صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

ایرانیان پرچم دار رتبه اول افسردگی در جهان / 34 درصد مردم شهر تهران دارای اختلال روانی هستند

شیوا دولت آبادی، رئیس هیأت‌مدیره انجمن روان‌شناسی ایران با اشاره به دلایل افزایش آمار افسردگی در ایران گفت: امروز در جامعه ایران، نیازهای کاذب در قالب چشم و هم چشمی بروز یافته است و همین مسئله به اضطراب و افسردگی مردم دامن می زند، از طرفی، فرهنگ شادمانی ایرانیان به اندازه فرهنگ سوگواری شان قوی نیست و امروز مردم برای تقویت فرهنگ شادی به کدها و دستورالعمل های فردی و جمعی نیاز دارند.

 افسردگی و فرهنگ غم در جامعه ایران   سال‌هاست که از افسردگی جامعه سخن گفته می‌شود. در سال 90 پژوهشی انجام شد که در آن از وجود علائم افسردگی در 12 درصد جمعیت ایران سخن به میان آمد. این پژوهش در قالب طرح پیمایش ملی سلامت روانی بر روی 7 هزار و 886 فرد 15 تا 64 ساله تمرکز کرده بود که نتیجه آن پی‌بردن به 12.7 درصد اختلال افسردگی در جمعیت عمومی مردم بود. بر اساس این مطالعه 10.3 درصد مردان و 15.4 درصد زنان اختلال افسردگی داشته‌اند.

آمارها در سال‌های بعد با تغییرات رو به رشدی ارائه شدند. در گزارشی گفته شده در سال 91، 10 تا 15 جامعه ایران افسردگی دارند. آمارهای سال 93 نیز 21 درصد جمعیت کل کشور را افسرده و 34 درصد مردم شهر تهران را دارای اختلال روانی دانسته‌اند.

کنترل‌های اجتماعی، نبود شادی، عدم رضایت مندی از زندگی و فرهنگ زندگی، برخوردهای نامتعارف، نوع پوشش و ارتباط و تعامل با ارباب رجوع همگی از عوامل ایجاد کننده افسردگی در جامعه ایران هستند.

آخرین بررسی‌های انجام شده در کشور نشان می‌دهد ایران جزو کشورهایی است که از نظر میزان افسردگی درجه بالایی دارد و در رده 5 کشور اول در این زمینه قرار گرفته است و بر اساس آمارهای اعلام شده ازسوی اداره سلامت میانسالان معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شیوع افسردگی در خانم‌های کشور سه برابر بیش از مردان است و شیوع اضطراب هم در زنان 3 تا 5 برابر بیش از مردان است.

در این بررسی‌ها آمده که سن ابتلا به بیماری افسردگی 20 تا 50 سال و متوسط آن در 30 سالگی است. همچنین شیوع افسردگی در دختران مجرد و زنان مطلقه بیشتر از افراد دیگر است.

افسردگی و فرهنگ غم در جامعه ایران

صنعتی شدن یکی از عوامل افسردگی جوامع است
رئیس هیأت‌مدیره انجمن روان‌شناسی ایران در همین رابطه گفت: اصولاً بشر تا حدود 100 سال قبل جمعی تر زندگی می کرد و در دورانی که کشاورزی غلبه داشت زندگی اجتماعی تری حاکم بوده است. بعضی از دستاوردها با شادی و نشاط همراه می شدند مانند زمانی که محصول برداشت می شد و جامعه ثمره زحمات خود را برداشت می کرد و در قالب جشن های مختلف به شادی می پرداخت.

شیوا دولت آبادی افزود: این فعالیت ها و شادی ها همگی جمعی شکل می گرفتند و در نقطه مقابل، انسان ها برای تسکین دردهای یکدیگر هم با همدیگر همنوایی می کردند. سوگواری های جمعی، از نمونه های این همنوایی ها است که بخشی از آن به عنوان سنت، امروز با انسان ها عجین است.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: از زمانی که بشر به دنبال صنعتی شدن و شهرنشینی رفت، از شکل جمعی و حمایت های فراوان از اطراف خود فاصله گرفت و ارتباطات روستایی و قبیله ای را از دست داد و حتی از کانون خانواده فاصله گرفت.

افسردگی و فرهنگ غم در جامعه ایران

افسردگی و اضطراب دو روی یک سکه هستند
وی معتقد است: شادی و غم، همیشه با بشر همراه بوده اما نوع مواجهه با آن در طول تاریخ تغییر یافته است. افسردگی و اضطراب، دو روی یک سکه هستند؛ بنابراین در شناخت افسردگی باید خستگی های مزمن را مد نظر قرار داد. آنچه افسردگی را برجسته می کند، تغییر خلق است که انسان بیشتر آن را مشاهده می کند. همه اینها به نحوه زندگی انسان مربوط است. دستاوردهای انسان در زندگی و امید به آینده می تواند در نشاط سهم داشته باشد.

دولت آبادی افزود: از نظر گستردگی و فراوانی باید گفت طیف بزرگی از افسردگی هیچ ارتباطی با افسردگی ژنتیکی ندارد و به بینش انسان ها بر می گردد یا اینکه افراد، نیازهای کاذب فراوانی دارند که محقق نمی شود و باعث افسردگی می شود یا نیازهای ضروری دارند که برآورده نمی شود و منجر به افسردگی می شود.

این دکترای روان شناسی همچنین خاطرنشان کرد: دسته دیگر افسردگی ها ناشی از بیماری های لاعلاج هستند و ترکیب برخی مشکلات می تواند افسردگی را تشدید کند.

وی با بیان این که می توان به افسردگی را به چشم سرمایه نگاه کرد، اظهار داشت: اگر دانست که چه چیزی موجب افسردگی انسان شده و در نتیجه به دنبال برطرف کردن آن بود، می توان شاهد پیشرفت در زندگی و تغییر بینش فرد بود.

رئیس هیأت‌مدیره انجمن روان‌شناسی ایران گفت: انسان باید زیاده خواهی های خود را از بین برده و واقع بین باشد و زندگی را با کار و امید بسازد.

دولت آبادی افزود: آسیبی که افسردگی بر فرد وارد می کند، به تدریج بر ذهن و کارایی او تأثیرگذار است و به نوعی شناخت او را مختل می کند و امروز از عقل افسرده هم سخن می گویند.

 

احساس پوچی منجر به افسردگی می شود
وی همچنین در پاسخ به این سؤال  که در برابر افسردگی چه اقداماتی می توان انجام داد، گفت: هنگامی که افسردگی، ژنتیکی است باید با دارو به افراد کمک کرد، اما در اکثر موارد، کار و فعالیت های بدنی و ذهنی می تواند به بیمار افسرده کمک کند.

وی همچنین گفت: در بسیاری از مواقع، پیوستن به حرکت های مدنی به افسردگی کمک می کند و انسان ها را از پوچی بیرون می کشد؛ در نتیجه وقتی بیمار افسرده به این موضوع فکر کند، تصویر دیگری از خود می سازد که برای جامعه مفید خواهد بود. با احساس مفید بودن برای دیگران می توان به زندگی خود که به سمت پوچی می رود معنا ببخشید.

دولت آبادی در ادامه به آماری که در رابطه با غمگین بودن جامعه ایران عنوان می شود اشاره کرد و گفت: آمارهایی که ارائه می شوند از نمونه هایی است که به مراکز مشاوره و روان درمانی مراجعه می کنند، و اگر به صورت غربالگری انجام شود نتیجه آن نشان می دهد که خلق و خوی جامعه پایین است و این مسئله به این دلیل می تواند قابل توجیه باشد. تعدادی از افراد جامعه به دلیل عدم حمایت های اجتماعی، غمگین هستند یا فقر، بیکاری، اعتیاد در خانواده که در همه جوامع و از جمله جامعه ایران وجود دارد.

 

به آمارهای روان شناسی فله ای توجه نکنیم
وی افزود: مسئله نیازهای کاذب را که در قالب چشم و همچشمی نمود می یابد باید مورد توجه قرار داد چون در فرد، اضطراب و افسردگی ایجاد می کند. در آمارها گاهی مبالغه وجود دارد و مباحث به صورت فله ای مطرح می شود.

دولت آبادی به حوادث و اتفاقات رخ داده در جامعه نیز اشاره و خاطرنشان کرد: جامعه ایران درطی هفته های گذشته سوگوار فاجعه منا است و مسلماً شرایط شادی را تجربه نمی کند، اما این نمی تواند نشانه افسرده بودن جامعه ایران باشد.

رئیس هیأت‌مدیره انجمن روان‌شناسی ایران ادامه داد: در ارتباط با آمارها باید به این نکته توجه کرد که در چه زمانی این آمار گرفته شده است؛ مثلاً در فصل بهار اگر غربالگری انجام شود، تعداد افسرده ها کمتر از فصل پاییز خواهد بود. بنابراین در نگاه آماری که همیشه سؤال برانگیز است باید نقش همه عوامل را در نظر گرفت.

این پژوهشگر اجتماعی افزود: البته در جامعه ایران باید به آمار اعتیاد، بیکاری و... توجه ویژه ای داشت زیرا هر کدام از این فاکتورهای منفی می تواند تأثیرات مخربی بر جامعه داشته باشد.

افسردگی و فرهنگ غم در جامعه ایران

فرهنگ شاد بودن را در جامعه گسترش دهیم
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به ضرورت پرداختن به شادی های جمعی اشاره کرد و گفت: انسان ها در ایران به شادی های جمعی نیازمندند اما این شادی ها با دستور ایجاد نمی شوند و هنگامی مردم شاد می شوند که یک دستاورد و موفقیتی حاصل شده باشد و آن وقت است که کار، تولید و امید نقش پررنگی ایفا می کنند و نتیجه آن شادی و نشاط عمومی خواهد بود. وقتی فضا به سمت تأیید شادمانی برود در مجموع جامعه شادتر خواهد شد و افسردگی های کاذب را می توان به این شیوه درمان کرد.

شیوا دولت آبادی تصریح کرد: فرهنگ شادمانی ایرانیان به اندازه فرهنگ سوگواری شان قوی نیست و امروز مردم برای تقویت فرهنگ شادی به کدها و دستورالعمل های فردی و جمعی نیاز دارند.

انتخاب خبر

دوشنبه, 20 مهر 1394 20:59 خوانده شده: 4513 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +7 -1 --
reza 1394/07/21 - 07:42
ضمن تبریک به مسئولین عزیز و زحمت کش کشورمان ، شما را به دیدن ادامه مسابقه دعوت می کنیم .
پاسخ + +8 -2 --
محمد 1394/07/21 - 07:49
احتمالا همانطور که در اعلام نرخ تورم یک صفر رو حذف می کنند تا به جای مثلا 130 درصد بگن 13 درصد تورم داریم ، این جا هم بنا به احتیاط و رعایت ادب یک رقم از میزان افسردگی افراد جامعه برداشته شده تا ایجاد خوف و وحشت نشود . به قول شاعر: تا نباشد چیزها ، اینان نگویند چیزکی!!
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/08/05 - 11:35
اشتباهی مثبت دادم!
پاسخ + +21 0 --
م د 1394/07/21 - 11:01
خودشان میخورند و میخورند و تمام فک وفامیلشان تمام پستهای رده بالا را اشغال کردند حقوقهای دهها میلونی میگیرند
و وامهای میلیاردی که پس نمیدهن سفرهای خارج میرن و در خانه های هزار متری مشینن و فرزندانشان ماشینهای میلیاردی سوار میشن
بعد میگن ما مردم مقاومی هستیم و تحریم وگرانی بر ما تاثیر نداره و مردم صبورند
نبایدم تاثیر داشته باشه پسرانشان مزه بی کاری را نکشیده دخترانشان سن ازدواج را رد نکرده ،صاحبخانه ندارن که بیرونشان کنه قسط ندارن که عقب بیفته هزینه درمان نمیدن که ببنندچقدر کمرشکنه بازنشسته هم که نمیشن تا شرمنده عروس و داماد و نوه یشن
خوب مردم میبینن اختلافها را و افسرده میشن
پاسخ + +9 0 --
ناشناس 1394/07/21 - 11:04
قطعا امار ها خیلی بیشتر از اینهاست ...حداقل دو برابره .....ضمنا ما هنوز نفهمیدیم با این قیمت های گران و پایین امدن قدرت خرید مردم و گران شده هفتگی کالا و خدمات ..اب و برق و گاز و تلفن و غیره چگونه تورم پایین امده حتما معجزه شده
پاسخ + +10 0 --
علی 1394/07/21 - 11:13
هنوز مسیولین بگین کار دشمناست برای منحرف کردن ذهن جوونا.کافیه یه سر توی پارکا و رستورانها و کافی شاپ ها بزنن از کافه ها هم بگذرن ببینن چنتا پسر و دختر زیر 25 سال دارن سیگار پشت سیگار میکشن.
پاسخ + +14 0 --
ناشناس 1394/07/21 - 14:42
فکر کنم در میان ایرانیان معلمان افسرده ترین قشر هستند.
پاسخ + +8 0 --
ناشناس 1394/07/21 - 14:43
اینجا ایران است...
وطنم پاره تنم..!
پاسخ + +4 0 --
ناشناس 1394/07/21 - 16:46
من یکی از همین افسرده هام. فک میکردم آدم افسرده فقط غمگینه !
از زمان سی و پنج سالگی تاکنون .
چند بار مرخصی رفتم . از استرس و فشار روحی و حرص و جوش . متاسفانه این اواخر بحدی رسیده بود که دیگه تاب و تحملم رو از دست داده بودم. اهل جرو بحث نبودم ولی حود خوری میکردم بیشتر خودم درگیر بودم تادیگران.
خدا کنه سراغ هیچکی نیاد.بخاطر همین بازنشستگی پیش از موعد باهاش کنار اومدم
با همه وجود از تدریس کردن و بین دانش آموزان بودن لذت میبردم. ذاتا صبور بودم و همه جیزدر خودم فرو میبردم .

البته سال 81موقع ظهر بعد از تعطیلی مدرسه بعد از گذشتن از بلوار روی خط عابر پیاده یه موتور سوار بدون ترمز ،تصادف کردم. و آسیب شدیدی به دندان ها ی جلو و شکستگی بینی و خونریزی سفیده چشم شد.
واز ناحیه پیشانی ام هم ترک خورده بود ولی نشکسته بود.
ایکاش جلو مدارس تدابیر خاصی برای جلوگیری از این تصادفات انجام میگرفت. تا دانش آموزان و معلمان با امنیت خاطر از محل عابر پیاده عبور میکردند.
پاسخ + +4 0 --
مرندی 1394/07/21 - 20:40
در مورد هر چیز بد و ناکارآمد ما مقام اول را داریم.مهمترین علت ناکامی ،مشکلات اقتصادی و عدم تخلیه هیجانی و نبود شادی درجامعه ،تبعیض ،دروغ و....است
پاسخ + +6 0 --
فرهنگی 1394/07/21 - 21:20
به دولتمردانمون خدا قوت میگم اگه همت مضاعف داشته باشند انشاالله بزودی حایز کسب مقام اول میشویم.
ما میتوانیم!!!
پاسخ + 0 0 --
علی 1394/07/24 - 11:18
ما رکورد زدیم...!
پاسخ + +1 0 --
همکار فرهنگی منطقه ۹ 1394/08/01 - 06:59
خواهر گرامی ،نویسنده ی محترم؛
شما یا نخواسته اید ، یا نتوانسته اید به دلایل واقعی بپردازید.
این موضوع ، زمانی که در غالب های فردی مطرح است ،از جنس روانشساسی است ،اما زمانی که به یک موضوع اجتماعی تبدیل می شود ، هرچند دارای عوامل روانشناسی است ، لازم است که با رویکردی جامعه شناسانه به آن پرداخته شود.
جامعه شناسی شهامت و جسارت بیشتری در بیان مسئله داشته وراحت تر به قلب ماجرا حمله می کند و در نتیجه محافظه کاری کمتری از خود نشان می دهد.
از کنار عواملی همچون بیکاری ، اعتیاد .نباید به راحتی گذشت ، وبه عاملی مثل ” ناامنی اقتصادی” باید به طور جدی پرداخت.
اینکه من از فردای خودم هراس دارم ، من به دست اندر کاران اقتصادی اعتمادی ندارم ، و......... را نباید تنها در قالب یک کلمه مثل صنعتی شدن خلاصه نمود.
ویک نکته راهم نباید فراموش کرد وآن اینکه تعداد قابل توجه ای از رفتار های به ظاهر شاد ، به دلیل متصاعد شدن از ذهن ها و قلب های افسرده ، حاکی از شادی افراد نیست و عکس آن نیز صادق است.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور