تراژدي تقابل «دارا و ندار» هميشه تراژدي غمانگيزي بوده. جنگهاي قرون وسطايي كه براي به دست گرفتن قدرت به وجود ميآمد، نتيجه يورش ثروتمندان بر پابرهنگان بوده است. حتي سر و كله اين تقابل در آموزش هم وجود دارد، آنهم در كشور ما!
جامعهاي اسلامي كه در اصلي سيام قانون اساسياش حرف از رايگان و يكسان بودن آموزش براي همگان مطرح شده. وزير آموزش و پرورش، علي اصغر فاني چند روز پيش گفت: «جداسازی مدارس کودکان کار از سایر کودکان صحت ندارد و ما دوست داریم تمامی کودکان تحصیل کنند.» گرچه اين صحبت، سخن بسيار خوبي است اما جزو بديهيات نظام اسلامي ماست. اينكه اصلا چنين چيزي مطرح شود، جاي تعجب دارد. اما فارغ از اين سخن، در جامعه ما تقابل دارا و ندار در آموزش به شدت مشهود است. نمونه بارزش مدارس غيرانتفاعياي هستند كه در ازاي دريافت پول بيشتر، خدمات بيشتر و بهتري ارائه ميكنند. هميشه خانوادههاي فقيرتر حسرت فرستادن فرزندانشان به مدارس «خوب» مثل مدارس غيرانتفاعي را با خود حمل كردهاند اما چرا با وجود اين تقابل بازهم مسئولان از يكسان بودن آموزش حرف ميزنند؟
با پيمان نودينيان، معلم سنندجي و كارشناس آموزش درباره تفاوت تحصيلداراها و ندارها صحبت كرديم.
* چرا آموزش کودکان فقیر و غنی یکسان نیست؟
محمد لطفی، نماینده سمنها در اتاق فکر شورای ساماندهی کودکان کارو خیابان گفته است: «وقتی اول مهر میآید؛ برخی کودکان مشاهده میکنند که سایر هم سن و سالانشان لباس پوشیدهاند و به مدرسه میروند و آن فضای عمومیای را که همه ما تجربه کردهایم، تجربه میکنند اما آن کودکان نمیتوانند؛ چنین فضایی را تجربه کنند. دلیل این موضوع ممکن است؛ فقر، نداشتن برگه هویت و ضعف فرهنگ خانوادگی باشد که این کار نوعی کودکآزاری است. البته منظور من همه کودکان نیست بلکه کودکانی است که نمیتوانند به هر دلیلی وارد چرخه تحصیل شوند.» او درباره تحصيل كودكان كار توضيح داده كه: «برخی گمان میکنند منظور از درس خواندن کودکان کار این است که آنها را فقط وارد ساختمان مدارس کنیم. گروه دیگری نیز براین باورند که این کودکان باید جدا از کودکان عادی، درس بخوانند زیرا ممکن است؛ تجربیاتی داشته باشند که سایر کودکان را آلوده کنند، این در حالی است که کودکان کار باید همچون کودکانی که در شرایط عادی زندگی میکنند، درس بخوانند یعنی در مدارس کنار سایر کودکان و در ساعات مدارس» لطفیادامهميدهد: «در همه جاي جهان این گرایش ایجادشده است که کودکان استثنایی را در کنار کودکان عادی قرار دهند، آن وقت ما میخواهیم کودکان عادی را استثنا کنیم؟ این دیدگاهی متفاوت است، حال اگر جناب آقای فانی گفتهاند که ما میخواهیم همه کودکان درس بخوانند، بسیار عالی و البته کمی هم دیر است».
مدارس غيرانتفاعي براي كودكان غني؟!
«در حال حاضر مدارسی تاسیس شده است که شهریههای 20 یا 30 میلیونی میگیرند و آموزش را به کالایی تبدیل کردهاند که در دسترس همگان نیست و اینکه کسی بخواهد؛ مدارس جداگانه برای کودکان کار ایجاد کند نمونه دیگر تایید این مطلب است. پیام اینگونه مدارس به جامعه آن است که آموزش کودک فقیر با کودکی که دارای شرایط اقتصادی خوبی است، باید متفاوت باشد.»
اين صحبتهاي لطفي دقيقا مويد اين نكته است كه دولت برخلاف تمام شعارهايش، به آموزش يكسان و عادلانه در ميان مردم اعتقادي ندارد. گرچه اين رويه فقط در دولت حاضر نيست و از ابتداي راهاندازي مدارس غيرانتفاعي در دولت سازندگي، همه دولتها به اين مدارس اهميت ويژه دادهاند. پيمان نودينيان ميگويد: «از دوران آقاي رفسنجاني به اين طرف، خصوصي كردن مدارس به صورت يك رويه شده است. رويهاي كه هيچ گاه حذف نشده بلكه بيشتر شده است. دولت از طرفي ناتوان است كه بتواند مدارس را به خوبي اداره كند، از آن طرف مدارس به بخش خصوصي واگذار ميشوند.»
به گفته نودينيان نه تنها بحث مدارس غيرانتفاعي چشم گير است بلكه در دولت نهم و دهم حتي بحث معلمهاي شركتي براي بعضي مدارس هم مطرح شدند. معلمانی كه از نظر حرفهاي چندان مناسب تدريس در مدارس نبودند: «در اين دوره، افراد غيرحرفهاي را به كار ميگرفتند. من با اين قضيه مخالف هستم. كاملا بحث كيفيت آموزش در كشور ما فراموش شده. در مدارس دولتي مخصوصا در محل خدمت من، سطح برخورداري بچهها از وسايل كمك آموزشي و همينطور امكانات آموزشي، محله به محله با هم فرق دارد، پايين شهر با بالاي شهر فرق دارد. اگر در محلات فقيرنشين يك ماشين تر و تميز داشته باشيد، برخوردهايي كه مردم دارند و نگاههايي كه آنها به شما دارند كاملا متفاوت است. اين قضيه در ميان بچه ها هم كاملا مشهود شده و نتايج فاجعهباري را رقم ميزند».
وقتي پولدارها عزيزتر ميشوند
«مدارس غيرانتفاعي يك واقعيت در جامعه ما است. بچههايي كه تمكن مالي بيشتري دارند از آموزش بهتري برخوردار هستند چه به لحاظ مدرسه و چه به لحاظ حمايت خانوادگي و چه به لحاظ توجهي كه مدارس به آنها ميكنند. معلماني كه در مناطق محروم در حال فعاليت هستند بيشترين تلاششان را ميكنند اما فضاي مدرسه اين اجازه را نميدهد كه راندمان كار بالا برود. بچهاي كه الان گرسنه سر كلاس مينشيند و با مسائل عديده تربيتي مواجه است، نميتواند بازده خوبي داشته باشد.» اين صحبت نودينيان خبر از فقر امكانات در بعضي از مدارس دولتي ميدهد. او معتقد است كيفيت آموزشي زماني محقق ميشود كه بچهها باهم برابر باشند و از امكانات يكسان برخوردار شوند: «اما متاسفانه معلمان خوب در مدارس غيرانتفاعي هستند! در اين صورت ما نگران نسلي هستيم كه درحال پرورش يافتن هستند».
آموزش خوب حق همه است
«آموزش خوب حق همگان است فارغ از اينكه چقدر ثروت داشته باشند. بحثهايي كه سالهاست در حال پيگيري هستيم همين آموزش همگاني است. به نظر ما حق همه است كه از آموزش باكيفيت برخوردار باشند. من هم شخصا با تبديل كردن آموزش به يك كالاي پر زرق و برق مخالف هستم. به اين معني كه خصوصي كردن آموزش و پرورش يعني تبديل كردن آموزش و پرورش به يك كالاي پر زرق و برق در حالي كه مبناي آموزش همان آموزش همگاني است كه بايد همه به آن توجه كنند.» الان كه اروپا و آمريكابا مشكلات و بحرانهاي اقتصادي روبهرو هستند مجبورند بودجه آموزش و بهداشت را كم كنند. همين اتفاق باعث شده به كيفيت آموزش ضربه سنگيني بخورد كه سالهاست در پي ترميم آن هستند. آن قدر كه حتي كنگرههاي جهاني براي حل اين معضل برگزار ميكنند.
اتفاقي كه نه تنها در كشور ما رخ نميدهد بلكه مسئولان به راحتي از كنارش عبور ميكنند.
روزنامه قانون
نظرات بینندگان
فانی که قبول ندارد و مدرسه می فروشد اهل تدبیر وطرفدار معلم!!!
خود آقاین صاحب مدرسه اند .
قاضی کرفما هم هست