در قسمت نخست اين ياداشت آمده است :
« توسعه پايدار » پيش شرط هایي دارد که بايد تضمين شود . در غير اين صورت توسعه شکننده مي باشد و به سرعت مي تواند عقب گرد داشته باشد . مثلأ در ترکيه شاهد توسعه بوديم ولي چون اين توسعه بر پايه هاي دموکراسي ، حفظ محيط زيست و ... استوار نبود ، به سرعت در سايه يک حرکت اشتباه دولت مردان به يکباره تمام سازه هاي توسعه ، فرومي ريزد و جامعه به قهقرا فرو مي رود .
در مدل توسعه پايدار ، توجه به زير ساخت هاي اقتصادي در کنار ̗ اهميت به محيط زيست ، اتاق فکر ( کارگروه تخصصي ) نهاد هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين فعال بوده ايده هاي کارشناسي شده و هم راستا با برنامه هاي کلان را مطرح مي کنند ، رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي ، گروه هاي کارشناسي و نهادهاي برنامه ريزي در مرکز ، شعبات آن در شهرستان ها و ...فعال مي باشند .
به عبارت ديگر تمامي ارکان توسعه پايدار با توجه به برنامه هاي کلان مراجع قانوني و برنامه ريز ، هريک همسو با هم ، آهنگي موزون مي نوازند .
در قسمت دوم اين ياداشت آمده است :
هر دولتي يا هر دواطلب رياست جمهوري که بگويد مي خواهد اقتصاد را نجات بدهد و با بيکاري مبارزه کند ؛ولي :
الف - براي رفع مشکلات زيست محيطي ، توجه جدي به رسانه هاي مستقل به عنوان رکن چهارم دموکراسي ، نهادهاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين برنامه نداشته باشد .
ب - براي جذب سرمايه خارجي ، تعامل با دنيا ، گردشگري ، تک نرخي کردن ارز، حذف پرداخت يارانه نقدي به همه مردم و کنترل نقدينگي ، افزايش بودجه هاي عمراني ، اصلاح ساختار بانکي و تعامل با FATF ، ساماندهي بدهي هاي 700 هزار ميليارد توماني دولت ، خصوصي سازي به جاي خصولتي سازي ، تجديد ساختار صندوق هاي بازنشستگي و... برنامه نداشته باشد ؛ هرچقدر از مبارزه با بيکاري، رکود ، اشرافيت ، عدالت اجتماعي ، ريشه کني فساد ، رانت خواري ، حقوق هاي نجومي ، املاک نجومي و ... سخن بگويد ؛ اگر براي موارد فوق الذکر برنامه هاي کوتاه مدت ، ميان مدت و بلند مدت نداشته باشد ؛ تبليغاتي پوپوليستي انجام مي دهد !
بخش سوم :
خبرنگار :
شوراي نويسندگان روزنامه اعتماد مورخ 4/2/96 در مقاله ي حل يک معماي اقتصادي در رابطه با دو برابر شدن درآمد کشور طي 4 سال آورده است :
به نظر شما آيا مي توان طي 4 سال توليد ناخالص داخلي را دو برابر کرد ؟
مصاحبه شونده :
جواب هم بلي است و هم خير !
خبرنگار :
حتمأ اگر روحاني بگويد جواب مثبت است و اگر رقباي روحاني بگويند جواب منفي است !
مصاحبه شونده :
قرار نشد شما ، شعار پوپوليستي بدهيد .
خبرنگار :
اتفاقأ شما دو پهلو صحبت مي کنيد و بي دليل من را متهم به پوپوليسم مي کنيد . با اين وجود شما توضيح بدهيد تا خوانندگان قضاوت کنند .
مصاحبه شونده :
خير ؛ به گوينده مطلب بستگي ندارد بلکه به نوع بيان بستگي دارد.
اگر روحاني يا هر داوطلب ديگري بگويد طي مثلأ يک دهه، درآمد مجموعه تحت نظارتش را ده برابر کرده و بودجه آن را مثلأ از يک هزار ميليارد تومان به ده هزار ميليارد تومان رسانده پس مي تواند طي 4 سال درآمد اقتصادي کشور را دو برابر کند ؛ تحقق اين شعار امکان پذير است .
خبرنگار :
چه عجب ! يک کلمه از زبان شما به نفع مخالفان روحاني شنيديم .
مصاحبه شونده :
لطفأ شما بحث هاي علم اقتصاد را به امور سياسي نسبت ندهيد . اگر کسي بگويد آب در شرايط خاصي در 100 درجه سلسيوس به جوش مي آيد ؛ اين يک بحث علمي است و ربطي به انتخابات ندارد . فقط براي آگاهي آفريني است که مانع از گسترش عوام فريبي شود .
اگر روحاني يا هر داوطلب ديگري بگويد طي يک دهه درآمد مجموعه تحت نظارتش را ده برابر کرده و بودجه آن را مثلأ ، از يکهزار ميليارد تومان به ده هزار ميليارد تومان رسانده ، پس مي تواند طي 4 سال درآمد اقتصادي کشور را دو برابر کند ! تا به اقشار آسيب پذير خدمت کند ، تحقق اين شعار امکان پذير نيست .
خبرنگار :
شما در ابتداء گفتيد امکان پذير است و حالا مي گويد امکان پذير نيست ! چرا ضد و نقيض مي گوييد ؟
مصاحبه شونده :
دقت کنيد ؛ دو برابر کردن درآمد اقتصادي کشور طي 4 سال امکان پذير است ولي دو برابر کردن درآمد اقتصادي کشور طي 4 سال به منظور ِخدمت به تهي دستان امکان پذير نيست!
خبرنگار :
اگر دو برابر کردن درآمد اقتصادي کشور به ضرر اقشار آسيب پذير باشد که ديگر شعار انتخاباتي نمي شود !
مصاحبه شونده :
ببخشيد ، شما دوباره وارد دنياي سياست شديد که من از آن پرهيز دارم .
خبرنگار :
شما توضيح دهيد که چگونه علم اقتصاد مي گويد : " مي توان طي 4 سال درآمد اقتصادي کشور را دو برابر کرد و اين اقدام به ضرر اقشار کم درآمد و تهي دست مي باشد ! "
مگر خود شما با آب و تاب نگفتيد که موسسه بين المللي مکنزي اعلام کرده توليد ناخالص داخلي دو برابر مي شود . حالا که مخالفان روحاني همان مطلب را اعلام مي کنند ، غير ممکن شد ؟ آيا اين گفته شما يک اقدام پوپوليستي نيست ؟
مصاحبه شونده :
خير ؛ من نگفتم غير ممکن مي شود ! عرض کردم به نفع اقشار آسيب پذير نمي باشد .
خبرنگار :
من متوجه منظور ِ شما نمي شوم ، لطفأ بيشتر توضيح دهيد .
مصاحبه شونده :
چشم در چند مرحله توضيح مي دهم به شرطي که شما پيش داوري نکنيد و با من همراه شويد .
اول آنکه موسسه بين المللي مکنزي گفته است اگر اقتصاد کشور با همين فرمان ( اصلاحات اقتصادي ) پيش برود و چرخش 180 درجه اي در سياست هاي اقتصادي نداشته باشيم ، طي تقريبأ 18 سال ديگر ( سال 2035 ) توليد داخلي ايران دو برابر مي شود !
خبرنگار :
مگر شما به توانايي هاي نيروهاي داخلي شک داريد ؟
پس چرا مي گوئید دو برابر شدن توليد ناخالص ملي طي 4 سال امکان پذير است ولي به ضرر تهي دستان مي باشد .
شايد هم نقش ِ رانت خواران و ذينفعان اقتصادي را پر رنگ مي دانيد ؟
مصاحبه شونده :
خير ! در اين تحليل ، فقط به نقش بودجه هاي انبساطي که در مقدورات دولت ها مي باشد. توجه شده است در حالي که مبارزه با چالش هاي صعب العلاج ِ قاچاق ، ذي نفعان اقتصادي و ... نياز به عزم ملي همه جناح ها و همه ارکان حاکميت دارد.
بهتر بود که همه ي نامزدها بر روي اين موضوعات مهم متفق القول مي شدند و از فرصت انتخابات استفاده مي کردند و تحقق آنها را که نياز به مشارکت ديگر ارکان حاکميت دارد را به عزم ملي تبديل مي کردند تا هر بزرگواري رئيس جمهور شد ، راه ِ اصلاحات واقعي اقتصادي هموار شود .
قرار بود پيش داوري نکنيد و به گفته هاي بنده بيشتر توجه کنيد . ظاهرأ شما بيشتر در فکر موضع گيري هستيد تا شرح مطلب که خوانندگان فهيم و فرهيخته قضاوت کنند !
خبرنگار :
من منتظر بيان شما هستم .
مصاحبه شونده :
دو برابر کردن توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري کار آساني است . بنده و شما هم که از علم اقتصاد بي اطلاع هستيم مي توانيم اين شعار را محقق کنيم . در عصر حاضر دو انقلابي توانستند در محله اي دورتر از محله ما ، طي سه سال رشد 20 برابري ايجاد کنند .
خبرنگار :
متأسفانه شما به نيرو هاي داخلي اعتماد نداريد ولي عملکرد دولت مردان خارجي را تحسين مي کنيد ! لطفأ بفرماييد ، مردم خوشبخت کدام کشور از اين معجزه هزاره سوم ( از نوع خارجي آن ) بهره اقتصادي برده اند ؟ چين ؟ کشور هاي اسکانديناوي ؟هند ؟ يا ...؟
مصاحبه شونده :
خير ، اشتباه نکنيد . هيچ عاقلي اين فرآيند را که به ضرر تهي دستان آن کشور بوده است را تأئيد نمي کند . لطفأ هيجان زده نشويد !
اگر اجازه بدهيد من ادامه دهم .
خبرنگار :
بفرماييد !
مصاحبه شونده :
نکته مهم اين است :
علم اقتصاد مي گويد :
طي 4 سال ، دو برابر کردن توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري امکان پذير و سهل است ولي متأسفانه براي زحمتکشان بسيار خطرناک و کشنده است .
علم اقتصاد مي گويد :
طي 4 سال ، دو برابر کردن توليد ناخالص داخلي به قيمت ثابت غير ممکن است .
خبرنگار :
بحث جالب شد !
من متوجه دو مفهوم ِ جداگانه ي ِ توليد ناخالص داخلي به قيمت ثابت و جاري نشدم . لطفأ توضيح دهيد .
مصاحبه شونده :
قابل ذکر است که در مقاله ي حل يک معماي اقتصادي روزنامه اعتماد هم آمده بود .
"در آمار حسابهاي ملي هميشه دو جدول مشابه با دو معناي متفاوت وجود دارد. براي نمونه توليد ملي، مصرف، سرمايهگذاري و... به قيمتهاي ثابت و جاري ذكر ميشوند."
خبرنگار :
لطفأ بفرماييد توليد ناخالص داخلي به قيمت ثابت و جاري چه تفاوتي دارند ؟
مصاحبه شونده :
مباحث اقتصادي پيچيده است و توضيح ساده آن موجب اشتباه مي شود . ولي اگر بخواهيم خيلي ساده اين موضوع پيچيده را شرح بدهم با اغماض فراوان مي توان گفت :
فرض کنيد توليد کشور در سال 1381 دو تن سیب ( هر کيلو 1000 تومان ) ، بیست تن گندم ( هر کيلو 300 تومان ) و 1000 جلد کتاب ( هر جلد 5000 تومان ) بوده است .
در اين صورت مقدار کل توليد کل در 1381 چنين محاسبه مي شود .
000/ 000 / 2 = تومان 1000 × کیلوگرم 2000 ؛ ارزش دو تن سيب ، برابر 2 ميليون تومان مي باشد .
000 / 000 / 6 = 300 تومان × کیلوگرم 000 / 20 ؛ ارزش بيست تن گندم ، برابر 6 ميليون تومان مي باشد .
000 / 000 / 5 = تومان 5000 × 1000 ؛ ارزش هزار جلد کتاب ، برابر 5 ميليون تومان مي باشد .
درمجموع مي توان گفت ارزش کل توليد کشور در سال 1381 برابر 13 ميليون تومان مي باشد.
خبرنگار :
اين محاسبات که ساده مي باشد . پس چرا مي فرماييد مباحث اقتصادي بسيار پيچيده است ! شايد شما ، مثال را خيلي ساده فرض نموده ايد .
مصاحبه شونده :
بله ؛ مثال خيلي ساده است براي فهم ساده تر ، اجازه بدهيد کمي جلوتر برويم .
خبرنگار :
لطفأ ادامه دهيد.
مصاحبه شونده :
مسئله اول :
فرض کنيد توليدات کشور در سال 1382 رشدي برابر 10 درصد داشته باشد .
يعني : به جاي 2 هزار کيلو گرم سيب ، دو هزار و دويست کيلو گرم سيب توليد شود .
به جاي 20 هزار کيلو گرم گندم ، 22 هزارکيلو گرم گندم توليد شود .
به جاي يک هزار جلدکتاب ، يکهزار و يکصد جلد کتاب منتشر شود .
در اين صورت توليد ناخالص داخلي به قيمت ثابت (بر حسب قیمت های سال اول يا سال پايه ي مقايسه ) 10 % رشد داشته به 14ميليون و سيصد هزار تومان مي رسد .
در اين حالت مسئله توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري (بدون توجه به قیمت های سال اول يا سال پايه ي مقايسه ) هم 10 % رشد داشته به 14ميليون و سيصد هزار تومان مي رسد .
خبرنگار :
شما که گفتيد در علم اقتصاد اين دو مفهوم با هم تفاوت فاحش دارند ؟ ولي در اين مسله اين دو مفهوم با هم برابر شدند .
مصاحبه شونده :
بله ؛ در اين مثال دو مفهوم ِ متفاوت ِ اقتصادي ، از نظر عددي با هم برابر شدند !
خبرنگار :
مثل آنکه ، دانش آموزي با وزن 50 کيلو گرم در امتحان 100 امتيازي ، نمره 50 گرفته باشد .
مصاحبه شونده :
بله ؛ تقريبأ در اين مثال دو مفهوم ِ متفاوت ِ اقتصادي از نظر عددي با هم برابر شدند !
همان طور که در مثال شما عدد 50 کيلو گرم وزن ِ دانش آموز با نمره وي 50 ، از نظر عددي با هم برابرند ولي هرکدام مفهومي متفاوتي را در بردارند .
اگر اجازه بدهيد مسئله دوم را مطرح کنم .
خبرنگار :
بفرمايید .
مصاحبه شونده :
مسئله دوم :
فرض کنيد توليدات کشور در سال 1382 ثابت بوده ولي تورم 10 درصدي داشته باشيم ( برعکس مسئله قبل که تورم را صفر فرض کرديم ) . در اين صورت توليد ناخالص داخلي به قيمت ثابت(بر حسب قیمت های سال اول يا سال پايه ي مقايسه ) هيچ رشدي نداشته و همان 13 ميليون تومان مي باشد ؛ زيرا نه تعداد کتاب ها اضافه شده است ، نه توليد گندم افزايش يافته است و توليد سيب هم ثابت بوده است .در نتيجه نسبت به سال پايه يا سال مرجع هيچ رشد اقتصادي نداشته ايم .
در اين حالت مسئله توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري (بدون توجه به قیمت های سال اول يا سال پايه ي مقايسه ) 10 % رشد داشته و 14ميليون سيصد هزار تومان مي باشد که ناشي از افزايش توليد نمي باشد بلکه ناشي از افزايش تورم مي باشد.
خبرنگار :
چطور ممکن است که توليد ناخالص داخلي به قيمت ثابت، هيچ رشدي نداشته باشد ولي توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري 10 % رشد داشته است .
مصاحبه شونده :
بله ؛ نکته مهم آنست که توليد ناخالص داخلي به قيمت ثابت يعني رشد واقعي اقتصاد ، يعني 1000 جلد کتاب به 1100 افزايش يافته است که در سايه افزايش توليد رفاه ايجاد مي شود .
ولي وقتي توليد افزايش نداشته باشد و فقط به دليل افزايش تورم ، توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري افزايش يابد به دليل آنکه اين رشد اقتصادي کاذب بوده ( زيرا ميزان توليد يا ميزان افزايش ثروت در کشور ثابت بوده ) ولي به دليل افزايش 10% تورم ، فقط عدد ِ توليد ِ ناخالص داخلي افزايش داشته است .
پس افزايش توليد داخلي به قيمت جاري که ناشي از افزايش ِ تورم مي باشد به ضرر تهي دستان و اقشار آسيب پذير مي باشد و فقرا را ، فقير تر مي کند .
خبرنگار :
آيا شما اين تجربه موفق مديري که طي يک دهه بودجه ي ِ ارگان̗ تحت مديريتش را ده برابر کرده است را ناديده مي گيريد ؟
مصاحبه شونده :
اين استدال ده برابر کردن در آمد يک ارگان طي يک دهه ناشي از اين ذهنيت غلط است كه اين درآمد به قيمت جاري منظور شده است. ( درآمد نسبت به قيمت جاري ده برابر افزايش يافته است . ) اصولا بودجه به قيمت جاري است ولي در اين مورد خاص بايد دقت نمود كه در همين فاصله زماني يک دهه ، قيمتها نيز حدود ٥/٦ برابر بيشتر شده است. به عبارت ديگر ، درآمد آن ارگان ،به قيمت ثابت طي يک دهه مذكور فقط حدود ٥٠ درصد افزايش داشته است ( هر سال حدود 5% افزايش ) كه توليد كشور هم در همين دوره حدود 5% رشد داشته است.
خبرنگار :
بحث ِ اقتصادي شما را متوجه شدم ولي چرا شعار ِ دو برابر کردن توليد ناخالص داخلي طي 4 سال ، به ضرر اقشار آسيب پذير مي باشد ؟
مصاحبه شونده :
زيرا طراح دو برابر کردن ِ درآمد کشور ، طي 4 سال مانند ديگر داوطلبان بي تجربه در مديريت کلان کشور و غافل از مباحث ِ کلان اقتصادي ؛
- اعتقاد به تحريک تقاضا دارند .( مکانيزم تزريق پول بي رويه به بازار که فرآيندي به شدت تورم زا مي باشد .)
- اقتصاد کشور که به تازگي بيماري صعب العلاج ِ رکود – تورمي را پشت سر نهاده است و در دوران نقاهت به سر مي برد با يک شوک ، استعداد تجربه تورم % 1000چهار رقمي را هم دارد !
اين نامزد مورد بحث به صراحت مي فرمايند :
«در بسياري از كشورهاي با اقتصاد ليبرال، وقتي كه ركود اقتصادي وجود دارد، دولتها دست به سياست تحريك تقاضا ميزنند و مستقيما به مردم به شيوههاي مختلف پول ميدهند تا با ايجاد گردش مالي در بازار، اقتصادˏ كشور به تدريج ، از ركود خارج شود.»
آيا تجربه ي تلخ ِ يک دهه گذشته که مستقيمأ به مردم به شيوه هاي مختلف پول دادند و فقرا ، فقير تر شدند کافي نيست !
نتيجه گيري :
خبرنگار :
مي توانم نتيجه اين گفت و گو را اعلام کنم ؟
مصاحبه شونده :
حُسنˏ ديالوگ آن است که مخاطب نتيجه گيري کند ؛ شما اولين مخاطب هستيد ؛ منتظر اظهار نظر شما هستم .
از تورم 1000% گفتيد به ياد ِ نمودار ذيل افتادم که در برخي گروهاي تلگرامي مشاهده کردم .
روند تورم قرمز دولت پاک دست ، بنفش روحاني ، سبز هوگو چاوز
با توجه به نمودار فوق الذکر ، مي خواهم به عنوان نتيجه گيري به معجزه هزاره سوم از نوع خارجي آن اشاره کنم که من قبلأ به اشتباه سئوال کردم :
مردم کدام کشور آن قدر خوشبخت مي باشند که طي سه سال توليد ناخالص داخلي آن ها بيست برابر شده است !
- موسوليني استوايي ( هوگو چاوز ) و ادامه دهنده راه ِ وي ( مادرو ) با سياست تحريك تقاضا ( مستقيما به مردم به شيوههاي مختلف پول دادن به اميد مبارزه با اشرافيت به منظور حمايت از اقشار آسيب پذير ، با تورم سه رقمي ( 700% ) و طبق پيش بيني ها در آينده نه چندان دوري چهار رقمي ( 1000% ) ؛ عليرغم شعاري که دادند و از مردم ونزوئلا رأي گرفتند ! جامعه ونزوئلا را به نيستي و تباهي کشانند ، به طوري که خوشبخت ترين مردم ونزوئلا کساني هستند که پاي پياده، از گِل و لاي ِ رودخانه عبور کرده به کشور همسايه مي روند تا اندک آذوقه اي براي خانواده خود فراهم کنند .
اما در مورد نمودار فوق الذکر :
- اگر فرض کنيم که ميزان توليد ( تعداد کتاب ، وزن گندم و سيب توليد شده ) در ونزوئلا از سال 92 تا 95 ثابت بوده ( رشد منفي يا مثبت نداشته است ) و اگر فرض کنيم توليد ناخالص داخلي آن کشورِ دوست و برادر ، در سال 92 حدودأ برابر 500 هزار ميليارد دلار ( تقريبأ برابر توليد ناخالص داخلي ايران ) بوده باشد با محاسبه ي ساده ، به اعداد ذيل مي رسيم که توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري ( که به ضرر ِ تهي دستان است. ) اين کشور طي مدتي که روحاني رئيس جمهور ايران بوده است ، 20 برابر افزايش يافته است لذا فقرا ، فقير تر شده اندو در خيابان ها با پليس ضد شورش مواجهه مي باشند .
- اگر به فرض توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري ( که فقرا رافقير تر مي کند ) در ونزوئلا در سال 1392 ، سالي که به جاي مادروي ايراني ، روحاني آمد. 500 هزار دلار بوده باشد !
- توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري( فقير کُش مي باشد . ) ونزوئلا در سال 1393 در سالي که به جاي مادروي ايراني، روحاني آمد ، با احتساب تورم 62.17% تقريبأ برابر 800 هزار دلار مي شود .
- توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري ( خانمان سوز مي باشد . ) ونزوئلا در سال 1394 سه سالي که به جاي مادروي ايراني ، روحاني آمد ؛ با احتساب تورم 121.74% تقريبأ برابر 1800 هزار دلار مي شود !
- توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري ( عموم مردم را از صف هاي طولاني توزيع غذا به خيابان ها مي کشاند تا با پليس ضد شورش مواجهه شوند . ) ونزوئلا در سال 1395 چهار سالي که به جاي مادروي ايراني ، روحاني آمد ؛ با احتساب تورم 81.52% تقريبأ برابر 10455 هزار دلار مي شود که اين رقم تقريبأ 20 برابر سال 1392 مي باشد ولي مردم ونزوئلا آرزوي بازگشت به سال 1392 را دارند !
منابع :
- روزنامه اعتماد مورخ 4/2/96 ، مقاله ي حل يک معماي اقتصادي از شوراي نويسندگان
نظرات بینندگان
سایر ادارت چرا افزایش حقوق و مزایایی چند برابری داشتند.
این دولت همه کم کاری خود را با دروغ به دولت قبل ربط می دهد.
استاد گرانقدر جناب آقاي فرهنگي منطقه محروم
بحث اين است که طبق قوانين اقتصاد و نظر کارشناسان نمي توان توليد ناخالص ملي به قيمت ثابت را رفاه آفرين است را طي 4 سال دو برابر کرد .
ولي با افزايش تورم مي توان براحتي مي توان توان توليد ناخالص ملي به قيمت جاري را چند برابر کرد که فقرا را فقير تر مي کند .
تجربه مردم ونزوئلا گوياي اين واقعيت تلخ مي باشد.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب آقاي احمد ، همکار انديشمند ، فرهنگي فرهيخته
شما چه قلم توانمندي داريد .
در يک پاراگراف به مسائل بسيار بسيار مهمي اشاره نموديد !
از شما تقاضاي عاجزانه دارم ، معلمان را از دانش ارزشمند خود بي بهره ننماييد .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب آقاي محمد باقر عزيز و گرامي
با فرمايش غم انگيز حضرتعالي که سرنوشت اکثريت محرومين است کاملأ موافق هستم .
ولي در پاسخ به شما ، با سهل انگاري و ساده سازي موضوع ، مي توانم با مثالي نظر خود را براي حضرتعالي تشريح کنم .
وقتي من و شما مي توانستيم با 100 تومان مثلأ يک مداد بخريم با تورم 40 % احمدي نژاد همان مداد را بايد 140 بخريم . اين افزايش تورم ، يعني سفره ما کوچک تر شده است .
صحبت از بد و بدتر ، اصلاح مي کنم بد و فاجعه است .
پاسخ ادامه دارد.
وقتي روحاني تورم را به 10 % رسانده است . يعني همان مداد را بايد 145 تومان بخريم ، بازهم بدليل افزايش تورم به ميزان 10% سفره من و شما کوچک تر شده است .
ولي اگر بودجه انبساطي ادامه پيدا مي کرد و تورم 40 % به 700% مي رسيد بايد همان مداد را 980 تومان مي خريديم !
در اينصورت من و شما هم بايد پاي پياده از گل لاي و رودخانه عبور مي کرديم و براي کسب اندک آذوقه براي خانواده مان به کشور همسايه مي رفتيم . همچنان که مردم ونزوئلا آرزو حسرت سال 1392 خود را مي خورند !
حالا من و شما مختاريم که به سياست هاي بودجه هاي انبساطي رأي بدهيم ؟ يا سياست هاي بودجه انقباضي ؟
ولي پس از انتخاب پشيماني سودي ندارد!
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد بزرگوار جناب آقاي ناشناس
قدما ، من و شما را توصيه کرده اند ، وقتي احساساتي هستيد تصميم نگيريد ! بخوص اگر اين تصميم براي نسل خود و نسل هاي آينده باشد .
تا 29 ارديبهشت فرصت زيادي داريد که بخودتان پاسخ دهيد که آيا هريک از کانديا هاي رياست جمهوري مي توانند قانون اول نيوتن ، يا قانون دوم ترمو ديناميک را به نفع زحمتکشان نقض کنند ؟
يا کدام نامزد پست رياست جمهوري مي تواند قوانين علم اقتصاد را به نفع تهي دستان نقض کند ؟
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب آقاي مهدي
بحث بنده به افراد محدود نمي شود بلکه به شيوه ها ي مديريت جامعه و روش تغييرات بستگي دارد.
مردم ونزوئلا اشتباه تاريخي کردند و به سياست هاي بودجه انبساطي و تورم زا رأي دراند و امروز پشيمان هستند ! هرچند پشيماني سودي ندارد!
زيرا
خود کرده را تدبير نيست !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد بزرگوار جناب آقاي ناشناس
من هم مثل شما دلم مي خواست وضعيت ايران را با چين ، کره جنوبي ، هند ، حتي با کشور هاي اسکانديناوي و ... مقايسه کنم .
ولي اقتصاد اين کشور ها بر کاهش نقش دولت در اجراء استوار است و دواتمردان فقط سياست گذاري و ريل گذاري مي کنند !
ولي وقتي مشاهده مي کنم که برخي نامزد هاي پست رياست جمهوري براي اشتغال ، مسکن ، ازواج و حتي بچه دار شدن مردم برنامه اجرايي دارند و نه سياست گذاري و ريل گذاري و برخي براي برطرف کردن شکاف طبقاتي هم بعد 40 سال از عمر جمهوري اسلامي برنامه 4 ساله دارند !
خود به خود به ياد مرحوم چاوز و ادامه دهنده راه وي مادرو مي افتم ! که سياستمدار انقلابي بودند و مقدس براي مردمشان که با همين نيت هاي خيرخاهانه تلاش کردند تا چهره فقر را از ونزوئلا محو کنند ! ولي چون به قوانين علم اقتصاد کلان آگاه نبودند آن بسر مردمشان آوردند که امروز مردم آن کشور آرزوي بازگشت به سال 1392 را دارند که متيسفانه امکان پذير نيست !
پاسخ ادامه دارد.
از همه بدتر معاونت محترم دکتر حاجي بابايي است که با ترجيح بند دولت طرفدار 4 درصدي ريسمان و آسمان مي بافند و مي گويند :
" روحاني 4 سال یکطرفه و با در دست گرفتن صدا و سیما با مصاحبه های فرمایشی هر انچه داشت راحت و یک طرفه گفت یک طرفه به احمدی نژاد تهمت زد..."
اقتصاد دانان مي گويند سياست بودجه انبساطي تورم زا است ! بخصوص اگر دولت بزرگ و بزرگ تر شود و بخواهد خيرخواهانه براي اشتغال ، مسکن ، ازواج و حتي بچه دار شدن مردم برنامه اجرايي داشته باشد ! اگر چاوز و مادرو موفق بودند ؟ اين مصلحان اقتصادي هم موفق خواهند بود.
مگر مي شود ملتي جو بکارد و گندم درو کند !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرامي ، همکار فرهيخته جناب آقاط محمد باقر
ار نصحيت دلسوزانه حضرتعالي صميمانه سپاسگزارم .
در مورد مرحوم چاوز همان سياستمدارخودماني که 8 سال رئيس جمهور اين مملکت بود . چاوز را که شما مي فرماييد لايک مي دانيد ، ايشان وي را جزء قديسان ناميد ه و مي افزايند که چاوز در روز رستاخيز با امام زمان ( عج ) حاضر خواهد بود !
اما مطالب بنده ، مبحث ديالکتيکي نيست ! بلکه بحث اقتصادي است که نظر يک اقتصاد دانان ايراني است و در روزنامه چاپ ايران منتشر شده است . لطفأ به منبع مطلب مراجعه فرماييد !
از انجايکه که ممکن است حضرتعالي اين اقتصاد دان را نشناسيد از جناب اقاي احمد تولکي نماينده محترم مجلس که در دوره هاي قبل نامزد رياست جمهوري بوده اند براي شما نقل قول مي کنم :
پاسخ ادامه دارد.
آیا میتوان بدون قاعدههای علم اقتصاد کشور را اداره کرد؟
سراب رفاه با وعدههای پوپولیستی
احمد توکلی میگوید، تحقق وعده انتخاباتی 2.5 برابر کردن درآمد ایرانیان از محالات است.
باید به علم اقتصاد احترام گذاشت
پاسخ ادامه دارد.
وعدههایی که از محالات است
احمد توکلی نیز میگوید: با وعده ۲.۵ برابر کردن درآمد ایرانیان آن چه در ابتدا به ذهن متبادر میشود، ۲.۵ برابر کردن تولید ناخالص داخلی است. یعنی اگر تولید ناخالص داخلی در پایان سال ۹۵ عدد ۱۰۰ فرض شود، تا پایان سال ۱۳۹۹ به ۲۵۰ میرسد. برای تحقق این وعده باید سالانه رشد متوسط ۲۶ درصدی اتفاق بیفتد. تا در پایان سال اول بشود ۱۲۶، سال دوم ۱۵۹، سال سوم ۲۰۰ و بالاخره در پایان سال چهارم و سال آخر دولت برسیم به ۲۵۲. نرخ رشد سالانه ۲۶ درصدی در عمل جزو محالات است و هیچ اقتصاددانی آن را شدنی نمیداند.
وی درباره افزایش چند برابری یارانه اقشار مستضعف و مسکن ارزان قیمت نیز میافزاید: بر اساس کدام حکم قانونی این اهداف را تعقیب و منابع لازم را چگونه فراهم میکند.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب آقاي محمد باقر
لطفأ بفرماييد :
1. کدام مرکز معتبر داخلي يا بين المللي اي ارقام 4 % و 96% را استخراج کرده است ؟
2. کدام کشور توانسته است طي 4 سال توليد ناخالص ملي را بر قيمت ثابت دو نيم برابر کرده است ؟
3. آيا منظور شما از ده برابر شدن توليد ناخالص داخلي بر اساس قيمت جاري است ؟ که ونزوئلا طي 4 سال توليد ناخالص داخلي به قيمت جاري را 20برابر افزايش داده است و فقيرا را فقير تر کرده است !
4. اگر شما اعتقاد داريد که آقايان احمد توکلي ، علي لاريجاني و ... از عدالت علوي سر رشته اي ندارند شما نظرات آقايان محسن رضايي و ... را مطرح کنيد تا ملت قضاوت کنند ؟
5. شما که مجذوب و الینهء هر گفتاری نمی شوید و احساسی هم نمیگوید .بجاي شعار تحليل کنيد !با نمودار و آمار سخن بگوييد !
لطفا بیشتر بیندیشید.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
به دروغگو رای نمی دهیم
استادان گرانقدر جناب آقايان ناشناس و فرهنگي منطقه محروم
کسي که بر خلاف قوانين علم اقتصاد شعار مي دهد چه ويژگي دارد؟
آيا به ايشان رأي مي دهيد ؟
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقد جناب آقاي فرهنگ
راه مبارزه با اختلاس چيست ؟
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد گرانقدر جناب آقاي ناشناس
ملت چگونه مي توانند در انتخابات براي خود عمارتي نو بسازند ؟
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
2- اگر دولت به دلیل بدهی های سنگبن گذشته دولت قبل پولی برای افزایش حقوق ندارد پس چگونه 500 رصد به حقوق پزشکان و مدیران اضافه کرد ؟
3- طرفداران دولت 4 درصدی که ادعای وقوع ونزوئلا را دارند وقتی مردم پولی برای خرید ندارد چگونه قیمتها افزایش خواهد یافت ؟ حسن این دولت این بود که پس از تورم حبابی و سنگین دولت را در دست گرفت و چون به دلیل از بین رفتن قدرت خرید قیمتها مجال رشد نداشتند ژست کاهش تورم را گرفتند
2- آیا فکر نمی کنند رای دادن به روحانی موجب خواهد شد که روحانی بفهمد که علیرغم افزایش ده درصدی باز هم معلمان به وی رای دادند پس از وضعیت خود راضی اند و نباید هیچ افزایشی نداشته باشند ؟
استاد بزرگوار جناب آقاي محمد باقر شما که در دور قبل با جناب آقاي دکتر قالي باف بوديد !
از شما که با ايشان مراوده داريد ، تقاضا دارم که از ايشان بخواهيد :
جهت تنوير افکار عمومي به مطالب آقاي احمد توکلي اقتصاد دان و نماينده محترم مجلس پاسخ بدهند !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
لطفأ در استدال هاي خود
من جواب شما را در کامنت فوق دادم .اگر اختلاس و رانت و فساد اقتصادی و 4 درصدی ها برچیده شوند می توان درامد ایرانیان را 45 برابر هم کرد نه 2/5 برابر . تا پول و ثروت در دست 3 تا 4 درصد افراد جامعه باشد ،قطعا اقتصاد کشور شکوفا نمی شود و به همان اندازهء کوچک رشد می کند .در بحث اقتصادی باید به فساد اقتصادی و شکافها و عدالت علوی و کار جهادی و تولید داخلی و اندیشمند داخلی و عدم خروج ثروت از کشور و عدم تکیه بر امریکا و غرب هم اندیشید .نیازی نیست که اقای قالیباف جواب دهد من جواب شما و ایشان را دادم.4 درصدیها و اختلاسها و تجملگرا ها و مرفهین بی درد و نظریه پردازان به خارجی پیوسته را اگر جمع اوری و بساط اینها برچیده شود ملت ایران تا 70 پشت و نسل اندر نسلش ،ثروتمند خواهند بود و روی طلا خواهند خوابید .این کار هم از دست اقای قالیبافها و رئیسی ها ساخته است نه دولت سخن ران و کمتر عملگر.با احترام
استاد بزرگوار جناب آقاي ناشناس ساعت شانزده و يازده دقيقه روز 11 ارديبهشت ماه
حقير هيچگاه با پوپوليست ها به ديالوگ نمي نشينم . گوياي اين مطلب ، عدم پاسخگويي به کامنت هاي معاونت محترم جناب آقاي دکتر حاجي بابايي است .
وقتي حقير با مخاطبان ˏانديشمند اين سايت از جمله حضرتعالي به ديالوگ مي نشينم . گواه اين امر است که بنده مداوم ملت را پوپوليست نمي دانم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد بزرگوار جناب آقاي بهار
آيا اگر يک نامزد انتخابات رياست جمهوري در تبليغات انتخاباتي سخني بگويد کافي است ؟
آيا نياز نيست که گروه هاي مرجع ، اقتصاد دانان ، علما و دانشگاهي ها و عقل سليم شما و همکاران فرهيخته صحت وسقم شعار ها ي اقتصادي را با قوانين اقتصادي مطابقت بدهند؟
از شما تقاضاي عاجزانه دارم .
معني سفارش ذيل را بيان کنيد :
" همه قول ها را بشنويد و بهترين آنها را انتخاب کنيد "
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد بزرگوار جناب بازنشسته
اگر در کشوري به دليل اعمال سياست هاي بودجه انبساطي ، تورم 42% سپس 100% و هم اکنون 700% و در نيمه دوم سال جاري به 1000 % افزايش يابد !
اگرحقوق من و شما دو برابر شود . ولي تورم 7 برابر شود قدرت خريد ما کاهش مي يابد !
در اينصورت :
عدالت يعني توزيع فقر ، بعبارت ديگر فقر ، فقير تر مي شوند !
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد بزرگوار جناب آقاي آري
از اقدامات پوپوليستي دولت روحاني همئ گفته ام .
باز هم اشاره مي کنم .
1. ادامه پرداخت يارانه نقدي و اصلاح اين ساختار با شيب بسيار بسيار کند . که مي توان گفت تقريبأ مثل احمدي نژاد عمل کرده است .
هرچند اقدام اخير اين دولت بارقه هاي اميدي در اين زمينه بوجود آورده است .
2. قرار بوده جهت ِ حمايت از صندوق هاي بازنشستگي ، هر سال شش ماه به زمان سي سال خدمت اضافه شود تا به حد مطلوب برسيم که دولت روحاني فعلأ اين مهم را متوقف کرده است .
فرهيختگان عزيز نيک مي دانند که حقير از کارشناسان اقتصادي باذکر منابع ، نقل قول مي کنم .
گناه بنده چيست که کارشناسان اقتصادي " دست از سر گناه کار بزرگ ... " بر نمي دارند !
در ضمن حقير در مورد فيش هاي نج.مي و اختلاس هم ياداشت ارائه نموده ام .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
استاد بزرگوار جناب آقاي قيصر
مبارزه با اشرافيت با شعار تحقق نمي يابد !
اگر با شعار مي شد با اشرافيت مبارزه کرد و رفاه عمومي ايجاد کرد ! مردم ونزوئلا امروز با تورم 700% مواجهه نمي شدند!
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
امام علی (ع) فرمود: « دعوت کننده ی بی عمل چون تیرانداز بدون کمان است.»
استاد گرانقدر به نکته بسيار مهمي اشاره فرموديد که امام علي ( ع ) مي فرمايند :
« دعوت کننده ی بی عمل چون تیرانداز بدون کمان است.»
در فرهنگ سياسي - اقتصادي امروز مي گويند براي رسيدن به اهداف بايد برنامه ، استراتژي و تاکتيک داشت .
براي دست يابي به عدالت اجتماعي اگر برنامه اي ارائه شود که رشد اقتصادي بهمراه نداشته باشد در نهايت عدالت فقر توزيع مي شود .
مانند رهبران ونزوئلا که با هدف ايجاد عدالت اجتماعي از مردم رأي گرفتند ولي چون برنامه ، استراتژي و تاکتيک مناسب نداشتند با تورم 700% که بسوي 1000% در حرکت است مواجهه شدند.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
امام علی (ع) فرمود: « دعوت کننده ی بی عمل چون تیرانداز بدون کمان است.»
امام علی (ع) فرمود: « دعوت کننده ی بی عمل چون تیرانداز بدون کمان است.»
آیا اشراف زاده ها ویا فرزندان آن ها میتوانند با اشرافیت مبارزه کنند؟ آیا اصولا به این مبارزه اعتقاد دارند؟
سپس پاسختان را با سخن امام علی(ع) مقایسه کنی .