حادثه الیگودرز لرستان نمونه ای از پایمال کردن منزلت و اعتبار معلم به دست خود معلم بود. ضربه ای که آن دبیر الیگودرزی به اعتبار معلمان زد ، جبران نشدنی است. معرفی معلم و مربی به عنوان شکنجه گر ، اتفاقی نیست که به آسانی از خاطره ها محو شود. معلم الیگودرزی نه اولین است و نه آخرین.
دبیر کت و شلوار قهوه ای الیگودرز گفته است: "به خاطر یک لحظه عصبانیت اقدام به کتک زدن این دانش آموز کرده و از این اقدام خود نهایت پشیمانی را دارد." این هم شد دلیل ؟ تو که نمی توانی خشم خودت را مهار کنی اسم خودت را گذاشته ای معلم ؟
واقعا چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی ؟
هفته پیش خبری منتشر شد که در بخش اورژانس یک بیمارستان ، کادر درمانی ، بخیه زیرچانه یک کودک را به دلیل پرداخت نکردن هزینه درمان کشیده اند . واکنش ها را دیدیم . همه از جمله من و شما این اقدام غیر انسانی را محکوم کردیم . چرا ؟ چون وظیفه پزشک و کادر درمانی بخیه زدن و درمان زخم است و پزشک و پرستاری که نخ بخیه را بکشند نه تنها به وظیفه قانونی و انسانی خود برای درمان بیمار عمل نکرده اند بلکه ، عملی غیر حرفه ای و ضد انسانی انجام داده اند.
متاسفانه رفتار این دبیر الیگودرزی، بدتر از رفتار کادر درمانی آن بیمارستان در خمینی شهر بود. کتک زدن دانش آموزان در مدرسه مانند تزریق آمپول کشنده به مریض در بیمارستان است.
در حرفه معلمی یک سری پیش فرض های مسلم و انکار ناپذیر وجود دارد:
1- مدرسه برای تربیت و آموزش دانش آموزان تاسیس شده است.
2- دانش آموزان نیاز به تربیت دارند و بروز رفتار خظا از جانب آنها طبیعی است.
3- معلم و ناظم و مدیر و مربی که برای آموزش و تربیت دانش آموز استخدام شده اند و با اصول تعلیم و تربیت آشنایی دارند و مطابق پروتکل های تربیتی رفتار می کنند.
4- معلم می داند کتک زدن بچه ها عملی ضد آموزه های تعلیم و تربیت مدرن است و تنبیه بدنی به عنوان یک روش تربیتی مردود است.
5- معلم می داند که کتک زدن دانش آموز هم جرم اداری است و هم جنبه کیفری دارد و در صورت شکایت اولیای دانش آموز باید در دادگاه به عنوان متهم حاضر شود.
6- نهادهای نظارتی آموزش و پرورش بر مدارس و کار معلمان نظارت و کنترل دارند و جلوی تخلفات را می گیرند. متاسفانه رفتار شیوع اپیدمی کتک زدن در مدارس، تمام این پیش فرض ها را نقض می کند. این اتفاق و ده ها اتفاق مشابه نشان داد :
*برخی همکاران فلسفه تاسیس مدرسه را نمی دانند.
*وزارت آموزش و پرورش قبل از استخدام صلاحیت حرفه ای کارکنان را احراز نمی کند و صرفا دنبال احراز صلاحیت عقیدتی – سیاسی داوطلبان استخدام است.
* معلمان آموزش کافی برای مهار خشم و روبرو شدن با شرایط بحرانی را ندیده اند و بر اساس طبع و سلیقه شخصی عمل می کنند .
* تنبیه بدنی آن قدرها هم که در رسانه های می بینیم ، در مدرسه قبیح نیست !
* سیستم نظارتی آموزش و پرورش هم فَشَل است و تنها بعد از وقوع یک حادثه و ناتوانی در کتمان یا تکذیب آن ، وارد عمل می شود.
* و....
بارها مسئولیت اخلاقی و انسانی و حرفه ای و دینی معلمان را در قضیه تنبیه بدنی یادآور شده و گفته ام که تنبیه بدنی دانش آموزان به قدری زشت و ضد انسانی است که تراشیدن هرگونه توجیهی برای آن ، در حکم مشارکت در جرم و تشویق مجرم به جنایت است. کتک زدن دانش آموز کار بد است و به قول شاعر : "کاربد مصلحت آنست که مطلق نکنیم ."
برخلاف کسانی که معلم را اسیر جبر مادی و فاقد اختیار و مسئولیت می دانند، بنده به مسئولیت فردی و اخلاقی و حرفه ای معلم در هر شرایطی معتقدم. اگر کتک زدن دانش آموزان نتیجه جبر شرایط است ، چگونه می توان وجود معلمان مهربان و مسئول در کنار معلمان بد اخلاق و عصبی در یک مدرسه و در شرایط یکسان را توضیح داد؟
به نظرم دلیل تداوم تنبیه بدنی در مدارس ، پاره ای زمینه ها و توجیهاتی است که در ذهن همکاران وجود دارد. این توجیهات فاقد پایه منطقی و قانونی و تربیتی و اخلاقی است و فقط به درد زنگ تفریح و گپ همراه با نوشیدن چای می خورد.
عده ای هنوز به تاثیر کتک زدن در تربیت و یادگیری اعتقاد دارند . این یک تفکر مکتب خانه ای و منسوخ است و همه روان شناسان و اساتید و دانشمندان تعلیم و تربیت ، تنبیه بدنی را مضر می دانند. در هیچ کتاب و جزوه معتبر تربیتی تنبیه بدنی تجویز نشده است.
عده ای می گویند با کتک زدن، دانش آموزان را وادار به درس خواندن و انجام تکالیف درسی می کنیم. اینکار شبیه دفع فاسد به افسد است. اثرات کتک خوردن صدها بار بدتر از درس نخواندن است.
عده ای می گویند این بچه ها به کتک خوردن عادت کرده اند و زبانی جز زبان زور نمی فهمند.
اگر قرار باشد که بچه های خانواده های بیسواد و فقیر ، در مدرسه هم کتک بخورند ، پس فلسفه تاسیس مدرسه و استخدام معلم چیست؟ فرق معلم و مربی و مدیر مدرسه با پدر و مادری بیسواد و احیانا معتاد و دارای مشکلات روانی و تربیتی چیست؟
عده ای هم می گویند دست خودم نیست وقتی عصبانی می شوم ، از کوره در می روم و اصلا حال خودم را نمی فهمم و نمی توانم رفتار خودم را کنترل کنم.
چنین معلمانی بهتر است تا زمان به دست آوردن مهارت کنترل رفتار در شرایط بحرانی، از تماس با دانش آموزان بپرهیزند ؛ چون ممکن است با قتل یک دانش آموز مجبور شوند بقیه عمر خود را پشت میله ها بگذرانند. معلمی که خشم خود را نمی تواند کنترل کند هم برای خودش و هم برای بچه ها خطرناک است.
عده ای می گویند تراکم دانش آموز در کلاس زیاد است و معلم کلافه می شود و راهی جز کتک زدن ندارد. درست است که کارکردن در کلاس 40 نفری و با دانش آموزان بی انگیزه سخت است. اما در همین کلاس ها هم می توان راهی برای ارتباط با دانش آموزان پیدا کرد.
عده زیادی از همکاران در همین مدارس راه درست را پیدا کرده اند . یک دبیر مرد کاردانش می گفت که اول سال یک گُنده را از ته کلاس می کشم بیرون و به قصد کشت کتک می زنم تا بقیه حساب کار دستشون بیاید و ساکت بنشینند . در جوابش گفتم: بالاخره گَند کارت در می آید و آخر سر گیر می افتی و این مثل را برایش گفتم : یه بار جهیدی ملخی ، دوبار جهیدی ملخی، آخر به چنگی ملخی !
یک معلم می گفت من با این حقوق و با این تبعیض ها اعصابم خُرده ، شما چه انتظار بی جایی داری ... می زنم . همان جوری که دولت زندگی منو زده ! گفتم: برادر عزیز تو اگر با دولت و وزیر و مدیر کل مشکل داری چرا تلافی آن را سر بچه های مردم در می آوری؟ عصبانی هستی!
چرا تا حالا تو گوش مدیرکل و رییس منطقه نزده ای ؟
مگر لیست حقوق تو را دانش آموزان تنظیم می کنند؟
اگر شما در اثر فوران خشم در یک کلاس شلوغ زدی و دانش آموزی ناقص کردی ، جلوی میز دادگاه ، قاضی استدلال شما در مورد تراکم کلاس و کمی حقوق و مسایل دیگر را نمی پذیرد. هیات تخلفات اداری از مجازات شما نمی گذرد و هیچ کس از شما حمایت نمی کند.
هم التماس خواهی کرد ، هم زندان می روی و هم مجازات اداری را تحمل می کنی .
در صورت بروز مشکلی برای شما ، وزیر ، اداره بازرسی ، حراست ، مدیرکل ، رییس منطقه ، مدیر مدرسه و... همگی پشت بخشنامه ممنوعیت تنبیه بدنی می ایستند و می گویند شما تخلف کرده ای و باید مجازات شوی . التماس ، خواهش ، گریه و هزار بدبختی دیگر در انتظار شماست.
اما سخنی با شما همکار محترم دارم که هیچ گاه دست روی دانش آموز بلند نکرده ای و مانند دبیر کت و شلوار قهوه ای پایت را برای لگد زدن به دانش آموز 170 درجه باز نکرده ای !
درود برشما . اما هر وقت صحبت از تنبیه بدنی دانش آموزان می شود می فرمایی : تنبیه بدنی محکوم است ، ولی ...تمام بدبختی و گرفتاری ما از همین "ولی" و "اما"ها است که به عنوان تبصره دنبال احکام می آوریم.
برادر عزیز!
خواهر گرامی !
وزیر آموزش و پرورش بد ، سیستم معیوب ، حقوق کم ، تراکم کلاس زیاد ، بچه ها بی ادب ، خانواده ها اهل کتک زدن ، بچه ها معتاد به کتک ... فرض کن همه اینها درست باشد، اما ای برادر و ای خواهر عزیز اینها هیچ کدام شکنجه گران را تبرئه نمی کند.
امروزه حتی کسی از کتک زدن حیوانات دفاع نمی کند.شما معلمی و چشم جامعه به شماست. شما فرهیخته ای . شما با زبانت با استدلال و منطقت با شعورت با دانشت ، با سوادت ، باید روی دیگران اثر بگذاری و نه با مشت و لگد . کافی نیست که خودت کتک نمی زنی ! باید از معلمانی که کتک می زنند فاصله بگیری و بدون لکنت زبان و اما و اگر و تبصره ، کار نادرست آنها را محکوم کنی .
اگر در مدرسه شما معلم عصبانی و بد اخلاق هست که مطئنم هست ، او را نصیحت کن. اگر به رفتار حرفه ای بی اعتنا است به او بگو در صورت قتل یا نقص عضو دانش آموز ، چه گرفتاری هایی پدا می کند. حمیت قسمتی ، همبستگی صنفی در این گونه اعمال ،کاربرد ندارد . حمایت از مجرم همه صنف را آلوده می کند.
ما باید صدایمان در مقابل تخلف و خرابکاری برخی از معلمان از همه بلندتر باشد تا جامعه این کارها را به حساب همه معلمان نگذارد. ما باید از این اعمال برائت بجوییم و به مردم بگوییم که این اعمال زشت را به پای همه معلمان ننویسند. بگوییم که معلم شکنجه گر و جلاد نیست .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
یک در مقایسه کار پزشک با معلم 100 درصد جرم پزشک 1000برابر سنگین تر است حتما میپرسید چرا چونکه پزشک با وجود تمام امکانات دولتی و حقوق چند ده میلیونی دست به چنین رفتاری زده وای به روزی که پزشکان شرایط اسفناک معلمان را داشته باشند یک مریض را درمان نمیکنند و همه ترک وطن میکنند کاری که فبل از افزایش حقوقشان میکردند
دوم اینکه شما چطور قانون علت و معلول که ما بوسیله آن به وجود خدا پی میبریم را براحتی انکار می کنید؟؟ مگر میشود این همه علت و نقص در سیستم حاجی و فانی باشد و هیچ جایی عوارض آن دیده نشود؟؟؟
منتظر جواب شمام به سوالاتم ؟؟ ضمنا سیستم آ.پ فقط میگوید معلم چون معلم شده حمال و حطب است میخواست معلم نمی شد اخر این هم شد نظر منطقی ؟؟؟ پس حقوق معلمان کجاست
این وبلاگ کم کم هر روز بیشتر ماهیت ضد معلمی خود را آشکار می کند
خود ترسی نداشتید ، مطمئنا امروز سوادی در حد دیپلمه های
کار دانش امروز داشتید که هیچکدام نه از معلمان ومدیران خود
حساب می برند ونه برای درس و مدرسه پشیزی ارزش قائلند
اگر تنبیه نکردن نتیجه مثبتی داشت اینقدر دانش آموز
بیسواد در مدارس ما وجود نداشت.
بعد شما روی یک بوم نقاشی کثیف و پاره و کهنه هیچوقت نمیتوانید نقاشی کنید و به دیگران حتی اگر بهترین هنرمند باشید
بایست نحوه برخورد با دانش آموزان مشکل دار تغییر کند نه اینکه فقط معلم هر طور شده او را در کلاس تحمل کند که اگر نکند بی هنر است ضمنا در اروپا و ژاپن قوانین حمایتی بسیار سختی برای معلمان و دانش اموزان و جود دارد باز ما راه را به بیراهه نرویم هم معلم هم دانش اموز
برای نمونه اگر نوجوانی دانش اموز مواد مخدر حمل کند یا با سلاح سرد به کسی صدمه بزند دادگاه از جرم او نخواهد گذشت و در انجا دانش اموز حساب نمیشود برخورد دو گانه بدترین آثار مخرب را در تربیت نوجوانان دارند.مدارس تنها از دانش اموزان تشکیل نشده عناصر دیگری نیز وجود دارد که دارای حقوقی هستند
هر معلولی علتی دارد و تا زمانی که این مشکلات در زندگی فرهنگیان وجود دارد باز نیز شاهد چنین اتفاقاتی خواهیم بود حالا شما هر چقدر بخواهید صغری و کبری بچینید
.......
جناب عبدالهی کودکان از همان بدو تولد دارای ادارک محیطی هستند حتی برخی از محققان معتقدند قبل از تولد.
.......
چطور کودکی که شاهد ناله ها و التماسهای مادر خود برای نکشیدن بخیه هایش بوده آسیب روحی ندیده و فقط آسیب جسمی دیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کودکی که کلیپ کشیدن بخیه او تا اخر عمرش در اینترنت قابل مشاهده است.
توجیه غلطی است
............
برای رفتار معلمان نیز ابتدا باید عوامل محیطی را حذف کرد اگر باز شاهد چنین رفتاری بود به شدت برخورد شود عواملی مانند(تعداد دانش آموز در کلاس- ساعات تدریس-حجم و محتوای کتاب های درسی-امکانات آموزشی و فرهنگی مدارس-وجود مراکزی برای ارزیابی واقعی علمی و اخلاقی دانش آموزان-بازیابی جایگاه و ارزش علم آموزی در چامعه-افزایش امکانات و حقوق معلمان همچون پزشکان و ....؟)
همانگونه که برای توجیه صدمات روحی وجسمی که پزشک به آن کودک زد هیچ عامل محیطی دز حیطه پزشک وجود نداشته است برای معلمان نیز باید اینچنین باشد.
بساز بفروش جه ربطی به کارمندان دولت دارد پزشک دولتی و معلم هر دو حقوق بگیر دولت هستند
دوست خوبم حتما شنیده اید که می گویند : قبل از اینکه در مورد راه رفتن یک نفر قضاوت کنید کمی با کفش های او راه بروید.
انچه می نویسم نه به منزله تایید کار این همکار محترم و پیشکسوت با سی سال سابقه کار دلسوزانه و عاشقانه است و نه به معنی دخالت در رسالت و حرفه شما به عنوان خبرنگار صادق و درستکار. تنها درد دلی است از زبان یک معلم که امیدوارم انبوه سوژه های خبری در این روزها فرصت خواندن آن را به شما بدهد.
دوست خوبم ، نمی دانم اصلا می دانید الیگودرز در کدام نقطه کشور عزیزم ایران واقع شده است یا نه.
استاد بزرگوار جناب آقاي ناشناس 21:39 روز 26 آذر 1394
من متن شما را در يک گروه معلمي درفضاي مجازي تلگرام خواندم ( قبل از آنکه مطالب ارزشمد و علمي استاد شيرزاد عبدالهي را خوانده باشم ) اين متن شما آنقدر زيبا و با هيجان است که مرا از مدار عقل و هوش و انصاف خارج نمود ودر پاسخ از منتشر کننده متن تشکر کردم .
وقتي مطالب استاد گرانقدر جناب آقاي شيرزاد عبدالهي را مطالعه کردم ، در ابتداء نسبت به موضع تند ايشان و مقايسه کار معلم با کشيدن بخيه از چانه کودک اصفهاني بسيار جا خوردم و بايد بگويم بيشتردر ذهنم متن شما را مرور مي کردم .
بتدريج که با استدالال هاي محکم و مستدل استاد شيرزاد مواجهه شدم ، از احساسات دور شده به فکر فرو رفتم .
در پايان پذيرفتم که بسيار تلخ است که همکار خودت را محکوم کنم آن هم اين شرايط کار سخت و طاقت فرسا فعلي ، در نهايت احساسات را کنار گذاشتم وتسليم عقل منطق شدم .
پاسخ ادامه دارد .
مجبور شدم که دوباره و چند باره مقاله استاد شيرزاد را مطالعه کنم . ( فارغ از احساسات ) ملاحظه کردم که اين استاد بزرگوار نه تنها کاملأ بجا اين عمل زشت را محکوم کرده است بلکه بعنوان يک معلم پيش کسوت با دلسوزي فراوان براي آنکه مشکل مشابه براي من و شما معلم پيش نيآيد راهکار ارائه مي دهد .
از همه مهمتر آن که من و شما هم بايد اين عمل زشت و ناپسند را با صداي بلند محکوم کنيم ، زيرا ما معلم هستيم ومسئوليت خطير تعليم و تربيت همه آحاد جامعه بر عهده ما مي باشد .
بنظر بنده ، استاد انديشمند شيرزاد عبدالهي با قلمش خدمت بزرگي به تعليم و تربيت اين مرز و بوم داشته است . ولي يک از بزرگترين شاهکارهاي وي اين مقاله بدون عيب و نقص مي باشد . لذا تمام قد در مقابل ايشان سر تعظيم فرو مي آورم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
کاش وقتی چند سال پیش که یکی از معلمین متعهدالیگودرزی از قطار باری در طول مسیر راه آهن افتاد و دست و پاهایش قطع شد و هنوز هم با این شرایط مشغول به کار است،گزارشی پخش می کردید.
کاش وقتی سال گذشته در یکی از دبستان های الیگودرز اولیای محترم در حضور دانش آموزان و در کلاس درس معلم را کتک زدند و آب هم از آب تکان نخورد !! گزارشی تهیه می کردید.
کاش وقتی دانش آموز با سر به دماغ دبیرمحترم درس شیمی کوبید و تا یک هفته دبیر گرامی با صورت ورم کرده به کلاس رفت گزارشی تهیه می کردید.
استاد محترم جناب آقای شهسوار زاده
چرا بی دلیل از مقاله کاملا آشکار و محرز آقای شیرزادعبدالهی دفاع می نمایید
آقای شیرزاد عبدالهی خود قاضی بوده و کاملا خوب هم وکالت کرده و در نهایت خود نیز حکم زده است (چنین معلمانی بهتر است تا زمان به دست آوردن مهارت کنترل رفتار در شرایط بحرانی، از تماس با دانش آموزان بپرهیزند ؛) حکم :معلم مربوطه صلاحیت معلمی را ندارد شما تخلف کرده ای و باید مجازات شوی . التماس ، خواهش ، گریه و هزار بدبختی دیگر در انتظار شماست.(عین مطلب آقای عبدالهی )
درد ما همین است که چون تخلفی از همکارمان سر بزند خود قاضی شویم و به قول ایشان سوژه ای درست کنیم از متهم ودر زنگ های تفریح بخندیم !!!!
کاش وقتی یکی از دانش آموزان که بر اثر سوختگی زیاد بیناییش در حال از بین رفتن بود و معلمین الیگودرزی با اهدای بخشی از حقوق خود به یاریش شتافتند، و این فقط یک نمونه کوچک از فداکاری معلمین الیگودرزی است ،گزارشی تهیه می کردید.
کاش وقتی یکی از همکاران عزیز بر اثراتفاق افتادن یک حادثه غیر عمد مجبور به پرداخت دیه میلیونی شد و دیگر همکاران به یاریش شتافتند ، و تنها یک نمونه از همدردی و همیاری معلمین الیگودرزی است،گزارشی تهیه می کردید.
کاش از معلمین الیگودرزی که گمنام و عاشقانه سر پرستی چندین کودک یتیم را بر عهده دارند و بخش زیادی از حقوق ناچیز خود را به آنها اختصاص می دهند گزارشی تهیه می کردید.
مگر خود شما و آقای عبدالهی در طول دو ران خدمت خود از تنبیه استفاده نکرده اید ؟نگویید نه که این دروغی آشکار است و اگر نکرده اید به مقامات وزارت توصیه می کنم که از تجربیات شما برای کلاسهای ضمن خدمت فرهنگیان استفاده نماید !!!!!
ودر پایان می توان گفت که مشکل این است که ما معلم ها اولین ضربه را از خودمان می خوریم چون قدرت تحمل همدیگر را نداریم
تو خود حجاب خودی از میان برخیز
کاش وقتی در سال گذشته در لرستان، همکار عزیزمان به خاطر نجات دانش آموزانش در سیل جان خود را از دست داد ،وزیر محترم و روابط عمومی وزارتخانه عذرخواهی می کردند و شما هم گزارشی تهیه می کردید.
کاش وقتی سال قبل دبیر عاشق و دلسوزی در کلاس درس کشته شد و آب هم از آب تکان نخورد ، وزیر محترم عذرخواهی می کرد و شما هم گزارشی تهیه می کردید.
کاش ،کاش ،کاش .....
خوشحالم که جرم من و امثال من نه اختلاس میلیونی است و نه قاچاق ارز و کالا.نه واردات غیر مجاز کالا و نه اسکله های نفتی قاچاق و نه هزار و یک جرم تعریف شده و تعریف نشده دیگر .
خوشحالم که تنها جرم من معلم فقط این است که معلم شده ام و به معلم بودنم افتخار می کنم.
خوشحالم وبرای همه آرزوی خوشبختی و خوشحالی دارم.
با آرزوی توفیق برای تمامی دلسوزان واقعی نظام تعلیم و تربیت
یعنی به هر صورتی به هر شکلی میخوابد کار زشت این بنده خدا رو توجیه کنید
مگر لیست حقوق تو را دانش آموزان تنظیم می کنند؟
این جمله جنابعالی است خود شما تا کنون چند تا مقاله در انتقاد از فانی نوشته اید ؟ جنابعالی چند روز پیش در موافقت با تصمیم فانی در انتقال علوم انسانی به مدارس خصوصی قلم می زدید شما که اینگونه از این وزیر حمایت می کنید چگونه از معلمان انتظار سیلی زدن به گوش مدیر کل را دارید
اما همکاران گرامی توجه داشته باشید که این کار معلمان به هر دلیلی محکوم است اما ناراحتی ما از بی پناهی معلمان است هنوز یادمان نرفته وقتی جناب فرزاد حسنی انتقادی کوچکی به نیروی انتظامی ورفتار ناشایست عده ی بسیار قلیلی از انها در برخورد با مردم کرد چگونه بایکوت شد تا سالها
ناراحتی بیشتر معلمان نه از انتشار این فیلم است که بنده قبلا وسال ها پیش فیلم هایی دردناکتر از این در مورد شکنجه دانش اموز توسط معلمان دید ه ام نمونه اش در سایت تابناک وجود دارد همکاران می توانند دانلود کنند وتماشا کنند صحنه ای که معلمی دو دانش اموز دبستانی را وادار می کند که به هم سیلی بزنند واقعا درد اور است این فیلم
اما باز هم می گویم معلمان از سیاست یک با ودو هوایی رسانه های کشور در انعکاس تخلفات کارمندان مختلف گله دارند
نویسنده محترم جوری معلم بینوا را به باد انتقاد گرفته انگار این اولین بار است که یک دانش آموز از یک معلم کتک خورده و تنبیه شده است. آقای محترم شما تمام ماجرا نمی دانید لطفا جای قاضی ننشین و حکم را صادر نکن
تمام ماجرا این فیلم و خبر، یک شیطنت شخصی از سوی یک فرد بیمار روحی بوده که انجام شده و متاسفانه دیگران بدون دانستن تمام ماجرا تن به بازی کثیف این فرد بیمار دادند
آخرت خودمان را به ندانستنمان و نادانی نفروشیم
شورش را درآورده اید
به خاطر اینکه معلم بودن این بنده خدا شما عزیزان به هر صورت و شکلی که شده از او دفاع میکنید این نوع دفاع مختص افراد بیسواد و عامی است نه به قول شما با سواد
بابا معلم هم ادمه ممکنه خطا بکنه. معلم حق خطا کردن نداره یعنی چه. ؟؟؟؟؟ لطفا بیشتر توضیح دهید.
تنبیه بدنی کار درستی نیست اما اگه می خواین تنبیه بدنی برچیده بشه باید این قوانین مسخره ی فعلی عوض بشه و ابزاری کارامد در اختیار معلمان برای مقابله با خاطیان در اختیارشون قرار داده بشه.
اکثر معلمان کشور برچه اساسی وارد این شغل شده اند عده ای که معلم نضهت بودند عده ای را به اسم معلم قرانی گرفتند عده ای دیکر شرکتی بودند وسرباز معلم تعدادی مستخدم وخدماتی الان هم عده ای را بعنوان مربی پیش گرفته اند کدام تایید صلاحیت علمی واخلاقی را انجام دادند
کشورهای دیگر نخبه هاشون معلم هستند در کشور ما با عرض معذرت تنبل ترین دانش اموزان دوران تحصیل شغل معلمی را انتخاب کرده اند در بعضی موارد که کم هم نیستند با پارتی انتخابشان کرده اند.البته معلمان دلسوز وباسواد ومتخصص درکشور داریم ولی متاسفانه تعداد اندکی هستند که باتمام وجود به انها احترام میگذارم ولی اینها واقعیت اموزش وپرورش ما است وقتی معلمی نتواند برخشم خود مسلط باشد چه جور درس انسانیت به دانش اموزانش دهد که فردا روزی بخیه ی کودکی را به خاطر بی پولی نکشد دردهای جامعه ی ما از مدرسه وکلاس شروع میشود که مسئول پرورش نسل اینده است
درسالهای قبل در یکی از مدارس استان آذربایجانغربی دانش آموزی که عمویش دبیر بود آلت خودرا درآورده به دانش آموز دیگری نشان می دهد و اصرار می کند دستش بگیرد و موضوع باطلاع معاون می رسد و دانش آموز خاطی توسط معاون تنبیه بدنی شدید می شود طوری که از مدرسه و از دست معاون فرار می کند . فردای آنروز عموی دانش آموز شکایت کرده و نفوذی که داشت هیئتی از سوی اداره که رئیس هم بودند به مدرسه آمدند. معاون و مدیررازیر فشار گذاشتند با همان جملات شما آقای عبدالهی ، آخر سر معاون مدرسه بعد از هر توضیح که همانند جنابعالی قانع نشدند تا اینکه فرمود جناب آقای رئیس اگر این اتفاق برای فرزند شما هم روی میداد همین موضع را داشتید . هئیت آمده بدون هیچ حکمی مدرسه را ترک و فردای آنروز تقاضای بازگشت دانش آموز به مدرسه را داشتند که مدیر قبول نکردند . در اینجور مواقع چه باید کرد.
در مورد این معلم نیز، هرچند مرتکب کاری شده که در وهلهی نخست شأن خود او را به زیر سوال میبرد هم، چیزی برای برائت کردن وجود ندارد. همه در پیدایش وضعیت حاضر در یک جامعهی مفروض مسوولاند و این مسوولیت برای کسانی که در ردههای بالاتر قرار دارند بیشتر.
باز تکرار میکنم، هیچ کس منطقا مدافع خشونت نیست، ولی برای رفع آن باید ریشهای عمل کرد و بودجه در نظر گرفت. این کاری است که اتفاقا انجام نمیشود و به جای آن شاهد انتقادهای علنی از معلمان و بخشنامههای تحقیرآمیز هستیم. این همان چیزی است که به پارهای دانشآموزان (که شاید واقعا تقصیری هم ندارند) دستاویزی برای دست انداختن معلم بدهد و در آینده شاید میبایست منتظر کلیپهای بیشتری از کلاسهای درس باشیم که با هدف تحقیر معلم ضبط شوند.
متاسفم برای جامعه ای که بعضی از شما معلم آن جامعه هستید حقوق و مزایای خودتان را با اروپا و آمریکا مقایسه میکنید ولی در چنین مواقعی عملکردتا مانند کشور افغانستان است
با احترام به سایر معلمانی که اینچنین نیستند
کجا ناموسش را فحش دادند این بنده خدا در فیلم عین یه وحشی ما قبل تاریخ همه کتک میزند
اقا علی نقد با توهین فرق میکنه. شما در کامنت بالا به خودت اجازه دادی که توهین کنی بعد دم از روشنفکری و نقد پذیری دلری
شما به آدمی که دانش آموزان کلاس رو کل دانش آموزان رو تنبیه میکنه رو چی خطاب میکنید این بچه ها امانت دست شما هستن وحشی کمترین عنوان به این معلم عزیز زحمتکش. باسواد و روشنفکر هست
در مجموع قضاوت کاملا یکطرفانه بر علیه معلمان کردند و من از ایشان چنین انتظاری نداشتم.انتظار می رود جامعه معلمان همانند پزشکان از همدیگر دفاع کنند.
ممنون از پاسخ شما
مثل اینکه شما به متهم کردن دیگران عادت دارید.من متن مقاله شما را خواندم و با دقت تمام نکات را بررسی کردم.بنده نگفتم که معلمی که کتک زده کار درستی کرده است؟بلکه منظورم اینست که وقتی معلمان در مدرسه مورد بی مهری اولیا دانش آموز و کادر مدرسه قرار می گیرند و از همه نوع دانش آموز در مدرسه ثبت نام می شود طبق قانون علت و معلول یک نفر از یک میلیون معلم ممکن است کنترل خود را از دست داده و دانش آموز را کتک بزند.منظور از قانون علت و معلول تبرئه هیچ کسی در هر صنفی از جمله معلمان نیست؟لطفا مغرور نباشید و انتقاد پذیر باشید و تعسیر به رای نکنید.در ضمن اکثر معلمانی که یادداشت نوشتند مخالف نظرات شما بودند.پیشنهاد می کنم کاملا بی طرفانه مقاله ای در مورد ریشه یابی خشونت در مدارس بنویسید.
جناب آقای شیرزاد عبداللهی گرامی جریان درج مطلب شما همانند داستان تبر و جنگل است که توی جنگل وحشت به پا می شه که تبر آمد تبر آمد و در آن حین یکی از درختان به هم جنسان خود می گوید که چرا وحشت می کنید ؟ وحشت از آن دسته ی تبر داشته باشید که از هم جنس ما است و...
مگر شما کم از سایر ارگان ها دیده اید مثلا در دا دگستری جرئت نداری یک کلمه ی حق در برابر یک قاضی کم سن و سال وبی تجربه بگویی و اگر بیان حق کردی می گوید سرباز این را ببرید و بازداشتش کنید و پرونده آن فرد به دست کرام الکاتبین می افتد
خلاصه جناب شیرزاد عبدالهی افسوس بر شما بزرگ همکار ...
عزیز من دانش اموز حق و حقوقی دارد . معلم هم به عنوان یک ادم حق و حقوقی داره .
تلاشگر،افتخارکنیم که معلم هستیم ودستمان به اموال بیت المال مردمی الوده نیست.فضل ونصرت خدابرشماهمکاران عزیزازغرب تاشرق،شمال وجنوب،فارس وترک وکردوبلوچ وهمه اقوام این سرزمین.اگرخارهای مغیلان شمارانیش میزنندوشماراموردتهمت وافتراقرارمیدهندمتلزلزل نشوید،جایگاه ومنزلت معلم ویژه است،خفاشانی که طاقت تحمل پاکی وقداست معلم راندارندبدابحالشانکه حرمت شکنی میکنندوارامش روحی ومعنوی معلم رامیشکنند.بالاخره اتش زیرخاکسترروزی زبانه خواهدکشید.آقای شیرزادفردی حقوقدان است که مسائل فرهنگی وتربیتی رابادیدحقوقی وقضایی میبیند،اگرخطایی ازیک فردی که معلوم نیست هویت ومشکلش چه بوده است سربزندنیازبه هیاهووقداره کشی ندارد.مگرنه بازرسی و حراست ورئیس ومعاونت حقوقی همه بسیج شده اندبرای قلع وقمع معلم بی پناه پس اقای شیرزادشماهم تا میتوانیدجهت تنویرافکارعمومی ازکاه کوه بسازید.معلومه هرانسان باشرفی بااینگونه خطاهایی مخالف است اما مهم این است که آتش داخل تنوررافوت نکنید تازبانه بکشدوکارمقدس معلمی رابه چالش بکشد.والخ .... والعاقبه الیه
اگر چه در یک اقدام ناجوانمردانه تنبیه معلم الیگودرزی را با حادثه بیمارستان خمینی شهر پیوند داده اید.
از جنابعالی که خود را شخصیت رسانه ای می دانید انتظار دارم نسبت به بررسی خشونت های آشکار ونهان نظام اجتماعی اقدام نمایید. اگر چه همگان این خشونت ها رابه خوبی احساس می کنند. بنده به یک مورد خشونت پنهان نظام اجتماعی اشاره می کنم. تا( مشتی باشد نمونه خروار)
جوانان بیکار شهر من که با تحصیلات بالا از فرصت های شغلی محروم هستند و نمی توانند ازدواج نموده و تشکیل خانواده دهند، آیا در معرض تنبیه نیستند، به نظر من این جوانان وخانواده هایشان نه تنها در معرض تنبیه بلکه در معرض شکنجه قرار دارند. راستی مسؤل این خشونت ها ی آشکار ونهان هم فرهنگیان هستند.؟
خارج از موضوع صحبت شده چون جناب شیرزاد می گویند تنبیه بدنی دانش اموز به هر علتی ممنوع است شما حتی یک قاتل را هم اگر شلاق بزنی بدون اینکه محاکمه ای شده باشد وحکمی صادر شده باشد جرم انجام داد ه اید
و یا برچسب هایی مانند سفسطه گر مدافع دولت مدافع وزیر تحقیر کننده معلم وغیره به ایشان زده شده است
همکاران عزیز ما همه در کلاس تدریس کرد ه ایم وبیشتر مان هم گاهی عصبانی شده ایم وحتی ممکن است با دانش اموزی برخورد فیزیکی کرده باشیم وهم اینکه همه می دانیم در طول چند دهه در حق معلمان اجحاف صورت گرفته جناب شیرزاد هم در این مقاله هیچ گاه این موارد را نفی نکرده فقط ایشان گفته اند تبیه بدنی دانش اموز ممنوع است چون کاری ضد تربیت خلاف عرف وخلاف شرع و خلاف قانون است اگر شما دلیلی قانونی دارید بر رد این سخنان لطفا بفرمایید
2-ورود موبایل و تبلت به مدارس ممنوع است برطبق بخشنامه وزارت و ادارات کل به ومناطق ومدارس.
3-هرگونه فیلمبرداری و عکس برداری درکلاس درس ممنوع و غیرقانونی است
4-پخش عکس وفیلم مبتذل توسط دانش اموزان جرم ودانش اموزخاطی ازمدرسه اخراج خواهد شد
5-هرگونه توهین واهانت به دبیران درحین انجام وظیفه جرم می باشدومرتکبین ان مجازات خواهندشد
6-توهین به دانش اموز جهت حفظ کرامت انسانی خلاف است.
پس همکاران محترم مواظب باشندآرامش خود راحفظ کرده وباسعه صدر همچون شیری که ازکنار آهویی میگذرد،ازکنار بی انظباتها که مخلان امنیت فردای جامعه هستند به سلامتی بگذرندوخودرا به دردسرنیاندازند،می دانید که چه راست برویدحقوقتان بیشترضایع خواهدشدوچه کج برویدضمانت قانونی و قضایی نیست که حمایت کند.پس صبربباید تادولت بهاربدمدوکلیدپوسیده تدبیررانوکند. والخ ....
ایا علت عصبانی شدن ناگهانی وی را هم پرسیدید ؟ ودرمطلب تون نوشتید؟خیر . زیرا حرف های شما همه بی ارزش است . حرفی ارزش گفتن دارد که همراه با دلیل ومنطق باشد .
1 - دلیل تنبیه معلم چه بوده است ؟
2 - معلم چند بار به این دانش آموز تذکر داده است ؟
3 - امثال شما چند نفر پرسیدند که ایا این دانش آموز در کلاس چگونه رفتار می کند؟
4 - ایا جامعه و خانواده به این دانش آموز گفته که احترام معلم از والدین بیشتر است ؟
5 - در کدام برنامه ویا سخنان شما و جامعه به دانش آموز گفته شده که باید در مدرسه به قوانین مدرسه احترام گذاشت
و......
1- دلیل تنبیه بدنی احتمالا بی انضباطی دانش آموز بوده ، در هیچ شرایطی معلم حق ندارد با لگد و مشت به جان دانش آموزان بیفتد.
2- اگر هزار بار هم تذکر داده باشد باز هم دبیر حق ندارد دانش آموز را کتک بزند .
3- رفتار دانش آموز بد بوده . دانش آموز بی تربیت بوده . اما باز هم دبیر حق ندارد دانش آموز بد اخلاق و بی تربیت را کتک بزند.
4- اگر دانش آموز به معلم بی احترامی کند باز هم معلم حق ندارد دانش آموز را کتک بزند.
5- اگر دانش آموز به قوانین مدرسه احترام نگذارد باز هم معلم و مدیر و ناظم حق ندارند دانش آموز را کتک بزنند.
6- عرض بنده فقط در باره ممنوعیت کتک زدن و تنبیه بدنی دانش آموزان است.
7- تنبیه و تشویق جزء لاینفک تعلیم و تربیت است اما تنبیه بدنی خط قرمز تعلیم و تربیت است.
1 - چون شما بدون معلم ودانش آموز دادگاه تشکیل دادی وحکم بریدی وکار معلم را محکوم کردید.
2 -به نظر شما معلم باید درحد یک مبصر باشد که دانش آموزان هرچه گفتند بگوید چشم بدون کوچکترین بی احترامی ( وهر عملی که باب دل دانش آموزان باشد)
3 -چرا ننوشتید وظیفه یک دانش آموز در قبال معلم چی می باشد؟چرا شما وسایرین چنین قدرتی ندارید .که به دانش اموز بگویید وظایفش درقبال مدرسه ومعلم چیست ؟ وایا او به این وظایف عمل کرده یا خیر؟
5 - تنبیه یکی دوتا چوب در حد معمول کف دست می باشدکه اثری هم برجا نگذارد( فقط به عنوان پا ترس نه چیز دیگری )، نه با مشت ولگد افتادن به جان بچه ، نه کشیده زدن توی گوش بچه و نه های دیگر
6 - ای کاش اینقدری که شما و سایرین طرفدار دانش آموز بودید کمی هم به فکر مشکلات فکری و غم های درونی معلم بودید انگاه نتیجه انرا می دیدید که طفل گریز پای را جمعه به مکتب می اورد
ممنون از شما که مطلب را خواندید وپاسخ دادید به امید پیشرفت روزافزون شما
1- از دید من اکثر معلمان انسانهای مهربان و با اخلاق و با سواد هستند اما عرض بنده در باره قباحت "تنبیه بدنی" توسط برخی همکاران بود. بنده حتی در مورد شخصیت معلم کت و شلوار قهوه ای هم اظهار نظر نکرده ام. 2- فرمایش شما در مورد تقابل معلم و دانش آموز و مقایسه معلم با پاسبانها هم خیلی سبک و مغایر شان و جایگاه معلم است. 3- مگر شما قبل از اینکه جریمه شوی بر اساس شغل اولیا نمره می دادی که به مامور گفته ای: "بنده هم ازاین به بعدقلم را میشناسم وبرگ امتحانی وخط کتاب راوکاری ندارم دانش اموزکیست و پدرش کیست.والخ.." 4- اینجا همه معلمند ولی یه لحظه تصور کن این حرفها را به عنوان معلم در فضای عمومی بزنی . دیگران چه قضاوتی در باره شما به عنوان معلم می کنند؟ 5- من فکر می کنم ضربه اصلی به منزلت و جایگاه اجتماعی معلمان را صدا و سیما و مطبوعات و وزیر و... نمی زنند. ضربه واقعی را برخی همکاران با رفتار و گفتار خود می زنند. مثل بازیکنانی که به دروازه خودی گل می زنند.
یکی از استانها اختلاس کندپس همه چنینند؟اگه دراصفهان پزشکی بخیه ازچانه کودکی بکشدپس همه پزشکان چنین اند؟ والخ...