صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« رهاشدگی معلمان به حال خود بزرگ ترین معضل آموزش و پرورش است »

استخدام دقیقه نودی وزارت آموزش و پرورش ... وقتی نمی خواهند از گذشته درس بگیرند ؟!

مینو امامی

انتقاد از وضعیت و نحوه استخدام معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش در صدای معلم   به گزارش ایران استخدام و به نقل از خبرگزاری ایسنا، عضو هیات رئیسه مجلس از جذب و استخدام ۲۰ هزار معلم نهضتی، طرح امین و پیش‌دبستانی تا هفته آینده خبر داد.

در خبری دیگر و باز به گزارش ایران استخدام و به نقل از خبرگزاری ایسنا، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش از رفع مشکل 19 هزار داوطلب آزمون استخدام آموزش و پرورش سال 1403 خبر داد.

باید گفت صلوات بفرستید تا برای هر گروه از معلمان در مدارس جهت تدریس جا باز شود! بالاخره شد آنچه می بایست شود.

امیدی به مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان برای تربیت نیروی انسانی کارآمد باقی نماند.


انتقاد از وضعیت و نحوه استخدام معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش در صدای معلم
در شهریور 1396 یادداشت زیر در سایت « صدای معلم » چنین آرزویی داشت:

« وزیر محترم ! اولویت استخدام با حق التدریس ها، آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی و سرباز معلم ها و معلمین آزاد نبود که آزمون استخدامی برگزار کردید؟! » و 8 سال پس از آن، این امید تحقق یافت. چون حداقل این گروه از معلمان سابقه تدریس و محک خوردن داشته اند اما کسانی که فقط با یک آزمونِ استخدام، معلم می شوند چنین فرصتی را تجربه نکرده اند. هر چند در این کشور هر کسی که در محیطی به نام کلاس حال استادارد یا غیراستاندارد؛ درس می دهد به هر حال معلم خوانده می شود، اما باید قبول کرد که در یک طرف قضیه معلمان استخدام رسمی هفت خوان گذرانده قرار دارند و در طرفی دیگر کسانی که معلم بودن آن ها همیشه زیر سئوال قرار می گرفت و عده ای همیشه مخالف تدریس آنان بوده اند.

لابد مجلس با تصویب این طرح، به عواقب آن نیز اندیشیده است. اما نکته ای که رجل سیاسی ما همیشه از آن مغفول هستند زمان مناسب برای تصمیم گیری است.

هفته آخر شهریور جذب نیرو چه بار ارزشی دارد؟

انتقاد از وضعیت و نحوه استخدام معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش در صدای معلم

یعنی باز مهر ماه امسال نیز چند هفته ای کلاس ها بی معلم باقی خواهند ماند. چرا از حس زیبا و ملی روز اول مهر و پائیز غافل هستید؟!

در بیداد گرانی، ذوق و اشتیاقی اگر باقی مانده باشد چرا آن را در روز اول مهر ماه از دانش آموزان و همه مردم ایران دریغ می دارید؟ چون اول مهر ماه پاسداشت یاد و خاطره شیرین برای هر انسانی است که توفیق تحصیل داشته است.

متأسفانه آموزش ضمن خدمت نیز به سرنوشت آموزش غیرحضوری مبتلا گردیده است و از هر چیز خبر است اِلّا آموزش. مگر روخوانی کتاب های مذهبی و پاسخ به سئوالات آن در فضای مجازی، به یادگیری حرفه ای و تخصصی منجر می شود؟

اکتفای یک معلم با بیش از یک دهه یا بیشتر تدریس به معلومات دوران تحصیل خود، چگونه او را به افزوده های امروز در رشته تحصیلی او متصل خواهد کرد؟ چه رسد به معلمان تازه جذب شده با عناوین گروهی متفاوت که فرصتی برای آموزش معلمی خود نیافته اند؟

سه ماه تعطیلات تابستان فقط برای شماتت معلمان به تنبلی قرار داده نشده است. بلکه فرصتی مناسب هست برای بازسازی و نوسازی نیروی انسانی از جهت آموزش و ارائه روش های نوین تدریس.

باید قبول کرد همه معلم هستند اما همه خلّاق و راغب نیستند ؛ پس باید با ایجاد فرصت و انگیزش مناسب، معلمان را به سوی آموزش فعال و پویا پیش برد. اگر از به روز بودن آموزش کشوری غفلت ورزیده شود تمامی بخش های دیگر آن جامعه نیز به همراه آموزش محکوم به عقب ماندگی و ناترازی خواهد بود که هست و همگی لمس می کنیم.

انتقاد از وضعیت و نحوه استخدام معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش در صدای معلم

هر چند سوء استفاده مالی از ماهیت مدارس به عنوان هتل در تابستان با اسکان فرهنگیان و غیرفرهنگیان در مدارس، دیگر مکانی برای آموزش معلمان باقی نمی گذارد. هتل مدارس درجه یک تا درجه سه، به هر حال تفاوت بین دارا و ندار اجتناب ناپذیر است.

حال پرسش راهبردی از آموزش و پرورش این است که وقتی ثبت نام مدارس در اواخر بهار آغاز می شود، چرا تصمیمات مهم و کلیدی آموزش و پرورش چون استخدام و جذب معلم به هفته آخر شهریور ماه موکول می شود؟

از یک سو قبول واقعیت کمبود معلم به عنوان میراثی ناشایست؛ انکار ناپذیر است. از سوی دیگر جوانانی که تحت عناوین گوناگون و با امید و آرزو ، عمر و جوانی خود را در انتظار استخدام رسمی گذرانده اند حق دارند تا تعیین تکلیف شوند. بدترین نوع معامله با آنان این بود که به وقت درماندگی از کارآیی و توانایی هر یک بهره جسته و سپس کنار گذاشته شوند.

در برخی از شرایط زندگی مجبور می شویم از بدِ بد پرهیز و به بد تسلیم شویم. بدِبد بی معلم ماندن کلاس های درسی است. و بد، عدم ارائه آموزش های لازم فن معلمی و روش های تدریس به این گروه از معلمان حداقل به طور فشرده طی سه ماه تابستان است. و بدترین کار ممکن دیگر رهاسازی معلم به حال خود در کلاس درس بعد از کسب اطمینان دولت و آموزش و پرورش از حضور فیزیکی معلمان به عنوان مبصران کلاس های درسی است که وقتی صدایی از هیچ کلاس بلند نمی شود و نظم مدرسه را بر هم نمی زند و یا به اعتراض اولیا و منتقدان اجتماعی منجر نمی شود، پس امنیت آموزشی حاکم است و هیچ دغدغه آزاردهنده ای وجود ندارد.

اما ابتدا و انتهای چنین حرکتی از آموزش و پرورش به تولد مشکلات جدیدی منجر خواهد شد که نگران کننده است. چون مشکل فقط جذب این افراد بدون آموزش هماهنگ کننده نیست. تنها گذاشتن این گروه از معلمان در کلاس های درسی و عدم پاسخ گویی به نیازهای پیش روی آنان، یعنی ورود نسلی از معلمان به آموزش و پرورش که دهه ها باید فقط با اراده و همّت خود کسب تجربه کنند. یعنی اتکا به تلاش های فردی. شاید برای همین بیشتر ما ایرانیان فردگرا هستیم تا جمع گرا. معلمانی که تنهای تنها هستند. حتی سوال پرسیدن از همکار پیش کِسوت یعنی باوراندن این تلقی که این افراد خام و نپخته اند.

انتقاد از وضعیت و نحوه استخدام معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش در صدای معلم

معضل اصلی آموزش و پرورش نادیده گرفتن اهمیت استراتژیک آموزش ضمن خدمت و گروه های آموزشی است. یعنی رویکردی که برای دستیابی به اهداف بلندمدت و موفقیت در موقعیت‌های رقابتی یا چالش‌برانگیز حیاتی است.

انتخاب افراد شایسته برای سرگروهی نواحی و مناطق آموزشی، جهت ایجاد هماهنگی مابین معلمان به عنوان دو بال آموزش برای به روزرسانی دانش و توانایی های تدریس لازم و ضروری است.

معضل دیگر آموزش و پرورش نبود فضای رقابتی سالم برای پیشرفت شغلی است. رقابت سالم یعنی داشتن روحیه تیمی و عضویت مؤثر در یک گروه. معلمی که در گروه خود بخواهد موفق شود و از موفقیت دیگران نیز لذت ببرد. روحیه رقابتی به رشد گروه بر اساس اهداف از پیش تعیین شده منجر می شود.

دلیل وجود چنین معضلی در سه اصل نهفته است:

1-  فاکتورهای نادرست رتبه بندی یا ارزشیابی معلمان که فضای رقابتی را ناسالم و آلوده به حقّه می نماید.

2-  عدم تدریس معلمان به شیوه مشارکتی با گروه بندی دانش آموزان و بیگانگی آنان از اهمیت و مزایای آموزش گروهی.

3- وجود غرور کاذبی که بسیاری از معلمان را به سرآمد بودن خود راضی می سازد و پرسش از همکار را مایه شرمساری از نادانی می داند.

در مدرسه ای که دو همکار هم رشته ای نمی توانند موفقیت همدیگر را تحمل کنند، چگونه به تشکیل گروه و تشریک مساعی اهتمام ورزند؟!

انتقاد از وضعیت و نحوه استخدام معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش در صدای معلم

در مدرسه ای که شورای معلمان به طور ماهانه و مرتب تشکیل نمی شود، در مدرسه ای که انجمن اولیا و مربیان کمتر به فکر منافع آموزشی مدرسه و بیشتر نگران امتیازات فرزند خویش است، کدام گروه به عنوان حلقه متصل مابین معلمان عمل کند؟ هر رشته از زنجیر مدرسه فقط کارکردها و شرح وظایف خود را به تنهایی انجام می دهد و از پیوند و هم فکری خبری نیست. البته اگر برای شرح وظایف تعریفی مناسب وجود داشته باشد. دانه های تسبیح یا رشته های زنجیری که در تسلسل به اهدافی واحد و مشترک قرار ندارند، هدف یا آرمان اجتماعی مشخصی نیز نخواهند داشت. برای همین است که آموزش و پرورش ما قادر به بازسازی و احیا خود نیست. چون ید واحد نیست. هر معلمی حاکم قلمرو خود است، نه او قصد رفتن به قلمروی دیگران دارد و نه دیگران چنین اجازه ای دارند. گویی دیواری بلند مابین معلمان ایرانی، آنان را به همراه نظام آموزشی به عقب ماندگی عمدی محکوم ساخته است.

کمبود معلم حقیقتی انکارناپذیر است چون کلاس های درس بدون معلم هستند، اما رهاشدگی معلمان به حال خود بزرگ ترین معضل آموزش و پرورش است. همیشه آزادی عمل معلم را در کلاس درس ستوده ام اما این به منزله تک روی هر معلم با میل و خواست فردی نیست. آموزش یک مقوله ملی است نه فردی.  در مدرسه ای که دو همکار هم رشته ای نمی توانند موفقیت همدیگر را تحمل کنند، چگونه به تشکیل گروه و تشریک مساعی اهتمام ورزند؟!

باید بیندیشیم که هویت ملی آموزش و پرورش ما با کدام سازوکار قابل معرفی است. معلم فقط مبصر کلاس نیست. راهبر آموزشی است. معلم الگویی پیشرو برای کمک به انتخاب های درست دانش آموزان است.

معلم باید فراتر از دانش آموز باشد تا توانمند باشد. اعتراف معلمان به قابلیت های شگفت انگیز نسل Z هنر نیست، عین ناتوانی و عجز است.

متأسفانه داستان کمبود معلم با چنین جهش هایی به پایان نمی رسد و باز بنا به گزارش ایران استخدام و به نقل از خبرگزاری عرشه آنلاین، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش از رفع کمبود معلم در مهر ماه 1404 با تداوم استفاده از بازنشستگان در آموزش و پرورش خبر داد.

تدریس بازنشستگان نیز محدودیت هایی دارد که مهم ترین آن تضمین سلامتی آنان است. کدام تمهیدات ویژه برای کنترل مستمر سلامتی روان و جسم بازنشستگان اندیشیده شده است؟

ابتدا باید به باور یا معنی درستی از کلمه بازنشسته در جامعه خود برسیم. بازنشستگی پایان راه نیست. برعکس این دوره آغازی است بر ایامی که فرد ترجیح می دهد بر اساس دانش و تجربه خود، برای چگونگی گذران اوقات خود مستقلا تصمیم بگیرد.

تا دیروز بر اساس قوانین و قواعد دولت کار می کرد ( البته بیشتر بر محور سلایق خودخواسته ) اما امروز خود به تنهایی مدیر و کارمند محیط خصوصی خود است. با توجه به پایین بودن سن بازنشستگی در ایران، پیر و ناتوان خواندن آنان برداشتی نادرست است. هر چند شرایط هر سن متناسب با توانایی های آن سن مشخص می شود اما بازنشستگی لزوما به معنای دوباره نشستن و ناتوانی و بیماری نیست.

اما تدریس این گروه صرفا به دلیل رفع نیاز مالی یا جبران معضل کمبود معلم نیز منطقی نیست. برای کسب درآمد بیشتر، کارهای دیگری می توان انجام داد اما ادامه تدریس بدون داشتن سلامتی، انگیزه، هیجان و علاقه، ظلم بزرگی در حق دانش آموزانی است که از یک معلم ابتدا گشاده رویی و شوق انتظار دارند.

بازنشستگان محترم قبل از قبول مسئولیتی به این بزرگی باید از توانایی های خود مطمئن شوند و حداقل با وجدان خود صادق باشند.

انتقاد از وضعیت و نحوه استخدام معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش در صدای معلم

در نهایت گروهی از معلمان در سن اشتغال به طور رسمی تدریس خواهند کرد، گروهی از معلمان با قبولی در آزمون استخدامی، معلم خواهند شد، گروهی از بین آموزش دهندگان نهضت سواد آموزی و حق التدریس ها و مربیان پیش دبستانی و طرح امین جذب خواهند شد و گروهی نیز با استمرار تدریس بعد از بازننشستگی. ظاهرا هیچ قدرتی قادر نیست تا آموزش و پرورش ایران را از مجموع پیچیدگی های غیراستاندارد رهایی بخشد و برعکس روز به روز بیشتر نیز می شود. چون داروهای ما باز مُسکن های موقتی هستند که از درمان دردهای مزمن عاجزند. چون راه حل های ارائه شده به حذف مشکلات منجر نمی شود و راه حل خود جزئی از مشکلات است.

کسی گمان نکند که کمبود معلم برطرف خواهد شد. منتظر آبستنی مشکلات جدید در سال تحصیلی پیش رو باشید. ضعف مدیریت در ایجاد هماهنگی مابین این 4 گروه از معلمان در مدارس سراسر کشور، مشکلاتی بدتر از کمبود معلم را به وجود خواهد آورد. چون همه ما مدعیان تعلیم و تربیت، هنوز از ضرورت آموزش و فرهنگ در بین خود غافل هستیم و هر یک از خود را غنی از معلومات و دیگری را نیازمند دریافت آن می دانیم. تا رسیدن همه ما به باور نیاز مستمر به آموزش، جامعه ما متحول نخواهد شد.

آموزش فقط برای دانش آموزان لازم نیست، اهمیت و ضرورت آموزش معلمان بیشتر از دانش آموزان است. ابتدا مرا درست و کافی آموزش دهید تا معلمی توانمند و اثرگذار باشم تا قادر به رسیدن به ایده آل ها باشیم.

تمامی کسانی که با نام معلم قرار است مهر ماه امسال در مدارس تدریس نمائید؛ بهتر است هر یک از ما سهم خود را در عقب ماندگی بخش های مختلف جامعه انکار نکنیم و با انگشت اشاره فقط دیگران را متهم نسازیم.

حالا نوبت شماست که درست تصمیم بگیرید. باید بپذیریم که آموزش و پرورش محل مناسبی برای برطرف ساختن مشکلات مادی یا بیکاری نیست. برای رهایی از ترس آینده ای نامطمئن نیز معلم نشوید. اگر شجاعت، قابلیت، مهارت و توانایی تدریس کردن دارید این مسئولیت را بپذیرید. مبادا عطش دانش آموزان برای یادگیری را به سراب بسپارید. برای داشتن وجدان جمعی، می بایست وجدان های فردی بیدار و آگاه باشند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از وضعیت و نحوه استخدام معلمان توسط وزارت آموزش و پرورش در صدای معلم

سه شنبه, 25 شهریور 1404 16:38 خوانده شده: 41 دفعه چاپ

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا در مدرسه شما ماهی یک بار جلسه شورای معلمان تشکیل می شود ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور