گروه اخبار/
رییس اداره اطلاعرسانی و روابط عمومی ادارهکل آموزش و پرورش خوزستان گفت: معلم مسجد سلیمانی که اردیبهشتماه امسال در جریان اختلاف با پرسنل اجراییات شهرداری این شهرستان اقدام به خودسوزی کرده بود روز یکشنبه فوت کرد. ( این جا )
بابک نوری زاده روز یکشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا بیان کرد: این معلم با سابقه مسجدسلیمانی ۱۸ اردیبهشت ماه با سوختگی حدود ۶۵ درصد به بیمارستان منتقل و اقدامات درمانی برای مداوای وی انجام شد.
وی ادامه داد: حوالی ساعت ۱۴ امروز خبر فوت این معلم اعلام شد و درحال حاضر مقدمات دفن وی انجام می شود.
نوری زاده بیانه کرد: با هماهنگی مدیرکل آموزش و پرورش خوزستان مقرر شد بیمارستان در هزینههای این معلم جان باخته تخفیف دهد و مابقی این هزینه توسط آموزش و پرورش خوزستان پرداخت شود.
به گزارش ایرنا یکی از معلمان شهرستان مسجدسلیمان در شمال شرق استان خوزستان بامداد پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ماه پس از نزاع با ماموران اجرائیات شهرداری خود را به آتش کشیده است.
پس از این اقدام معلم، ساکنین محل او را به بیمارستان ٢٢بهمن انتقال دادند و سپس با تشخیص درصد بالای سوختگی به بیمارستان سوانح سوختگی اهواز مرکز خوزستان اعزام شد.
پایان پیام/
« صدای معلم » درگذشت این معلم را تسلیت می گوید .
نظرات بینندگان
نمی خورید!!
شما هم بفرمایید خودسوزی!!
« آزمودم مرگِ من در زندگی ست
چون رَهَم زین زندگی پایندگی ست. »
« مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از او عمری ستانم جاودان
او ز من دلقی رباید رنگ رنگ »
روحش شاد و یادش گرامی باد.
شما باید نیک بدانید خودسوزی چه مرتبتی
از خودگذشتگی و یا خودنادیدگی است.
انزجار از زندگی است و یا صدای اعتراض نسبت به شرایط موجود؟ عقلانی است یا دیوانگی؟
ناشناس محترم!
اولاً، بهتر است با هویّت مشخّص قلم راند.
ثانیاً، اینجانب حرفی از خودسوزی نزدم. برداشت شما صحیح نیست.
ثالثاً، نیک می دانیم که عاقبت هر نفسی طعم مرگ را می چشد.
رابعاً، « بر مرگ در مپیچ که هر زنده مردنی ست
در مرگ زنده باش که آنش ستودنی ست. »
بدرود
مشکل حل می شود یا شما راضی می شوید که هیچ یک نیستم!
اگر عاقبت هر نفسی ، مرگ است ، پس شما خودسوزی ایشان را تایید می نمایید که به هر حال بهانه و شکلی برای مردن است!!!
اما جناب مشاور ، بنده خواستم بدون مراجعه به منابع اطلاعاتی ، پاسخ از شما دریابم که چرا خودسوزی؟ کدام مرتبت در زندگی، عده ای را به خودسوزی وا می دارد؟
البته خودسوزی ایشان تصور می کنم برای مستاصل شدن از زور قانون عقب کشی دیوار بوده است نه از نوع اعتراض
بین المللی به بی عدالتی و یا ظلم ظالمان
در برابر سازمان ملل.
یک فرد چرا خودسوزی می کند مثل دختر آبی که طرفدار تیم استقلال بود و در ماهیت تیپ مردانه وارد ورزشگاه شده بود.
رفتم سراغ منابع. تشکر
او در مورد علت خودکشی میگوید: همیشه خودکشی نتیجه ناکامیهای شدید است وگرنه کسی که کامیاب باشد هیچگاه دست به خودکشی نمیزند.
همچنین به گفته رییس مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران، خودسوزی در برخی استانها مانند ایلام، کردستان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و شمال خوزستان بسیار شایع است و جزو فجیعترین نوع سوختگیها حساب میشود.
غفاری در این زمینه میگوید: خود سوزی آسانترین و ارزانترین ابزای است که در اختیار افراد در این مناطق عمدتا محروم قرار دارد. خریدن قرص برای خودکشی هزینه و دشواری دارد، ولی خودسوزی را با یک لیتر نفت که به راحتی در دسترس قرار دارد میتوان انجام داد.
می نویسد اما در واقع خودسوزی ، نوعی خودکشی است.
از زبان چنین افرادی:
« آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم
احساس سوختن به تماشا نمی شود. »
مصرعی از شعر دوران دبیرستان که
سروده بودم.
ظاهرا از تبادل نظر و افکار ، ناخرسندید.
اما بنده اگر در طی این ماجرا ،حقی داشتم با مراجعه به ادارات گوناگون پیگیر
می شدم.
و اگر قانون شهرداری ، برخاسته از قوانین
عقب کشی برای آسایش مردم بود ، بجز بدشانسی خود برای مشمولیت این قانون ،
قضاوتی دیگر نمی کردم و آن را قبول
می کردم نه خودسوزی.
ظاهرا کرونا نیز بر آستانه تحمل افراد ،
بی تاثیر نیست. یا وضع اسفبار معیشت معلمان........
برای تخفیف آن بیندیشند.
توصیه می شود برای رهایی از شرایط فشار
دوران قرنطینه کرونا و یا حبس خانگی برای عدم واگیری، مردم خصوصا معلمان ، موقعیت فریاد زدن و رهایی از فشار را بیابند و گرنه فردا این فشارها بر سر
دانش آموزان ، فرود خواهد آمد. یعنی
هر فرد خود به سلامتی روان خویش بیندیشد.
بلی، فریاد زدن در طبیعت بکر برای حفظ
سلامتی بسیار مفید است.اگر معترضید مطالعه کنید.
ناشناس محترم!
اینجانب « خودکشی » به هر نحو ( خوزی یا ... ) را نکوهش کرده و با آن مخالفم. امّا این نظر من است با توجّه به ظرفیّت و نوع نگاه به زندگی و پدیده های آن. مردم از دریچه ی نگاه خود به زندگی و پدیده ها می نگرند. من نمی توانم برای شخصیّت های مختلف با ظرفیّت های گوناگون، نسخه ی واحدی بپیچم. ولی می توانم با آنان همدلی و همدردی کنم.
از بحث و تبادل نظر با شما و هر کس دیگری ناخرسند نیستم، بلکه مشتاقم.
پیروز و سربلند باشید.
داخل پرانتز ( خودسوزی یا ... ) که هنگام تایپ ناقص تایپ شده است.
اشتباه از بنده بود از اول باید دنبال منابعی در این حیطه بودم تا اطلاعاتی کسب نمایم.
تیپ های شخصیتی مشخص و دارای تعریفی
معین هستند و مقوله بندی شده اند، پس نیازی به شناخت فرد و یا حضور در شرایط ماوقع نیست.
یک فرد با چه انگیزه هایی ، خودسوزی
می کند؟ انگیزه ها یا دگرخواهانه برای نفع نفع عموم یا بیشتر مردم هست و یا خودخواهانه.
هدف دانستن و شناخت است نه جدل یا اطاله کلام.
هر چند برخی از نظریه پردازان و روان شناسان نامی، افراد را به تیپ های شخصیتی چندگانه و ... تقسیم بندی کرده اند ولی به نظر اینجانب به تعداد انسان های روی کره ی زمین شخصیّت وجود دارد. با قطعیّت نمی توان افراد را از حیث شخصیّت طبقه بندی کرد. نکته این است که چه شخصیّتی با چه پدیده ای ( با چه شدّت، مدّت، حدّت و موقعیّتی ) مواجه شود. در برابر این پدیده یا پدیده ها، تاب آور باشد یا نباشد و ...
یا همان بیت:
« آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم
احساس سوختن به تماشا نمی شود. »
به قول مولانا:
« گفت لقمان صبر هم نیکو دمی ست
که پناه و دافع هر جا غمی ست
صد هزاران کیمیا حق آفرید
کیمیایی همچو صبر آدم ندید. »
ان الله مع الصابرین
پیروز و سربلند باشید.
پس سرنوشت علم روانشناسی چه
می شود، با این اما و اگرها ؟
طبقه بندی مقوله ها و یا شاخص ها در تمامی علوم حتی علوم انسانی، وجود دارد و شالوده اصلی آن علم را تشکیل می دهد. در زیست شناسی جانوری و گیاهی، ریاضیات،
جامعه شناسی ، زبان شناسی ، تاریخ و.....
روان شناسی، علم مطالعه ی رفتار آدمی ست. نه طبقه بندی انسان ها.
و آدمیان بنا به خُلقیّات متفاوت خویش رفتارهای متفاوتی دارند. ممکن است برخی را با توجّه به چربش برخی صفات و ویژگی های شخصیّتی در یک گروه طبقه بندی کرد ولی باز می بینیم اعضای یک گروه به اصطلاح همگن هم با توجّه به محرّکات بیرونی و ... رفتارها و واکنش های گوناگونی نشان می دهند. حتّی دوقلوهای یکسان ( یک تخمکی ) نیز در رفتار با یکدیگر متفاوت اند.
اصلاح می کنم ( دوقلوهای همسان )
چقدر فشار براین معلم وارد کرده اند که حاضر شده است خودرا به آتش بکشد قوه قضائیه به این موضوع ورود کند وبا مسببان این حادثه برخورد قاطع نماید
از یک کارشناس ارشد روانشناسی ، نظر تخصصی خواستم که جملات زیر را در پاسخ دادند و بنده قانع نشدم.
جملات جناب صادقی:
نیک می دانیم که عاقبت هر نفسی طعم مرگ را می چشد.
« بر مرگ در مپیچ که هر زنده مردنی ست
در مرگ زنده باش که آنش ستودنی ست. »
بحث کردن برای رسیدن به نتایج قطعی ، منطقی و علمی است نه سفسطه و یا نمایش جاهلیت. چه خوب است از کنار مسایل زندگی ، با یک آه و حسرت و همدلی
به سهولت نگذریم و تامل و تبادل نظری داشته باشیم.
مرحوم با قصد قبلی خودسوزی نکرده اند
که خودکشی نموده باشند، تحت فشار یک عمل بدون تامل و تفکر انجام داده اند ، هر چند ما آن را خودکشی می نامیم.
کافیه یه زنگ بزنید برای کارتون به دفتر ریاست جمهوری. بنده یکبار برای کاری تماس گرفتم هرچی دلشون میخواست و برداشت ذهنی خودشون بود تحویلم دادم. درحالی که از طریق دیوان عدالت اداری اقدام کردیم و رای به نفع ما شد.
دفتر ریاست جمهوری گفتن شما معلما اصلا کارمند نیستید کارمند اونیه که 44 ساعت در هفته سر کار باشه. شماها تا ساعت 12 سر کارید. تازه شما تابستون هم دارید!
بنده هم گفتم شما قرار نیست تفسیر شخصی خودتون رو تحویل ما بدید بفرمایید قانون چی میگه!
سایت روزیاتو
پیگیریها و بررسیهای اولیه نشان میدهد که این جانباز برای تمدید تسهیلات خود به بنیاد شهید مراجعه کرده اما مسئولان به دلیل عدم تسویه تسهیلات قبلی با وی مخالفت کردهاند و پس از بارها مراجعه و حل نشدن مشکلش راهی به جز اعتراض با پایان دادن به زندگیاش برای همیشه نمییابد و این حادثه تلخ رقم میخورد.
گروه حوادث الف، ۲۰ خرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۲۲ 3990320078
۲۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۱کد خبر : ۷۳۸۶۷۴۳
باشگاه خبرنگاران جوان.
آقای میرزایی، اقدام شما به عنوان وزیر چه
بود؟