، بیسوادی را ریشه کن نمایند.
مدیر کل های محترم !
تلاش شما زمانی پاسخ می دهد که دیگر بازمانده از تحصیلی نباشد. این روند مثل یک چرخ از پی یکدیگر می چرخد و باز به همان نتیجه قبلی می رسد. یعنی شما از این طرف تلاش اندک و بیمارگونه و کم اثر برای حل مسأله بنمایید تا از طرف دیگر دوباره کودکان 6-15 ساله منطقه تان بیسواد به صف بایستند.
منبع روزافزون ورود کودکان بیسواد را بخشکانید تا در طی کوشش باری به هر جهت شما ، بیسوادی بیسوادان تحت کنترل در آید جنابان !
بهتر نیست اول منبع روزافزون ورود کودکان بیسواد را بخشکانید تا در طی کوشش باری به هر جهت شما ، بیسوادی بیسوادان تحت کنترل در آید؟
جنوب کشور ویژگی های جغرافیایی خاصی دارد که اشتغال کودکان و نوجوانان را همانند مناطق روستایی می طلبد خصوصا برای امر صیادی.
اوضاع جغرافیایی از یکسو برای کشاورزی مساعد نیست و از سوی دیگر دولتمردان نیز خیلی کم به احداث واحدهای تولیدی و صنعتی در آن پرداخته اند. از سوی دیگر خصوصا سیستان و بلوچستان به دلیل هم مرزی با دو کشور افغانستان و پاکستان بیشتر در معرض قاچاق مواد مخدر است. این استان 11 درصد کل وسعت ایران را تشکیل می دهد و فقط 2 میلیون 775 هزار نفر جمعیت دارد.
در ضمن به دلیل عصبیت حاکم ، بر خلاف خیلی از استانها دختران کمتر از پسران قادر به تحصیل هستند. بیسوادی در این استان با همراهی نرخ بالای بیکاری یعنی 26 درصد در سال 95 ، گرایش به مصرف مواد مخدر و قاچاق آنرا افزایش می دهد.
نکته قابل تأمل در استان سیستان و بلوچستان این که فضای آموزشی بیشتر از متوسط کشوری است ، اما هم مناطق روستایی از آن بی نصیب اند و هم کودکان از جذب محرومند!
و باز در استانی دیگر یعنی دزفول نیز شاهد تحصیل دختران بیشتر از پسران هستیم و مسئولان کی می خواهند این خطر امروز و فاجعه فردا را بپذیرند؟
جناب وزیر !
بر فرض محال ،حال قبول نماییم که بیسوادی 30 سال به بالا ، امری طبیعی است ، اما بیسوادی جمعیت 6- 15 ساله کشور را چگونه بپذیریم؟ خود شما اشاره داشتید که در کل کشور 10 درصد جمعیت 6 سال به بالا ، تحت پوشش آموزشی نیستند، اما چه کردید و یا چه خواهید کرد؟ راستی به سازمان یونسکو چگونه گزارش می دهید که با ما کاری ندارند؟
با سیاست های فعلی ، هرگز بیسوادی در کشور ما ریشه کن نخواهد شد و فاجعه بیسوادی کودکان 6 سال به بالا ، هچ توجیه قانونی ندارد. محققین و پژوهشگران کشور کجایید تا اثرات تخریبی چنین پدیده شوم قرن سیزدهمی را خاتمه بخشید؟
آینده 20 سال دیگر ایران با بیسوادی جمعیت 6 - 15 سال امروز ، کاملا روشن نیست؟ مگر اقتصاد اسلامی ، نمی گوید: همه منابع انسانی و طبیعی موجود امروز، امانتی است در دستان شماها تا به نسل آینده نیز نگه دارید و چنان مصرف نمایید که اصراف ننمایید. پس ما چه می نماییم؟!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
شنبه اول هفته بود و باز هم دغدغه های صبح اول مهر؛ مادر، سفره نان، پنیر و چایی شیرین به همراه قربان صدقه های مادر برای زودتر بیدار شدن صبح، آینه و قرآن، رسم دیرین اول مهر به همراه نکات اخلاقی مادرانه و پدرانه که با اول مهر هر سال فرق می کرد.
مادر: پای راستت را بیرون بگذار و بسم الله بگو؛
بسم الله الرحمن الرحیم
و ان لیس الانسان الا ما سعی
خاطرات خوش گذشته دلیلی شد تا مسیر ده دقیقه ای مدرسه رو پیاده طی کنم. در طول مسیر، مادران و پدرانی را می دیدم که دست فرزندانشان را گرفته بودند تا به مدرسه ببرند، یاد آن دوران و موتور ۱۰۰ یاماها پدر افتادم.
یادش به خیر….
چه بوی خوبی است بوی ماه مهر ، بویی که لوازم التحریر های نو، لباسهای نو و کیف و کفش نو را در ذهنم تداعی می کند یا نه بوی محبت مادر و معلم را.
یک لحظه از اولین مهر ابتدایی تا آخرین مهر دوران طغیان متوسطه، هنرستان شهید باهنر، شیطنت های نوجوانی برایم زنده شد، از آقا اجازه برم آب بخورم…
تا فرار از زندان زندگی…
به مدرسه رسیدم. باز مدرسه ام دیر شد؟
نهههه…. مدرسه ام دیر نشده بود و بچه ها تازه داشتند وارد کلاس می شدند، وارد که شدم ناخودآگاه اشک چشمانم، خاطرات خوب دوران مدرسه را به یادم آورد.
چقدر دوست داشتم روی همان نیمکت ها که شش، هفت نفری می نشستیم و از سر و کول هم بالا می رفتیم بنشینم و بازی گوشی بچه ها را تماشا کنم ولی دیگر نمی شد، چون من معلم همان مدرسه ای شده بودم که همین دیروز دانش آموزش بودم و وارد دفتری شدم که همیشه از ترس آن دستانم می لرزید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
به عنوان معلمی که بیست و چهارسال از عمر خود را در کنار فرزندان سرزمینم گذرانده ام احساس می کنم بچه های ایرانم در مدارس فقیر بار می آیند/ بر این باورم که امروزه بایستی پرورش نسبت به آموزش اولویت داشته باشد بدان معنا که ما ابتدا بایستی از طریق پرورش صحیح ؛ شهروندان کارآمد و مفیدی را روانه جامعه نماییم تا اگر فرصت خدمت در سمت های مدیریتی کشور نصیب آنها نشد، بتوانند مسئولیت های مدنی و شهروندی خود را به صورت درست ایفا نمایند/ در این مسیرعده ای از مدیران مدارس و معلمین زحمتکش با همراهی با خانواده ها باعث تقویت این نگاه غلط می شوند/ مادامی که اولویت ما به عنوان خانواده و نهاد مدرسه فقط کسب نمره و سنجش های علمی باشد در برهمان پاشنه ی ناکارایی نظام آموزش و پرورش خواهد چرخید/ می توان با تاکید براهمیت و ارزش سلام و احوالپرسی در محاورات و ملاقات های روزمره به آنها بفهمانیم که نسبت به هم نوع خود ،دوست خود،بزرگتر خود بی تفاوت نباشند و به همگان مهر بورزند/ می توان با باز نمودن فضای گفت و گو و اظهار نظر آنها را انسانهای نقاد ،پرسشگر و مطالبه گر بار آورد/ می توان با تاکید بر حضور به موقع در مدرسه و کلاس درس یادآور شویم که رعایت قانون و نظم و انضباط در جهت بهتر زیستن و آسان زندگی نمودن و در واقع تاکید بر ارزش خویشتن می باشد ...
روز شنبه اول مهر ، زنگ مدرسه ها به صدا در آمد و بیش از سیزده میلیون دانش آموز و حدود نهصد هزار معلم به سرکلاس ها رفتند. در گذشته ای نه چندان دور که هنوز معمران و بزرگان به خاطر دارند ،دانش و آموزش شامل همه ی فرزندان این سرزمین نمی شد و حتا آموزش تفننی بیش نبود، آن هم ویژه ی جمعی از خواص و توانگران .
آن روزگار، چوب و فلک نماد راستین تهذیب و تربیت مکتب به شمار می آمد و خواندن و نوشتن فارسی و سپس " نصاب الصبیان " و نیز " سیاق الاعداد" مهمترین دستمایه ای که به آدمی داده می شد.
اما امروز که سخن از میلیون ها دانش آموز است و قاعدتا هیچ قید و بندی چون داشتن و نداشتن و فرزند کدام بودن و نبودن مانع از تحصیل نمی شود، پرسش هایی مطرح می شود که به ظاهر ساده اما تامل برانگیز است .
بچه ها را به کی سپرده ایم؟ به آموزش و پرورش با همه ی پیچیدگی و نابسامانی هایش؟ معلم با همه ی مشکلات پیش رویش؟ کتاب درسی با همه ی نواقص محتوای اش ؟ به کی ؟
با فرا رسیدن مهر ، اسم فرزندانمان را با هزار مشکل در مدرسه ثبت نام می کنیم و چند قلم لوازم و چند جلد کتاب برایش تهیه می کنیم .کتاب هایی که چندین سال از زمانه ما عقب تر است و لوازمی که مناسب برای آموزش نیست.
قرار نیست فرزندان ما چند متن نارسا و گسسته از هم را به حافظه خویش بسپارند . آنها الفبای زندگی را باید در کلاس های درس و با آموزش کتاب بیاموزند. آنچه نادیده گرفته شده کمبودهایی است که در دوران تحصیل کودکان مان در آموزش وجود دارد .آنچه آنها می آموزند برای همیشه در ذهنشان می ماند و تا آخر عمر همراهشان است.
آیا نباید به کتاب های درسی بیشتر توجه کنیم ؟ آیا نباید به وضعیت معلمان فرزندانمان و وضعیت معیشتی آنها توجه کنیم؟ چقدر برای معلمان فرزندان مان ارزش قایلیم؟ اگر باور داریم که آینده بچه های ما در دستان معلمان است،باید باری از دوش آنها برداریم.
آنچه آنها می آموزند برای همیشه در ذهنشان می ماند و تا آخر عمر همراهشان است معلم امروز خسته و مضطرب از آینده خود است و نمی تواند بر پای خود بایستد.آنچه او را به ادامه کار خود وا داشته است شرافت و عشق او ست. عشق به فرزندان ما.هم اوست که به اعتراف تاریخ بنیان عشق به تعلیم و تربیت را در کشور بنا نهاده است و با مشقت بسیار و محرومیت های بی شمار فرزندان متخصص و کارآمدی را به جامعه هدیه داده است.
آری !
زنگ مدرسه ها را به صدا در آوردند.تا دیر نشده به یاری معلمان بپردازیم و به بازبینی کتاب های درسی و روش های آموزشی نوین توجه نماییم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
معلمانی که پرینت قبولی در دانشگاه فرهنگیان را در دست دارند و مقابل اتاق کارگزینی و ریاست قدم می رنند تا بلکه بتوانند جواب قانع کننده ای برای عدم دریافت فرم 2 و 3 ادارات برای ثبت نام پیدا کنند/ دانشگاهی که به نام فرهنگیان است ولی اجازه ورود به آن را ندارند/ درست از زمان صدور بخشنامه دو سال و اندی می گذرد ؛ چه اقداماتی انجام شده است/ کدام یک از شما جلسه نشینان آستین بالا زده اید و شخصا پیگیر شده اید/ شما برادران و خواهرانی که نام نماینده ی مردم را یدک می کشید و زمان انتخابات، معلمان گلهای سرسبد مجالس شما هستند و از هر تعریف و تمجیدی کم نمی گذارید ! در این دوسال چه کاری برای این قشر فرهیخته انجام داده اید/ دو سال از زمان صدور بخشنامه گذشت ،ولی ما هنوز امیدواریم تا این مشکل هر چه زودتر حل شود...
جای دختران هرمزگانی که در سانحهای جاده ای از دست رفتند را خالی و یادشان را گرامی می داریم و برای خانواده هایشان آرزوی صبر جمیل داریم/ اولین بذرها را در خانه در ذهن کودکان می کاریم اما آنچه که این بذر را رشد می دهد نظام آموزش و پروش است. باید در سن کودکی ادب و رفتار،قانون، مفاهیم صلح و حقوق شهروندی را بیاموزیم. قطعا اگر این تلاش را انجام دهیم جامعه ای خواهیم داشت که نیازی به هزینه های گزافی مثل ساخت و حفظ بیمارستان، زندان و تیمارستان ها ندارد/ شوراهای دانش آموزی،پارلمان های دانش آموزی و طرح هایی از این دست ، تمرین مردم سالاری بود که شروع شده اما چگونه ادامه پیدا کردنش مهم است/ : اخیرا رئیس جمهور برای اولین بار پیوستی را به وزارت خانه ها ارائه دادند. برای آموزش و پروش هشت بند در نظر گرفته شده است.هر شش ماه از طریق سازمان برنامه و بودجه گزارش این پیوست ها باید به رئیس جمهور ابلاغ شود. یکی از موارد ذکر شده رعایت حقوق شهروندی، اعمال شایسته سالاری، ارتقای نظام اداری،توجه به محیط زیست و استفاده از زنان و جوانان است/ همه ارکان نظام باید کنار آموزش و پرورش باشند، تا صرفا انسان های دانشمند هدف ما از آموزش دادن نباشد؛ چرا که ما به انسان های توانمند بیشتر نیاز داریم