صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

سقوط آستانه تحمل ایرانی‌ها / به طور میانگین روزانه یک هزار و ۶۰۰ نفر به پزشکی قانونی مراجعه می کنند/ ایرانی‌ها در کنار عراقی‌ها عصبانی‌ترین مردم جهان هستند/ عملکرد مردم بیشتر از اینکه بر اساس تصمیم گیری عقلانی باشد بر اساس احساس و عواطف آنهاست

پرخاشگری و خشونت در جامعه ایران و دلایل آنگروه اخبار/  همه ما سالی چند بار دعواها و زد و خوردهایی را می‌بینیم که بر سر یک مورد پوچ و بیهوده مانند بوق زدن، جای پارک و یا رعایت نکردن نوبت روی می دهند. این زد و خوردها که گاهی به فاجعه هم منتهی می شوند از یک مساله مهم با عنوان «پایین آمدن آستانه تحمل» ایرانی‌ها یاد می کنند.

آمار نزاع ها و زد خوردهایی که هر ساله منتشر می‌شود رقم بسیاری بالایی را نشان می دهد که از دردی بزرگ تر حکایت می کنند. آمارهای پزشکی قانونی نشان می‌دهند که به طور میانگین روزانه یک هزار و ۶۰۰ نفر به این ارگان مراجعه می کنند و تشکیل پرونده می دهند، این بدان معناست که هر ساعت ۶۶ نفر با هم درگیر می‌شوند.

در این بین پایتخت صدرنشین است و بیشترین آمار نزاع‌ها را دارد. اینکه بدانیم ۷۰ درصد قتل‌ها به دلیل جنون آنی است و نزاع ها و درگیری ها عامل ۲۰ تا ۳۰ درصد قتل‌هاست، ذهن ما سراغ یک مساله مهم دیگری می رود که به آن کاهش آستانه تحمل گفته می شود.

آستانه تحمل به حالتی اطلاق می شود که انسان دیگر توان کنترل خشم خود را نداشته باشد و با کوچک ترین تنشی عصبانی شود و پرخاشگری کند. کاهش آستانه تحمل ایرانی ها با خود پیامدهای مختلفی را به همراه داشته است که هر کدام از ما در روزمره ترین رفتارهای خودمان هم می‌توانیم این مساله را مشاهده کنیم، دعواها و نزاع هایی که به دلیل یک جای پارک ساده روی می دهند تنها بخشی از این ماجرا هستند که ریشه در دلایل متعددی دارد. آمارهای نزاع ها و درگیری ها، گواه خوبی برای دانستن این نکته هستند که آستانه تحمل ایرانی ها پایین است.

این مساله به ویژه زمانی که بدانیم بسیاری از دعواها و نزاع ها به قانون ارجاع داده نمی شوند و با پا درمیانی مردم و افراد محله حل می شوند بیش از پیش واجد اهمیت می شود. جالب است بدانید که در نظرسنجی های جهانی هم حال کشور ما چندان خوب نیست، به نحوی که طبق نظرسنجی موسسه گالوپ، که اواسط سال گذشته منتشر شد، ایرانی‌ها در کنار عراقی‌ها عصبانی‌ترین مردم جهان هستند.

در یک نظرسنجی دیگری هم که این موسسه منتشر کرده بود ایرانی ها جزو ده کشور غمگین دنیا بودند. حتی اگر فرض کنیم آمارهای این موسسات چندان معتبر نیستند و اوضاع آن‌قدرها هم که گفته می شود آشفته نیست ولی با یک نگاه ساده به زندگی روزمره خود می توانیم ببینیم که ما ایرانی‌ها چندان مردم شادی نیستیم و آستانه تحمل مان هم پایین است و بالطبع حتی اگر اولین هم نباشیم یکی از عصبانی ترین کشورهای دنیا هستیم.

 

استانداردهایی که طاقت را طاق می‌کنند

یکی از اولین دلایلی که برای این مساله ذکر می‌شود پایین بودن استانداردهای زندگی در کشور ماست. مشکلات اقتصادی مردم و اوضاع نابه سامان اجتماعی و فرهنگی در یک دهه گذشته باعث شد زندگی مردم دچار تحولات گسترده ای شود. یکی از پیامدهای مشکلات اقتصادی کلان کشور بیکار شدن عده ای از مردم و بیکار ماندن عده زیادی بود که تا قبل از این هم کاری نداشتند، از سوی دیگر افزایش هزینه های زندگی متناسب با درآمد افراد نبود و عده زیادی مجبور به شغل دوم شدند، تمامی این مسائل دست به دست هم دادند و مردم را به حدی خسته و عصبی کردند که گاهی یک جای پارک ساده یا یک بوق زدن بی مورد به قتل می انجامد.

از سوی دیگر از آنجایی هم که فرهنگ سازی و جامعه پذیری در جامعه ما ضعیف بود و آموزش های لازم در زمینه احترام به حقوق دیگران به افراد داده نمی شود همین مساله به تشدید اوضاع انجامید. رسانه های جمعی هم در این زمینه رسالت خود را به درستی انجام نمی دهند و آموزش های لازم را به افراد نمی دهند و همین باعث می‌شود اوضاع از چیزی هم که هست بدتر شود. از سوی دیگر این مساله به مرور زمان به نسل های بعدی هم سرایت پیدا می کند و فرزندانی هم که خشونت والدین را می بینند همان رفتار را از خود نشان می دهند. این مساله به ویژه در شهرهای بزرگ کشور که آب و هوا هم حال خوشی ندارد و روزهای آلوده سر به فلک می کشند بیشتر می شود. شلوغی بیش از حد شهرها باعث می شود آستانه تحمل مردم به شدت پایین بیاید و زمینه برای زد و خوردهای خونین به وجود بیاید. بسیاری از زد و خوردها در شرایطی روی می دهند که یک معذرت خواهی ساده می توانست به راحتی ماجرا را ختم به خیر کند.

 

یک جامعه جوان احساسی

دو مساله مهم دیگری که باید به آنها توجه کرد این است که یک، جامعه ایران یک جامعه جوان است و دوم اینکه جامعه ما به عنوان یک جامعه عاطفی و احساسی شناخته می شود، یعنی عملکرد مردم بیشتر از اینکه بر اساس تصمیم گیری عقلانی باشد بر اساس احساس و عواطف آنهاست. بالطبع تصمیم گیری عاطفی و احساسی در سن جوانی بیشتر است و به همین دلیل ساختار طبیعی جامعه این زمینه را برای پایین بودن آستانه تحمل دارد. این مساله زمانی که پای مشکلات ریز و درشت جوانان به وسط می‌آيد هم تشدید می شود. جوانی که با وجود تحصیلات عمدتا عالی نتوانسته است شغلی پیدا کند و در معرض انواع و اقسام آسیب ها هم است، به راحتی کنترل خود را از دست می دهد و بدون توجه به عواقب رفتارش دست به عمل می زند. از آنجایی هم که جوانان محیط های مناسبی برای تخلیه هیجانات شان ندارند، این هیجان انباشته شده به ناگاه در یک مکان و زمان نادرست خود را نشان می‌دهد و به صدمه زدن به دیگران می انجامد. اگر جوانان احساس کنند به نیازهای آنها توجه می شود و محیط های لازم برای تخلیه هیجانات شان وجود داشته باشد، آن‌گاه به این رفتارها روی نمی آورند.

 

آسیب‌های اجتماعی به کم‌تحملی می‌انجامند

یکی از عوامل دیگر در این زمینه آسیب های اجتماعی هستند که هر روز هم صورت جدید و پیچیده‌تری می‌یابند. اینکه گفته می شود اعتیاد مادر آسیب های دیگر است یک نکته چندان دور از ذهنی هم نیست، زیرا یک فرد معتاد به راحتی می تواند به خود و دیگران آسیب بزند. طلاق، کارتن خوابی و هزار و یک فساد دیگر که هر روز در این شهر می بینیم می توانند آستانه تحمل هر فردی را پایین بیاورند. این گونه مشکلات نه تنها خود افراد درگیر در آنها را کم تحمل می کند، بلکه آستانه تحمل سایر شهروندان را هم پایین می آورد.

یک نظریه روان شناسی ناکامی را دلیل اصلی پرخاشگری می داند، این نظریه بیان می کند که با هر ناکامی انسان دچار خشم می شود و این خشم باید در جایی بروز پیدا کند. در بعضی عوامل که باعث ایجاد ناکامی و سرخوردگی در مردم می شود، چون نمی‌توان آن خشم ها را به صورت مستقیم بر سر عامل ایجادکننده ناکامی خالی کرد، این خشم جا به جا می شود و بر سر اولین فردی که از نظر قدرت و پایگاه اجتماعی پایین‌تر از فرد باشد خالی می شود. در مواردی فرد سرخوردگی خود را بر سر مردم کوچه و خیابان خالی می کند که به نزاع خیابانی منجر می شود.

روزنامه آرمان

شنبه, 28 فروردين 1395 11:46 خوانده شده: 1335 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +6 -7 --
کاوخ 1395/01/28 - 12:13
یک عده سعی دارند هویت ایرانی رو از بین ببرند, و اون رو با هویت مردمانی مثل عراق جایگزین کنند.
فرهنگ قبیله گرای به جای ملت گرایی, فرهنگ کینه ورزی به اسم مبارزه با ظلم و یا از همه بدتر تعصبات شخصی و قومیتی که در عراق روزگار همه رو سیاه کرده, داره در ایران نهادینه میشه.
اسلامی که منادی اون سعدی, حافظ و مولانا بودند, داره با اسلام تند و سلفی گری عراقی جایگزین میشه.
پاسخ + 0 0 --
کاو 1395/01/28 - 19:41
لطفا اون کسیکه منفی زده, یک دلیلی بر ای منفی ها بیاره.
پاسخ + 0 0 --
معلم ناامید 1395/01/29 - 18:22
ریشش مشکلات مالی معیشتی و مشغله فراوان نیست؟
پاسخ + +12 -1 --
سجاد 1395/01/28 - 12:30
سلام همکاران عزیزم .این بحث ها به ما ربطی نداره .ما باید بفکر مطالباتی باشیم که از اموزش و پرورش داریم .یادمون نره ما 7 ماه از آموزش و پرورش حق التدریسمونو نگرفتیم و کسیم صداش درنیومده و اگه یه ارگانی مث صدا و سیما همچین وضعیتی داشت ؛همه جا در بوق و کرنا میزد تا مطالبتشو بگیره ....پ همه دوستان با هم کمک کنید تا ماهیت واقعی اموزش و پرورش و دولت تدبیر و امید بر همه مردم آشکار بشه .یا حق .از طرف کسی که 7 ماه بی مزد کار کرد
پاسخ + 0 0 --
معلم 1395/01/28 - 13:11
... بر كسي كه سال تحصيلي 96-95 حق التدريس بگيرد.
پاسخ + 0 0 --
کاو 1395/01/28 - 13:50
این هم از تبعات فرهنگ غلط و خطرناکیه که داریم از همسایگان به ویژه عراق به عاریت میگیریم.
یعنی فقط به فکر خودت و قبیلت ...باشی.بقیه بمیرن هم حقشونه.
شما اعتدلال و عدالت رو در کشورهایی مانند شما اروپا ببین و با ما یا کشورهایی مثل عراق مقایسه کن.
پاسخ + 0 0 --
مهدی 1395/01/28 - 15:34
آقا سجاد اگرفرهنگ و نگرش وبینش جامعه به ما ربط ندارد پس به چه کسی مربوط می شود حتما می فرمایید به شخص آقای قالیباف وشهرداران آینده عزیز برادر خود نیک می دانی که عامل این همه بی توجهی به فرهنگ ومعلمان این مرز وبوم خود معلمان هستند، که منتظر معجزه نشستیم وهستیم وخلاصه از ماست که بر ماست . آیا معمار خشت اول فرهنگ ، معلمان نیستند؟ کاش به مفهوم معلم بیشتر بیندیشیم!
پاسخ + +3 -1 --
نگهبان 1395/01/28 - 18:01
معلم بی عرضه که نمیتونه حقش بگیره باید بدتر ازاین سرش دربیارند اگردولت میخوااست حقوق معلم مثل استاد دانشگاه بده که نمیومد شماها را استخدام میکرد کی میخواید بفهمی ادم ضعیف استخدام کرده چهل هزار استخدام فله ای حاجی بابایی یادته دیگه پیگیری حقت نکن که همین هم ازت برمیدارند از گرسنگی میمیرید مگرنبود احمدی نژاد استفتا کرد تابستون حقوقتون حذف کنه میگفت اشکال داره
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/01/30 - 16:26
تو نگهبان کی هستی حاجی بابایی یا احمدی نژاد یا شایدم....!

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور